May 11
01_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
11.7M
جلسه اول
آن سوی مرگ
تجربیات سه نفر از افرادی که برای لحظاتی مرگ را تجربه کردهاند.
🔸جذابیت مطالب آنقدر بالا هست که بعد از جلسه اول و دوم خودتان پیگیر خواهید شد.
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
#جلسه_اول
#نشر_حداکثری
#آن_سوی_مرگ
✅ #به_اشتراک_بگذارید
حتماعضوشوید👇#آن_سوی_مرگ
02_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
11.4M
🔰 #سحر کیست؟
او چگونه به کما میرود؟
چگونه روح از بدن او جدا میشود؟
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
#جلسه_دوم
#نشر_حداکثری
#آن_سوی_مرگ
✅ #به_اشتراک_بگذارید
حتماعضوشوید👇#آن_سوی_مرگ
03_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
10.81M
🔰 سحر بعداز جدا شدن روح از بدنش در بیمارستان شاهد چه ماجراهایی بود؟
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
#جلسه_سوم
#نشر_حداکثری
#آن_سوی_مرگ
✅ #به_اشتراک_بگذارید
حتماعضوشوید👇#آن_سوی_مرگ
04_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
10.29M
🔰 روحم بالای جسدم بود.
دوست نداشتم به جسمم برگردم، ولی برگشتم.
چند روز گذشت، باز سکته کردم و قلبم ایستاد؛ برای دومین بار روح از کالبدم جدا شد.
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
#جلسه_چهارم
#نشر_حداکثری
#آن_سوی_مرگ
✅ #به_اشتراک_بگذارید
حتماعضوشوید👇#آن_سوی_مرگ
05_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
12.1M
🔰 سحر روی تخت افتاده بود.
دکترها به طور کلی از او قطع امید کرده بودند.
نگاه سحر به در آیسییو افتاد.
نوری عظیم و آرامبخش از در شیشهای آیسییو وارد شد و با مهربانی گفت:
سحرجان هنوز زمان مرگ تو نرسیده،
خدا میخواهد سالهای بیشتری در دنیا بمانی.
او به طور معجزهآسا شفا یافت...
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
#جلسه_پنجم
#نشر_حداکثری
#آن_سوی_مرگ
✅ #به_اشتراک_بگذارید
حتماعضوشوید👇#آن_سوی_مرگ
06_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
6.96M
✅ بخش دوم کتاب "آنسوی مرگ"
🔰 #مهندس:
دو دفعه روح از بدنم جدا شد.
دفعه اول که از بدنم جدا شدم، تجربه کوتاهی بود.
من توانستم از در و دیوار به راحتی عبور کنم.
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
#جلسه_ششم
#نشر_حداکثری
#آن_سوی_مرگ
✅ #به_اشتراک_بگذارید
حتماعضوشوید👇#آن_سوی_مرگ
07_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
12.43M
🔰 از بالای ساختمان که سقوط کردم جسمم به زمین افتاد و روحم در آسمان معلق ماند.
🔸 کارگران سراسیمه به دور جسدم جمع شدند.
🔸 روحم از آن بالا همه چیز را میدید.
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
#جلسه_هفتم
#نشر_حداکثری
#آن_سوی_مرگ
✅ #به_اشتراک_بگذارید
حتماعضوشوید👇#آن_سوی_مرگ
08_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
9.73M
🔰 جسدم در آیسییو بود. تا اراده کردم
روحم در خانه پدرم حاضر شد.
🔸روحم از بالا نظارهگر پدر،مادرم بود.
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
#جلسه_هشتم
#نشر_حداکثری
#آن_سوی_مرگ
✅ #به_اشتراک_بگذارید
حتماعضوشوید👇#آن_سوی_مرگ
09_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
11.2M
🔰 روحم بر فراز قبرستان بود، خواستم داخل قبر برادرم را ببینم، و دیدم. بسیار شگفتانگیز بود.
🔸 داخل قبر برادرم فضایی بسیار بزرگ بود.
🔸 عطر بسیار خوبی هم از داخل قبر به مشام میرسید.
🔸 بهشت از داخل قبر دیده میشد.
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
#جلسه_نهم
#نشر_حداکثری
#آن_سوی_مرگ
✅ #به_اشتراک_بگذارید
حتماعضوشوید👇#آن_سوی_مرگ
10_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
12.43M
🔰 عجیب و شنیدنی
🔸 در قبرستان روح زنی را دیدم که صورت اسبیشکل داشت و با جیغهای وحشتناک مرتب به سمت جسدش شیرجه میزد.
🔸 عدهای از ارواح، در گوشهای سرگردان بودند. این ارواح به طرز هراسانگیزی باریک و ترسناک بودند.
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
#جلسه_دهم
#نشر_حداکثری
#آن_سوی_مرگ
✅ #به_اشتراک_بگذارید
حتماعضوشوید👇#آن_سوی_مرگ