هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
داستان واقعی
عاشقانه_ای_برای_تو
📖این داستان کاملا واقعی بوده و نویسنده شخصا با شخصیت اصلی داستان مصاحبه کرده و داستان را به شیوۀ رمان به رشتۀ تحریر در آورده است.
🖊نویسنده:شهید ایمانی
https://eitaa.
.......:
✨ #عــاشــقـانـہ_ای_بــراے_تــو
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے
🌹قــسـمـت هــجـدهـــم
(بــے پـنــاه)
اون شب خیلی گریه کردم ... توی همون حالت خوابم برد ... توی خواب یه خانم رو دیدم که با محبت دلداریم می داد ... دستم رو گرفت .. سرم رو چرخوندم دیدم برگشتم توی مکتب نرجس ... .
با محبت صورتم رو نوازش کرد و گفت: مگه ما مهمان نواز خوبی نبودیم که از پیش مون رفتی؟ ... .
صبح اول وقت، به روحانی مسجد گفتم می خوام برم ایران ... با تعجب گفت: مگه اونجا کسی رو می شناسی؟ ... گفتم: آره مکتب نرجس ... باورم نمی شد ... تا اسم بردم اونجا رو شناخت ... اصلا فکر نمی کردم اینقدر مشهور باشه ... .
ساکم که بسته بود ... با مکتب هم تماس گرفتن ... بچه های مسجد با پول روی هم گذاشتن ... پول بلیط و سفرم جور شد ... .
کمتر از هفته، سوار هواپیما داشتم میومدم ایران ... اوج خوشحالیم زمانی بود که دیدم از مکتب، چند تا خانم اومدن استقبال من ... نمی تونستم جلوی اشک هام رو بگیرم ... از اون جا به بعد ایران، خونه و کشور من شد ...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.......:
📹 چرا امام جامعه با قاطعیت با افراد فاسد در حکومت برخورد نمیکند؟
➕ نکاتی کمتر شنیده شده از روش رهبری امیرالمومنین(ع)
👌/ پاسخ عالی به شبهات # صبررهبری.؟
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از حسین زاده....
قابل توجه📣📣
اعلام زمان قمر در عقرب
از جمعه ۲۹ تیر ماه ساعت حدود ۵ صبح وارد قمر در عقرب میشویم و در روز یکشنبه ۳۱ تیر حدود ساعت ۱۴:۴۵ اتمام قمر در عقرب می باشد.
در طول این مدت از انجام امور اساسی مهم و زیر بنایی زندگی بپرهیزید
عقدو ازدواج
سفر
شروع کار جدید
امور لباس
اطلاع رسانی کنید
زندگیتون متعالی
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......:
یکی از تفریحات مهیجمون😂
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
2.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینم برنامه زیر گنبد کبود
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......:
#نوستالوژی
یادش بخیر اونوقتا،
لحاف تشکامونو اینجوری یه گوشه اتاق میچیدن،
مام از اون بالا مسابقه پرش می دادیم
آخرشم آوار میشد رو سرمون.
از خانم جعفرآبادی 💐
https://eitaa.com/zandahlm1357