eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6019573184204899062.mp3
4.59M
قطعه ی بسیار زیبای (سر لیله الاسری) ❗️یکی از معجزات حضرت علی(ع) از سروده ها و شاهکارهای ابوعلی سینا.. 🎙 محمدرضاطاهرخان https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
کوتاه ولی مفید https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
کوتاه ولی مفید https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هدایت شده از حسین زاده....
این روزهاموبایلی که تازه خریده را پایین مهرش میگذارد سرعت نمازش راباسرعت دانلودهایش میزان میکند نکند که نماز تمام شود و دانلود ها روی زمین بماند بزار راحت تر بگویم ... توی رکوع هم زیر چشمی هوای پیام های تلگرام و اینستا و... را دارد آهای امام جماعت کمی طول بده رکوع را... پیام ها را هنوز کامل نخواندم. در دلش غوغایی بود پس کی این نماز تمام میشود؟ نماز تمام شد مثل فشنگ گوشی را برمیدارد از بس هول کرده رمز الگو را اشتباه میزند دستی دراز است انگار حواسش نیست بغل دستی اش التماس دعا دارد فکر کنم حواسش به کسانیست که دست دراز کرده منتظر اویند تا نمازش تمام شود و او را در فضای مجازی "ادد"کنند حالا 4G آمده خدای نسل جدید او پر رنگ تر از خدای حقیقی اش شده ساعت ازنیمه شب گذشته است و او هنوز پای راز و نیاز با خداوندش چشمش سرخ و اشک آلود ، هنوز ۳۴درصد مانده از شارژ گوشی اش این نماز شب اوست که هرشب میخواند. ای انسان حواست هست؟؟ به کجا می روی؟ https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫🌴 ﷽ 🌴💫 🎴من به تو گفتم، تو نیز به دیگران بگو. ▪️➖💠•°•⚜➖¤¤ 🏮فراز《۱۸》: ✨ هان مردمان! به خدا، که پیامبران پیشین بہ ظهورم بشارت داده اند؛ و همانا من فرجام آنان و برهان بر آفریدگانِ آسمانیان و زمینیانم. آن کس کہ راستے و درستے مرا باور نکند بہ کفر جاهلےِ گذشته در آمده؛ و تردید در سخنان امروزم همسنگ تردید در تمامے محتواے رسالت من است؛ و ناباورے در امامت یکے از امامان، بہ سان ناباورے در تمامے آنان است و جایگاه ناباورانِ امامت ما، آتش دوزخ خواهد بود .… 🏮فراز《۱۹》: ✨ هان مردمان ! خداوند عزوجل از روے منت و احسان خویش، این برترے را به من پیشکش کرده و خدایی جز او نیست؛ هشدار که تمامے ستایش هاے من در تمامے روزگاران و هر حال و مقام، ویژهء اوست؛ ✨ هان مردمان! علے را برتر دانید که او برترین مردان و زنان، پس از من است تا آن هنگام کہ آفرینش برپاست و روزےشان فرود آید؛ دور دور باد از مھر خداوند و خشم خشم باد بر آنکہ این گفتہ ام را نپذیرد و با من سازگار نباشد؛ ✨ هان! آگاه باشید جبرئيل از سوی خداوند خبرم داد: هر که با علے ستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد، لعنت و خشم من بر او باد؛ البتہ بایست هر کس بنگرد کہ براے فرداے خویش چہ پیش فرستاده؛ پس تقوا پیشه کنید و از ناسازے با علے بپرهیزید. مباد که گامھایتان پس از استوارے درلغزد و همانا خداوند بر کردارتان آگاه است…. ▪️➖💠•°•⚜➖¤¤ 📣مبلغ غدیر باشیم! https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
داستان واقعی از شهید ایمانی https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......: 💐🍃💐🍃💐 🍃💐🍃 💐🍃💐 🍃 💐 ⚡️ادامه داستان واقعی ✅🌷 🌷✅ 💠 : هدف بزرگ . فقط یک راه برای نجات ما وجود داشت ... مبارزه ... یک جنبش علیه ظلم و نابرابری ... یک جنبش برای تحقق عدالت ... . اما یک مبارزه ... آرمان، هدف، ایدئولوژی و شیوه مبارزه لازم داشت ... با رسیدن به این جواب ... حالا باید به سوال دیگه ای هم پاسخ می دادم ... بهترین روش و شیوه برای این جنبش چی بود؟ ... روشی که پاسخگوی قرن جدید باشه ... روشی که صد در صد به پیروزی ختم بشه ... برای یافتن تمام این پرسش ها شروع به مطالعه در مورد قیام ها، انقلاب ها و اصلاحات بزرگ اجتماعی و سیاسی جهان کردم ... علی الخصوص حرکت هایی که به جامعه سیاه و بومی مربوط می شد ... . راه ها، شیوه ها و ایدئولوژی های فراوانی پیش پای من قرار گرفته بود ... راه هایی که گاهی بسیار به هم نزدیک می شد و گاهی بسیار دور ... بعضی از اونها تلفات انسانی زیادی داشت اما به خاطر سوء مدیریت در اوج رسیدن به پیروزی نابود شده بود ... یا یک تغییر جریان ساده، اون روز از بین برده بود ... . بعد از تحقیق زیاد ... فهمیدم جدای از ایدئولوژی، هدف و آرمان ... یک حرکت باید توسط یک رهبر قوی، محکم و غیرقابل تزلزل ... زیرک، دانا و تیزبین مدیریت بشه ... کسی که بتونه آینده نگری و وسعت دید داشته باشه ... تا موانع رو شناسایی کنه و بتونه توی بحران بهترین تصمیم رو بگیره و آینده حرکت رو نجات بده ... کسی که بتونه یک جریان قوی رو از صفر ایجاد کنه ... قدرت نفوذ فکری و اندیشه داشته باشه ... و نسبت بزرگ ترین دستاورد، کمترین تلقات رو داشته باشه ... . فقط در چنین شرایطی می شد مانع از اشتباهات جنبش ها و حرکت های بزرگ گذشته شد ... علی الخصوص که در جامعه ما تفاوت نژاد بود ... تفاوتی که در یک جامعه طبقاتی و نژادپرستانه ... هرگز قابل حل نبود... . فقط یک راه وجود داشت ... تغییر اندیشه دنیای سفید برای همراهی و شرکت در این حرکت ... دنیای سفید باید تساوی و برابری با ما رو قبول می کرد ... . . اما چطور؟ ... آیا راهی برای تغییر افکار وجود داشت؟ ... غرق در میان این افکار و سوالات...ناگهان یاد قرآن افتادم ... قرآن و تصاویر حج ... این تنها راه بود ... https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕یه کم وقت بذار بخونش ... ضرر نمیکنی ... یعقوب لیث صفاری شبی هر چه کرد ؛ خوابش نبرد ، غلامان را گفت : حتما به کسی ظلم شده ؛ او را بیابید. پس از کمی جست و جو ؛ غلامان باز گشتند و گفتند : سلطان به سلامت باشد ، دادخواهی نیافتیم . اما سلطان را دوباره خواب نیامد ؛ پس خود برخواست و با جامه مبدل ، از قصر بیرون شد ؛ در پشت قصر خود ؛ ناله ای شنید که میگفت خدایا : یعقوب هم اینک به خوشی در قصر خویش نشسته و در نزدیک قصرش اینچنین ستم میشود ؛ سلطان گفت : چه میگویی؟ من یعقوبم و از پی تو آمده ام ؛ بگو ماجرا چیست؟ آن مرد گفت : یکی از خواص تو که نامش را نمیدانم ؛ شبها به خانه من می آید و به زور ، زن من را مورد آزار و اذیت و تجاوز قرار میدهد . سلطان گفت : اکنون کجاست؟ مرد گفت: شاید رفته باشد . شاه گفت : هرگاه آمد ، مرا خبر کن ؛ و آن مرد را به نگهبان قصر معرفی کرد و گفت : هر زمان این مرد ، مرا خواست ؛ به من برسانیدش حتی اگر در نماز باشم . شب بعد ؛ باز همان متجاوز به خانه آن مرد بینوا رفت ؛ مرد مظلوم به سرای سلطان شتافت . یعقوب لیث سیستانی؛ با شمشیر برهنه به راه افتاد ، در نزدیکی خانه صدای عیش مرد را شنید ؛ دستور داد تا چراغها و آتشدانها را خاموش کنند آنگاه ظالم را با شمشیر کشت . پس از آن دستور داد تا چراغ افروزند و در صورت کشته نگریست ؛ پس ؛ در دم سر به سجده نهاد ، آنگاه صاحب خانه را گفت قدری نان بیاورید که بسیار گرسنه ام . صاحبخانه گفت : پادشاهی چون تو ؛ چگونه به نان درویشی چون من قناعت توان کردن؟ شاه گفت: هر چه هست ؛ بیاور . مرد پاره ای نان آورد و از شاه سبب خاموش و روشن کردن چراغ و سجده و نان خواستن سلطان را پرسید ؛ سلطان در جواب گفت: آن شب که از ماجرای تو آگاه شدم ؛ با خود اندیشیدم در زمان سلطنت من ؛ کسی جرأت این کار را ندارد مگر یکی از " فرزندانم " پس گفتم چراغ را خاموش کن تا " محبت پدری " مانع اجرای عدالت نشود ؛ چراغ که روشن شد ؛ دیدم بیگانه است ؛ پس سجده شکر گذاشتم . اما غذا خواستنم از این رو بود که از آن لحظه که از چنین ظلمی در سرزمین خود آگاه شدم؛ با پروردگار خود پیمان بستم لب به آب و غذا نزنم تا داد تو را از آن ستمگر بستانم . اکنون از آن ساعت تا به حال چیزی نخورده ام. گر به دولت برسی ؛ مست نگردی ؛ مردی گر به ذلت برسی ؛ پست نگردی ؛ مردی اهل عالم همه بازیچه دست هوسند گر تو بازیچه این دست نگردی ، مردی. https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......: از چه كسی بخواهیم؟ 🌕 از او «اللّٰه». 🌕 برای اینكه: «أَنَّ الْقُوَّة لِلَّهِ جَمیعاً» (بقره/۱۶۵) همه قدرتها در اختیار خداست. 🌕 او می‌تواند به تار عنكبوت نقشی بدهد كه پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) را در غار حفظ كند، یعنی خداوند اراده كند «أَوْهَنَ الْبُیُوتِ» (عنكبوت/۴۱) تار عنكبوت می‌شود محافظ که تانک، توپ، مسلسل نمی‌تواند این کار را انجام دهد. 🌕 شن های طبس هلیكوپتر را سرنگون می‌كند، «ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ» (إقبال الأعمال، ص۲۹۵) گاهی نصرت خداوند با ایجاد رعب و وحشت است(در دل طرف). 🌕 می‌فرماید: «أَ لَیْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» (زمر/۳۶) آیا خداوند برای بنده‌اش كافی نیست؟ ✏ استاد قرائتی، درس هایی از قرآن https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃