رفتم و گفتم حاجتى دارى ؟ گفت اگر اين روزها مرگم برسد آرزومندم كه جناب سيد بر جنازه ام منفردا يك نماز بخواند (چون به واسطه زيادتى جنازه ها سيد بر هرچند جنازه يك نماز مى خواند) پس آمدم به سيد حاجتش را خبر دادم ، قبول فرمود، پيرمرد رفت فردا جوانى گريان آمد و گفت من پسر همان پيرمردم و امروز طاعون او را زده و مرا فرستاده كه جناب سيد او را عيادت فرمايند، سيد قبول فرمود و سيد عاملى را جاى خود قرار داد براى نماز بر جنازه ها و خود براى عيادت آن مرد صالح آمد و جماعتى هم همراه سيد آمدند در اثناى راه ، شخص صالحى از خانه اش بيرون آمد چون سيد و جماعت را ديد پرسيد كجا مى رويد
گفتم عيادت فلان . گفت من هم با شما مى آيم تا به فيض عيادت برسم ؛ چون سيد وارد بر آن مريض شد، آن مريض سخت شاد شد و اظهار محبت و مسرت مى كرد با هريك از آن جماعت تا آن مرد صالحى كه در وسط راه به ما ملحق شده بود وارد شد و سلام كرد ناگاه آن مريض متغير و متوحش و با دست و سر مكرر به او اشاره مى كرد كه برگرد و بيرون رو و به فرزندش اشاره كرد كه او را بيرون كن به طورى كه تمام حاضرين تعجب كرده و متحير شدند در حالى كه بين آن مريض وآن شخص هيچ سابقه آشنايى نبود پس آن مرد بيرون رفت و بعد از فاصله اى برگشت در اين مرتبه آن مريض به اونظر كرد و تبسم نمود و اظهار رضايت و مسرت كرد و چون همه خارج شديم سرش را از آن مرد پرسيديم ، گفت من جنب بودم و از خانه درآمدم كه حمام بروم چون شما را ديدم گفتم با شما مى آيم و بعد حمام مى روم چون وارد شدم و تنفر شديد آن مريض را ديدم دانستم كه در اثر جنابت من است ، بيرون رفتم و غسل كرده برگشتم و ديديد كه با من چگونه محبت كرد و خوشحال گرديد.
صاحب مستدرك پس از نقل اين داستان عجيب ، مى فرمايد در اين داستان تصديق وجدانى است به آنچه در شرع مقدس از اسرار غيبى وارد نصيب شدن طی الارض شده كه جنب و حائض در حال احتضارش وارد نشوند.
📚 داستان های شگفت ؛ شهید محراب آیت الله دستغیب شیرازی
https://eitaa.com/zandahlm1357
0122 baghareh 269.mp3
7.95M
#لالایی_خدا ۱۲۲
#سوره_بقره آیه ۲۶۹
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
📣 بچّههای لالای خدا!
رزمندههای جبهه مواسات!
از لشگر بچّههای صاحب زمانی جا نمونید.
#قسمت_صد_و_دوم_رمان_نسل _سوخته: سواحل هاوایی
صدای سائیده شدن دندان هاش رو بهم می شنیدم ... رفت پای تخته ...
امروز اول درس میدم ... آخر کلاس تمرین ها رو حل می کنیم ...
و شروع کرد به درس دادن ... تا آخر کلاس، اخم هاش توی هم بود ... نه تنها اون جلسه ... تا چند جلسه بعد، جز درس دادن و حل تمرین کار دیگه ای نمی کرد ...
جزء بهترین دبیرهای استان بود ... و اسم و رسمی داشت... اما به شدت ضد نظام ... و آخر بیشتر سخنرانی هاش ...
- آخ که یه روزی برسه سواحل شمال بشه هاوایی ... جانم که چی میشه ... میشه عشق و حال ... چیه الان آخه؟... دریا هم بخوای بری باید سرت رو بیاری پایین ... حاج خانم یا الله ... خوب فاطی کاماندو مگه مجبوری بیای حال ما رو هم ضد حال کنی؟ ...
دلم می خواد اون روزی رو ببینم که همه این روحانی ها رو دسته جمعی بریزیم تو آتیش ...
توی هر جلسه ... محال بود 20 دقیقه در مورد مسائل مختلف حرف نزنه ... از سیاسی و اجتماعی گرفته تا ...
در هر چیزی صاحب نظر بود ... یک ریز هم بچه ها رو می خندوند ... و بین اون خنده ها، حرف هاش رو می زد ... گاهی حرف هاش به حدی احمقانه بود که فقط بچه های الکی خوش کلاس ... خنده شون می گرفت ...
اما کم کم داشت همه رو با خودش همراه می کرد ... به مرور، لا به لای حرف هاش ... دست به تحریف دین هم می زد ... و چنان ظریف ... در مورد مفاسد اخلاقی و ... حرف می زد که هم قبحش رو بین بچه ها می ریخت ... هم فکر و تمایل به انجامش در بچه ها شکل می گرفت ... و استاد بردگی فکری بود ...
- ایرانی جماعت هزار سال هم بدوه ... بازم ایرانیه ... اوج هنر فکریش این میشه که به پاپ کورن بگه چس فیل ... آخرش هم جاش همون ته فیله است ...
خون خونم رو می خورد اما هیچ راهکاری برای مقابله باهاش به ذهنم نمی رسید ... قدرت کلامش از من بیشتر بود ... دبیر بود و کلاس توی دستش ... و کاملا حرفه ای عمل می کرد ... در حالی که من یه نوجوان که فقط چند ماه از ورودم به 18 سالگی می گذشت ... حتی بچه هایی که دفعات اول مقابلش می ایستادند ... عقب نشینی کرده بودن ... گاهی توی خنده ها باهاش همراه می شدن ...
هر راهی که به ذهنم می رسید ... محکوم به شکست بود... تا اون روز خاص رسید ...
.
.ادامه دارد...
🌟نويسنده:سيدطاها ايماني🌟
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سبک_زندگی
❣سه پند مهم
روزی #لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 #پند می دهم که کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی
و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی
پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟
#لقمان جواب داد:
اگر کمی دیر تر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهنرین خوابگاه جهان است
و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست.🍃🌺
🌺🍃
🌺🍃
#هر_روز_یک_آیه_قرآن
🦋 لکَيْلا تَأْسَوْا عَلي ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ
ترجمه: این بخاطر آن است که برای آنچه از دست داده اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید و خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست ندارد!
آیه 23 سوره حدید
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
0234-البقرة 238-252 الطارق1-17 الانشراح 1-8 سوريا 1957_uP_bY_mUSLEm.mp3
12.32M
👆👆👆
🔊 💫ابتدای قرائت از آیه شریفه(حافظوا علی الصلوات والصلاة الوسطی...)
🎧بقره_طارق
✨💫✨💫✨💫
🎤قاری : شیخ مصطفی اسماعیل
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای عهد تصویری
https://eitaa.com/zandahlm1357