eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 رهبر انقلاب: مسائل امروز منطقه تاریخ‌ساز است / اگر امثال شهید سنوار و شهید نصرالله و جهاد آنان نبود سرنوشت منطقه جور دیگری رقم می‌خورد ✏️ رهبر انقلاب ظهر امروز در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره ۱۵ هزار شهید استان فارس: ✏️ ما امروز در گیرودار یک مسئله اساسی و مهم در منطقه هستیم. همین مسائل مربوط به منطقه غرب آسیا، مسائل لبنان، مسائل غزه، مسائل کرانه باختری، اینها قضایای تاریخ‌سازی است. هر کدام از این حوادث می‌تواند منشأ یک جریان و یک حرکت تاریخی به یک سمتی بشود. ✏️ اگر امثال شهید پیدا نمی‌شدند که تا لحظه‌ی آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند یک جور دیگر است. ✏️ اگر بزرگانی مثل شهید سیدحسن نصرالله پیدا نمی‌شدند که جهاد و عقل و شجاعت و فداکاری و از خودگذشتگی را با هم مخلوط کنند و به میدان بیاورند، حرکت یک جور بود، حالا که پیدا شدند، حرکت یک جور دیگر است؛ اینها خیلی مهم است. ۱۴۰۳/۸/۲ 🖼 | 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🌷رهبر انقلاب: جبهه شرارت در مقابل جبهه مقاومت صف‌آرایی کرده است / پیروزی متعلق به جبهه مقاومت است ✏️ رهبر انقلاب ظهر امروز در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره ۱۵ هزار شهید استان فارس: ✏️ پشت رژیم صهیونیستی را یک جبهه‌ی شرارت پر کرده؛ یک به پشتیبانی از رژیم صهیونیستی صف‌آرایی کرده، آن‌وقت جبهه مقاومت در مقابل آن جبهه شرارت، این جبهه‌ی مقاومت ایستاده در مقابل آن جبهه‌ی شرارت. و به توفیق الهی پیروزی هم مال جبهه‌ی مقاومت است. ۱۴۰۳/۸/۲ 🖼 | 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حضور سردار قاآنی، فرمانده سپاه قدس در دفتر حماس در تهران برای تسلیت شهادت 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🔸 تغییر مسیر ناگهانی بلینکن 🔹وزیر خارجه آمریکا که قرار بود امروز پس‌از پایان دیدارها در تل‌آویو به اردن برود، مقصد سفرش را به ریاض تغییر داد. 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
تاریخ تکرار می‌شود... و نکته قابل تامل اینکه در هر دو، ردپای آمریکا وجود دارد 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
هلیکوپتر صهیونیستی به دنبال پهباد حزب الله... دقیقا_کجایی؟ 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🔸مقاومت عراق حمله به ایلات را برعهده گرفت 🔹گروه «مقاومت اسلامی عراق» بامداد چهارشنبه اعلام کرد که با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین یک هدف حیاتی رژیم صهیونیستی در بندر اشغالی «ایلات» را هدف قرار داده است. 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷رهبر انقلاب: رژیم صهیونیستی تا امروز شکست بزرگی خورد چون نتوانست گروههای مقاومت را نابود کند و آنها با قدرت در حال مبارزه هستند. ۱۴۰۳/۸/۲ 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🌷رهبر انقلاب: ۵۰ هزار غیرنظامی و چندنفر از سران مقاومت را در غزه به شهادت رسانده‌اند اما جبهه مقاومت با همان قدرت و عزم مبارزه می‌کند / این بزرگترین شکست برای رژیم صهیونیستی و کل تمدن غرب است ✏️ رهبر انقلاب ظهر امروز در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره ۱۵ هزار شهید استان فارس: ✏️ در این چیزی که تا امروز واقع شده، یک شکست بزرگی به وجود آمده، نه فقط برای رژیم صهیونیستی؛ برای تمدن غرب، برای فرهنگ غرب، برای ادعاهای غرب. یک شکست بزرگی اینها خوردند. حالا رژیم صهیونیستی شکست خورد به خاطر اینکه فکر می‌کرد می‌تواند به آسانی گروه‌های مبارز را، مقاومت را منحل و نابود کند. ✏️ امروز می‌بیند که پنجاه هزار، پنجاه‌وچند هزار انسان بی‌دفاع را و غیرنظامی را به شهادت رسانده، چند نفر از سران برجسته مقاومت را به شهادت رسانده، اما آب از آب تکان نخورده در جبهه‌ی مقاومت. جبهه‌ی مقاومت با همان قدرت، با همان عزم امروز دارد مبارزه می‌کند؛ این شکست نیست؟ این بزرگترین شکست است دیگر! ✏️ این همه خرج کردند، این همه تلاش کردند، آمریکا با همه توانش به کمکشان آمد، خیلی از اروپایی‌ها، همین‌جور، این همه هم جنایت کردند، این همه چهره‌شان در دنیا سیاه و زشت و منفور شد که حتی در خیابان‌های آمریکا و دانشگاه آمریکا راهپیمایی کردند علیه اینها، در عین حال گروه‌های مقاومت همچنان هستند؛ حماس هست، جهاد هست، حزب‌الله هست، مردم و جوانان مبارز کرانه‌ی باختری هستند، بقیه‌ی جاهای دیگر هم که مشغول مبارزه کردن هستند. این شکست بزرگی است، این بزرگ‌ترین شکست است. ۱۴۰۳/۸/۲ 🖼 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🩺 طبیب زن 📍 ما که به وجود یک فاصله‌ی ارتباطی و آمیزشىِ اجتماعی بین زن و مرد معتقدیم و تأکید داریم که نباید اختلاط بی‌قیدوشرط بین زن و مرد باشد و معتقد به حجاب - به معنای کامل و واقعی کلمه - هستیم، نمیتوانیم در مسأله‌ی پزشکی بی‌تفاوت باشیم. ⚕️ یعنی به همان تعداد که پزشک مرد داریم، به همان تعداد هم پزشک زن لازم داریم. بگذاریم زنها برای مراجعات پزشکی خود، به طبیب زن مراجعه کنند و هیچ لزومی ندارد که ما این فاصله را برنداریم . 🔬 بعضی از خانم‌ها خیال میکردند که اگر زن در رشته‌ی زنان درس میخواند، بایستی فقط در زمینه‌ی بیماری‌های ویژه‌ی زنان و مسأله‌ی زایمان درس بخواند؛ درحالی که این طور نیست. 💊 خانم‌ها موظفند که انواع و اقسام رشته‌های تخصصی پزشکی مثل قلب و داخلی و اعصاب و ... را دنبال کنند. این، فریضه است. بیانات در دیدار جمعی از بانوان پزشک ۶۸/۱۰/۲۶ ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍ورود عروس با حجاب و پوشش با صوتِ قرآن کریم! در اروپا حالا ایران... فقط کافیه بگیم لطفاً در مراسم عروسی آهنگ پخش نکنید انگار کفر گفتیم و طناب دار آماده می‌شود! جهان به سرعت داره به طرف اسلام و مسلمانی حرکت میکنه تا جایی که آلمان و فرانسه و انگلیس اعلام خطر کردن ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 ماجرای دختری که خواب است ولی ملائکه براش گناه می‌نویسند 😳❗️ 🔹همین موضوع برای آقایان هم صدق میکند ؛ 🔹اگر توجه نکنند و هر تصویری را از خودشان نشر بدهند. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
دختران آفتاب ۱۰۹-۱۱۲.mp3
19.96M
📗کتاب صوتی بخش ۱۰۹ تا ۱۱۲ ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🌸سلام گل های زیبا 🌱چادر به سر با حیا 🌸دلم می­خواد که باشم 🌱دوست شما ­ بچه ها 🌸وقتی که بیرون می رم 🌱منم چادر می­پوشم 🌸مثل یه دختر خوب 🌱در حفظ اون می­کوشم 🌸حجاب برای دختر 🌱نشونه ی وقاره 🌸هرکی که با حجابه 🌱خدا دوستش می داره 🌸وقتی چادر می­پوشیم 🌱فرشته ها میخندن 🌸دست و پای شیطون رو 🌱با خوشحالی می بندن 🌸ما دوست داریم خدا رو 🌱چون خیلی مهربونه 🌸گوش می­کنیم به حرفاش 🌱بی عذر و بی بهونه 🌸همیشه با متانت 🌱همیشه با حجابیم 🌸ما نوگلای خندان 🌱فرزند انقلابیم ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
٨. سخت گيرى به رعايت حجاب سازمان حج و زيارت مى تواند از ثبت نام زائرانى كه شئونات اسلامى به ويژه حجاب را رعايت نمى كنند، جلوگيرى كند. براى اين كار مى توان قوانينى وضع كرد كه زائران را به رعايت شئونات اسلامى ملزم كند. البته اين نكته را نبايد فراموش كرد كه اين قانون، بايد بسيار دقيق و حساب شده اجرا شود. نخست بايد با متقاضيان بدحجاب، به طور منطقى صحبت كرد و قانون حجاب كامل، يعنى استفاده از چادر را به آنها تذكر داد. سپس از آنها و خانواده شان درباره رعايت حجاب و پوشيدن چادر تعهد گرفت. در پاسخ به كسانى كه معتقدند نبايد مسائل دينى را به افراد اجبار كرد، مى توان گفت سازمان حج و زيارت كه با زحمت بسيار، زائران را اعزام مى كند و امكانات بسيار خوبى نيز در اختيار آنان قرار مى دهد، اين حق را دارد به منظور حفظ شئونات دينى و شعائر اسلامى و آبروى جمهورى اسلامى ايران، پوشيدن چادر و رعايت حجاب كامل را براى همه بانوان الزام كند؛ همان گونه كه تزريق واكسن مننژيت و مانند آن را براى همه الزام مى كند. استفاده بانوان از چادر و پوشش كامل، افزون بر مزايايى كه گفته شد، سبب يك شكل شدن پوشش بانوان زائر ايرانى مى شود كه اين كار، جلوه زيبايى به كاروان هاى ايرانى خواهد بخشيد. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
شفا صديق محترم حجة الاسلام و المسلمين آقا سيد طه موسوى (حفظه اللّه تعالى) كه از دوستان نزديك و قديمى اينجانب از دوران نوجوانى است، روزى برايم نقل كرد: به قصد زيارت مرقد آقا ثامن الحجج على بن موسى الرضا (عليه آلاف التّحيّة و الثّناء) در بهمن ماه سال يكهزار وسيصد و هفتاد و هفت شمسى به اتّفاق عدّه اى از دوستان من جمله حجة الاسلام شيخ على ميرخلف زاده (حفظه اللّه) وحجة الاسلام سيّد عبداللّه حسينى (حفظه اللّه) به شهر مقدّس مشهد وارد شده و در منزل پدر يكى از همراهان ساكن شديم. موقع نماز صبح بود كه وارد صحن مطهّر رضوى شديم. وقتى در حياط نگاهم به گنبد طلايى حضرت افتاد سلام دادم. معمولاً تا زائرى وارد حياط صحن مى شود و چشمش به گنبد آقا مى افتد، حاجت يا حوائجش را به ياد مى آورد. مدّتى بود زير گلوى حقير، غدّه اى بوجود آمده بود. به جهت انجام معالجه و مداوا به نزد طبيبى حاذق و متخصّص رفته بودم. او گفته بود: بايد در بيمارستان تحت عمل جرّاحى قرار بگيرى. اين غدّه بگونه اى رشد كرده بود كه به محض حركت سر وگردن، درد نسبتاً شديدى احساس مى نمودم و خلاصه مرا اذيّت مى كرد. ضمن نگاه كردن به گنبد آقا و عرض ارادت و تعظيم، حاجتم را بياد آوردم. وارد حرم مطهّر شدم. پس ازاقامه نماز صبح و تعقيبات وقرائت زيارتنامه و توسّل از حرم خارج شدم. بعد از آن حال وصفاى معنوى به غدّه فوق و درد آن توجّهى نداشتم و كلاًّ آنرا از ياد برده بودم. وارد منزل محلّ اقامت خودمان شديم. بواسطه مسافرت وخستگى راه ساعاتى استراحت نمودم. حوالى ظهر بود كه به قصد زيارت مجدّد و اقامه نماز ظهر و عصر آماده رفتن شديم. به حياط صحن مطهّر. اين بار تا نگاهم به گنبد زيبا ونورانى آقا افتاد حاجتم بيادم آمد. دستى زير گلو و در همان نقطه اى كه آن غدّه بوجود آمده بود كشيدم امّا اين بار با كمال تعجّب و شگفتى متوجّه شدم اثرى از آن غدّه نيست. حتّى با حركت سر و گردن نيز هيچ دردى احساس نمى كردم! آرى! من با عنايت آقا امام هشتم عليه السلام حاجت روا شده و شفا يافتم! (۹۴) از علماء ✍محمدتقی صرفی پور ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| ماجرای عنایت خاص امام رضا(ع) به عاطفه 🔺ویژه برنامه ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
سحر:نمردیم اقای نعمتی یه بار دیر کرد...ترانه ا لحنی نگران و مادرانه گفت:اخ ناهار شماها دیر شد...حاال من علف از کجا بیارم؟؟؟ شمیم با خنده گفت:لووووووس...قد خر نمیفهمی به ما میگی گوسفند؟ ترانه شکلکی در اورد و همان موقع اقای باقری مسئول راننده سرویس ها فریاد زد:بچه های امیر اباد...کجایین؟ دخترها با گامهایی تند خود را به اقای باقری رساندند و سالم کردند.اقای باقری با حرص سیبلش را میجوید گفت:برین اقای نعمتی بیرون حیاط پارک کرده...چقدر دیر کردین...بجنبین..به سالمت...اقای نعمتی از اول دبیرستان راننده ی سرویس این چهار نفر بود.مرد مهربان و پاکی بود.و هر چهار دختر مثل یک پدر دوستش داشتند.پژوی سیاه اقای نعمتی مثل همیشه از تمیزی برق میزد.دخترها جلو رفتند و باشوق و ذوق سالم کردند.اقای نعمتی گرم پاسخشان را داد و مثل یک پدر صمیمانه با انها احوالپرسی کرد و به رس ادب درهای عقب و جلو را برایشان بازکرد .دخترها تشکر کردند و داخل ماشین نشستند. ترانه رو به اقای نعمتی گفت: اقای نعمتی دلمون براتون تنگ شده بود....اقای نعمتی لبخندی زد و گفت:منم دخترم....خیلی دلم واستون تنگ شده بود...دخترای من که هیچ سراغی از پدرشون نمیگیرن....همشون رفتن سر خونه زندگیشون...اهی کشید و سکوت کرد.ماشین به حرکت د رامد و اقای نعمتی رو به ترانه گفت:دخترم کمربندتو ببند...ترانه:اقای نعمتی همش تو خیابونیم....اقای نعمتی:باشه دخترم....ولی احتیاط شرط عقله...ترانه مثل همیشه مغلوب این لحن گرم و محبت امیز اقای نعمتی شد و کمربندش را بست.ترانه برای عوض کردن جو گفت:اقای نعمتی بابا این ماشینتون و سی خور کنین دیگه...راستی هنوزم نوار داریوش و دارین...الاقل اونو بذارین....اقای نعمتی با لبخند قبول کرد کمی بعد صدای داریوش در فضا پخش شد.ترانه مثل همیشه اولین نفر پیاده شد و قبل از بستن در گفت:7.52 دقیقه دیگه اقای نعمتی...اقای نعمتی:اره دخترم...به سالمت.وترانه بعد از خداحافظی وارد مجتمع شد.منزل انها در یک برج شیک و زیبا با نمای سنگی بود و پدر ترانه مدیر عامل یک شرکت واردات و صادرات بود و مادرش هم لیسانس حسابداری و در همان شرکت مشغول به کار بود.هر دو ادمهایی منطقی و تحصیلکرده بودند و تمام فکر و ذکرشان تامین نیازهای یگانه دخترشان ترانه بود.ترانه گاهی از تنهایی می نالید اما وقتی بیشتر با خودش به مزیت های تنهایی فکر میکرد به این نتیجه میرسید نه تنها بد نیست بلکه ارزویش بود.ترانه گاهی از تنهایی می نالید اما وقتی بیشتر با خودش به مزیت های تنهایی فکر میکرد به این نتیجه میرسید نه تنها بد نیست بلکه ارزویش بود که پدر و مادرش همان 8شب هم به خانه بازنگردند.تک فرزند بودن یعنی رفاه کامل یعنی هرکار دلت میخواهد انجام بده....بعد از تعویض لباس به سراغ یخچال رفت تا غذایش را دورن ماکروفر بگذارد و گرمش کند،سپس به سراغ تلفن رفت و بعد از تماس با مادرش ضمن انکه خبر رسیدنش به خانه را بدهد و شنیدن و گفتن حرفهای تکراری به پریناز زنگ زد.میدانست که االن رسیده است.درست یک کوچه با هم اختالف داشتند.برعکس ترانه خانواده ی پریناز پر جمعیت و شلوغ بودند و وضع مالیشان نسبتا بهتر...پریناز و خانواده اش در یک ساختمان پنج طبقه که متعلق به خودشان بود زندگی میکردند..یک اپارتمان شیک که پدرش ان را برای خودش و چهار فرزندش ساخته بود.طبقه ی پنجم خودشان مینشستند و طبقه ی چهارم برادرش پرویز که هشت ماهی بود ازدواج کرده بود و سه طبقه ی دیگر فعال مستاجر نشین بود.برادر و خواهر دیگر پریناز به نام های پرهام و پریچهر هر دو در شهرستان درس میخواندند.نسبتا خانواده ای مذهبی بودند.ضمن انکه مادر پریناز خانه دار بود و پدرش هم مهندس راه و ساختمان...مشغول باز کردن بند کفشش بود که مادرش جلو امد و گفت:بیا ترانه زنگ زده...تلفن را به دست پریناز سپرد.شمیم با اختالف سه کوچه با خانه ی پریناز از اتومبیل اقای نعمتی پیاده شد و گفت:پس فردا ساعت 5 و پنج دقیقه منتظرم...خداحافظ...شمیم و خانواده اش سطح متوسطی داشتند و در طبقه ی دوم یک اپارتمان چهار طبقه زندگی میکردند.یک خواهر کوچکتر از خودش به نام شیدا داشت که محصل و در مقطع دبستان بود.پدر و مادرش هم هردو شاغل بودند.پدرش کارمند بانک و مادرش هم در یک شرکت فراورده های غذایی مشغول بود.شمیم نگاهی به عروسکها و دفترنقاشی و پاستیل و مداد رنگی ها ی خواهرش که همه در سالن پذیرایی پراکنده بود انداخت وبا عصبانیت گفت:شیدا یا اینا رو همین الان جمع کن.....یا از ناهار خبری نیست...فهمیدی؟ سحر وارد خانه شد.... نام داستان راننده سرویس ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
کارگاه خویشتن داری 25.mp3
15.08M
۲۵ 🔥 شیطان گاهی زیرکانه، میان انسانها تفویض وظایف میکند، مثلا مسئولیت حمله از عقب (یادآوری گذشته) و سرزنش کسی را، به من یا شما، محول می‌سازد! اگر چنین کنیم؛ دقیقا مطابق دستور شیطان عمل کرده‌ایم. × ▫️هرچه انسان در تمرین خویشتن‌داری، موفق تر عمل کرده باشد؛ در چنین شرایطی، سطح مقاومتش، برای همراه نشدن با شیطان، بالاتر خواهد بود.