هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
سؤال👇
سلام
شیرهای چسبناک که از خیار یا کدو خارج میشه وکف دست مچسبه اگه باین حالت وضو بگیرد اشکال دارد مقلد ایت الله مکارم
پاسخ👇
سلام علیکم
اگر مانع رسیدن آب شود، باید برطرف شود.
تشخیص مانع بودن یا نبودن به عهده خود مکلف است.
#احکام_وضو
#مانع_وضو
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
با سلام و تبریک عید غدیر
ببخشید میخواستم ببینم یکی دو روز بعد از خرید کالا و پرداخت وجهش اگر قصد کنیم پول این اجناسی که خریدیم از فلان پول هدیه ای که پای یک کارت دیگرمون است باشد که در این صورت صحیح میباشد بگوییم این اجناس از پول هدیه خرید شده وخمس به آن تعلق نمیگیرد. باتشکر
پاسخ👇
سلام علیکم
پس از خرید و پرداخت پول دیگر نمی توان نیت را تغییر داد.
#احکام_خمس
#احکام_هدیه
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
سؤال👇
ایا دیدن فیلم های شهوت انگیز که زن وشوهر ببینند فقط به خاطر تحریک همدیگه ایا گناه است مقلد ایت الله مکارم
پاسخ👇
سلام علیکم
مشاهده چنین فیلم هایی حرام است و فرقی نمی کند به چه منظوری دیده شود و فرقی هم ندارد زن و شوهر با هم ببینند یا تنها مشاهده کنند.
#احکام_نگاه
#نگاه_حرام
#فیلم_مبتذل
#احکام_زناشویی
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
سؤال👇
سلام
زمانی که باخاک تیمم می کنیم هردوکف دست روبه خاک دوبارکه زدیم بایدتاروچشم بیاریم یانه؟
پاسخ👇
سلام علیکم
مقدار واجب در تیمم تا بالای بینی است یعنی ابروها هم باید مسح شود.
ضمنا دوبار دست زدن بر زمین لازم نیست.
#احکام_تیمم
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
باسلاموتبریک عید ولایت به شما بزرگوار
سال خمسی ما 27 / 3 بوده که حدودا دوماه گذشته و حساب نکردیم الان میخوایم خمس و حساب کنیم باید چه جوری حساب کنیم؟ یادمون نیست تا اون تاریخ چه مواد خوراکی و..... تومنزل موجود بوده و چه چیزایی بعدا اضافه شده لطفا راهنمایی بفرمائید
مقلد رهبری
باتشکر
پاسخ👇
سلام علیکم
به صورت تقریبی حساب کنید و در آخر نیز مقداری بیشتر پرداخت کنید.
#احکام_خمس
#خمس_موادغذایی
🔸تخیل صحنه های شهوت انگیز
#احکام_مصور
#احکام_تخیلات
#تخیل_صحنه_های_شهوت_انگیز
📣ما را در نشر احکام الهی یاری کنید.
🔸شرایط تحقق وطن
#احکام_مصور
#احکام_ وطن
#شرایط_تحقق_وطن
#مطابق_بافتوای_آیت_الله_خامنه_ای
📣ما را در نشر احکام الهی یاری کنید.
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
به کوروش به آرش به جمشید قسم
به نـقـش و نـگار تخت جمشید قسـم
ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت
گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت
بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد
چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد
صفحه
شاعران ایران زمین
.......:
@zandahlm1357
animation.gif
حجم:
8.2K
ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد دامغانی شاعر نیمهٔ اول قرن پنجم هجری قمری است. وی پس از تحصیل علوم و فضایل به خدمت امیر منوچهر فلک المعالی پسر شمس المعالی امیرقابوس وشمگیر والی گرگان رسید و به همین جهت تخلص منوچهری را اختیار کرد. وی بر ادب عربی و اشعار شاعران عرب و بر احوال و آثار شاعران پارسی احاطه داشت و نیز بر علوم دینی واقف بود و در دربار سلطان محمود غزنوی منزلتی والا داشت. وی ظاهراً مبتکر مسمط است. دیوان او مکرر به طبع رسیده و قریب به سه هزار بیت دارد. وفات او به سال ۴۳۲ هجری قمری اتفاق افتاده است و گویا در جوانی وفات یافته است.
آثار او
دیوان اشعار
https://eitaa.com/zandahlm1357
بوستانبانا امروز به بستان بدهای؟
زیر آن گلبن چون سبز عماری شدهای؟
آستین برزدهای دست به گل برزدهای؟
غنچهای چند ازو تازه و تر بر چدهای؟
دستهها بسته به شادی بر ما آمدهای؟
تا نشان آری ما را ز دل افروز بهار؟
باز گرد اکنون و آهستگشان بر سر و روی
آبکی خرد بزن خاک لب جوی بروی
جامهای بفکن و برگرد به پیرامن جوی
هر کجا تازه گلی یابی از مهرببوی
هر کجا یابی ازین تازه بنفشهٔ خودروی
همه را دسته کن و بسته کن و پیش من آر
چون به هم کردی بسیار بنفشهٔ طبری
باز برگرد به بستان در چون کبک دری
تا کجا بیش بود نرگس خوشبوی طری
که به چشم تو چنان آید، چون درنگری
که زدینار در آویخت کسی چند پری
هرچه بشکفته بود پاک بکن باک مدار
گذری گیر از آن پس به سوی لالهستان
طوطیان بین همه منقار به پرخفته ستان
هریکی همچو یکی جام دروغالیهدان
بالش غالیه دانش را میلی به میان
میل آن غالیه پرغالیهٔ غالیهدان
زین نشان هر چه بیابی به من آور یکبار
ای شرابی به خمستان رو و بردار کلید
در او باز کن و رو به آن خم نبید
از سر و روی وی اندر فکن آن تاج تلید
تا ازو پیدا آید مه و خورشید پدید
جامهایی که بود پاکتر از مروارید
چون بدخشی کن و پیش آر وفرو نه به قطار
به رکوع آر صراحی را در قبلهٔ جام
چون فرو ناله شود، باز درآور به قیام
از سجودش به تشهد بر و آنگه به سلام
زو سلامی و درودی ز تو بر جمع کرام
این نماز از در خاصست، میاموز به عام
عام نشناسد این سیرت و آیین کبار
مطربا گر تو بخواهی که میت نوش کنم
به همه وجهت سامع شوم و گوش کنم
شادی و خوشی، امروز به از دوش کنم
بچمم، دست زنم، نعره و اخروش کنم
غم بیهودهٔ ایام فراموش کنم
به سوی پنجه بر آن پنج و سه را سوی چهار
بربط تو چو یکی کودکک محتشمست
سر ما زان سبب آنجاست که او را قدمست
کودکست او، ز چه معنی را پشتش به خمست
رودگانیش چرا نیز برون شکمست
زان همینالد کز درد شکم با الم است
سر او نه به کنار و شکمش نرم بخار
گر سخن گوید، باشد سخن او ره راست
زو دلارام و دلانگیز سخن باید خواست
زان سخنها که بدو طبع ترا میل و هواست
گوش مالش تو به انگشت بدانسان که سزاست
گوش مالیدن و زخم ار چه مکافات خطاست
بیخطا گوش بمالش، بزنش چوب هزار
تا هزارآوا از سرو برآرد آواز
گوید: او را مزن ای باربد رودنواز
که به زاری وی و زخم تو شد از هم باز
عابدان را همه در صومعه پیوند نماز
تو بدو گوی که ای بلبل خوشگوی میاز
که مرا در دل عشقیست بدین نالهٔ زار
خاصه هنگام بهاران که جهان خوش گشتهست
آسمان ابلق و روی زمی ابرش گشتهست
دشت مانندهٔ دیبای منقش گشتهست
لاله بر طرف چمن چون گه آتش گشتهست
مرغ در باغ چو معشوقهٔ سرکش گشتهست
که ملک را سزد ار وی که دهد جام عقار
ملک عادل، خورشید زمین، تاج زمان
بوالاسد، حارث منصور امیر جیلان
آنکه، چون او ننمودهست شهی چرخ کیان
هر چه از کاف و ز نون ایدر کردهست عیان
از بدیها که نکردهست ، ورا عقل ضمان
دین گرفتهست ازو زین شرف و دوده فخار
در مدح خواجه خلف، روحالرسا ابوربیع بن ربیع »
« در تهنیت عید و مدح سلطان مسعود غزنوی
https://eitaa.com/zandahlm1357