اونی‌که‌عاشق‌میشه‌ونمیرسه دوحالت‌داره... یاعاشق‌نبوده...یاخدانخواسته! خداهم‌که‌بدنمیخواد...میخواد؟! توداری‌ظاهرقضیه‌رونگاه‌میکنی...! که‌آره‌آدم‌خوبیه...مهربون...میشه‌بهش‌تکیه‌کرد... تاانتخاب‌اسم‌بچه‌هم‌پیش‌میری.. ! اماخدا...هم‌الانتو...هم‌آینده‌روباهم‌میبینه! خدامیگه‌...بابااین‌آدمی‌که‌توداری‌‌سنگشوبه‌سینه‌ت میزنی...به‌دردتونمیخوره! توفکرمیکنی‌‌کنارش‌خوشبخت‌میشی... وچشمتومیبندی‌روهمه‌چی! امامن‌خدادارم‌همه‌چیوباهم‌مدنظرقرارمیدم! من‌اگه‌باعث‌بشم... توعاشق‌کسی‌بشی... خودم‌اونوبهت‌میدم! باهمه‌ی‌سختی‌ها‌وبالاپاییناش...! عاشق‌شدی؟! توناامیدی‌تمامی؟! +میگی‌وای‌اگه‌ازدواج‌کنه‌چی؟! +اون‌اصلامنونمیخواد +نه‌مابه‌هم‌نمیرسیم‌ و... بابا...چرانمیخوای‌قبول‌کنی قلب‌من‌وتوواین‌واون‌دست‌خداست! عاشق‌شدی...دمت‌هم‌گرم حالابمون‌پای‌عشقت... به‌جای‌گریه‌زاری‌والتماس‌به‌کسی‌که‌دوسش‌داری به‌جای‌نگرانی‌وترس‌ازدست‌دادنش... بروسراغ‌همون‌خدا! بگوآخداصاف‌وساده‌بهت‌بگم‌دلمودا‌دم به‌یکی‌ازبنده‌هات...!

آره‌سخته؛خیلی‌سخته دل‌بکنی‌...بیخیال‌بشی چه‌بساغیرممکن...! امارفیق...الان‌داری‌حر‌‌ص‌چیومیخوری؟! خدابدتومیخواد؟!خدادشمنته؟! خودش‌من‌وتوروآورد‌ه‌تواین‌دنیا... مهربون‌ترازپدرومادرورفیق‌وعشقمونه... بعدخیربنده‌ش‌که‌توباشیونمیخواد؟! صلاحتونمیخواد؟!

پس‌صبرداشته‌باش...! اون‌خدااگه‌بخواد... اگه‌به‌صلاح‌توباشه..اگه‌‌خوشبختی‌تو سرنوشت‌تو...آرامش‌تو کنارآدمی‌باشه‌که‌دوسش‌داری؛ خودش‌،،،اونومیده‌بهت! حتی‌اگه‌صدنفرهم‌جلوش‌‌باشن؛ خدانمیزاره‌کسی‌بره‌توقلبش!

عاشق‌شدی؟! باشه...قبوله! نمیخـــــوادبری‌به‌صدنفرآدم‌ثابت‌کنی! بروبه‌خدای‌خودت‌ثابت‌کن...! توگفتی‌خدایامن‌فلانی‌ومیخوام... عاشقش‌شدم... خداکه‌همینطوری‌بهت‌نمیدتش... میخوادببینه‌فقط‌‌حرفشومیزنی؟! فقط‌ادعای‌عاشقی‌داری؟! یانه...باهمه‌ی‌سختی‌هاومشکلاتی‌که‌میزاره‌مقابلت بازم‌ادامه‌میدی‌وتسلیم‌نمیشی؟!

همین‌امشب... آی‌تویی‌که‌عاشقی شب‌وروزت‌شده‌پسرِفلان‌ودخترِ‌فلانی! برویه‌گوشه‌بشین‌... تکیه‌بده‌به‌دیوارخونه... بگوآخدا...تصدقت...من‌نمیدونم‌چی‌به‌چیه فقط‌میدونم‌دلم‌گیرشه...عاشقش‌شدم واسش‌تعریف‌کن‌همه‌چیو... ازاول‌تاآخرش...! خداخودش‌میدونه‌ها...؛ولی‌میخوادبازبون‌خودت بشنوه! بروبهش‌بگو...بگوحالت‌خرابه‌به‌خاطرش بگوچه‌مشکلات‌بزرگی‌سرراهته!...

وبگو آخدا...اگه‌به‌صلاحمه... اگه‌توسرنوشت‌من...‌اگه‌خوشبختی‌من‌‌کنارشه وتوراضی‌ای‌‌به‌این‌عشق... مهر‌منوبنداز‌به‌دلش‌وخودت‌‌همه‌چیودرست‌کن! اماخدایآاگه‌به‌صلاح‌من‌نیست... اگه‌مال‌من‌نیست...اگه‌‌توراضی‌نیستی وحس‌من‌‌عشق‌نیست؛خودت‌دلموآروم‌کن ومهرشوازدلم‌بیرون‌کن((:!

به‌خودش‌قسم‌جواب‌میگیری...!

عاشقی؟! خدامیدونه...دلت‌تنگه...خداخبرداره! حاضرنیستی‌به‌خاطرش‌صبرکنی؟! پس‌چجوری‌عاشقی؟!

هروقت‌کم‌آوردم‌تواین‌مسیرپرپیچ‌وخَم یه‌شعرشدوِردزبونم... تاجان‌ندهی‌...به‌جانان‌نرسی!(: خداخودش‌گفته... من‌یه‌خواسته‌میندازم‌تودلت... حالابه‌خاطراون‌خواسته‌چیکارمیکنی؟!

صبرمیکنی؟! یاتانصف‌راهونرفته...عقب‌میکشی‌وجامیزنی؟!

کسی‌که‌دوسش‌داری خبرنداره؟! فداسرت...خدای‌اون‌که‌خبرداره...نداره؟! پس‌توکل‌کن‌به‌همون‌خدا همه‌چیوبسپربه‌خودش... اون‌بیشترازهرکسی...حتی‌خودت‌تویی‌که‌میگی‌ عاشقی! میدونه‌‌چیکارکنه‌(:!

باباچته؟! نگران‌چی‌ای‌دیگه؟! دلتنگی‌وگریه‌و...که‌همه‌عُشاق‌دارن!! سرجدتون...اسم‌هرحس‌الکیوعشق‌نزارید طرف‌سنش‌هنوزدورقمی‌نشده هرروزمیگه‌عاشق‌یکیه...چرا؟!؟ عشق‌خیلی‌مُقَدَس..خیلی! یه‌مهرخداییه‌که‌خودخدامیزاره‌توقلب‌بنده‌هاش!