13.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اصل پیام داستان #عاشورا اعتقاد به امام حی حاضر ناظر زنده هست...
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
📸 نکته ای جالب از معاون اول جدید رئیس جمهور
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
1.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اردوغان به پسر بچهای که دستش را نبوسید، جهت یادآوردی چک زد.
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
11.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 طلاهای ضریح #امام_حسین(ع) از کجا آمد؟
🎙خاطرات ناب حمیدرضا آزادگان مدیر پروژه ساخت ضریح اباعبدالله از جزئیات چگونگی مهیاشدن طلاهای ضریح شریف سالار شهیدان
🏴 #محرم
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
23.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اجرای سرود نوجوانان با موضوع پیاده روی اربعین در برنامه معلی
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🔶کلیه فعالیت های آموزشی مدارس در مشهد دوشنبه تعطیل است
👤مهدی اله پور، دبیر کارگروه شرایط اضطراری الودگی هوای خراسان رضوی در گفت و گو با #شهرآرانیوز:
🔹کلیه فعالیتهای آموزشی مدارس و مهدهای کودک در روز دوشنبه هشتم مرداد ماه در مشهد، مناطق هفت گانه، تبادکان، رضویه، احمد آباد، در کلیه مقاطع در هر دو نوبت صبح و عصر بصورت تعطیل و به صورت غیر حضوری است.
🔹همچنین کلیه فعالیت های ورزشی در محیط های باز در نوبت صبح و عصر تعطیل می باشند.
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
📜هشت توصیه روز تنفیذ | اقتصاد؛ اولویت دولت چهاردهم
🔹رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در مراسم تنفیذ حکم چهاردهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران، توصیههایی را برشمردند که در این اطلاعنگاشت مرور میشود.
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
3.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بامداد سهشنبه خنکترین صبح ما در یکسوم شمالی کشور خواهد بود
🔹با خیمۀ گنبد حرارتی حداقل تا ۲ هفتۀ آینده باید انتظار بعدازظهرهای نسبتا گرم را داشت.
🔹در ۲۴ ساعت آتی خلیج فارس بهشدت مواج است و باید در آنجا فعالیتهای تفریحی ممنوع شود.
🔹همچنین در این مدت باید از شنا در دریای خزر حتی در مناطقی که سالمسازی شده پرهیز شود. مردم حتما از برپاکردن چادرهای مسافرتی در شمال کشور خودداری کنند.
#هواشناسی
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎙 آهنگ زیبای فرمان بده آقای من #آهنگ #امام_خامنه_ای #علی_کیانی #ایران #شهدا ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای شهیدان به خون غلطان خوزستان درود 2..mp3
زمان:
حجم:
4.93M
#دفاع_مقدس
ای شهیدان به خون غلطان خوزستان درود 2
شاعر:#حاج_حبیب_الله_معلمی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🍂
🔻#زندان_الرشید ۱۸۳
خاطرات سردار گرجیزاده
بقلم، دکتر مهدی بهداروند
به او گفتم ان شاء الله در آینده نزدیک آزاد خواهید شد و به خانه ها و محل کارتان بر می گردید.» او تند و تند می گفت: «ان شاء الله، ان شاء الله.» چند نفر از آنها آنقدر ترسیده بودند که تا روز آخر یک کلمه هم با من حرف نزدند. مدام میگفتند: «به احتمال قوی ما را اعدام خواهند کرد و ما جان سالم به در نخواهیم برد.» گفتم: «نه بابا، اعدام چرا؟ این حرف ها چیست که میزنید؟ آنها می دانند شما فدایی صدام هستید. ترس به دلتان راه ندهید و موضوع را این قدر بزرگش نکنید. توکل به خدا کنید. مطمئن باشید خبری نیست، فقط آزاد می شوید.»
صبح روز بعد، که از سلول بیرون آمدم، چشمم به سید علاء افتاد، که داشت از جیب دشداشه اش پول در می آورد و به نگهبان میداد. نگهبان پرسید: «چه کنم؟» او با لحن پدرانه ای گفت: «با این پول ها زحمت بکش از حانوت (فروشگاه بیسکویت، ماست، و شیر بگیر. مدتی است غذای خوبی نخورده ایم. ضعیف شده ایم.»
سرباز به فروشگاه رفت و وسایل مورد نیاز سید علاء را خرید و به دست او داد. به ماست و شیر خیره شده بودم و چشم برنمیداشتم. سید علاء تا متوجه نگاهم شد گفت: «علی، چرا این طور نگاه میکنی؟ مگر اینجا به شما حقوق نمی دهند؟»
- حقوق؟ اینجا به جای حقوق به ما کتک می دهند؛ آن هم روزی چند بار، که مدتی است قطع شده است. چه حرفها میزنی سید
- شوخی میکنی؟!
- شوخیام کجا بود. عین حقیقت را میگویم. چند روز که بگذرد، می فهمی اینجا چه خبر است.
- باورم نمی شود
- باور کن. دلیلی ندارد دروغ بگویم.
طوری با او حرف میزدم و به ماست و شیرها نگاه می کردم که بفهمد مرادم چیست. سید علاء نگاهی به بیسکویت و ماست و شیر کرد. گفتم: «باور کن مدتهاست خبری از بیسکویت و شیر و ماست نیست. خوردن آنها آرزوی ما شده است.» دل سید علاء به رحم آمد و گفت: «ناراحت نباش. تا سید علاء را داری، هیچ حسرتی نخواهی داشت.» این حرف را زد و باز نگهبان را صدا زد. نگهبان آمد. دوباره دست در جیب کرد و چند اسکناس به او داد و گفت: «هر چه برای ما گرفتی، لطف کن برای این دو سلول هم بگیر. باقی پول هم برای خودت.» نگهبان با خوشحالی پول را گرفت و به سرعت به طرف حانوت رفت. بعد از ده دقیقه برگشت و کلی بیسکویت، ماست، و شیر برایمان آورد. آنها را گرفتم و بین سلول خودم و سلول محمد و رستم تقسیم کردم و گفتم: «بخورید و دعا به جان سید علاء کنید.» از داخل سلول به سید علاء گفتم: «سید علاء، رحم الله والدیک.» پاسخ داد: «کاری نکردم. خدا اموات شما را بیامرزد.» آن روز ظهر و شب یک دل سیر از تنقلات رسیده خوردیم و گفتیم: «خدا چقدر به فکر بندگانش است.»
به صبح روز بعد، در سلول سید علاء را باز نکردند و ما تنهایی برای دستشویی بیرون رفتیم. ولی هنگام عصر سید علاء را دیدم. تا به طرفم آمد گفتم: «جدا شرمنده محبت های شما هستم. ان شاء الله طوری بشود که جبران کنم.» ، خدا پدر و مادرت را رحمت کند
- این حرف ها را نزن. ما مسلمان و برادریم و باید به هم کمک کنیم، من کاری نکردم. از تو خوشم می آید.
- راستی، از سرلشکر خبری داری؟
- نه والا. هیچ کس خبری ندارد.
همراه باشید
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا