🔰 سلسله #پوسترهای_وظایف_منتظران 2 شماره 2⃣ 🔷 برای ظهورش قدمی برداریم

هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357

📻📻📻 #سپاه #کتاب_صوتی 📚 #نخلها_و_آدمها ✍ نعمت الله سلیمانی 5⃣ فصل پنجم (۵) 📚 از رمانهای بلند دفاع مقدسی که در سال ۸٠ برنده جایزه بهترین کتاب شد .

🌷بمناسبت فرارسیدن میلاد با سعادت ، امام سجاد و روز تحلیل از آزادگان سرفراز، امروز با کتاب سیدالاسرای ایران، خلبان شهید، امیر سرلشگر حسین لشگری به نام «#آخرین_آزاده_حسین_لشگری» تألیف #ناصرکاوه ، در خدمت شما دوستان عزیز هستیم... لطفا ضمن دانلود و مطالعه کتاب، با باز پخش و نشر مجدد آن در فضای مجازی، در ثواب این کار خیر، ما را یاری فرمایید... ارادتمند: #ناصرکاوه

داستان کوتاه https://eitaa.com/zandahlm1357

.......: درخواست عمل به خیر و دوری از شرّ اشاره قوله علیه السلام: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ وَفِّقْنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا وَ لَیْلَتِنَا هَذِهِ وَ فِی جَمِیعِ أَیَّامِنَا لاِسْتِعْمَالِ الْخَیْرِ، وَ هِجْرَانِ الشَّرِّ. التوفیق: من اللّه توجیه الأسباب نحو مطلوب الخیر. و فی الحدیث: « زادک اللّه توفیقاً » [۴] . اما حقیقت توفیق آن موافق شدن اراده عبد است با مشیت الهیه، چنان که مشاهد است که انسان به دفعات و مرّات اراده کاری می‌نماید، ولی از آنجائی که امورات موکول بر قضا و قدر است، و ابداً تدابیر واهیه عباد مدخلیت مستقلی در صدور آن فعل ندارد، مقصود صورت وقوع نیابد، و آن که گاه گاهی واقع می‌شود بر حسب اراده عبد به واسطه این است که مطابق و موافق اتفاق افتاده با قدر خدای تعالی، لذا ورد: « عرفت اللّه بفسخ العزائم [و حلّ العقود] و نقض الهمم » [۵]، یعنی همان فسخ ارادات و عزائم در اغلب امور اثبات مقام مقهوریت عبد و ربوبیت خدا را می‌نماید، کما قال تعالی: « إِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ [۱] » أی أ نّهم فی تحت تسخیرنا و تدلیلنا. ---------- [۴]: ۱ - التهذیب، ج ۴، ص ۱۶۷ ؛ وسائل الشیعة، ج ۱۰، ۲۸۱. [۵]: ۲ - نهج البلاغه، ص ۵۱۱ ؛ روضة الواعظین، ج ۱، ص ۳۰ ؛ غرر الحکم، ص ۸۱. [۱]: ۳ - سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۲۷. لذا قال تعالی: « وَ لاَ تَقُولَنَّ لِشَیْ ءٍ إِنّی فَاعِلٌ ذَلِکَ غَدًا * إِلاَّ أَن یَشَآءَ اللَّهُ [۲] »، کما أنّ فرعون بعد استماعه من الکهنة و المنجّمون أخبارهم بظهور رجل من بنی إسرائیل و انقراض دولة فرعون بیده، أقدم بتدابیر السخیفة، أن یرد و یمنع تقادیر اللّه بقتله کثیراً من ذکور أولادهم فی تلک السنة، لأن ینسدّ باب الضرر عن نفسه بعدم تولّد موسی علیه السلام، کما أخبر تعالی: « یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِسَآءَکُمْ [۳] »، و کما لایوافق تدابیره علی تقادیر اللّه، ربّاه اللّه فی حجره، کما قال فرعون لموسی علیه السلام: « أَ لَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا [۴] » ؛ لأنّ اللّه تعالی أراد و قدّر وجوده کما قال تعالی: « وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الاْءَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ [۵] »، « وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا کَانُواْ یَحْذَرُونَ [۶] » أی یخافون من ظهور موسی و استیلائه علی ملک فرعون، و من هذا ورد: « العبد یدبّر و اللّه یقدّر » [۷]، کما قیل: اگر محول حال جهانیان نه قضا است چرا مجاری احوال بر خلاف رضا است [۸] لذا ورد فی الدعاء: « یا من یفعل ما یشاء و لایفعل ما یشاء [أحد] غیره » [۹] . و قول داعی علیه السلام: لاستعمال الخیر و هجران الشر. یعنی: به توفیق خود ما را وادار نما بسیره، و خصلت امور مذکوره مطلوبه مرغوبه و به متارکه امور مذمومه مکروهه. و فی الحدیث: « سئل عن الخیر، فقال علیه السلام: لیس الخیر أن یکثر مالک و ولدک، و لکن الخیر أن یکثر [۱] علمک و یعظم حلمک، و أن تباهی الناس بعبادة ربک، فإن أحسنت حمدت [اللّه]، و إن أسأت استغفرت [اللّه] » [۲] . و الشّر: نقیض الخیر ؛ الشرّ: السوء و الفساد و الظلم. ---------- [۲]: ۴ - سوره مبارکه کهف، آیات ۲۳ و ۲۴. [۳]: ۵ - سوره مبارکه بقره، آیه ۴۹. [۴]: ۶ - سوره مبارکه شعراء، آیه ۱۸. [۵]: ۷ - سوره مبارکه قصص، آیه ۵. [۶]: ۸ - همان، آیه ۶. [۷]: ۱ - بسنجید: شرح أصول الکافی، ج ۵، پاورقی ص ۱۶. [۸]: ۲ - انوری ابیوردی، مطلع قصیده: در مدح ناصرالملة والدین ابوالفتح طاهر. [۹]: ۳ - عدة الداعی، ص ۶۱ ؛ بحارالأنوار، ج ۸۳، ص ۳۴ ؛ فلاح السائل، ص ۱۶۵. [۱]: ۴ - اصل: + عملک و. [۲]: ۵ - بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۶۴ ؛ المستدرک، ج ۱۲، ص ۱۲۱. .......: 📚✍ #شرحی بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357

.......: کلام دو پهلو یکی بر دشمن خود از مسیحیان وارد شد و چنین برای او دعا کرد، خدا تو را بقا دهد و چشم تو را روشن دارد (اقرّ عینک) و امروز مرا پیش از روز تو قرار دهد، به خدا هرچه تو را شاد کند مرا شاد کرده است. مسیحی به وی اکرام کرد و دستور داد به او صله دهند، و البته لحن کلام او را نفهمید. مراد وی از دعایش این بود که خدا او را باقی بدارد تا بیشتر جزیه بپردازد، مراد از اقرّ عینک، چشم روشنی نیست بلکه مراد او این بود که خدا چشم تو را از حرکت باز دارد و نابینا کند، و مراد او از دعای سوم این بود، که امروز که من وارد بهشت می‌شوم پیش از روز ورود تو به جهنم باشد، مراد از شادی عافیت و سلامت جسمانی است که هم مسلمان و هم کافر آن را خواستارند. .......: #کشکول شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357

صفحه احکام @zandahlm1357