🌹 ۴ نعمت در سوره بلد 🌹
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷
1⃣چشم ها
أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ
ﺁﻳﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﺩﻭ ﭼﺸﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺩﻳﻢ ؟(بلد٨)
2⃣زبان
وَلِسَانًا
ﻭ ﻳﻚ ﺯﺑﺎﻥ
3⃣لب ها
وَشَفَتَيْنِ
ﻭ ﺩﻭ ﻟﺐ ؟(بلد٩)
4⃣هدایت
وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ
ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﻴﺮ ﻭ ﺷﺮ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻧﻜﺮﺩﻳﻢ [ ﺗﺎ ﺭﺍﻩ ﺧﻴﺮ ﺭﺍ ﺑﮕﺰﻳﻨﺪ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺷﺮ ﺭﺍ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭﺩ ؟ ](بلد١٠)
#نعمت #اعتقادی
#اخلاقی
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷
https://eitaa.com/joinchat/330367024Cffe8bc7b3e
⛔️ ارزان فروشی نکنیم
مهمترین سرمایۀ ما "دل "ماست و «علاقه»های ما ، مهمترین داراییهای ما هستند . ❤️
🔰باید ببینیم این سرمایه را کجا خرج میکنیم.
باید این اصلیترین دارایی خود را جایی سرمایهگذاری کنیم که لااقل ضرر نکنیم .
⚠️ اگر چیزی را دوست داشته باشیم که ارزشش را نداشته باشد ، خودمان را ارزان فروختهایم .
💌 #پیام_معنوی
🍃 #استاد_پناهیان
🔍 شماره ۲۸
🔰🔰🇯🇴🇮🇳🔰🔰
♥️ @QURAN_SOUND114 ♥️
سلام بزرگواران آخرین فرصت مشارکت در قربانی گوسفند برای نیازمندان ویژه ماه ذی القعده، دهه کرامت ، میلاد حضرت معصومه و امام رضا بر هر دو سلام خدا میباشد غنیمت شمارید و جا نمانید از این ثواب عظیم حتی با حداقل مبلغ که حسرات دنیا و عقبا را بهمراه میاورد ومن الله توفیق یاعلی
امیر حسین زاده ۶۰۳۷۹۹۷۲۸۰۱۵۸۴۲۰
گویند: روزی مولانا، شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد.
شمس به خانه ی جلال الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟
مولانا حیرت زده پرسید: مگر تو شراب خوار هستی؟!
شمس پاسخ داد: بلی !
مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!!
ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.
ـ در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟!
ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.
– با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت.
– پس خودت برو و شراب خریداری کن.
- در این شهر همه مرا میشناسند، چگونه به محله نصاری نشین بروم و شراب بخرم؟!
ـ اگر به من ارادت داری باید وسیله راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شب ها بدون شراب نه میتوانم غذا بخورم، نه صحبت کنم و نه بخوابم.
مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقه ای به دوش می اندازد، شیشه ای بزرگ زیر آن پنهان میکند و به سمت محله نصاری نشین راه می افتد.
تا قبل از ورود او به محله مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمیکرد اما همین که وارد آنجا شد مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند.
آنها دیدند که مولوی داخل میکده ای شد و شیشه ای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن از میکده خارج شد.
هنوز از محله مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانانِ ساکنِ آنجا، در قفایش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همه روزه در آن به او اقتدا می کردند رسید.
در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت حضور داشت فریاد زد: "ای مردم! شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا میکنید به محله نصاری نشین رفته و شراب خریداری نموده است."
آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد!
مرد ادامه داد: "این منافق که ادعای زُهد میکند و به او اقتدا میکنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه میبرد!"
سپس بر صورت جلاالدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش کوفت که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد.
زمانی که مردم این صحنه را دیدند و به ویژه زمانی که مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولوی یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند.
در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد: "ای مردم بی حیا! شرم نمیکنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری میزنید؟ این شیشه که میبینید حاوی سرکه است زیرا که هرروز با غذای خود تناول میکند "
رقیب مولوی فریاد زد: "این سرکه نیست بلکه شراب است"
شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همه ی مردم از جمله آن رقیب قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست.
رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت، دیگران هم دست های او را بوسیدند و متفرق شدند.
آنگاه مولوی از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مرا مجبور کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟
شمس گفت: برای این که بدانی آنچه که به آن می نازی جز یک سراب نیست، تو فکر میکردی که احترام یک مشت عوام برای تو سرمایه ایست ابدی، در حالی که خود دیدی، با تصور یک شیشه شراب همه ی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل می رساندند.
این سرمایه ی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت. پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود.
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که پس از مرگ چه ماند باقی
عشق است و محبت است و باقی همه هیچ.
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🦋🌱 از دعاهای حضرت فاطمه سّلام الله علیها در افزایش #بصیرت
اَللهُمَّ إنّی اَسئلُکَ قُوَّهً فی عِبادَتِکَ وَ
تَبَصُّراً فی کتابِکَ وَ فَهماً فی حُکمِک
خداوندا! از تو نیرو در عبادت و بندگیت ،
بصیرت و بینش در قرآنت و
فهم و درک در احکامت را می خواهم...🤲
🔰🔰🇯🇴🇮🇳🔰🔰
♥️ @QURAN_SOUND114 ♥️
#برنامه_ترک_گناه
و رسیدن به #لذت_بندگی
✅➖✔️🌍🌎
#برای_عبد_شدن ۱۱
"ترک تکبر"
مبارزه با تکبر، یه کار همیشگی هست.
✔️هر بار که یه کار خوبی میکنی،
بزن توی سر هوای نفست.😒
🚸بگو تو غلط میکنی پر رو بشی!
خیال نکن که خیلی خوبی! هیچی نیستی.
😒
وظیفته. هنری نکردی. غلط میکردی اگه اون کار خوب رو نمیکردی
هر چی مولا گفت باید بگی چشم!
اطاعت محض.
😒
حرف مفت نزن. کارتو بکن.
⭕️مثلا روزه مستحبی گرفتی، نزار هوای نفست متکبرت کنه.
نزار فریبت بده.
⚠️مدام مراقب تکبر باش.
✅ببین شما هر چقدر تکبرت رو بیشتر بزنی
"خدا بیشتر تو رو میبره بالا"
✔️بین دوستات محبوب میشی
✔️بین خانوادت محبوب میشی
✔️زندگیت خیلی لذت بخش میشه.
توی مبارزه با تکبر کم نزار. هی موقعیت هایی پیش میاد که ممکنه متکبرت کنه.
🔵حاج آقا! حالا نمیشه ما به نفسمون این حرفا رو نزنیم؟!
نه عزیزم نمیشه. باید روش کم بشه! هرچقدر بزنیش
بیشتر از دستش راحت میشی
هرچه بهش حال بدی، بیشتر بدبختت میکنه.
⭕️مدام به خدا پناه ببر. بگو خدایا منو از شر نفسم رها کن😭
✅از اهل بیت خواهش کن که تو رو خالی از هوای نفس کنن...
✔️این کار فوق العاده موثره...
امتحان میکنی؟!
🔰🔰🇯🇴🇮🇳🔰🔰
♥️ @QURAN_SOUND114 ♥️
8.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
- نکنه براش اتفاقی بیفته!
- نکنه رابطهمون خراب بشه!
- نکنه از دستش بدم!
※ منبع: مجموعهی #باران_رحمت
Instagram.com/Ostad.Shojae1