🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۳۶
🌹بعد از آنی که وحی الهی به یک چنین بنده ای انجام گرفت، در روح او و در باطن او، جوششی و انگیزشی به وجود می آید، انقلابی در روح خود نبی ایجاد می شود. در زندگی معمولی او، در آمد و شد او، در جهت گیری اجتماعی او، خلاصه در سراسر وجود او، یک رستاخیزی به پا می شود، یک انقلابی به وجود می آید.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۳۷
🌹آدم بعد از وحی، آن آدم دیروزی یا دو ساعت قبلی نیست. اینی که بعضی از نویسندگان بی اعتقاد به پیامبر اسلام، از این مستشرقین _ که بعضی شان شاید هم بی غرض باشند، اما بعضی شان مسلم مغرض هستند _ در زمینه ی زندگی پیغمبر می نویسند که پیغمبر در طول عمر قبل از بعثتش مطالعه می کرد، تفکر میکرد، تدبر می کرد، و این تفکرات بود که او را رسانید به انقلابی که ایجاد کرد؛ این حرف با این وضع ظاهرش، غلط و دروغ است، مگر منظورشان حرف دیگری باشد.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۳۸
🌹پیغمبر بر اثر تفکرات و تدبرات، به انقلاب و دعوت اسلامی نرسید. اصلا او بعد از آنی که این دعوت، این وحی، این برانگیختگی در او به وجود آمد، موجود دیگری شد، انسان دیگری شد، وضع دیگری پیدا کرد، و نه آن پیغمبر، همه ی پیغمبرها.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۳۹
🌹موسی در حالیکه زن و بچه اش را برداشته و دارد می آید طرف یک مسافرت معمولی، در وسط بیابان، در آن لحظه ی حساس، وقتی وحی الهی بر او نازل می شود، موسی دیگر همه چیز از یادش می رود. موسی آن وقتی که رسالت را احساس می کند، انسانی است غیر از انسان یک لحظه ی قبل، در او یک شور دیگر، یک جوش دیگر، یک انگیزش دیگر به وجود می آید. آن کسی این حرف را می زند که اعتقاد به نبوت، بعثت و وحی و ارتباط به عالم غیب، در مورد پیغمبران ندارد. حرفی ست که مستشرق بی اعتقاد یا مغرض می نویسد و می زند، نویسنده ی کم اطلاع و بی تحقیق غیر مغرض هم در کتابش، در نوشته اش، در گفته اش آن را تکرار میکند.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۴۰
🌹به هر صورت، بعثت پس به معنای یک انگیزش، یک انقلاب، یک تحول، یک دگرگونی، یک رستاخیز، هر تعریفی که مایلید ردیف کنید، در وجود نبی و پیامبر برگزیده است. بعد از آنی که این انقلاب در او به وجود آمد، آن وقت نوبت آن است که همین انقلاب در محیط خارجی انجام بگیرد. همان تحولی که در روح نبی ایجاد شد، باید به یک شکلی با یک وضع خاصی، در متن واقعیت اجتماع انجام بگیرد و این همان مطلبی ست که ما اسم آن را گذاشتیم رستاخیز اجتماعی نبوت.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۴۱
🌹البته بعد از آنی که این تحول را امروز ان شاءالله شرح بدهیم، بعد نوبت می رسد به بحث هایدیگری در زمینه ی نبوت. باز یکی از آن بحث ها که اتفاقا مربوط به فردا می شود و پس فردا شاید، بحث بسیار مهمی ست؛ و آن درباره ی هدف رسالت و نبوت است؛ که این رستاخیز اجتماعی، برای چه هدفی، به چه منظوری، به چه کاری انجام می گیرد. آن در طی یک بحث یا دو بحث، انجام خواهد گرفت و این البته مسائل دیگری را باز به دنبال دارد که اگر چنانچه عمری و فرصتی به دست بیاید، در روزهای آینده به برادران و خواهران عرض خواهم کرد.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۴۲
🌹و اما در زمینه ی این رستاخیزی که ما برای پیغمبر فکر می کنیم و تصور می کنیم، چه می شود گفت؟ امروز در دنیا کلمه ی انقلاب با مفهومی که در فرهنگ های نو و جدید دارا هست، یک کلمه ی مفهومی ست، یک کلمه ی روشن و با معنایی ست. البته خیلی روشن است که منظور از کلمه ی انقلاب، یعنی یک تحول و یک دگرگونی عمیق بنیادی از ریشه در یک اجتماع.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۴۳
🌹در کلمه ی انقلاب، به طور حتم و لزوم، زد و خورد نیست، در کلمه ی انقلاب، به طور حتم و لزوم، خونریزی و کشتار نیست، به طور حتم و لزوم، دعوا و درگیری نیست؛ ممکن است دعوا پیش بیاید، ممکن است درگیری به وجود بیاید، اما کلمه ی انقلاب حامل معنای دعوا و درگیری نیست.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۴۴
🌹انقلاب معنایش این است، اگر بخواهیم در یک مثال خیلی کوچک و ساده و محسوس برای شما برادران تشریح کنیم؛ فرض بفرمایید که این مسجد وضعش، ساختمانش، دیوارهایش، عمارتش به یک شکل خاصی ست. پایه های اینجا را و شالوده ها و پی هایی درست کردند، بر طبق یک بنای مستطیل فرض بفرمایید که شرقا به فلان حد، غربا به فلان حد، باب شبستان مسجد، بدون تقسیم بندی های داخلی، آن شالوده ریزی و پی ریزی زیر این دیوار ها و پایه ها را باب این چیزها درست کردند.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۴۵
🌹اگر بنا بود اینجا به جای سالن مسجد و شبستان مسجد، فرض بفرمایید یک عمارت مسکونی بشود، حتما شالوده ی این بنا جور دیگری ریخته می شد، پی های بنا جور دیگری برداشته می شد. اگر قرار بود اینجا، در داخل این شبستان، تقسیماتی انجام بگیرد، پنج تا، ده تا، بیست تا اتاق در آن در بیاید، به عنوان مسافرخانه مثلا، لابد بنا بود که شالوده و پی ریزی اینجا جور دیگری بشود. الان چون برای این کار آماده شده، چون به منظور یک اجتماع یک سره ساخته شده، پی ریزی و شالوده و شفته ریزی و دیوار و پایه به یک شکل خاصی ست.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۴۶
🌹اگر بنا شد که یک ساختمانی را که ساخته و پرداخته و تمام شده است، مثلا فرض کنید یک هتل را، بخواهند ویران کنند یا بخواهند تبدیل کنند به یک مسجد؛ فرض بفرمایید که یک عمارت بانک را بخواهند تبدیل کنند به یک سالن سخنرانی؛ یک خانه ی مسکونی را بخواهند تبدیل کنند به یک مرکزی که برای سکونت خانوادگی نیست، چه کار باید بکنند؟ بایستی تمام شالوده ها و زیربناها و پایه ها و بنیان ها را عوض کنند. نمی شود بگویند که ما یک رنگش می زنیم، از صورت خانه بودن خارجش میکنیم، می کنیمش مسجد؛ نه! چنین چیزی نمی شود.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۴۷
🌹نمی شود بگویند که این دیوارهای وسط را جمع می کنیم، فرض بفرمایید که بانک ملی بشود مسجد فلان، برای اجتماع مسلمان ها و نماز و عبادت؛ نمی شود چنین چیزی. چرا؟ برای خاطر اینکه سبک پایه گذاری بنا برای مسجد ساخته نشده. درست شدن این بنا برای مسجد احتیاج دارد به اینکه شفته ریزی مخصوص، پایه گذاری مخصوص، دیوارکشی مخصوص، تقسیم بندی مخصوص، سقف گذاری مخصوص انجام بگیرد.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۴۸
🌹اگر چنانچه بخواهند بنایی را که به منظور کاری ساخته شده، تبدیل کنند به بنایی که به منظور دیگری و به کلی مغایر با آن منظور اولی ساخته می شود، تبدیل بکنند این بنای اول را به بنای دوم، ناگزیر باید یک انقلاب انجام بدهند. انقلاب یعنی چه؟ یعنی پایه ها، زیربناها، شالوده ها، قسمت های اصلی، پیکره ها و بنیان های اساسی این عمارت را تبدیل کنند به پیکره هایی دیگر، به بنیان هایی دیگر، به دیوارهایی دیگر، به بدنه هایی دیگر، به اندام هایی دیگر؛ این اسمش انقلاب است.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۴۹
🌹یک جامعه، یعنی مثلا فرض کنید که پنجاه هزار آدم، پانصد هزار آدم، پنجاه میلیون جمعیت، فرق نمی کند، یک جامعه یعنی آن عده مردمی که دور هم زندگی می کنند با یک خط مشی، با یک برنامه ی عمومی، اگرچه صدر ذیل دارد اما راه، به طور کلی یک راه و در یک مسیر است، این را می گویند یک جامعه، یک واحد اجتماعی به هم بسته.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۵۰
🌹این جامعه ای که عبارت است از پنجاه هزار، پانصد هزار، پنج میلیون، پنجاه میلیون آدم، این، دو جور ممکن است ساخته بشود _ درست دقت کنید _ دو جور که می گویم، به طور کلی دو جور ممکن است ساخته بشود، انواع و اقسامی باز در همین دو جور هست.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۵۱
🌹به طور کلی دو جور ممکن است یک جمعیت ساخته بشود، شکل اجتماعی به وجود بیاید. یک جورش این است که در میان پنجاه هزار یا پنجاه میلیون جمعیتی که در فلان نقطه زندگی میکنند، یک طبقه ی از مردم، یک اقلیتی از مردم، حاکم و فرمان فرما و مسلط و سررشته دار و زمامدار تمام امور بقیه ی مردم باشند. راه مردم را آنها معین کنند، قوانین مردم را آنها بگذارند، اگر مردم بر خلاف میل آنها رفتار کردند، به شدت از آنها انتقام بگیرند؛ اگر مردم به آنها گفتند شما بالای چشمتان ابروست، به شدت آنها را ادب کنند؛ اگر چنانچه در میان این جامعه یک حادثه ای پیش آمد، آن حادثه را به نفع خودشان کنند، اگرچه به زبان بقیه ی مردم باشد؛ اگر چنانچه قرار شد این اجتماع، این جمعیت، مورد یک بلایی قرار بگیرد، مردم را سپر بلای خود قرار بدهند و خودشان یک کناری بنشینند؛ این یک جور جامعه. اساس در بنیان و ساختمان یک جامعه همین است که اختلاف طبقاتی در این جامعه باشد یا نباشد.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۵۲
🌹اگر ما یک جامعه ای را فرض کردیم که اختلاف طبقاتی داشت، اختلاف طبقاتی اگرچه کلمه ی قلمبه ای به گوش بعضی ها می آید، اما همینی ست که گفتم، خیلی ساده بود، دیدید که چقدر آسان است اختلاف طبقاتی معنایش؛ اگر در جامعه ای اختلاف طبقاتی بود، یعنی مردم جامعه، همه از لحاظ حقوق، با هم برابر نبودند، از لحاظ امکانات و مزایای زندگی، همه در یک تراز نبودند، یک عده توانستند بیشتر ببرند، بهتر ببرند، بهتر بگویند و زور بگویند و آنچه را که می خواهند، همان را انجام بدهند؛ و یک عده ی بیشتری مجبور بودند چشم به دست آنها باشند، گوش به فرمان آنها باشند، دست به بغل و کمر، در مقابل آنها باشند، سجده به خاک در مقابل آنها باشند، اگر یک اجتماعی به این صورت وجود پیدا کرد که به این می گویند اجتماع طبقاتی؛ در این اجتماع، اقتصاد هم اقتصاد طبقاتی ست؛ در این اجتماع حکومت هم به سود طبقات بالاست، طبقاتی ست؛ در این اجتماع، حقوق اساسی هم به سود طبقات بالاست؛ یعنی طبقاتی ست، این یک جور اجتماع.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۵۳
🌹اجتماع یک عده مردم از پنج هزار تا پنجاه میلیون گاهی به این صورت است، گاهی هم نه به این صورت نیست. پس چجوری است؟ در میان این پنجاه میلیون مردمی که در این جامعه دارند زندگی می کنند، احدی بر احدی حق زورگویی ندارد، نه فقط یک طبقه ای بالاتر از دیگر مردم نیستند، نه هیچ کس! حتی یک نفر، در همه ی این اجتماع نمی شود پیدا کرد که اگر گفتی آقا، تو چرا فلان کار را کردی؟ بگوید دلم خواسته. دلم خواسته، در این اجتماع نیست.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۵۴
🌹هیچ کس بر هیچ کس دیگر تسلط و زمامداری و زورگویی و قلدری و حق بری و دزدی و تو سری زنی؛ و در مقابل، هیچ کس در مقابل هیچ کس دیگر خفت، کوچکی، ضعف، زورشنوی، مظلوم واقع شدن، برایش مفهومی ندارد. همه ی مردم در آن جامعه از پنج هزار تا پنناه و پانصد میلیون، مطیع فرمان یک قدرتند و آن قدرت، بالاتر از قدرت انسان و بشر است. او کیست؟ او خداست. این هم یک جور
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۵۵
🌹دو جور ساختمان اجتماع داریم. یک ساختمان اجتماع است که مردمان، همه شان یا اکثریتشان برده و اسیرند در مقابل انسان های دیگر؛ یک نوع ساختمان و بنای اجتماعی داریم که مردمان، همه شان آزادند از اسارت قدرتهای دیگر.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۵۶
🌹همان طوری که در قسم اول وقتی حساب می کنید، اقتصاد به سود همان طبقه ی بالاست، حکومت در اختیار همان طبقه ی بالاست، حقوق و مزایای اساسی جامعه، مخصوص به آن طبقه ی بالاست، یا هرکسی به آنها نزدیک باشد؛ همچنین در این اجتماع دومی، اجتماع بدون طبقه، اجتماعی که کسی بر کسی زور نمی گوید و تحمیل نمی کند و تحکم نمی کند، در این اجتماع، اقتصاد همگانی ست، حکومت به معنای زمامداری همگانی است، در اختیار همه است. حقوق اساسی، همگانی است، برای همه است، خلاصه، هرچه خوب است، برای همه است، هرچه بد است، مربوط به همه است، اگر ناراحتی پیش بیاید، همه در آن شریکند، اگر خیری پیش می آید، همه در آن شریکند، و بهشت است دنیا.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۵۷
🌹دو جور جامعه تصور می شود. این دو جور جامعه ای که بیان کردیم و تشریح کردیم برای شما، در طول تاریخ، هر دو جورش را داشتیم. این دو جور جامعه؛ یک جور جامعه ی طبقاتی که در آن ظلم هست، جور هست، اختلاف طبقاتی هست، استثمار هست، تحکم هست، قلدری هست، تبعیض هست؛ و یک جور جامعه ی بدون طبقه که در آن عدل هست، انسانیت هست، آزادی هست _ مخصوصا روی آزادی تکیه دارم به جهتی، بعضی از اجتماعات بی طبقه ای که در دنیا از آن نام برده می شود، منهای آزادی، همه چیز دارد به ادعای خودشان _ اجتماع بی طبقه ای که رفاه در آن هست و مخصوصا آزادی هست، در آن کسی بنده ی کسی نیست، در آن کسی برده ی کسی نیست، در آن کسی زور شنوی حرف کس دیگری نیست؛ این دو جور اجتماع، هر دو در تاریخ وجود داشته، هردو.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۵۸
🌹اجتماعات نوع اول که در آن تبعیض هست، آنها اجتماعاتی ست که قیاصره و اکاسره عالم و جباران تاریخ، آن اجتماعات را به وجود می آوردند. و اجتماعات نوع دوم، اجتماعات آباد و آزاد و بی تبعیض و انسانی، همان اجتماعاتی ست که انبیای عظام الهی در طول تاریخ به وجود می آوردند. می گویند مگر انبیا جامعه تشکیل دادند؟ در جواب می گوییم بله، انبیا جامعه ها تشکیل دادند.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۵۹
🌹در قرآن نشانه ی جامعه هایی که انبیا تشکیل دادند، فراوان است؛ ماجرای سلیمان، ماجرای طالوت، ماجرای موسی و آمدنش به سرزمین مقدس، ماجرای موسی و تقاضای بیرون بردن بنی اسرائیل، کجا می خواست ببردشان؟ می خواست ببرد تا جامعه و مدینه ی فاضله ای تشکیل بدهد. اینها موضوع بحث هایی ست که ممکن است فردا و پس فردا اشاره بکنم. حالا فقط همین اندازه خواستم یک اشاره ی کوتاهی باشد.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_۷۶۰
🌹دو جور جامعه داریم، هر دو جورش هم در تاریخ بوده، نوع بدش را، آنی که عقل، آن را بد می داند و انسانیت آن را تقبیح می کند، همیشه قدرت های الهی و معنوی تاریخ؛ یعنی انبیا. انبیا که می آیند در یک اجتماعی، برای چه می آیند؟ می آیند تا آن نوع اول را تبدیل کنند به نوع دوم، این روح حرف بحث امروز ماست.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby