eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.8هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ده‌ها شهید و مجروح در حملات بامدادی به غزه 🔹شبکه «الجزیره» بامداد چهارشنبه گزارش داد که در پی حمله جنگنده‌های اشغالگران به اردوگاه «النصیرات» و همچنین شهر «خان‌یونس»، ۱۰ فلسطینی به شهادت رسیده و چند نفر دیگر مجروح شدند. 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
📸 صد روز از پرواز بی‌بازگشت اردیبهشت گذشت 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با اینکه هستم غرق عصیان دستم به دامان شهیدان ارسالی مخاطب از اندیمشک ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🍂 🔻 ۲۰۷ خاطرات سردار گرجی‌زاده بقلم، دکتر مهدی بهداروند باورمان نمی شد خدا این طور برایمان دری از نعمت را باز کند. آن قدر ماست و شیر خوردیم که دیگر جای نفس کشیدن هم نداشتیم. نیم ساعت بعد عریف آمد و گفت: «چطور بود على؟» - عالی... عالی. دستت درد نکند. - باز هم برایتان می آورم. - ممنون. ولى عريف حسین، آن دو سرباز گناه داشتند که آنها را می‌زدی. - نه على. آنها حق‌شان است. در ضمن، این کارها به شما مربوط نیست. شما فقط بخورید و کیف کنید. آن شب از فرط پرخوری خوابمان نمی برد. به قول محمد تا خرخره خورده بودیم. تا ساعت دوی نیمه شب از هر دری حرف زدیم. صبح روز بعد که منتظر بودیم در سلول باز شود تا سریع به دستشویی برویم، سروصدای عریف حسین بلند شد و می گفت: «علی، کجایی؟» - اینجا. داخل سلول. در سلول را باز کرد. دیدم دو سرباز با دو سینی روی سرشان وارد سلول شدند. گفتم: «عریف، وضع من خیلی خراب است. باید بروم دستشویی. زود برمی گردم.» این را گفتم و به دستشویی رفتم. داشتم آرام آرام بر می گشتم که عریف صدا زد: «تند. بیا. ببین چه آورده ام.» وارد سلول شدم. دیدم مثل دیروز و حتی بیشتر برایمان ماست و شیر آورده است. با دیدن آن همه ماست و شیر خندیدیم. عریف گفت: «می‌خندید؟ چرا؟» - برای محبت و لطف تو. - اینکه خنده ندارد. - خنده خوشحالی است. - علی، بخورید که دوست دارم زود قوی بشوید. در ضمن، از امروز به جای نیم ساعت، دو ساعت می توانید در حیاط هواخوری کنید. اصلا تا هروقت خواستید زیر آفتاب بایستید. تقریبا هر چند روز یک بار مقداری ماست و شیر وارد سلول ما می شد. با خوردن این لبنیات کم کم قوت پیدا کردیم و احساس کردیم از حالت بی حسی و بی حالی بیرون می آییم. عريف حسین رفاقت را تمام کرد؛ طوری که هر روز به جای یک بار دستشویی رفتن، روزی سه یا چهار بار به هواخوری میرفتیم. تازه وقتی به سلول می‌رفتیم سریع عریف می آمد و می گفت: «راضی شدید؟» آنقدر به ما لطف و محبت می کرد که خوابش را هم نمی دیدیم. به اکبر گفتم: «عریف فقط می خواهد جبران محبت های ما را بکند و شاید هم اظهار ندامت از توهین هایی که به امام کرده.» روزگارمان عوض شد. گاهی آنقدر در مقابل نور آفتاب می ایستادیم که خودمان خسته می‌شدیم و می گفتیم: «می خواهیم به سلول برویم.» شاید یک هفته از این وضعیت جدید ما نگذشته بود که یک روز عریف حسین در حالی که در کنار دیوار زیر آفتاب نشسته بودم آمد و گفت: «علی، دوست دارم با تو درددل کنم.» - عجب! مگر چه شده؟ - ناراحت و نگران شده ام و دنبال کسی می‌گردم سنگ صبورم باشد. - حاضرم حرف‌هایت را گوش بدهم. بسم الله. بگو. - افسرهای مافوق حق مرا می خورند و بیشتر اوقات در حق من اجحاف می کنند. هر چه اعتراض و شکایت می کنم هیچ کس به حرف‌هایم توجهی نمی کند. او سر پا ایستاده بود و حرف می زد. به او گفتم: «روی زمین بنشین تا جواب حرفهایت را بدهم.» - نه. ممنوع است که با شما صمیمی باشم. - باشد. پس خوب گوش کن. اگر بتوانی به خدا توکل کنی و کارت را با خدا صاف کنی حتما تو را کمک می کند. - مثلا چه کار کنم؟ - ظلم نکن. نماز بخوان. او طوری درددل می کرد که یادش رفته بود من اسیرم و او زندانبان. گفت: «علی، جاسم را می شناسی؟» - نه! - او به خاطر درگیری با افسر ارشدش محکوم به زندان شده بود؛ ولی امروز آزاد شد. اجازه نمی داد جواب حرف هایش را بدهم. پشت سر هم بی اینکه بدانم جاسم کیست، از او برایم می‌گفت. رفتارش ۱۸۰ درجه عوض شده بود. اگر عريف حسين مثل روزهای اولش می ماند، در همان چند هفته اول جانمان را از دست می دادیم. همراه باشید ════°✦ 💠 ✦°════ ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
قرابت پیامبر صلی الله علیه و آله در جلاءالارواح آمده است که هارون الرشید از امام کاظم علیه السلام پرسید: چگونه گمان می‌کنید که شما به رسول خدا نزدیک تر هستید. امام فرمود: اگر پیامبر زنده شود و دختر تو را به همسری بخواهد، دختر خودت را به او می‌دهی؟ هارون گفت: من افتخار می‌کنم به تمام عرب و عجم به این کار. امام فرمود: ولی او دختر مرا نمی خواهد و من دختر به او نمی دهم. باز آمده است: امام فرمود: آیا رسول خدا می‌تواند بر حریم تو که زنانت حجاب ندارند، وارد شود؟ رشید گفت: خیر. امام فرمود: وی در حریم من می‌تواند وارد شود. رشید گفت: راست گفتی. نظامی از آن اندیشه کن کاین جان بدبخت به زندان فراموشان کشد رخت کسی کو از تو بسیار آورد یاد همی گوید که مسکین آدمیزاد گویند هر چه مفهوم عقل و ادراک است ساحت قدس او از آن پاکست بوریا باف اگر چه بشکافد مو، به صنعت حریر کی بافد حافظ سود و زیان و مایه چو خواهد شدن زدست از بهر این معامله غمگین مباش و شاد بادت بدست باشد اگر دل نهی به هیچ در معرضی که تخت سلیمان رود بباد حافظ گرت ز پند حکیمان ملالت است کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
به کوروش به آرش به جمشید قسم به نـقـش و نـگار تخت جمشید قسـم ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد .......: @zandahlm1357
ادامه حکایت قسمت ۶۷
ادامه حکایت قسمت ۶۸
۴۴- تکبیر در فرهنگ اسلامی تفسیر نماز » تکبیر در فرهنگ اسلامی نه فقط در نماز، بلکه در بسیاری از موارد و مواضع، گفتن اللّه اکبر وارد شده است و لذا مسلمانان در صدر اسلام، هم در تلخی‌ها و هم در شادی‌ها تکبیر می‌گفته اند که ما به گوشه ای از آن اشاره می‌کنیم: ۱- در جنگ خندق، مسلمین هنگام کندن خندق به سنگ محکمی برخورد کردند که کلنگ شکست اما سنگ نشکست. پیامبر آمد و با ضربه ای سنگ را شکست. مسلمانان یک صدا تکبیر گفتند و در همانجا پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: من سقوط کاخهای روم و ایران را در برق و جرقه سنگ‌ها دیدم. [۲] ---------- [۲]: ۱۵۴) بحار، ج ۲۰، ص ۱۹۰. ۲- علی علیه السلام در جنگ صفین، هر کس را که می‌کشت با صدای بلند تکبیر می‌گفت و مسلمین با شمردن تکبیرها فهمیدند که حضرت چه تعداد را به هلاکت رسانده است. [۳] ۳- شبی که فاطمه زهراعلیها السلام را به خانه علی ابن ابیطالب علیهما السلام می‌بردند هفتادهزار فرشته، تکبیرگویان به زمین نازل شدند. [۱] ۴- پیامبر گرامی ما بر جنازه فاطمه بنت اسد، ۴۰ تکبیر [۲] و بر جنازه عموی خود حضرت حمزه، ۷۰ تکبیر خواندند. [۳] ۵ - مستحب است در مراسم حج هر سنگ ریزه ای که به جایگاه شیطان پرتاب می‌شود یک تکبیر گفته شود. [۴] ---------- [۳]: ۱۵۵) بحار، ج ۳۲، ص ۶۰. [۱]: ۱۵۶) بحار، ج ۴۳، ص ۱۰۴. [۲]: ۱۵۷) بحار، ج ۳۵، ص ۷۰. [۳]: ۱۵۸) بحار، ج ۲۰، ص ۶۳. [۴]: ۱۵۹) بحار، ج ۱۱، ص ۱۶۸. ۶- در تسبیحات حضرت زهرا که ثوابش معادل هزار رکعت نماز مستحبی است، ۳۴ مرتبه تکبیر آمده است. [۵] ۷- هنگامی که پیامبراکرم متولد شد اولین کلمه ای که بر زبان آورد کلمه مبارکه اللّه اکبر بود. [۶] ۸ - روزی که مکّه بدست مسلمانان فتح شد، پیامبر وارد مسجدالحرام شد و به حجرالاسود اشاره کرد و تکبیر گفت و مسلمانان با صدای بلند چنان تکبیر گفتند که لرزه بر اندام مشرکین افتاد. [۷] ۹- در روایات می‌خوانیم: هرگاه چیزی موجب تعجب شما شد تکبیر بگویید. [۸] ۱۰- در جنگ اُحُد، قهرمانی از کفار مبارز می‌طلبید. حضرت علی علیه السلام جلو رفت و چنان ضربه ای بر او وارد کرد که پیامبر و مسلمانان با صدای بلند تکبیر گفتند. [۱] ۱۱- پیامبراکرم به حضرت علی می‌فرمود: هرگاه به هلال ماه یا آینه نظر کردی و یا مشکلی به تو رو آورد ۳ مرتبه تکبیر بگو. [۲] ۱۲- زید فرزند امام سجادعلیه السلام که علیه حکومت بنی امیّه قیام کرد، شعارش اللّه اکبر بود. [۳] ۱۳- در جنگ بدر، پیامبرصلی الله علیه وآله در انتظار هلاکتِ یکی از سران دشمن به نام نوفل بود، همین که خبر دادند حضرت علی او را از میان برداشت پیامبر تکبیر گفت. [۴] ۱۴- هنگامی که حضرت علی به خواستگاری حضرت زهرا آمد، پیامبر فرمود: صبرکن تا موضوع را با دخترم فاطمه در میان بگذارم. اما حضرت زهرا سکوت کرد و چیزی نگفت. پیامبر فرمود: «اللّه اکبر سکوتها اقرارها». [۵] ۱۵- در جنگ با خوارج، وقتی فرمانده آنها به هلاکت رسید، حضرت علی تکبیر گفت و سجده کرد و همه مردم تکبیر گفتند. [۶] ۱۶- گروهی از یهود مسلمان شدند و به پیامبر گفتند: پیامبران قبلی جانشین داشته اند وصیّ شما کیست؟ در اینجا آیه ولایت نازل شد که رهبر شما خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که در حال رکوع زکات می‌دهند. [۷] پیامبر فرمودند: به مسجد برویم. وقتی وارد شدند فقیری را دیدند که خوشحال است و حضرت علی در حال رکوع انگشتر خود را به او داده است. در این هنگام پیامبر تکبیر گفتند. [۱] ۱۷- گفتن تکبیر به هنگام ورود به حرم امامان معصوم سفارش شده است. چنانکه قبل از خواندن زیارت جامعه، ۱۰۰ تکبیر در سه مرحله می‌خوانیم که به قول مرحوم مجلسی شاید دلیل این همه تکبیر آن باشد که جملاتِ زیارت جامعه شما را دچار غلوّ در مورد امامان نکند. ---------- [۵]: ۱۶۰) بحار، ج ۱۵، ص ۲۴۸. [۶]: ۱۶۱) بحار، ج ۱۵، ص ۲۷۳. [۷]: ۱۶۲) تفسیرنمونه، ج ۲۷، ص ۴۰۷. [۸]: ۱۶۳) بحار، ج ۹۲، ص ۱۲۷. [۱]: ۱۶۴) بحار، ج ۲۰، ص ۱۲۶. [۲]: ۱۶۵) بحار، ج ۹۲، ص ۱۴۵. [۳]: ۱۶۶) کتاب زیدبن علی، ص ۱۸۶. [۴]: ۱۶۷) بحار، ج ۱۹، ص ۲۸۱. [۵]: ۱۶۸) بحار، ج ۴۳، ص ۹۳. [۶]: ۱۶۹) بحار، ج ۴۱، ص ۳۴۱. [۷]: ۱۷۰) سوره مائده، آیه ۵۵. [۱]: ۱۷۱) بحار، ج ۳۵، ص ۱۸۳. ۱۸- حضرت علی علیه السلام در قضاوت‌های خود وقتی مجرم را شناسایی می‌کرد تکبیر می‌گفت. [۳] ۱۹- میثم تمار که به جرم طرفداری از حضرت علی علیه السلام بدستور ابن زیاد به دار آویخته شد و با نیزه به او حمله کردند، در لحظه شهادت تکبیر می‌گفت و از دهانش خون می‌آمد. [۴] ۲۰- در شب معراج، پیامبر از هر آسمانی که می‌گذشت تکبیر می‌گفت. [۵]
۲۱- جبرئیل نزد پیامبر بود که حضرت علی وارد شد جبرئیل گفت: ای محمّد! به خدائی که ترا به پیامبری مبعوث کرد، اهل آسمان‌ها از اهل زمین این علی را بهتر و بیشتر می‌شناسند، هرگاه او در جنگ‌ها تکبیر می‌گوید ما فرشتگان نیز با او همصدا می‌شویم. [۶] ۲۲- در جنگ خیبر وقتی مسلمانان وارد قلعه شدند، چنان تکبیر می‌گفتند که یهودیان پا به فرار گذاشتند. [۷] ---------- [۳]: ۱۷۳) بحار، ج ۴۰، ص ۲۶۰. [۴]: ۱۷۴) بحار، ج ۴۲، ص ۱۲۵. [۵]: ۱۷۵) بحار ج ۸۶ ص ۲۰۷. [۶]: ۱۷۶) بحار، ج ۳۹، ص ۹۸. [۷]: ۱۷۷) پیامبری و حکومت، ص ۱۴۶. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
34.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝 تاریخچه نماز (27) اولین نماز جماعت ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
26.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙تاًثیرات نماز اول وقت به بیان آیت الله بهجت https://btid.org//fa/video/268942 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خیلی دوست دارم نماز بخوانم اما یک نیرویی است که نمی گذارد 🎙 حجت‌الاسلام محمدی شاهرودی https://btid.org//fa/video/185577 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
سلام درس سیزدهم ۴-چهارمین مورد از شک هایی که نباید به اونها اعتنا کنیم "شک کثیرالشک" است. تعریف:اگه کسی در یک نماز سه بار شک کنه یا اینکه در سه نماز پشت سر هم شک کنه، به این فرد کثیرالشک میگیم (خودمون میگیم وسواسی) پس کسی که زیاد شک میکنه نباید به شک خودش اعتنا کنه، چه شک در عدد رکعت های نماز باشه، چه در اجزاء نماز، چه در شرایط نماز نکته خیلی خیلی مهم:اگه کسی دریک نماز معین یا فقط در یکی از قسمت های نماز زیاد شک میکنه، فقط در اون نماز یا اون قسمت نباید به شک خودش اعتنا کنه. مثلا فقط توی نماز صبح زیاد شک میکنه، یا توی حمد و سوره زیاد شک میکنه، فقط اینجا کثیرالشک محسوب میشه و نباید اعتنا کنه. نکته خیلی مهم:منظورمون از اعتنا نکردن فرد کثیرالشک اینه که بنا رو به اون طرف که به نفع ماست بزاریم ، مثلا شک میکنیم رکوع انجام دادیم یا نه، بنا رو بر این میزاریم که انجام دادیم. یا مثلا شک میکنیم نماز صبح دو رکعت خوندیم یا سه رکعت، بنا رو بر این میزاریم که دو رکعت خوندیم. یادآوری از گذشته: در بحث شک بعداز محل گفتیم، اگه قبل از گذشتن از محل، در انجام جزئی شک کنیم و انجام بدیم و بعد معلوم بشه بار دوم اضافه بوده، اگه رکن باشه نماز باطله و اگه غیررکن باشه نماز صحیحه. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357