✍️نمی دانم در امتحان تو از قبول شدگانم یا نه؟
👈اما کارنامه لرزان چشم ترم را بر گونه هایم ببین که توان سیلی خشم تو را ندارد. اکنون که نشستن بر خوان روزه تو، قلبم را شکننده کرده است، بازگشته ام تا به مُهر تأیید، مِهر و امید را از تو طلب کنم.
👈مبادا پس از امروز، در روزمرگی ها غرقه شوم و عهدم را با تو تا رمضانی دیگرنگاه ندارم!
🌙 #عید_فــطر، منزلی است برای پوشیدن بهترین لباس روح در موسم دیدار تو، تا مگر پسندت افتم و در بند بندگی ات اسیر شوم.
🙏 #ان_شاءالله🙏
🌙 #وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
🎧 @mediamazhabi 🕋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️از چه راهی بفهمیم که روزههای ما در درگاه الهی مورد قبول واقع شده است؟
⭕️ شهید مطهری
#داناب (داستانکونکاتناب)
eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احمدینژاد 88 VS احمدینژاد 1400
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 ﷽💥
💠 استاد مسعود عالی
💥 عمل اشتباه در مسجد !!!
🎧 @mediamazhabi 🕋
✨﷽✨
درخواست از خدا
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید .
حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند .
روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد.
به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند.
حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید.
حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی ، ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت .
همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا ، منتظر توضیح حاکم بودند.
حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟
کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.
حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.
حاکم گفت:بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟
یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد.
حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می خواستی ، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی.
فقط می خواستم بدانی که برای خدا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد.
فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد....
از خدا بخواه فقط بخواه و زیاد هم بخواه خدا بی نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست ولی به خواسته ات ایمان داشته باش
#داناب (داستانکونکاتناب)
eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پاسخ به یک شایعه
🔹صحبتهای دکتر سعید محمد درباره حواشی ساعت 15میلیونی
🔴فصل بیداری ملت(دکتر سعید محمد)
@bidari
🔴 دعایی با فضیلت در شب جمعه
🔵 علامه مجلسی رحمت الله علیه فرمودند:
🌺 در یک شب جمعه ای این دعای شریف نظر مرا زیاد به خود جلب نمود .
🌕 بسم الله الرحمن الرحیم
اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَة اِلی بَقائِها . اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه ، اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه ، وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ
پس من در آن شب جمعه این دعا را خواندم.
🔹 در شب جمعه ی دیگر نیز باز در میان دعاها این دعا بیشتر از همه برایم لذیذ آمد و مشغول به خواندن آن شدم. در حین قرائت این دعا بودم که ناگهان شنیدم هاتفی (ندا دهنده ای) از سقف خانه آواز داد:
🔺 اًیّهَا العالِمُ الفاضِلُ! همانا در شب جمعه ی گذشته که این دعا را قرائت کردی هنوز کِرام الکاتبین از نوشتن ثواب آن فارغ نشده اند که بار دیگر شروع به خواندن آن کردی....
🌹 پس من فهمیدم که این دعای عجیب چقدر در درگاه الهی آثار و برکات دارد.
🆔 @majleci
🔴 سالم بودن بدن مطهر علامه مجلسی بعد از ۳۰۰ سال
🔵 آیت الله ناصری دولت آبادی فرمود:
« در سال ۱۳۶۷ شمسی، هیات امنای مقبره علامه مجلسی تصمیم گرفتند؛ ضریح و مقبره وی را بازسازی کرده، و کتاب خانه ای را در جوار مقبره احداث نمایند. در هنگام تعویض ضریح و کارهای ساختمانی مربوط به آن، کلنگ یکی از کارگران، به سنگی برخورد کرد. چاره ای نبود؛ سنگ را برداشتند؛ معلوم شد سنگ لحد است. قبر علامه مجلسی (ره) به صورت عمیق نبوده است.
🔺 عالمان شهر را خبر کردند؛ به من هم گفتند، رفتم. صورت و محاسن مبارک علامه مجلسی را زیارت کردیم. کفن ایشان از پارچه کرباس بود. پارچه ای که در گذشته های دور، توسط اهالی بومی اصفهان بافته می شد. همه حاضران، شهادت نامه ای نوشتیم؛ امضاء کردیم؛ جنازه مبارک علامه مجلسی و کفن ایشان را به صورت کاملا تر و تازه دیدیم و رویت کردیم ».
🆔 @majleci
🔴 توصیه امام زمان به خواندن صحیفه سجادیه به علامه محمد تقی مجلسی
🌕 محدث عظیم و سالک وارسته، مرحوم مجلسی(پدر علامه مجلسی) می فرماید: «در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم، اما نماز قضا بر عهده ام بود و به همین دلیل احتیاط می کردم و نمی خواندم. خدمت شیخ بهائی عرض نمودم که فرمود: نماز قضا بخوان. اما من با خودم می گفتم نماز شب، خصوصیات خاص خود را دارد و با نمازهای واجب فرق می کند.
🔹 یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان را در بازار خربزه فروش های اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف، نزد او رفتم و سئوالاتی کردم که از جمله آن، خواندن نماز شب بود. فرمود: بخوان!
عرض کردم: یابن رسول الله، همیشه دستم به شما نمی رسد. کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم.
فرمود: برو از آقا محمد تاج، کتاب بگیر.
گویا در خواب، او را می شناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم. مشغول خواندن بودم و می گریستم که از خواب بیدار شدم. از ذهنم گذشت که شاید «محمد تاج» همان شیخ بهایی است و منظور امام از «تاج» این است که شیخ بهایی، ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد.
🔹 نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله صحیفه سجادیه است. ماجرا را برایش نقل کردم. فرمود: ان شاءالله به چیزی که می خواهی می رسی.
بعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم ما بود. مرا که دید، گفت: ملا محمد تقی! بیا برویم خانه، یک سری کتاب به تو بدهم.
🔹 مرا به خانه اش برد. در اتاقی را باز کرد و گفت: هر کتابی را که می خواهی بردار. کتابی را برداشتم؛ ناگهان دیدم همان کتابی است که در خواب دیده بودم؛ صحیفه سجادیه.
به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم. گفت: باز هم بردار. گفتم: همین بس است.
پس شروع نمودم به تصحیح و مقابله و آموزش صحیفه سجادیه به مردم؛ و چنان شد که از برکت این کتاب، بسیاری از اهل اصفهان مستجاب الدعوه شدند.»(۱)
🔹 مرحوم علامه مجلسی (نویسنده کتاب بحارالانوار) می فرماید: «پدرم چهل سال از عمر خود را صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب، توسط او باعث شد که اکنون هیچ خانه ای بدون صحیفه نباشد. این حکایت بزرگ مرا بر آن داشت که بر صحیفه شرح فارسی بنویسم تا عوام و خواص از آن بهره مند شوند.»(۲)
📚 (۱) . امام شناسی، ج ۱۵، ص ۴۹
📚 (۲) . بحارالانوار، ج ۱۱۰ ، ص ۵۱
#توصیه_های_امام_زمان
🆔 @majleci