قسمت :۹
#فصل_سوم
چند روز از آن ماجرا گذشت. صبح یک روز بهاری بود. توی حیاط ایستاده بودم. حیاطمان خیلی بزرگ بود. دورتادورش اتاق بود. دو تا در داشت؛ یک درش به کوچه باز می شد و آن یکی درش به باغی که ما به آن می گفتیم باغچه.
باغچه پر از درخت آلبالو بود. به سرم زد بروم آنجا. باغچه سرسبز و قشنگ شده بود. درخت ها جوانه زده بودند و برگ های کوچکشان زیر آفتاب دلچسب بهاری می درخشید. بعد از پشت سر گذاشتن زمستانی سرد، حالا دیدن این طبیعت سرسبز و هوای مطبوع و دلنشین، لذت بخش بود. یک دفعه صدایی شنیدم. انگار کسی از پشت درخت ها صدایم می کرد. اول ترسیدم و جا خوردم، کمی که گوش تیز کردم، صدا واضح تر شد و بعد هم یک نفر از دیوار کوتاهی که پشت درخت ها بود پرید توی باغچه. تا خواستم حرکتی بکنم، سایه ای از روی دیوار دوید و آمد روبه رویم ایستاد. باورم نمی شد. صمد بود. با شادی سلام داد. دستپاچه شدم. چادرم را روی سرم جابه جا کردم. سرم را پایین انداختم و بدون اینکه حرفی بزنم یا حتی جواب سلامش را بدهم، دو پا داشتم، دو تا هم قرض کردم و دویدم توی حیاط و پله ها را دو تا یکی کردم و رفتم توی اتاق و در را از تو قفل کردم.
صمد کمی منتظر ایستاده بود. وقتی دیده بود خبری از من نیست، با اوقات تلخی یک راست رفته بود سراغ زن برادرم و از من شکایت کرده بود و گفته بود: " انگار قدم اصلاً مرا دوست ندارد. "
" من با هزار مکافات از پایگاه مرخصی گرفته ام، فقط به این خاطر که بیایم قدم را ببینم و دو سه کلمه با او حرف بزنم. چند ساعت پشت باغچه خانه شان کشیک دادم تا او را تنهایی پیدا کردم. بی انصاف او حتی جواب سلامم را هم نداد. تا مرا دید، فرار کرد و رفت."
نزدیک ظهر دیدم خدیجه آمد خانه ما و گفت: «قدم! عصر بیا کمکم. مهمان دارم، دست تنهام.»
عصر رفتم خانه شان. داشت شام می پخت. رفتم کمکش. غافل از اینکه خدیجه برایم نقشه کشیده بود. همین که اذان مغرب را دادند و هوا تاریک شد، دیدم در باز شد و صمد آمد. از دست خدیجه کفری شدم. گفتم: «اگر مامان و حاج آقا بفهمند، هر دویمان را می کشند.»
خدیجه خندید و گفت: «اگر تو دهانت سفت باشد، هیچ کس نمی فهمد. داداشت هم امشب خانه نیست. رفته سر زمین، آبیاری.»
بعد از اینکه کمی خیالم راحت شد، زیر چشمی نگاهش کردم. چرا این شکلی بود؟! کچل بود. خدیجه تعارفش کرد و آمد توی اتاقی که من بودم. سلام داد. باز هم نتوانستم جوابش را بدهم. بدون هیچ حرفی بلند شدم و رفتم آن یکی اتاق. خدیجه صدایم کرد. جواب ندادم. کمی بعد با صمد آمدند توی اتاقی که من بودم. خدیجه با اشاره چشم و ابرو بهم فهماند کار درستی نمی کنم. بعد هم از اتاق بیرون رفت. من ماندم و صمد.
کمی این پا و آن پا
کردم و بلند شدم تا از زیر نگاه های سنگینش فرار کنم، ایستاد وسط چهارچوبِ در، دست هایش را باز کرد و جلوی راهم را گرفت. با لبخندی گفت: «کجا؟! چرا از من فرار می کنی؟! بنشین باهات کار دارم.»
سرم را پایین انداختم و نشستم. او هم نشست؛ البته با فاصله خیلی زیاد از من. بعد هم یک ریز شروع کرد به حرف زدن. گفت دوست دارم زنم این طور باشد. آن طور نباشد. گفت: «فعلاً سربازم و خدمتم که تمام شود، می خواهم بروم تهران دنبال یک کار درست و حسابی.» نگرانی را که توی صورتم دید، گفت: «شاید هم بمانم همین جا توی قایش.»
از شغلش گفت که سیمان کار است و توی تهران بهتر می تواند کار کند.
همان طور سرم را پایین انداخته بودم. چیزی نمی گفتم. صمد هم یک ریز حرف می زد. آخرش عصبانی شد و گفت: «تو هم چیزی بگو. حرفی بزن تا دلم خوش شود.»
چیزی برای گفتن نداشتم. چادرم را سفت از زیر گلو گرفته بودم و زل زده بودم به اتاق روبه رو. وقتی دید تلاشش برای به حرف درآوردنم بی فایده است، خودش شروع کرد به سؤال کردن. پرسید: «دوست داری کجا زندگی کنی؟!»
جواب ندادم. دست بردار نبود. پرسید: «دوست داری پیش مادرم زندگی کنی؟!»
بالاخره به حرف آمدم؛ اما فقط یک کلمه: «نه!» بعد هم سکوت.
ادامه دارد...✒️
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🎥صف بسیارعجیب مردم برای اهدای طلا به #ایران_همدل
🔹امروز در زنجان برای کمک به جبهه، یک صف بسیار طولانی تشکیل و در جریان مراسم پویش ایران همدل تصاویری فوق العادهای از کمک به محور مقاومت خلق شد.
🔹باورنکردنی است که با وجود تمام فشارها و مشکلات این همه جمعیت برای کمک به خطوط مقدم مبارزه با اسراییل گردهم آمده باشند.
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
13.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥پویش «من هم تست ایدز میدهم» در سراسر کشور
🔹«حیدری» کارشناس اداره کنترل ایدز وزارت بهداشت:این پویش از ۲۰ آبان در سراسر کشور در حال برگزاری است و تا ۲۰ آذر ادامه دارد.
🔹تخمین زده میشود ۴۴ هزار و ۱۰۵ نفر در کشور مبتلا به ایدز هستند که تا کنون ۲۴ هزار و ۷۶۰ نفر شناسایی شدهاند.
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
392.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥پزشکیان: عدالت آموزش نداریم و روز به روز شکاف و فاصله بین دارا و فقیر بیشتر میشود
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🔴وزیر کشور: استانداران یک روز در هفته را برای حل مشکل سرمایهگذاران قرار دهند
🔹مومنی:استانداران و فرمانداران باید یک روز در هفته را به نام روز سرمایهگذار اختصاص دهند. مسئولان هستند که با استفاده از همین قوانین زیاد میتوانند زمینه رفع مشکلات سرمایهگذاران را فراهم کنند.
🔹سیستم اداری در کشور ما درهم تنیده و تو در تو است که سرمایهگذاران را دچار مشکل میکند.
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🔴آمریکا مجریان بازداشت نتانیاهو را تحریم خواهد کرد!
🔹رضا نصری نوشت:لیندزی گراهام (سناتور آمریکایی) قصد دارد قانونی را پیشنهاد دهد که کشورهایی را که به تعهدات خود بر اساس اساسنامه رم عمل کرده و با دیوان کیفری بینالمللی برای بازداشت نتانیاهو و گالانت همکاری میکنند، تحریم کند.
🔹این اولین بار نیست که ایالات متحده کشورها را به دلیل پایبندی به قوانین بینالمللی مجازات میکند. پیشتر نیز علیه کشورهایی که به برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت در رابطه با ایران متعهد بودند، تحریمهای ثانویه اعمال کرده است.
🔹اگر کشورها در برابر چنین زورگوییهایی در گذشته مقاومت کرده بودند، امروز شاهد چنین سطحی از نقض حاکمیت خود نبودند.
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عضو شورایعالی فضای مجازی: در دولت کسی طرفدار رفع فیلترِ بیقاعده نیست
🔹رسول جلیلی: در طرحهایی که در برخی جلسات ارائه شده رفع فیلتر همهٔ سکوها و همهچیز مطرح نیست. بیدر و دروازه گذاشتن سکوهایی که رفع فیلتر شوند، برخی خلافها و محتواهای ناهنجار را بیشتر خواهد کرد.
🔹برای بعد از بازگشایی نیز موضوعاتی طرح شده که حواسمان به انتظام امور در فضای مجازی باشد و دولت به این موضوع توجه دارد.
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🔴 تیتر نیویورک تایمز بعد از صدور حکم بازداشت نتانیاهو: «دنیای نتانیاهو کوچک شد»
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🔴ایران خودرو افزایش قیمتها را اعمال کرد
🔹قیمت جدید و نهایی کلیه محصولات تولیدی ایران خودرو ویژه آذرماه ۱۴۰۳ منتشر شد.
📌 خبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357