🍀#حماسه_حسینی_۴۹۵
🌹ﻳﻜﻲ از ﻣﺴﺎﺋﻠﻲ ﻛﻪ ﻫﻢ ﺗﺎرﻳﺦ درﺑﺎره آن ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺮده و ﻫﻢ اﺧﺒﺎر و اﺣﺎدﻳﺚ از آن ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻪ اﻧﺪ، اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﺮا اﺑﺎﻋﺒﺪﷲ در اﻳﻦ ﺳﻔﺮ ﭘﺮ ﺧﻄﺮ ، اﻫﻞ ﺑﻴﺘﺶ را ﻫﻤﺮاه ﺧﻮد ﺑﺮد ؟ ﺧﻄﺮ اﻳﻦ ﺳﻔﺮ را ﻫﻤﻪ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻣﻲ ﻛﺮدﻧﺪ، ﻳﻌﻨﻲ ﻳﻚ اﻣﺮ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﺣﺘﻲ ﺑﺮاي اﻓﺮاد ﻋﺎدي ﻧﺒﻮد . ﻟﻬﺬا ﻗﺒﻞ از آﻧﻜﻪ اﻳﺸﺎن ﺣﺮﻛﺖ ﺑﻜﻨﻨﺪ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎ ﻣﻲ ﺷﻮد ﮔﻔﺖ ﺗﻤﺎم ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ آﻣﺪﻧﺪ و ﻣﺼﻠﺤﺖ اﻧﺪﻳﺸﻲ ﻛﺮدﻧﺪ ، ﺣﺮﻛﺖ دادن اﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه اﻳﺸﺎن را ﻛﺎري ﺑﺮ ﺧﻼف ﻣﺼﻠﺤﺖ تشخیص دادﻧﺪ ، ﻳﻌﻨﻲ آﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﺣﺴﺎب و ﻣﻨﻄﻖ ﺧﻮدﺷﺎن ﻛﻪ در ﺳﻄﺢ ﻋﺎدي ﺑﻮد و ﺑﻪ ﻣﻘﻴﺎس و ﻣﻌﻴﺎر ﺣﻔﻆ ﺟﺎن اﺑﺎﻋﺒﺪﷲ و ﺧﺎﻧﺪاﻧﺶ ، ﺗﻘﺮﻳﺒﺎ ﺑﻪ اﺗﻔﺎق آراء ﺑﻪ اﻳﺸﺎن ﻣﻲ ﮔﻔﺘﻨﺪ آﻗﺎ ! رﻓﺘﻦ ﺧﻮدﺗﺎن ﺧﻄﺮﻧﺎك اﺳﺖ و ﻣﺼﻠﺤﺖ ﻧﻴﺴﺖ ﻳﻌﻨﻲ ﺟﺎﻧﺘﺎن در ﺧﻄﺮ اﺳﺖ ، ﺗﺎ ﭼﻪ رﺳﺪ ﻛﻪ ﺑﺨﻮاﻫﻴﺪ اﻫﻞ ﺑﻴﺘﺘﺎن را ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻮدﺗﺎن ﺑﺒﺮﻳﺪ .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۴۹۶
🌹اباﻋﺒﺪﷲ ﺟﻮاب داد ﻧﻪ ، ﻣﻦ ﺑﺎﻳﺪ آﻧﻬﺎ را ﺑﺒﺮم . ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﺟﻮاﺑﻲ ﻣﻲ داد ﻛﻪ دﻳﮕﺮ ﻧﺘﻮاﻧﻨﺪ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺣﺮف ﺑﺰﻧﻨﺪ . ﺑﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻛﻪ ﺟﻨﺒﻪ ﻣﻌﻨﻮي ﻣﻄﻠﺐ را ﺑﻴﺎن ﻣﻲ ﻛﺮد، ﻛﻪ ﻣﻜﺮر ﺷﻨﻴﺪه اﻳﺪ ﻛﻪ اﻳﺸﺎن اﺳﺘﻨﺎد ﻛﺮدﻧﺪ و ﺑﻪ رؤﻳﺎﻳﻲ ﻛﻪ اﻟﺒﺘﻪ در ﺣﻜﻢ ﻳﻚ وﺣﻲ ﻗﺎﻃﻊ اﺳﺖ . ﻓﺮﻣﻮد: در ﻋﺎﻟﻢ رؤﻳﺎ ﺟﺪم ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮده اﺳﺖ : ان ﷲ ﺷﺎء ان ﻳﺮاك ﻗﺘﻴﻼ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﭘﺲ اﮔﺮ اﻳﻦ ﻃﻮر اﺳﺖ ، ﭼﺮا اﻫﻞ ﺑﻴﺖ و ﺑﭽﻪﻫﺎ را ﻫﻤﺮاﻫﺘﺎن ﻣﻲ ﺑﺮﻳﺪ؟ ﭘﺎﺳﺦ دادﻧﺪ اﻳﻦ را ﻫﻢ ﺟﺪم ﻓﺮﻣﻮد : ان ﷲ ﺷﺎء ان ﻳﺮﻫﻦ ﺳﺒﺎﻳﺎ . اﻳﻨﺠﺎ ﻳﻚ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﻣﺨﺘﺼﺮ ﺑﺮاﻳﺘﺎن ﻋﺮض ﺑﻜﻨﻢ : اﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ان اﷲ ﺷﺎء ان ﻳﺮك ﻗﺘﻴﻼ ﻳﺎ ان ﷲ ﺷﺎء ان ﻳﺮاﻫﻦ ﺳﺒﺎﻳﺎ ﻳﻌﻨﻲ ﭼﻪ ؟ اﻳﻦ ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﻛﻪ اﻻن ﻣﻦ ﻋﺮض ﻣﻲ ﻛﻨﻢ ، ﻣﻌﻨﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ آﻧﺠﺎ ﻣﺨﺎﻃﺐ اﺑﺎﻋﺒﺪﷲ ﺑﻮدﻧﺪ ، آن را ﻣﻲ ﻓﻬﻤﻴﺪﻧﺪ، ﻧﻪ ﻳﻚ ﻣﻌﻤﺎﻳﻲ ﻛﻪ اﻣﺮوز ﮔﺎﻫﻲ در اﻟﺴﻨﻪ ﺷﺎﻳﻊ اﺳﺖ. ﻛﻠﻤﻪ ﻣﺸﻴﺖ ﺧﺪا ، ﻳﺎ اراده ﺧﺪا ﻛﻪ در ﺧﻮد ﻗﺮآن ﺑﻜﺎر ﺑﺮده ﺷﺪه اﺳﺖ در دو ﻣﻮرد ﺑﻜﺎر ﻣﻲ رود ﻛﻪ ﻳﻜﻲ را اﺻﻄﻼﺣﺎ اراده ﺗﻜﻮﻳﻨﻲ و دﻳﮕﺮي را اراده ﺗﺸﺮﻳﻌﻲ ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ . اراده ﺗﻜﻮﻳﻨﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻗﻀﺎء و ﻗﺪر اﻟﻬﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ اﮔﺮ ﭼﻴﺰي ﻗﻀﺎ و ﻗﺪر ﺣﺘﻤﻲ اﻟﻬﻲ ﺑﻪ آن ﺗﻌﻠﻖ ﮔﺮﻓﺖ ، ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻗﻀﺎ و ﻗﺪر اﻟﻬﻲ دﻳﮕﺮ ﻛﺎري ﻧﻤﻲ ﺷﻮد ﻛﺮد .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۴۹۷
🌹ﻣﻌﻨﺎي اراده ﺗﺸﺮﻳﻌﻲ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪا اﻳﻦ ﻃﻮر راﺿﻲ اﺳﺖ ، ﺧﺪا اﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻲﺧﻮاﻫﺪ . ﻣﺜﻼ اﮔﺮ در ﻣﻮرد روزه ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: یرﻳﺪ اﷲ ﺑﻜﻢ اﻟﻴﺴﺮ و ﻻ ﻳﺮﻳﺪ ﺑﻜﻢ اﻟﻌﺴﺮ ﻳﺎ در ﻣﻮرد دﻳﮕﺮي ﻛﻪ ﻇﺎﻫﺮا زﻛﺎت اﺳﺖ ، ﻣﻲﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﻳﺮﻳﺪ ﻟﻴﻄﻬﺮﻛﻢ ﻣﻘﺼﻮد اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪا ﻛﻪ اﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ دﺳﺘﻮري داده اﺳﺖ، اﻳﻦ ﻃﻮر ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﻳﻌﻨﻲ رﺿﺎي ﺣﻖ در اﻳﻦ اﺳﺖ . ﺧﺪا ﺧﻮاﺳﺘﻪ اﺳﺖ ﺗﻮ ﺷﻬﻴﺪ ﺑﺎﺷﻲ ، ﺟﺪم ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ رﺿﺎي ﺧﺪا در ﺷﻬﺎدت ﺗﻮﺳﺖ . ﺟﺪم ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪا ﺧﻮاﺳﺘﻪ اﺳﺖ اﻳﻨﻬﺎ اﺳﻴﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ، ﻳﻌﻨﻲ اﺳﺎرت اﻳﻨﻬﺎ رﺿﺎي ﺣﻖ اﺳﺖ ، ﻣﺼﻠﺤﺖ اﺳﺖ و رﺿﺎي ﺣﻖ ﻫﻤﻴﺸﻪ در ﻣﺼﻠﺤﺖ اﺳﺖ و ﻣﺼﻠﺤﺖ ﻳﻌﻨﻲ آن ﺟﻬﺖ ﻛﻤﺎل ﻓﺮد و ﺑﺸﺮﻳﺖ .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۴۹۸
🌹در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻳﻦ ﺳﺨﻦ ، دﻳﮕﺮ ﻛﺴﻲ ﭼﻴﺰي ﻧﮕﻔﺖ ، ﻳﻌﻨﻲ ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﺴﺖ ﺣﺮﻓﻲ ﺑﺰﻧﺪ ، ﭘﺲ اﮔﺮﭼﻨﻴﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﺪ ﺷﻤﺎ در ﻋﺎﻟﻢ ﻣﻌﻨﻲ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﻔﻬﻴﻢ ﻛﺮده اﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺼﻠﺤﺖ در اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻛﺸﺘﻪ ﺑﺸﻮﻳﺪ ، ﻣﺎ دﻳﮕﺮ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻳﺸﺎن ﺣﺮﻓﻲ ﻧﺪارﻳﻢ. ﻫﻤﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﻢ ﻛﻪ از اﺑﺎﻋﺒﺪﷲ اﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﻫﺎ را ﻣﻲﺷﻨﻴﺪﻧﺪ، اﻳﻦ ﺟﻮر ﻧﻤﻲ ﺷﻨﻴﺪﻧﺪ ﻛﻪ آﻗﺎ اﻳﻦ ﻣﻘﺪر اﺳﺖ و ﻣﻦ ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﻢ ﺳﺮﭘﻴﭽﻲ ﺑﻜﻨﻢ . اﺑﺎﻋﺒﺪﷲ، ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺷﻜﻞ ﺗﻠﻘﻲ ﻧﻤﻲ ﻛﺮد. اﻳﻦ ﻃﻮر ﻧﺒﻮد ﻛﻪ وﻗﺘﻲ از اﻳﺸﺎن ﻣﻲ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ ﭼﺮا زﻧﻬﺎ را ﻣﻲﺑﺮﻳﺪ، ﺑﻔﺮﻣﺎﻳﺪ اﺻﻼ ﻣﻦ در اﻳﻦ ﻗﻀﻴﻪ ﺑﻲاﺧﺘﻴﺎرم، و ﻋﺠﻴﺐ ﻫﻢ ﺑﻲ اﺧﺘﻴﺎرم. ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺻﻮرت ﻣﻲﺷﻨﻴﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ اﻟﻬﺎﻣﻲ ﻛﻪ از ﻋﺎﻟﻢ ﻣﻌﻨﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺷﺪه اﺳﺖ ، ﻣﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﺗﺸﺨﻴﺺ داده ام ﻛﻪ ﻣﺼﻠﺤﺖ در اﻳﻦ اﺳﺖ ، و اﻳﻦ ﻛﺎري اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ از روي اﺧﺘﻴﺎر اﻧﺠﺎم ﻣﻲ دﻫﻢ وﻟﻲ ﺑﺮاﺳﺎس آن ﭼﻴﺰي ﻛﻪ آن را ﻣﺼﻠﺤﺖ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻣﻲ دﻫﻢ.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۴۹۹
🌹ﻟﺬا ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻴﻢ ﻛﻪ در ﻣﻮارد ﻣﻬﻤﻲ ، ﻫﻤﻪ ﻳﻚ ﺟﻮر ﻋﻘﻴﺪه داﺷﺘﻨﺪ ، اﺑﺎﻋﺒﺪﷲ ﻋﻘﻴﺪه دﻳﮕﺮي در ﺳﻄﺢ ﻋﺎﻟﻲ داﺷﺖ ، ﻫﻤﻪ ﻳﻚ ﺟﻮر ﻗﻀﺎوت ﻣﻲ ﻛﺮدﻧﺪ ، اﻣﺎم ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم ﻣﻲﮔﻔﺖ: اﻳﻦ ﺟﻮر ﻧﻪ ، ﻣﻦ ﻃﻮر دﻳﮕﺮي ﻋﻤﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﻢ. ﻣﻌﻠﻮم اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺎر اﺑﺎﻋﺒﺪﷲ ﻳﻚ ﻛﺎر ﺣﺴﺎب ﺷﺪه اﺳﺖ ، ﻳﻚ رﺳﺎﻟﺖ و ﻳﻚ ﻣﺎﻣﻮرﻳﺖ اﺳﺖ . اﻫﻞ ﺑﻴﺘﺶ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻃﻔﻴﻠﻲ ﻫﻤﺮاه ﺧﻮد ﻧﻤﻲ ﺑﺮد ﻛﻪ ﺧﻮب، ﻣﻦ ﻛﻪ ﻣﻲ روم، زن و ﺑﭽﻪ ام ﻫﻢ ﻫﻤﺮاﻫﻢ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﻏﻴﺮ از ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﻛﻪ دﻳﺸﺐ اﺳﻢ ﺑﺮدم ، ﻫﻴﭽﻴﻚ از ﻫﻤﺮاﻫﺎن اﺑﺎﻋﺒﺪﷲ، زن و ﺑﭽﻪ اش ﻫﻤﺮاﻫﺶ ﻧﺒﻮد . آدم ﻛﻪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺳﻔﺮ ﺧﻄﺮﻧﺎك ﻣﻲرود، زن و ﺑﭽﻪاش را ﻛﻪ ﻧﻤﻲ ﺑﺮد. اﻣﺎ اﺑﺎﻋﺒﺪﷲ ، زن و ﺑﭽﻪ اش را ﺑﺮد ، ﻧﻪ ﺑﻪ اﻋﺘﺒﺎر اﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮدم ﻣﻲ روم، ﭘﺲ زن و ﺑﭽﻪام را ﻫﻢ ﺑﺒﺮم ﺧﺎﻧﻪ و زﻧﺪﮔﻲ و ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ اﻣﺎم ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم در ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﻮد ، ﺑﻠﻜﻪ آﻧﻬﺎ را ﺑﻪ اﻳﻦ ﺟﻬﺖ ﺑﺮد ﻛﻪ رﺳﺎﻟﺘﻲ در اﻳﻦ ﺳﻔﺮ اﻧﺠﺎم ﺑﺪﻫﻨﺪ. اﻳﻦ ﻳﻚ ﻣﻘﺪﻣﻪ .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۰۰
🌹ﻣﻘﺪﻣﻪ دوم : ﺑﺤﺜﻲ درﺑﺎره " ﻧﻘﺶ زن در ﺗﺎرﻳﺦ " ﻣﻄﺮح اﺳﺖ ﻛﻪ آﻳﺎ اﺳﺎﺳﺎ زن در ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺗﺎرﻳﺦ ﻧﻘﺸﻲ دارد ﻳﺎ ﻧﺪارد و اﺻﻼ ﻧﻘﺸﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﻪ ؟ ﺑﺎﻳﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﻳﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ؟ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ از ﻧﻈﺮ اﺳﻼم اﻳﻦ ﻗﻀﻴﻪ را ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮآورد ﻛﺮد ؟ زن ﻳﻚ ﻧﻘﺶ در ﺗﺎرﻳﺦ داﺷﺘﻪ و دارد ﻛﻪ ﻛﺴﻲ ﻣﻨﻜﺮ اﻳﻦ ﻧﻘﺶ ﻧﻴﺴﺖ و آن ﻧﻘﺶ ﻏﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ زن در ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺗﺎرﻳﺦ اﺳﺖ . ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ زن ، ﻣﺮد را ﻣﻲ ﺳﺎزد و ﻣﺮد ﺗﺎرﻳﺦ را ، ﻳﻌﻨﻲ ﺑﻴﺶ از ﻣﻘﺪاري ﻛﻪ ﻣﺮد در ﺳﺎﺧﺘﻦ زن ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺗﺎﺛﻴﺮ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ، زن در ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻣﺮد ﺗﺎﺛﻴﺮ دارد . اﻳﻦ ﺧﻮدش ﻣﺴﺌﻠﻪ اي اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻤﻲﺧﻮاﻫﻢ اﻣﺸﺐ درﺑﺎره آن ﺑﺤﺚ ﺑﻜﻨﻢ . آﻳﺎ ﻣﺮد روح و ﺷﺨﺼﻴﺖ زن را ﻣﻲ ﺳﺎزد، اﻋﻢ از اﻳﻨﻜﻪ زن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺎدر ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻫﻤﺴﺮ ، ﻳﺎ ﻧﻪ ، اﻳﻦ زن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮزﻧﺪ و ﺣﺘﻲ ﺷﻮﻫﺮ را ﻣﻲﺳﺎزد؟
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۰۱
🌹آﻳﺎ زن ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺷﻮﻫﺮ را ﻣﻲﺳﺎزد ﻳﺎ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﻴﺸﺘﺮ زن را ؟ ﺣﺘﻤﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺧﻮاﻫﻴﺪ ﻛﺮد ﻛﻪ ﻋﺮض ﺑﻜﻨﻢ آﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﺗﺎرﻳﺨﻲ و ﻣﻼﺣﻈﺎت رواﻧﻲ ﺛﺎﺑﺖ ﻛﺮده اﺳﺖ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ زن در ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻣﺮد ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺆﺛﺮ اﺳﺖ ﺗﺎ ﻣﺮد در ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ زن ﺑﺪﻳﻦ ﺟﻬﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻏﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ زن در ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺗﺎرﻳﺦ ، ﻻﻣﻨﻜﺮ و ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ اﻧﻜﺎر اﺳﺖ. اﻳﻨﻜﻪ زن ، ﻣﺮد را ﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ و ﻣﺮد ، ﺗﺎرﻳﺦ را ، ﺧﻮدش داﺳﺘﺎﻧﻲ اﺳﺖ و ﻳﻚ ﻣﺒﺤﺚ ﺧﻴﻠﻲ ﻣﻔﺼﻞ.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۰۲
🌹ﺣﺎل ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﻧﻘﺶ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ زن در ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺗﺎرﻳﺦ ﭼﮕﻮﻧﻪ اﺳﺖ و ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎﺷﺪ و ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﺷﺪ؟ ﺑﻪ ﺳﻪ ﺷﻜﻞ می ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﺷﺪ . ﻳﻜﻲ اﻳﻨﻜﻪ اﺳﺎﺳﺎ زن ، ﻧﻘﺶ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ در ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺗﺎرﻳﺦ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻳﻌﻨﻲ ﻧﻘﺶ زن ، ﻣﻨﻔﻲ ﻣﺤﺾ ﺑﺎﺷﺪ. در ﺑﺴﻴﺎري از اﺟﺘﻤﺎﻋﺎت ﺑﺮاي زن ﺟﺰ زاﺋﻴﺪن و ﺑﭽﻪ درﺳﺖ ﻛﺮدن و اداره داﺧﻞ ﺧﺎﻧﻪ ، ﻧﻘﺸﻲ ﻗﺎﺋﻞ ﻧﺒﻮده اﻧﺪ، ﻳﻌﻨﻲ زن در اﺟﺘﻤﺎع ﺑﺰرگ ، ﻧﻘﺶ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ، ﻧﻘﺶ ﻏﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ ، ﺑﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻛﻪ او در ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﺆﺛﺮ ﺑﻮده و ﻓﺮد ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺧﺎﻧﻮاده در اﺟﺘﻤﺎع ﻣﺆﺛﺮ ﺑﻮده اﺳﺖ . ﻳﻌﻨﻲ زن، ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﺎ ﺑﺪون اﻳﻨﻜﻪ از راه ﻣﺮد ﺗﺎﺛﻴﺮي داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﺷﻜﻞ ﺗﺎﺛﻴﺮي در ﺑﺴﻴﺎري از اﺟﺘﻤﺎﻋﺎت ﻧﺪاﺷﺘﻪ اﺳﺖ . وﻟﻲ در اﻳﻦ اﺟﺘﻤﺎﻋﺎت زن ﻋﻠﻲ رﻏﻢ اﻳﻨﻜﻪ ﻧﻘﺸﻲ در ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺗﺎرﻳﺦ و اﺟﺘﻤﺎع ﻧﺪاﺷﺘﻪ اﺳﺖ . ﺑﺪون ﺷﻚ و ﺑﺮﺧﻼف ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺗﻲ ﻛﻪ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺷﻲ ء ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲ ﻛﺮده اﺳﺖ . ﻳﻌﻨﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺷﺨﺺ ، ﻛﻤﺘﺮ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﻮده ، وﻟﻲ ﻳﻚ ﺷﻲء ﺑﺴﻴﺎر ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ ﺑﻮده و ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻫﻤﺎن ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎﺋﻴﺶ ، ﺑﺮ ﻣﺮد اﺛﺮ ﻣﻲ ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﺳﺖ . ارزان ﻧﺒﻮده ﻛﻪ ﺗﻮي ﺧﻴﺎﺑﺎﻧﻬﺎ ﭘﺨﺶ ﺑﺎﺷﺪ و ﻫﺰاران اﻣﺎﻛﻦ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺑﺮاي ﺑﻬﺮهﮔﻴﺮي از او وﺟﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺑﻠﻜﻪ ﻓﻘﻂ در داﺋﺮه زﻧﺪﮔﻲ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ ﻣﻮرد ﺑﻬﺮه ﺑﺮداري ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ . ﻟﺬا ﻗﻬﺮا ﺑﺮاي ﻣﺮد ﺧﺎﻧﻮاده ﻳﻚ ﻣﻮﺟﻮد ﺑﺴﻴﺎر ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ ﺑﻮده ، ﭼﻮن ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﺟﻮدي ﺑﻮده ﻛﻪ اﺣﺴﺎﺳﺎت ﺟﻨﺴﻲ و ﻋﺎﻃﻔﻲ او را اﺷﺒﺎع ﻣﻲﻛﺮده اﺳﺖ و ﻃﺒﻌﺎ و ﺑﺪون ﺷﻚ ﻣﺮد ، ﻋﻤﻼ در ﺧﺪﻣﺖ زن ﺑﻮده اﺳﺖ ، وﻟﻲ زن ﺷﻲ ء ﺑﻮده ، ﺷﻲء ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ، ﻣﺜﻞ اﻟﻤﺎس ﻛﻪ ﻳﻚ ﮔﻮﻫﺮ ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎﺳﺖ ، ﺷﺨﺺ ﻧﻴﺴﺖ ، ﺷﻲء اﺳﺖ وﻟﻲ ﺷﻲ ء ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۰۳
🌹ﺷﻜﻞ دﻳﮕﺮ ﺗﺎﺛﻴﺮ زن در ﺗﺎرﻳﺦ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺷﻜﻞ در ﺟﻮاﻣﻊ ﻗﺪﻳﻢ زﻳﺎد ﺑﻮده ، اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ زن ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ در ﺗﺎرﻳﺦ ﺑﺎﺷﺪ ، ﻧﻘﺶ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ در ﺗﺎرﻳﺦ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﺨﺺ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﻲ ء، اﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺑﻲ ﺑﻬﺎء، ﺷﺨﺺ ﺑﻲ ارزش، ﺷﺨﺼﻲ ﻛﻪ ﺣﺮﻳﻢ ﻣﻴﺎن او و ﻣﺮد ﺑﺮداﺷﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. دﻗﺎﻳﻖ رواﻧﺸﻨﺎﺳﻲ ﺛﺎﺑﺖ ﻛﺮده اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻼﺣﻈﺎت ﺑﺴﻴﺎر دﻗﻴﻘﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻃﺮﺣﻲ در ﺧﻠﻘﺖ ﺑﻮده ﺑﺮاي ﻋﺰﻳﺰ ﻧﮕﻪ داﺷﺘﻦ زن . ﻫﺮ وﻗﺖ اﻳﻦ ﺣﺮﻳﻢ ﺑﻜﻠﻲ ﺷﻜﺴﺘﻪ و اﻳﻦ ﺣﺼﺎر ﺧﺮد ﺷﺪه اﺳﺖ، ﺷﺨﺼﻴﺖ زن از ﻧﻈﺮ اﺣﺘﺮام و ﻋﺰت ﭘﺎﺋﻴﻦ آﻣﺪه اﺳﺖ . اﻟﺒﺘﻪ از ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎي دﻳﮕﺮي ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺷﺨﺼﻴﺘﺶ ﺑﺎﻻ رﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺜﻼ ﺑﺎ ﺳﻮاد ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ ، ﻋﺎﻟﻤﻪ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ ، وﻟﻲ دﻳﮕﺮ آن ﻣﻮﺟﻮد ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ ﺑﺮاي ﻣﺮد ﻧﻴﺴﺖ .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۰۴
🌹از ﻃﺮف دﻳﮕﺮ زن ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﺪ زن ﻧﺒﺎﺷﺪ . ﺟﺰء ﻃﺒﻴﻌﺖ زن اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮاي ﻣﺮد ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ ﺑﺎﺷﺪ . و اﻳﻦ را ﻫﻢ اﮔﺮ از زن ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ، ﺗﻤﺎم روﺣﻴﻪ او ﻣﺘﻼﺷﻲ ﻣﻲ ﺷﻮد. آﻧﭽﻪ ﺑﺮاي ﻣﺮد در راﺑﻄﻪ ﺟﻨﺴﻲ ﻣﻠﺤﻮظ اﺳﺖ ، در اﺧﺘﻴﺎر داﺷﺘﻦ زن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﻣﻮﺟﻮد ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎﺳﺖ، ﻧﻪ در اﺧﺘﻴﺎر ﻳﻚ زن ﺑﻮدن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﻣﻮﺟﻮد ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ ﺑﺮاي او . وﻟﻲ آﻧﭽﻪ در ﻃﺒﻴﻌﺖ زن وﺟﻮد دارد اﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻣﺮد او را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺷﻲ ء ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺑﻠﻜﻪ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮدش ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺷﻲ ء ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ ﻣﺮد را در ﺗﺴﺨﻴﺮ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۰۵
🌹آﻧﺠﺎ ﻛﻪ زن از ﺣﺎﻟﺖ اﺧﺘﺼﺎص ﺧﺎرج ﺷﺪ ﻻزم ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ اﺧﺘﺼﺎص ﺑﻪ ﺻﻮرت ازدواج رواج داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻳﻌﻨﻲ وﻗﺘﻲ ﻛﻪ زن ارزان ﺷﺪ ، در اﻣﺎﻛﻦ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺑﺴﻴﺎر ﭘﻴﺪا ﺷﺪ ، ﻫﺰاران وﺳﻴﻠﻪ ﺑﺮاي اﺳﺘﻔﺎده ﻣﺮد از زن ﭘﻴﺪا ﺷﺪ ، ﺧﻴﺎﺑﺎﻧﻬﺎ و ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﺟﻠﻮه ﮔﺎه زن ﺷﺪ ﻛﻪ ﺧﻮدش را ﺑﻪ ﻣﺮد اراﺋﻪ ﺑﺪﻫﺪ و ﻣﺮد ﺑﺘﻮاﻧﺪ از ﻧﻈﺮ ﭼﺸﻢ ﭼﺮاﻧﻲ و ﺗﻤﺎﺷﺎﻛﺮدن ، از ﻧﻈﺮ اﺳﺘﻤﺎع ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﺻﺪاي زن ، از ﻧﻈﺮ ﻟﻤﺲ ﻛﺮدن، ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﺑﻬﺮه ﺑﺮداري را از زن ﺑﻜﻨﺪ ، آﻧﺠﺎﺳﺖ ﻛﻪ زن از ارزش ﺧﻮدش ، از آن ارزﺷﻲ ﻛﻪ ﺑﺮاي ﻣﺮد ﺑﺎﻳﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﻲاﻓﺘﺪ. ﻳﻌﻨﻲ دﻳﮕﺮ ﺷﻲ ء ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ ﻧﻴﺴﺖ وﻟﻲ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻣﺜﻼ ﺑﺎﺳﻮاد ﺑﺎﺷﺪ ، درﺳﻲ ﺧﻮاﻧﺪه ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﻣﻌﻠﻢ ﺑﺎﺷﺪ و ﻛﻼﺳﻬﺎﻳﻲ را اداره ﺑﻜﻨﺪ ، ﻳﺎ ﻃﺒﻴﺐ ﺑﺎﺷﺪ ، ﻫﻤﻪ اﻳﻨﻬﺎ را ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ وﻟﻲ در اﻳﻦ ﺷﺮاﻳﻂ ارزان ﺑﻮدن زن آن ارزﺷﻲ ﻛﻪ ﺑﺮاي ﻳﻚ زن در ﻃﺒﻴﻌﺖ او وﺟﻮد دارد ، دﻳﮕﺮ ﺑﺮاﻳﺶ وﺟﻮد ﻧﺪارد . و در واﻗﻊ در اﻳﻦ وﻗﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ زن ﺑﻪ ﺷﻜﻞ دﻳﮕﺮ ﻣﻠﻌﺒﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺮدان ﻣﻲﺷﻮد ﺑﺪون آﻧﻜﻪ در ﻧﻈﺮ ﻓﺮدي از اﻓﺮاد ﻣﺮدان ، آن ﻋﺰت و اﺣﺘﺮاﻣﻲ را ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ دارا ﺑﺎﺷﺪ .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۰۶
🌹ﺟﺎﻣﻌﻪ اروﭘﺎﺋﻲ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺳﻮ ﻣﻲ رود. ﻳﻌﻨﻲ از ﻳﻚ ﻃﺮف ﺑﻪ زن از ﻧﻈﺮ رﺷﺪ ﺑﺮﺧﻲ اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎي اﻧﺴﺎﻧﻲ از ﻗﺒﻴﻞ ﻋﻠﻢ و اراده ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻣﻲ دﻫﺪ وﻟﻲ از ﻃﺮف دﻳﮕﺮ ارزش او را از ﺑﻴﻦ ﻣﻲ ﺑﺮد.
ﺷﻜﻞ ﺳﻮﻣﻲ ﻫﻢ وﺟﻮد دارد و آن اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ زن ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻳﻚ " ﺷﺨﺺ ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ " درﺑﻴﺎﻳﺪ، ﻫﻢ ﺷﺨﺺ ﺑﺎﺷﺪ و ﻫﻢ ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ . ﻳﻌﻨﻲ از ﻳﻚ ﻃﺮف ﺷﺨﺼﻴﺖ روﺣﻲ و ﻣﻌﻨﻮي داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ، ﻛﻤﺎﻻت روﺣﻲ و اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻧﻈﻴﺮ آﮔﺎﻫﻲ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و از ﻃﺮف دﻳﮕﺮ، زن در اﺟﺘﻤﺎع ﻣﺒﺘﺬل ﻧﺒﺎﺷﺪ . ﻳﻌﻨﻲ آن ﻣﺤﺪودﻳﺖ ﻧﺒﺎﺷﺪ و آن اﺧﺘﻼط ﻫﻢ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻧﻪ ﻣﺤﺪودﻳﺖ و ﻧﻪ اﺧﺘﻼط ﺑﻠﻜﻪ ﺣﺮﻳﻢ . ﺣﺮﻳﻢ ﻣﺴﺌﻠﻪ اي اﺳﺖ ﺑﻴﻦ ﻣﺤﺪودﻳﺖ زن و اﺧﺘﻼط زن و ﻣﺮد
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۰۷
🌹وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺘﻦ اﺳﻼم ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ، ﻣﻲﺑﻴﻨﻴﻢ ﻧﺘﻴﺠﻪ آﻧﭽﻪ ﻛﻪ اﺳﻼم در ﻣﻮرد زن ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ، ﺷﺨﺼﻴﺖ اﺳﺖ و ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ ﺑﻮدن . در ﭘﺮﺗﻮ ﻫﻤﻴﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎﺋﻲ ، ﻋﻔﺎف در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺴﺘﻘﺮ ﻣﻲﺷﻮد، رواﻧﻬﺎ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﻗﻲ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ، ﻛﺎﻧﻮﻧﻬﺎي ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ، و رﺷﻴﺪ از ﻛﺎر در ﻣﻲآﻳﺪ. ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ ﺑﻮدن زن ﺑﻪ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ او و ﻣﺮد در ﺣﺪودي ﻛﻪ اﺳﻼم ﻣﺸﺨﺺ ﻛﺮده، ﺣﺮﻳﻢ ﺑﺎﺷﺪ، ﻳﻌﻨﻲ اﺳﻼم اﺟﺎزه ﻧﻤﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ ﺟﺰ ﻛﺎﻧﻮن ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ ، ﻳﻌﻨﻲ ﺻﺤﻨﻪ اﺟﺘﻤﺎع ، ﺻﺤﻨﻪ ﺑﻬﺮه ﺑﺮداري و اﻟﺘﺬاذ ﺟﻨﺴﻲ ﻣﺮد از زن ﺑﺎﺷﺪ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻧﮕﺎه ﻛﺮدن ﺑﻪ ﺑﺪن و اﻧﺪاﻣﺶ ، ﭼﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻟﻤﺲ ﻛﺮدن ﺑﺪﻧﺶ ، ﭼﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت اﺳﺘﺸﻤﺎم ﻋﻄﺮ زﻧﺎﻧﻪ اش و ﻳﺎ ﺷﻨﻴﺪن ﺻﺪاي ﭘﺎﻳﺶ ﻛﻪ اﮔﺮ ﺑﻪ اﺻﻄﻼح ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻬﻴﺞ ﺑﺎﺷﺪ ، اﺳﻼم اﺟﺎزه ﻧﻤﻲ دﻫﺪ. وﻟﻲ اﮔﺮ ﺑﮕﻮﺋﻴﻢ ﻋﻠﻢ ، اﺧﺘﻴﺎر و اراده ، اﻳﻤﺎن و ﻋﺒﺎدت و ﻫﻨﺮ و ﺧﻼﻗﻴﺖ ﭼﻄﻮر ؟ ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ ﺑﺴﻴﺎر ﺧﻮب ، ﻣﺜﻞ ﻣﺮد . ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ را ﺷﺎرع ﺣﺮام ﻛﺮده ﻛﻪ ﺑﻪ زن ﻣﺮﺑﻮط اﺳﺖ، آﻧﭽﻪ را ﻛﻪ ﺣﺮام ﻧﻜﺮده ، ﺑﺮ ﻫﻴﭽﻜﺪام ﺣﺮام ﻧﻜﺮده اﺳﺖ . اﺳﻼم ﺑﺮاي زن، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ، ﻧﻪ اﺑﺘﺬال .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۰۸
🌹ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺗﺎرﻳﺦ از ﻧﻈﺮ اﻳﻨﻜﻪ در ﺳﺎﺧﺘﻦ آن ، ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺮد دﺧﺎﻟﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻣﺮد و زن ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ دﺧﺎﻟﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ، ﺳﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﺷﺪ . ﻳﻚ ﺗﺎرﻳﺦ، ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﺬﻛﺮ اﺳﺖ ، ﻳﻌﻨﻲ ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ دﺳﺖ ﺟﻨﺲ ﻣﺬﻛﺮ ﺑﻄﻮر مستقیم ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ و ﺟﻨﺲ ﻣﺆﻧﺚ ﻫﻴﭻﻧﻘﺸﻲ در آن ﻧﺪارد . ﻳﻚ ﺗﺎرﻳﺦ ، ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﺬﻛﺮ ﻣﺆﻧﺚ اﺳﺖ اﻣﺎ ﻣﺬﻛﺮ ﻣﺆﻧﺚ ﻣﺨﺘﻠﻂ ، ﺑﺪون آﻧﻜﻪ ﻣﺮد در ﻣﺪار ﺧﻮدش ﻗﺮار ﺑﮕﻴﺮد و زن در ﻣﺪار ﺧﻮدش . ﻳﻌﻨﻲ ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﻛﻪ در آن اﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮﻣﻪ ﺑﻬﻢ ﺧﻮرده اﺳﺖ، ﻣﺮد در ﻣﺪار زن ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد و زن در ﻣﺪار ﻣﺮد ﻛﻪ ﻣﺎ اﮔﺮ ﻃﺮز ﻟﺒﺎس ﭘﻮﺷﻴﺪن اﻣﺮوز ﺑﻌﻀﻲ از آﻗﺎ ﭘﺴﺮﻫﺎ و دﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻤﻬﺎ را ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ، ﻣﻲﺑﻴﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﭼﻄﻮر اﻳﻨﻬﺎ دارﻧﺪ ﺟﺎي ﺧﻮدﺷﺎن را ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻋﻮض ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﻧﻮع ﺳﻮم ، ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﺬﻛﺮ ﻣﺆﻧﺚ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻢ ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﺮد ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ و ﻫﻢ ﺑﻪ دﺳﺖ زن، وﻟﻲ ﻣﺮد در ﻣﺪار ﺧﻮدش و زن در ﻣﺪار ﺧﻮدش .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۰۹
🌹ﻣﺎ وﻗﺘﻲ ﺑﻪ ﻗﺮآن ﻛﺮﻳﻢ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ، ﻣﻲﺑﻴﻨﻴﻢ ﺗﺎرﻳﺦ و ﻣﺬﻫﺐ و دﻳﻦ آﻧﻄﻮر ﻛﻪ ﻗﺮآن ﻛﺮﻳﻢ ﺗﺸﺮﻳﺢ ﻛﺮده اﺳﺖ ﻳﻚ ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﺬﻛﺮ ﻣﺆﻧﺚ اﺳﺖ و ﺑﻪ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﻣﻦ ﻳﻚ ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﺆﻧﺚ اﺳﺖ ، ﻳﻌﻨﻲ ﻣﺬﻛﺮ و ﻣﺆﻧﺚ ﻫﺮ دو ، اﻣﺎ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت اﺧﺘﻼط ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺻﻮرت ﻛﻪ ﻣﺮد در ﻣﻘﺎم و ﻣﺪار ﺧﻮدش و زن در ﻣﻘﺎم و ﻣﺪار ﺧﻮدش . ﻗﺮآن ﻛﺮﻳﻢ ﻣﺜﻞ اﻳﻨﻜﻪ ﻋﻨﺎﻳﺖ ﺧﺎص دارد ﻛﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻃﻮر ﻛﻪ ﺻﺪﻳﻘﻴﻦ و ﻗﺪﻳﺴﻴﻦ ﺗﺎرﻳﺦ را ﺑﻴﺎن ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، ﺻﺪﻳﻘﺎت و ﻗﺪﻳﺴﺎت ﺗﺎرﻳﺦ را ﻫﻢ ﺑﻴﺎن ﺑﻜﻨﺪ . در داﺳﺘﺎن آدم و ﻫﻤﺴﺮ آدم ﻧﻜﺘﻪاي اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻣﻜﺮر در ﺳﺨﻨﺮاﻧﻴﻬﺎي ﭼﻨﺪ ﺳﺎل ﭘﻴﺶ ﺧﻮد ﮔﻔﺘﻪ ام و ﺑﺎز ﻳﺎدآوري ﻣﻲ ﻛﻨﻢ...
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۱۰
🌹ﻳﻚ ﻓﻜﺮ ﺑﺴﻴﺎر ﻏﻠﻂ را ﻣﺴﻴﺤﻴﺎن در ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﺬﻫﺒﻲ ﺟﻬﺎن وارد ﻛﺮدﻧﺪ ﻛﻪ واﻗﻌﺎ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﺑﻮد .در ﻣﺴﺌﻠﻪ زن ﻧﺪاﺷﺘﻦ ﻋﻴﺴﻲ و ﺗﺮك ازدواج و ﻣﺠﺮد زﻳﺴﺘﻦ ﻛﺸﻴﺸﻬﺎ و ﻛﺎردﻳﻨﺎﻟﻬﺎ . ﻛﻢ ﻛﻢ اﻳﻦ ﻓﻜﺮ ﭘﻴﺪا ﺷﺪ ﻛﻪ اﺳﺎﺳﺎ زن ﻋﻨﺼﺮ ﮔﻨﺎه و ﻓﺮﻳﺐ اﺳﺖ ، ﻳﻌﻨﻲ ﺷﻴﻄﺎن ﻛﻮﭼﻚ اﺳﺖ . ﻣﺮد ﺑﻪ ﺧﻮدي ﺧﻮد ﮔﻨﺎه ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ و اﻳﻦ زن اﺳﺖ ، ﺷﻴﻄﺎن ﻛﻮﭼﻚ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ وﺳﻮﺳﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﻣﺮد را ﺑﻪ ﮔﻨﺎه وا ﻣﻲ دارد. ﮔﻔﺘﻨﺪ اﺳﺎﺳﺎ ﻗﺼﻪ آدم و ﺷﻴﻄﺎن و ﺣﻮا ، اﻳﻦ ﻃﻮر ﺷﺮوع ﺷﺪ ﻛﻪ ﺷﻴﻄﺎن ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﺴﺖ در آدم ﻧﻔﻮذ ﺑﻜﻨﺪ ﻟﺬا آﻣﺪ ﺣﻮا را ﻓﺮﻳﺐ داد و ﺣﻮا آدم را ﻓﺮﻳﺐ داد ، و در ﺗﻤﺎم ﺗﺎرﻳﺦ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺷﻜﻞ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻴﻄﺎن ﺑﺰرگ زن را و زن ﻣﺮد را وﺳﻮﺳﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. اﺻﻼ داﺳﺘﺎن آدم و ﺣﻮا و ﺷﻴﻄﺎن در ﻣﻴﺎن ﻣﺴﻴﺤﻴﺎن ﺑﻪ اﻳﻦ ﺷﻜﻞ درآﻣﺪ ، وﻟﻲ ﻗﺮآن درﺳﺖ ﺧﻼف اﻳﻦ را ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ و ﺗﺼﺮﻳﺢ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، و اﻳﻦ ﻋﺠﻴﺐ اﺳﺖ .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۱۱
🌹ﻗﺮآن، وﻗﺘﻲ داﺳﺘﺎن آدم و ﺷﻴﻄﺎن را ذﻛﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، ﺑﺮاي آدم اﺻﺎﻟﺖ و ﺑﺮاي ﺣﻮا ﺗﺒﻌﻴﺖ ﻗﺎﺋﻞ ﻣﻲ ﺷﻮد. اول ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ ﻣﺎ ﮔﻔﺘﻴﻢ ، ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ ﻣﺎ ﺑﻪ اﻳﻦ دو ﻧﻔﺮ ﮔﻔﺘﻴﻢ ﻛﻪ ﺳﺎﻛﻦ ﺑﻬﺸﺖﺷﻮﻳﺪ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ آدم. »ﻻ ﺗﻘﺮﺑﺎ ﻫﺬ ه اﻟﺸﺠﺮه« ﺑﻪ اﻳﻦ درﺧﺖ ﻧﺰدﻳﻚ ﻧﺸﻮﻳﺪ ﺣﺎﻻ آن درﺧﺖ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﺑﻌﺪ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: »ﻓﻮﺳﻮس ﻟﻬﻤﺎ اﻟﺸﻴﻄﺎن« ﺷﻴﻄﺎن اﻳﻦ دو را وﺳﻮﺳﻪ ﻛﺮد . ﻧﻤﻲﮔﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﻳﻜﻲ را وﺳﻮﺳﻪ ﻛﺮد و او دﻳﮕﺮي را وﺳﻮﺳﻪ ﻛﺮد .ﻓﺪﻻﻫﻤﺎ ﺑﻐﺮور ﺑﺎز "ﻫﻤﺎ " ﺿﻤﻴﺮ ﺗﺜﻨﻴﻪ اﺳﺖ و ﻗﺎﺳﻤﻬﻤﺎ اﻧﻲ ﻟﻜﻤﺎ ﻟﻤﻦ اﻟﻨﺎﺻﺤﻴﻦ آﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺧﻮاﺳﺖ ﻓﺮﻳﺐ ﺑﺪﻫﺪ ، ﺟﻠﻮي ﻫﺮ دوي آﻧﻬﺎ ﻗﺴﻢ دروغ ﺧﻮرد . آدم ﻫﻤﺎن ﻣﻘﺪار ﻟﻐﺰش ﻛﺮد ﻛﻪ ﺣﻮا و ﺣﻮا ﻫﻤﺎن ﻣﻘﺪار ﻟﻐﺰش ﻛﺮد ﻛﻪ آدم . اﺳﻼم اﻳﻦ ﻓﻜﺮ را ، اﻳﻦ دروﻏﻲ را ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﺬﻫﺒﻬﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ ، زدود و ﺑﻴﺎن داﺷﺖ ﻛﻪ ﺟﺮﻳﺎن ﻋﺼﻴﺎن اﻧﺴﺎن ، ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺷﻴﻄﺎن زن را وﺳﻮﺳﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و زن ﻣﺮد را و ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ زن ﻳﻌﻨﻲ ﻋﻨﺼﺮ ﮔﻨﺎه . و ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺮاي ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺮآن ﮔﻮﻳﻲ ﻋﻨﺎﻳﺖ دارد ﻛﻪ در ﻛﻨﺎر ﻗﺪﻳﺴﻴﻦ از ﻗﺪﻳﺴﺎت ﺑﺰرگ ﻳﺎد ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻣﺸﺎن در ﻣﻮاردي ﺑﺮ آن ﻗﺪﻳﺴﻴﻦ ﻋﻠﻮ و ﺑﺮﺗﺮي داﺷﺘﻪ اﻧﺪ.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۱۲
🌹در داﺳﺘﺎن اﺑﺮاﻫﻴﻢ ، از ﺳﺎره ﺑﺎ ﭼﻪ ﺗﺠﻠﻴﻠﻲ ﻳﺎد ﻣﻲ ﻛﻨﺪ! در اﻳﻦ ﺣﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﺎن ﻃﻮر ﻛﻪ اﺑﺮاﻫﻴﻢ ﺑﺎ ﻣﻠﻜﻮت ارﺗﺒﺎط داﺷﺖ و ﭼﺸﻢ ﻣﻠﻜﻮﺗﻲ داﺷﺖ ، ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن را ﻣﻲ دﻳﺪ و ﺻﺪاي ﻣﻼﺋﻜﻪ را ﻣﻲ ﺷﻨﻴﺪ ﺳﺎره ﻧﻴﺰ ﺻﺪاي آﻧﻬﺎ را ﻣﻲ ﺷﻨﻴﺪ. وﻗﺘﻲ ﺑﻪ اﺑﺮاﻫﻴﻢ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺧﺪاوﻧﺪ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ اﺑﺮاﻫﻴﻢ ﭘﻴﺮﻣﺮد و ﺳﺎره ﭘﻴﺮزن ﻓﺮزﻧﺪي ﺑﺪﻫﺪ، ﺻﺪاي ﺳﺎره ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ، ﮔﻔﺖ: ا اﻟﺪ و اﻧﺎ ﻋﺠﻮز و ﻫﺬا ﺑﻌﻠﻲ ﺷﻴﺨﺎ ﻣﻦ ﭘﻴﺮزن ﺑﺎ اﻳﻦ ﺷﻮﻫﺮ ﭘﻴﺮﻣﺮد ؟! ﻣﺎ ﺳﺮ ﭘﻴﺮي ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﺑﭽﻪ دار ﺑﺸﻮﻳﻢ ؟! ﻣﻼﺋﻜﻪ در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻣﺨﺎﻃﺒﺸﺎن ﺳﺎره اﺳﺖ ﻧﻪ اﺑﺮاﻫﻴﻢ ، ﮔﻔﺘﻨﺪ: اﺗﻌﺠﺒﻴﻦ ﻣﻦ اﻣﺮ اﷲ ﺳﺎره! آﻳﺎ از ﺑﺮﻛﺖ اﻟﻬﻲ و ﺧﺪاوﻧﺪي ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮاده ﺷﻤﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﺪ؟
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۱۳
🌹ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻗﺮآن وﻗﺘﻲ اﺳﻢ ﻣﺎدر ﻣﻮﺳﻲ را ﻣﻲ ﺑﺮد ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: و اوﺣﻴﻨﺎ اﻟﻲ ام ﻣﻮﺳﻲ ان ارﺿﻌﻴﻪ ﻣﺎ وﺣﻲ ﻓﺮﺳﺘﺎدﻳﻢ ﺑﻪ ﻣﺎدر ﻣﻮﺳﻲ ﻛﻪ ﺧﻮدت ﻓﺮزﻧﺪت را ﺷﻴﺮ ﺑﺪه ﻓﺎذا ﺧﻔﺖ ﻋﻠﻴﻪ ﻓﺎﻟﻘﻴﻪ ﻓﻲ اﻟﻴﻢ و ﻻ ﺗﺨﺎﻓﻲ و ﻻ ﺗﺤﺰﻧﻲ اﻧﺎ رادوه اﻟﻴﻚ و ﺟﺎﻋﻠﻮه ﻣﻦ اﻟﻤﺮﺳﻠﻴﻦ.
ﻗﺮآن ﺑﻪ داﺳﺘﺎن ﻣﺮﻳﻢ ﻛﻪ ﻣﻲ رﺳﺪ، ﺑﻴﺪاد ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﭘﻴﻐﻤﺒﺮان در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻳﻦ زن ﻣﻲ آﻳﻨﺪ زاﻧﻮ ﻣﻲ زﻧﻨﺪ. زﻛﺮﻳﺎ وﻗﺘﻲ ﻣﻲ آﻳﺪ ﻣﺮﻳﻢ را ﻣﻲ ﺑﻴﻨﺪ در ﺣﺎﻟﺘﻲ ﻣﻲﺑﻴﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺮﻳﻢ ﺑﺎ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﻲ ﺑﺮد ﻛﻪ در ﺗﻤﺎم آن ﺳﺮزﻣﻴﻦ وﺟﻮد ﻧﺪارد . ﺗﻌﺠﺐ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻗﺮآن ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻣﺮﻳﻢ در ﻣﺤﺮاب ﻋﺒﺎدت ﺑﻮد، ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن اﻟﻬﻲ ﺑﺎ اﻳﻦ زن ﺳﺨﻦ ﻣﻲ ﮔﻔﺘﻨﺪ: اذ ﻗﺎﻟﺖ اﻟﻤﻼﺋﻜﻪ ﻳﺎ ﻣﺮﻳﻢ ان ﷲ ﻳﺒﺸﺮك ﺑﻜﻠﻤﻪ ﻣﻨﻪ اﺳﻤﻪ اﻟﻤﺴﻴﺢ ﻋﻴﺴﻲ ﺑﻦ ﻣﺮﻳﻢ وﺟﻴﻬﺎ ﻓﻲ اﻟﺪﻧﻴﺎ و اﻻﺧﺮه و ﻣﻦ اﻟﻤﻘﺮﺑﻴﻦ ﻣﻼﺋﻜﻪ ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﺎ ﺑﺎ ﺧﻮدش ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻲ ﻛﺮدﻧﺪ. ﻣﺮﻳﻢ ﻣﺒﻌﻮث ﻧﺒﻮده و اﻳﻦ را ﻗﺮآن درﺳﺖ ﻧﻤﻲ داﻧﺪ ﻛﻪ ﻳﻚ زن را ﺑﻔﺮﺳﺘﺪ ﺗﻮي زن و ﻣﺮد . ﻣﺮﻳﻢ، ﺑﺮﺧﻼف ﺷﺎﻧﺲ ﻣﺒﻌﻮث ﻧﺒﻮد وﻟﻲ از ﺑﺴﻴﺎري از ﻣﺒﻌﻮﺛﻬﺎ ﻋﺎﻟﻴﻤﻘﺎﻣﺘﺮ ﺑﻮد . ﺑﺪون ﺷﻚ و ﺷﺒﻬﻪ ، ﻣﺮﻳﻢ ﻏﻴﺮ ﻣﺒﻌﻮث از ﺧﻮد زﻛﺮﻳﺎ ﻛﻪ ﻣﺒﻌﻮث ﺑﻮده ﻋﺎﻟﻲ ﻣﻘﺎﻣﺘﺮ و واﻻﻣﻘﺎﻣﺘﺮ ﺑﻮد .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۱۴
🌹در قرآن راﺟﻊ ﺑﻪ ﺣﻀﺮت ﺻﺪﻳﻘﻪ ﻃﺎﻫﺮه ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: اﻧﺎ اﻋﻄﻴﻨﺎك اﻟﻜﻮﺛﺮ دﻳﮕﺮ ﻛﻠﻤﻪ اي ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﻛﻮﺛﺮ ﻧﻴﺴﺖ . در دﻧﻴﺎﺋﻲ ﻛﻪ زن را ﺷﺮ ﻣﻄﻠﻖ ، و ﻋﻨﺼﺮ ﻓﺮﻳﺐ و ﮔﻨﺎه ﻣﻲ داﻧﺴﺘﻨﺪ، ﻗﺮآن ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﻴﺮ اﺳﺖ ﺑﻠﻜﻪ ﻛﻮﺛﺮ اﺳﺖ ، ﻳﻌﻨﻲ ﺧﻴﺮ وﺳﻴﻊ ، ﻳﻚ دﻧﻴﺎ ﺧﻴﺮ.
ﻣﻲآﺋﻴﻢ در ﻣﺘﻦ ﺗﺎرﻳﺦ اﺳﻼم. از ﻫﻤﺎن روز اول دو ﻧﻔﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎن ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ: ﻋﻠﻲ و ﺧﺪﻳﺠﻪ ﻛﻪ اﻳﻨﺪو ﻧﻘﺶ ﻣﺆﺛﺮي در ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺗﺎرﻳﺦ اﺳﻼم دارﻧﺪ . اﮔﺮ ﻓﺪاﻛﺎرﻳﻬﺎي اﻳﻦ زن ﻛﻪ از ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ 15 ﺳﺎل ﺑﺰرﮔﺘﺮ ﺑﻮد ﻧﺒﻮد، از ﻧﻈﺮ ﻋﻠﻞ ﻇﺎﻫﺮي ﻣﮕﺮ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺴﺖ ﻛﺎري از ﭘﻴﺶ ﺑﺒﺮد ؟ ﺗﺎرﻳﺦ اﺑﻦ اﺳﺤﺎق ﻳﻚ ﻗﺮن و ﻧﻴﻢ ﺑﻌﺪ از ﻫﺠﺮت راﺟﻊ ﺑﻪ ﻣﻘﺎم ﺧﺪﻳﺠﻪ و ﻧﻘﺶ او در ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ از ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ اﻛﺮم و ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ در ﺗﺴﻠﻲ ﺑﺨﺸﻲ ﺑﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ اﻛﺮم ، ﻣﻲﻧﻮﻳﺴﺪ ﺑﻌﺪ از ﻣﺮگ ﺧﺪﻳﺠﻪ ﻛﻪ اﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻫﻢ در آن ﺳﺎل از دﻧﻴﺎ رﻓﺖ ، واﻗﻌﺎ ﻋﺮﺻﻪ ﺑﺮ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ اﻛﺮم ﺗﻨﮓ ﺷﺪ ﺑﻪ ﻃﻮري ﻛﻪ ﻧﺘﻮاﻧﺴﺖ ﺑﻤﺎﻧﺪ. ﺗﺎ آﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻫﺮ ﮔﺎه اﺳﻢ ﺧﺪﻳﺠﻪ را ﻣﻲ ﺑﺮدﻧﺪ، اﺷﻚ ﻣﻘﺪﺳﺸﺎن ﺟﺎري ﻣﻲ ﺷﺪ. ﻋﺎﻳﺸﻪ ﻣﻲ ﮔﻔﺖ ﻳﻚ ﭘﻴﺮزن ﻛﻪ دﻳﮕﺮ اﻳﻦ ﻗﺪر ارزش ﻧﺪاﺷﺖ، ﭼﻪ ﺧﺒﺮ اﺳﺖ ؟ ﻣﻲﻓﺮﻣﻮد ﺗﻮ ﺧﻴﺎل ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﻜﻞ ﺧﺪﻳﺠﻪ ﻣﻲﮔﺮﻳﻢ ؟ ﺧﺪﻳﺠﻪ ﻛﺠﺎ ﺷﻤﺎ و دﻳﮕﺮان ﻛﺠﺎ ؟
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۱۵
🌹اﮔﺮ ﺑﻪ ﺗﺎرﻳﺦ اﺳﻼم ﻧﮕﺎه ﺑﻜﻨﻴﺪ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺗﺎرﻳﺦ اﺳﻼم ﻳﻚ ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﺬﻛﺮ ﻣﺆﻧﺚ اﺳﺖ وﻟﻲ ﻣﺮد در ﻣﺪار ﺧﻮدش و زن در ﻣﺪار ﺧﻮدش . ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﷲ ﻋﻠﻴﻪ و آﻟﻪ وﺳﻠﻢ ﻳﺎران ﻣﺬﻛﺮي دارد و ﻳﺎران ﻣﺆﻧﺜﻲ، ﻫﻢ راوي زن دارد و ﻫﻢ راوي ﻣﺮد ﻛﻪ در ﻛﺘﺒﻲ ﻛﻪ در ﻫﺰار ﺳﺎل ﭘﻴﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ ، ﺷﺎﻳﺪ اﺳﻢ ﻫﻤﻪ آﻧﻬﺎ ﻫﺴﺖ و ﻣﺎ رواﻳﺎت زﻳﺎدي دارﻳﻢ ﻛﻪ راوي آﻧﻬﺎ زن ﺑﻮده اﺳﺖ . ﻛﺘﺎﺑﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺑﻼﻏﺎت اﻟﻨﺴﺎء ﻳﻌﻨﻲ ﺧﻄﺒﻪ ﻫﺎ و ﺧﻄﺎﺑﻪ ﻫﺎي ﺑﻠﻴﻐﻲ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ زﻧﻬﺎ اﻳﺮاد ﺷﺪه اﺳﺖ . اﻳﻦ ﻛﺘﺎب از ... ﺑﻐﺪادي اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺣﺪود ﺳﺎل 250 ﻫﺠﺮي ﻳﻌﻨﻲ در زﻣﺎن اﻣﺎم ﻋﺴﻜﺮي ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم ﻣﻲ زﻳﺴﺘﻪ اﺳﺖ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﻣﻲداﻧﻴﺪ ﺣﻀﺮت اﻣﺎم ﻋﺴﻜﺮي ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم در ﺳﻨﻪ 260 وﻓﺎت ﻛﺮدﻧﺪ . از ﺟﻤﻠﻪ ﺧﻄﺒﻪﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻐﺪادي در ﻛﺘﺎﺑﺶ ذﻛﺮ ﻛﺮده اﺳﺖ ، ﺧﻄﺒﻪ ﺣﻀﺮت زﻳﻨﺐ در ﻣﺴﺠﺪ ﻳﺰﻳﺪ و ﺧﻄﺒﻪ اﻳﺸﺎن در ﻣﺠﻠﺲ اﺑﻦ زﻳﺎد و ﺧﻄﺒﻪ ﺣﻀﺮت زﻫﺮا ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم در اواﺋﻞ ﺧﻼﻓﺖ اﺑﻮﺑﻜﺮ اﺳﺖ .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۱۶
🌹در اﻳﻦ ﺿﺮﻳﺢ ﺟﺪﻳﺪي ﻛﻪ اﺧﻴﺮا ﺑﺮاي ﺣﻀﺮت ﻣﻌﺼﻮﻣﻪ ﺳﺎﺧﺘﻪ اﻧﺪ، رواﻳﺘﻲ را اﻧﺘﺨﺎب ﻛﺮده اﻧﺪ ﻛﻪ راوﻳﻬﺎ ﻫﻤﻪ زن ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﻲ رﺳﺪ ﺑﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ اﻛﺮم . در ﺿﻤﻦ ، اﺳﻢ ﻫﻤﻪ آﻧﻬﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ اﺳﺖ ﺣﺪود ﭼﻬﻞ ﻓﺎﻃﻤﻪ. رواﻳﺖ ﻛﺮده ﻓﺎﻃﻤﻪ دﺧﺘﺮ... از ﻓﺎﻃﻤﻪ دﺧﺘﺮ ... ﺗﺎ ﻣﻲ رﺳﺪ ﺑﻪ ﻓﺎﻃﻤﻪ دﺧﺘﺮ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ . ﺑﻌﺪ اداﻣﻪ ﭘﻴﺪا ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ دﺧﺘﺮ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ اﺑﻴﻄﺎﻟﺐ و در آﺧﺮ ﻣﻲ رﺳﺪ ﺑﻪ ﻓﺎﻃﻤﻪ دﺧﺘﺮ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ. ﻳﻌﻨﻲ ﺷﺮﻛﺖ اﻳﻨﻬﺎ اﻳﻨﻘﺪر راﻳﺞ ﺑﻮده ، وﻟﻲ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ اﺧﺘﻼط ﻧﺒﻮده . ﺑﺴﻴﺎري از راوﻳﺎن ﺑﻮدﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻲآﻣﺪﻧﺪ رواﻳﺖ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﻲﻛﺮدﻧﺪ. زﻧﻬﺎ ﻣﻲ آﻣﺪﻧﺪ اﺳﺘﻤﺎع ﻣﻲ ﻛﺮدﻧﺪ. اﻣﺎ زﻧﻬﺎ در ﻛﻨﺎري ﻣﻲ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ و ﻣﺮدﻫﺎ در ﻛﻨﺎري . ﻣﺮدﻫﺎ در اﻃﺎﻗﻲ ﺑﻮدﻧﺪ و زﻧﻬﺎ در اﻃﺎﻗﻲ . دﻳﮕﺮ ﻧﻤﻲ آﻣﺪﻧﺪ ﺻﻨﺪﻟﻲ ﺑﮕﺬارﻧﺪ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻣﺮد ﺑﻨﺸﻴﻨﺪ و ﻳﻚ زن ، زن ﻣﻴﻨﻲ ژوب ﺑﭙﻮﺷﺪ و ﺗﺎ ﺑﺎﻻي راﻧﺶ ﭘﻴﺪا ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻠﻪ ، ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻋﻠﻢ ﺑﻜﻨﻨﺪ . اﻳﻦ، ﻣﻌﻠﻮم اﺳﺖ ﻛﻪ ﻇﺎﻫﺮش ﻳﻚ ﭼﻴﺰ اﺳﺖ و ﺑﺎﻃﻨﺶ ﭼﻴﺰ دﻳﮕﺮ . اﺳﻼم ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ ﻋﻠﻢ، اﻣﺎ ﻧﻪ ﺷﻬﻮﺗﺮاﻧﻲ ، ﻧﻪ ﻣﺴﺨﺮه ﺑﺎزي ، ﻧﻪ ﺣﻘﻪ ﺑﺎزي ، ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ ﺷﺨﺼﻴﺖ
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۱۷
🌹حضرت زهرا سلام الله علیها و علی علیه السلام بعد از ازدواجشان میخواستند کارهای خانه را بین یکدیگر تقسیم کنند ولی دوست داشتند که پیغمبر در این کار دخالت بکند چون لذت می بردند . به ایشان گفتند : یا رسول الله دلمان می خواهد بگوئید که در این خانه چه کارهایی را علی بکند و چه کارهایی را فاطمه؟ پیغمبر کارهای بیرون را به علی واگذار کرد و کارهای درون خانه را به فاطمه . فاطمه می گوید نمی دانید چقدر خوشحال شدم که پدرم کار بیرون را از دوش من برداشت . زن عالم یعنی این، زنی که حرص نداشته باشد اینطور است .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۱۸
🌹وﻟﻲ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﻤﻴﻦ زﻫﺮاي اﻳﻨﭽﻨﻴﻦ ﭼﮕﻮﻧﻪ اﺳﺖ ؟ رﺷﺪ اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎﻳﺶ ﭼﮕﻮﻧﻪ اﺳﺖ ، ﻋﻠﻤﺶ ﭼﮕﻮﻧﻪ اﺳﺖ ، اراده اش ﭼﮕﻮﻧﻪ اﺳﺖ ، ﺧﻄﺎﺑﻪ و ﺑﻼﻏﺘﺶ ﭼﮕﻮﻧﻪ اﺳﺖ ؟ زﻫﺮا ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم در ﺟﻮاﻧﻲ از دﻧﻴﺎ رﻓﺘﻪ اﺳﺖ و از ﺑﺲ در آن زﻣﺎن دﺷﻤﻨﺎﻧﺸﺎن زﻳﺎد ﺑﻮدﻧﺪ ، از آﺛﺎر اﻳﺸﺎن ﻛﻢ ﻣﺎﻧﺪه اﺳﺖ . وﻟﻲ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ ﻳﻚ ﺧﻄﺎﺑﻪ ﻣﻔﺼﻞ ﺑﺴﻴﺎر ﻃﻮﻻﻧﻲ در ﺣﺪود ﻳﻚ ﺳﺎﻋﺖ از اﻳﺸﺎن در ﺳﻦ ﻫﺠﺪه ﺳﺎﻟﮕﻲ ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﮔﻔﺘﻪ اﻧﺪ ﺑﻴﺴﺖ و ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﮕﻲ ﺑﺎﻗﻲ ﻣﺎﻧﺪه ﻛﻪ اﻳﻦرا ﺗﻨﻬﺎ ﺷﻴﻌﻪ رواﻳﺖ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ ، ﻋﺮض ﻛﺮدم ﺑﻐﺪادي در ﻗﺮن ﺳﻮم اﻳﻦ ﺧﻄﺎﺑﻪ را ﻧﻘﻞ ﻛﺮده اﺳﺖ . ﻫﻤﻴﻦ ﻳﻚ ﺧﻄﺎﺑﻪ ﻛﺎﻓﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﺸﺎن ﺑﺪﻫﺪ زن ﻣﺴﻠﻤﺎن در ﻋﻴﻦ اﻳﻨﻜﻪ ﺣﺮﻳﻢ ﺧﻮدش را ﺑﺎ ﻣﺮد ﺣﻔﻆ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺧﻮدش را ﺑﻪ اﺻﻄﻼح ﺑﺮاي اراﺋﻪ ﺑﻪ ﻣﺮدان درﺳﺖ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ، ﻣﻌﻠﻮﻣﺎﺗﺶ ﭼﻘﺪر اﺳﺖ ؟ ورود در اﺟﺘﻤﺎع ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ اﺳﺖ .
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
🍀#حماسه_حسینی_۵۱۹
🌹خطبه ﺣﻀﺮت زﻫﺮا ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼم ، ﺗﻮﺣﻴﺪ دارد در ﺳﻄﺢ ﺗﻮﺣﻴﺪ ﻧﻬﺞ اﻟﺒﻼﻏﻪ ، ﻳﻌﻨﻲ در ﺳﻄﺤﻲ ﻛﻪ دﺳﺖ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﺑﻪ آن ﻧﻤﻲ رﺳﺪ. وﻗﺘﻲ ﻛﻪ درﺑﺎره ذات ﺣﻖ و ﺻﻔﺎت ﺣﻖ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، ﮔﻮﻳﻲ در ﺳﻄﺢ ﺑﺰرﮔﺘﺮﻳﻦ ﻓﻴﻠﺴﻮﻓﺎن ﺟﻬﺎن اﺳﺖ . از ﺑﻮﻋﻠﻲ ﺳﻴﻨﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻃﻮر ﺧﻄﺒﻪ ﺑﺨﻮاﻧﺪ . ﻳﻜﺪﻓﻌﻪ وارد در ﻓﻠﺴﻔﻪ اﺣﻜﺎم ﻣﻲ ﺷﻮد، ﺧﺪا ﻧﻤﺎز را ﺑﺮاي اﻳﻦ واﺟﺐ ﻛﺮد ، روزه را ﺑﺮاي اﻳﻦ واﺟﺐ ﻛﺮد، ﺣﺞ را ﺑﺮاي اﻳﻦ واﺟﺐ ﻛﺮد ، اﻣﺮ ﺑﻪ ﻣﻌﺮوف و ﻧﻬﻲ از ﻣﻨﻜﺮ را ﺑﺮای اﻳﻦ واﺟﺐ ﻛﺮد ، زﻛﺎت را ﺑﺮاي اﻳﻦ واﺟﺐ ﻛﺮد و ... ﺑﻌﺪ ﺷﺮوع ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺑﻪ ارزﻳﺎﺑﻲ ﻗﻮم ﻋﺮب ﻗﺒﻞ از اﺳﻼم و ﺗﺤﻮﻟﻲ ﻛﻪ اﺳﻼم در اﻳﻦ ﻗﻮم ﺑﻪ وﺟﻮد آورد ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮدم ﻋﺮب ﭼﻨﻴﻦ و ﭼﻨﺎن ﺑﻮدﻳﺪ . وﺿﻊ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺎدي و ﻣﻌﻨﻮي آﻧﻬﺎ ﻗﺒﻞ از اﺳﻼم را ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و آﻧﭽﻪ را ﻛﻪ ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ از ﻧﻈﺮ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺎدي و ﻣﻌﻨﻮي ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ارزاﻧﻲ ﺷﺪه ﺑﻮد ﮔﻮﺷﺰد ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺑﻌﺪ در ﻣﻘﺎم اﺳﺘﺪﻻل و ﻣﺤﺎﺟﻪ ﺑﺮﻣﻲ آﻳﺪ.
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby