#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
عبادت خدا و دوری از همه چیز قوله علیه السلام: وَ أَنْ تُغْنِیَنِی عَنْ کُلِّ شَیْءٍ بِعِبَادَتِکَ،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عبادت و رسوم آن
العبادة: کمامرّ سابقاً هی غایة الخضوع و التذلّل، و هذا الحال لایلیق الی غیر اللّه، بل منحصرة فیه، کما استفاد من تقدیم ما هو حقّه التأخیر، أعنی ضمیر « إِیَّاکَ نَعْبُدُ [۱] » که مفعول، و حقّ او تأخیر از فعل است، و تقدیم او افاده حصر مینماید.
و رسوم العبادة من العبد للّه ثلاثة أنواع: الأول: [۲] ما یجب علی الأبدان، کالصلاة و الصیام والسعی فی المواقف الشریفة لمناجاته تعالی، کالمعابد والکعبة و المشاهد المتبرّکة. و عبادت واقعی که نتیجه عبادات صوری است آن ذکر قلبی او است، چه اگر صورت اعمال مفروضه و مناسک واجبه باشد بدون تذکّر قلب، شَبح بی روح و شجر لا ثمر است، کما قال تعالی: « أَقِمِ الصَّلاَةَ لِذِکْرِی [۳] »، یعنی: علت
غائی او ذکر است، لذا ورد « لا صلاة الاّ بالحضور » [۴]، أی حضور القلب که توجه و ذکر قلب است.
السلا: بمعنی الکشف و الإزالة، یقال: سلانی من همّی، أی کشفه عنّی. والسلوی: النعمة و الرفاهیة، یقال: هو فی سلوة من العیش، أی فی رفاهیة و نعمة. و أیضاً سلوت: بمعنی صبرت ؛ ولی در ما نحن فیه معنی اخیر مناسب است.
پس مفاد فقره دعا آن که: انصراف بده و کفایت و دفع نما مرا از توجّه به هر شی ء به اشتغال به عبادت خود از اهتمام به غیر، برای جلب نفع و دفع ضرر و
تسلیه ؛ و صبوری بده نفس مرا از دنیا و حبّ شهوات به سبب ایجاد خوف خود در قلب من، یعنی خوف خود را حاجز و مانع من قرار بده از توجهات در طلب تمتّعات دنیا که داثر و زائل است ؛ چه طالب مولی و مُعرض از ما سوی، دنیا من غیر رامٍ بدّ لازم و ظلّ لاینفکّ او است، کما فی الحدیث القدسی: « یا دنیا اخدمی [۱] من خدمنی و اتعبی [۲] من خدمک » [۳] . به خلاف طالب دنیا و معرض از مولی که خاسر از هر دو، و « له معیشة ضنکاً » [۴] است.
----------
[۱]: ۲ - سوره مبارکه فاتحه، آیه ۵.
[۲]: ۳ - کذا / در متن دو قسیم آن نیامده است.
[۳]: ۴ - سوره مبارکه طه، آیه ۱۴.
[۴]: ۱ - بسنجید: بحارالانوار، ج ۸۱، ص ۲۴۳: « لا صلاة الا باسباغ الوضوء و احضار النیة... و إفراغ القلب و ترک الأشغال ».
[۱]: ۲ - اصل: اخدم.
[۲]: ۳ - اصل: اخذل.
[۳]: ۴ - بسنجید: عدّة الداعی، ص ۱۱۱: «هو تعالی یقول للدنیا: اخدمی... » ؛ و الفقیه، ج ۴، ص ۳۶۲: « یا علی أوحی اللّه تبارک و تعالی الی الدنیا اخدمی... ».
[۴]: ۵ - اقتباس از کریمه: طه، آیه ۱۲۴: «فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً».
.......:
📚✍ #شرحی بر صحیفه سجادیه
میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مجلس انس نیز گفته است: مجلس انس خصوصی است نه عمومی. انصاف نیز گفته است: از انصاف بدور است که از د
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیه وضو
در کشاف ذیل آیه وضو آمده است: اگر بگویی آنان که أَرْجُلَکُمْ را به جر قرائت کرده اند و در حکم مسح قرار داده اند، با مطالب قبلی سازگار نیست، میگویم: در بین اعضای سه گانه که شستن آن لازم است، اگر بر پا آب بریزند در مظنه اسراف مذموم است پس باید بر چهارمی که رؤسکم باشد عطف گردد، و میانه روی در مصرف آب هم رعایت شود. مؤلف کشف گوید:
اگر مراد خدا مسح پا بود، باید میگفت الی الکعاب، نه الی الکعبین یا میگفت الی الکعب، چون کعب مفصل قدم است و در هر پا بیش از یک کعب نیست. اگر مراد کل واحد بود، باید مفرد (کعب) میآمد و در غیر این صورت جمع (کعاب) میآمد.
اگر مراد خدا شستن بود، مراد از کعبین، ناشزان است. که در هر پا دو عدد است. و تثنیه به اعتبار، هر یکی از دو پا است. حال چون مقابله به اعتبار غایت و صاحب غایت است. اراده قول اول نشده است.
فخر رازی نیز میگوید: جمهور فقهاء معتقدند که کعبین عبارت است از دو استخوانی که دو طرف ساق پا است.
امامیه و هرکس مسح پا را واجب دانسته میگوید: کعب دایره مانندی است، مانند کعب گوسفند و گاو که در زیر استخوان ساق قرار گرفته است و مفصل ساق و قدم است. محمد بن حسن شیبانی و اصمعی این قول را پذیرفته اند.
ایشان میافزاید: دلیل امامیه این است که کعب همان استخوان مخصوصی است که در انسان و همه ی حیوانات وجود دارد، و مفصل همان کعب است و کعب نیزه نیز به خاطر مفصلهایش کعب گویند.
.......:
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
23.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محفلیها پا به توپ شدند
🔺پنالتی زدن در ورزشگاه امام رضا علیهالسلام توسط محمد انصاری و عوامل برنامه محفل
@zandahlm1357