eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.8هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوال از آیت الله بهجت👆👆 حاج آقا برای حضور قلب دائم در نماز و همیشه خودرا در محضر خدا دیدن درهمه کارها باید چه کرد؟ 🍃🍃🍃🍃 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: 🔰 پاسخ به یک مهم و تاریخی که در ایام محرم ، زیاد شنیده می شود 👈 اگر یزید آب را بر امام حسین (ع) بست ، در حقیقت انتقام بستن چاه های آب در جنگ پدر توسط پیامبر (ص) به روی مشرکین قریش بوده... ⬇️ اما پاسخ به این شبهه ⬇️ 1️⃣ اینکه چرا جنگ بدر صورت گرفت و دلیلش چه بود ، فعلا محل بحث ما نیست ، بحث اینجاست که آیا پیامبر (ص) چنین کاری کردند یا نه در برخی تواریخ نقل شده است که وقتی پیامبر (ص) شورای نظامی قبل جنگ را تشکیل دادند، فردی به نام حباب بن منذر پیشنهاد داد که در نزدیک ترین چاه فرود بیایند و بقیه چاه ها را از بین ببرند ،و بر سر چاهی که فرود آمدند حوضی بسازند و دست دشمن را از آب کوتاه کنند. پیامبر (ص) از این پیشنهاد خوشحال شدند 2️⃣ اما چند نقد به این مطلب هست ، داستان به صورتی نقل شده است که پیامبر (ص) ابتدا در یک منطقه دیگری فرود آمده بود و بعد از اظهار نظر حباب ، فهمید اشتباه کرده !!! که این با عصمت پیامبر (ص) حتی از خطاهای دنیایی هم در تناقض است 3️⃣ این در تاریخ ثبت است که مشرکین ، زودتر از مسلمین وارد بدر شدند ، پس به هیچوجه معقول نیست که آنها در جایی بی آب فرود بیایند ، در ضمن مکانی که مشرکین در آن آمدند ، به نام " عدوه قصوی " بود ، یعنی آن کتاره وادی " یلیل " که از مدینه دورتر بود و دارای آب و زمینی مناسب بود ، اما محلی که سپاه اسلام در آن بود به نام " عدوه دنیا " بود ، یعنی آن وادی ای که به مدینه نزدیک تر بود ( چون پیامبر در مدینه بود) ، این محل آب چندانی نداشت و همچنین زمینی رملی و شنی هم داشت که پا در آن فرو می رفت و راه رفتن سخت بود 📚 سیره ابن کثیر ج2 ص 400 - الدر المنثور ج 3 ص 171 - سیره حلبی ج2 ص 154 4️⃣این جواب تا اینجا ، اما ممکن است افرادی بگویند نه ، ما آن منابعی که بستن آب را گفته قبول داریم، باشه حالا سراغ جواب به این افراد می رویم جناب ابن اسحاق از مورخین مشهور به صراحت گفته است که وقتی برخی مشرکین وارد قسمت مسلمین شدند برای خوردن آب، پیامبر (ص) به مسلمین گفت که جلوی مشرکین را نگیرند تا آنها آب بخورند و این مطلب را ابن اثیر در کتاب مشهور تاریخش آورده حتی خود طبری هم در کتابش معروف به تاریخ طبری آن را آورده است ، پس پیامبر (ص) حتی اگر آب را بسته هم باشد اولا به خاطر محدود کردن منطقه جنگ بود تا از پراکندگی و حمله از نقاط دیگر جلوگیری کنند، ثانیا هروقت مشرکین آب می خواستند ، جلوی آنها را نمی گرفت ، بر خلاف واقعه کربلا 📚 تاریخ ابن اثیر ( الکامل فی التاریخ ج2 ص 123 ) - ترجمه تاریخ طبری ج 3 ص 961 5️⃣ همین رویه را امیرالمومنین (ع) هم در جنگ صفین انجام دادند ، در این جنگ ابتدا معاویه آب را بر یاران امام علی (ع) بست ، حضرت یک خطبه حماسی غرا و فوق العاده عالی بیان فرمودند که هر کس نهج البلاغه کار کرده باشد می داند آن خطبه چقدر عالی و زیباست (خطبه 51 ) ، بعد این خطبه ، یاران حضرت شور عجیبی پیدا کردند و آب را پس گرفتند ، خواستند تلافی کنند و آب را به روی معاویه و یارانش ببندند که حضرت از این کار منع کرد آقایان ضد اسلام خودشان را بکشند هم نمی توانند این قضیه و این کار جوانمردانه حضرت علی (ع) را انکار کنند. بستن آب ، سیره اهل بیت(ع) نبوده. 6️⃣ در ضمن حتی آیه قرآن و شان نزول آیه 11 سوره انفال این نظریه ما را تائید می کند که مسلمین هم آب زیادی نداشتند و آن شب به دستور پیامبر (ص ) حوض هایی درست کردند و باران بارید و این باران باعث شد آن حوضها پر از آب بشوند و مسملین هم دارای آب بشوند. همین باران باعث شد آن زمین شنی زیر پای مسلمین هم سفت شود و رفت و آمد آنها راحت تر شود 7️⃣در ضمن ، منطقه بدر فقط یک چاه نداشت که اگر بر فرض مسلمین آن را می بستند دیگر هیچ چاهی وجود نمی داشت ! بلکه مشرکین می توانستند از آب چاه های دیگر استفاده کنند ، جایی هم ننوشته که مشرکین بر اثر تشنگی از پای در آمدند ! بزرگان آنها در آن جنگ به ضرب شمشیر امیرالمومنین (ع) از پای در آمدند 👈 اینکه بیاییم و این وقایع را که بین دو لشکر نظامی شکل گرفته را با واقعه کربلا مقایسه کنیم که در آن زنان و کودکان بودند و همچنین از روز هفتم محرم ، آب به صورت کامل بسته شد و به کسی حتی اجازه نوشیدن جرعه ای نمی دادند ، یک قیاس مضحک و بی اساس است. 🌀 در نقل این مطالب از کتاب ارزشمند " الصحیح من سیره النبی (ص) " تالیف علامه سید جعفر مرتضی عاملی بهره گرفته شده است ✍️ احسان عبادی / مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: 💢 قیام یا فرار؟ در سال‌های اخیر یک برداشت و نوین از واقعه ارائه شده و هرسال دامنه دار تر می شود که امام حسین(ع) نکرد و اصل حرکت ایشان سیاسی نبود بلکه حضرت برای در امان ماندن از ترور مخفیانه و بی سر و صدا در مدینه برای حفظ جان از فرار کرد . برای توجیه می گویند این فرار، عمل به حکم عقل بوده است و برای امام عیب و نقصی نیست زیرا حفظ جان واجب است . ریشه این برداشت غلط، در عدم فهم صحیح از تاریخ نهفته است چند مطلب را ساده توضیح میدهم: . کسانی که چنین برداشتی دارند، منش و رفتار امام حسین(ع) را صرفا در آن ده روز محرم یا حرکت حضرت از مدینه تا کربلا خلاصه می کنند و گویی سال های قبل حیات امام را کنار گذاشته اند . امام به معاویه نیز معترض بودند وقتی معاویه در زمان حیات خود خواست برای یزید بیعت بگیرد و امام حسین(ع) امتناع فرمود، معاویه امام را به فتنه انگیزی متهم کرد و امام هم در جواب نامه تندی به معاویه نوشتند . در آن نامه تند امام به معاویه می نویسند: فتنه ای از این نیست که تو امیر بر این مردم باشی . پس حرکت اعتراضی امام در زمان حیات معاویه نیز جریان داشته است و متاسفانه ما امام را در همان ده روز تا خلاصه کرده ایم . نکته دوم: امکان دارد سوال کنید چرا پس امام در زمان معاویه قیام نکردند؟ پاسخ در مفاد صلح امام حسن(ع) نهفته و معاویه در پایان عمر خود برخلاف عهدنامه عمل کرد و قرار بر این بود که معاویه حق تعیین جانشین ندارد اما او یزید را انتخاب کرد . نکته سوم: فرضا حرف اینان درست است، باید پاسخ دهند چرا می خواستند امام را کنند؟ علت ترور چه بود؟ علت عدم بیعت امام بعنوان یک شخصیت سرشناس با یزید بود. اصل بیعت نکردن با حاکم هم یک مساله و است . نکته چهارم: از ابتدای سفر از مدینه تا ظهر عاشورا متعددی از سمت دوستان و حتی دشمنان مطرح شد تا امام در امنیت جانی همراه با از این شرایط رها شوند اگر قصد امام فرار و حفظ جان بود چرا این پیشنهادات را قبول نکردند؟ . کلید این نافهمی، ریشه در عدم درک صحیح تاریخ دارد . . پاسخ به شبهات ، شایعات .......: https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢یزید و حسین پسرعموی هم بودند، علی و معاویه بودند، کربلا هم یک خانوادگی و قبیله ای بر سر بود! ✅ ابتدا متن کامل شبهه را بخوانید: نام: ، شهرت: بنی امیه، نام پدر: معاویه، نام پدربزرگ: ابوسفیان، نام جد بزرگ: عبدالمطلب نام: حسین، شهرت: بنی هاشم، نام پدر: علی، نام پدربزرگ: محمد و ابوطالب، نام جد بزرگ: عبدالمطلب نتیجه گیری: رابطه ی امام حسین و یزید: پسر پسرعمو، رابطه ی امام علی و : پسرعمو، رابطه ی معاویه و محمد: پسرعمو، رابطه ی ابوسفیان و ابوطالب: برادر، رابطه ی محمد و ابوسفیان: ابوسفیان عموی محمد، رابطه ی ابوسفیان و امام علی: ابوسفیان عموی امام علی، علت اختلاف : دعواي خانوادگي بر سر قدرت. 📚متن فوق، متنی است که متاسفانه در کانال های ملحدین به اشتراک گذاشته شده است، و بیانگر ذات نویسندگان مطلب است. کسانی که حتی از بدیهیات تاریخ اسلام خبری ندارند و شروع به نقد اسلام کرده اند. شگفت آنجاست که خود را نیز می نامند. ✅در مقام پاسخ به این متن، ابتدا به شجره نامه (ع) و یزید می پردازیم: ✅حسین بن علی بن ابیطالب بن بن بن یزید بن معاویة بن بن حرب بن امیة بن بن عبدمناف. ✅با این حساب مشخص است که نسب امام حسین (ع) و یزید بن معاویه با چندین واسطه مختلف، به عبدالمناف می رسد. و اساسا قریش (تمام افراد ساکن مکه) از همین طایفه بزرگ عبدمناف و چند پدر قبلی خود تشکیل شده اند. به عبارت بهتر، در مکه کسی را پیدا نمی کردید که از این طایفه نباشد و یا با آنها نسبت نداشته باشد. ✅پس مشخص می شود که: 1_ رابطه ی امام حسین (ع) و یزید، پسر پسرعمو نیست. 2_ رابطه ی امام علی (ع) و معاویه، پسرعمو نیست 3_ رابطه ی پیامبر اکرم (ص) و معاویه پسرعمو نیست. 4_ رابطه ی ابوسفیان و ابوطالب (ع) برادر نیست. 5_ رابطه ی پیامبر اکرم (ص) و ابوسفیان پسر برادر و عمو نیست. 6_ ابوسفیان عموی امام علی (ع) نیست. ✅اینکه چرا نویسنده متن، دچار این اشتباه فاحش شده است، نشانه عدم فهم صحیح یک مطلب است، او دو ابوسفیان را با هم اشتباه گرفته است. «ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب» را با «ابوسفیان بن حرب بن امیة» اشتباه گرفته و به همین جهت، ابوسفیان را عموی پیامبر می داند، که در این صورت نیز اشتباه کرده است؛ در اینجا ابوسفیان بن حارث، پسر عموی پیامبر است نه عمو. پاسخ به شبهات ، شایعات .......: https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| آیا برای از علیه السلام اذن داشت؟ 🎙 دکتر محمد حسین ⚠️پی نوشت: در رابطه با قیام مختار گزارشات ضد و نقیضی وجود دارد،لذا ممکن است محققین نظرات متفاوتی در این باره داشته باشند. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 پاسخ به یک مهم که همیشه در آستانه ماه پخش می شود ✳️ این عکس از عکسهایی هست که به خوبی مسیر حرکت امام حسین (ع) را از مدینه به کربلا مشخص می کند 👈 شبهه ای که همیشه مطرح می شود این است که چرا امام حسین (ع) ، مستقیم به کوفه نرفت و کوفه را دور زد و به کربلا رفت ! در حقیقت با این شبهه می خواهند بگویند قضیه کربلا دروغ بوده و امام اصلا به آنجا نرفته و.. ⬇️ اما پاسخ به این شبهه ⬇️
پاسخ به بالا ✳️ دو عامل می­تواند در چنین رخدادهایی مؤثر باشد: 1️⃣ در زمان‌های قدیم راه‌های ارتباطی – به دلیل نبود امکانات، صعب العبور بودن، وجود شن‌زار و... - مانند امروز لزوماً مستقیم نبود. و معمولاً پیک‌های خبررسان، راه میان‌بر را برای ارسال هرچه سریع‌تر خبر انتخاب می‌کردند، اما کاروان‌ها -بویژه اگر خانواده همراه آنان بود- از مسیرهای عمومی حرکت می‌کردند که هم دست‌رسی به آب و استراحتگاه داشته و هم از دست‌برد راه زنان در امان باشند. با توجه به عامل جغرافیایی و تاریخی به نظر می­رسد چنین عاملی در رسیدن کاروان امام حسین(ع) به کربلا تأثیرگذار نبوده است. 2️⃣ ممکن است به اجبار راهی غیر از راه اصلی برگزیده شود که به نظر می­رسد عامل اصلی تغییر حرکت امام حسین(ع) و رسیدن آنان به کربلا همین اجبار بوده است؛ زیرا لشکر عبید الله بن زیاد به فرماندهی حر بن یزید ریاحی دائماً مسیر حرکت امام حسین(ع) را تغییر می‌داد. به عنوان نمونه به دو مورد اشاره می‌کنیم. 👈 الف. امام حسین(ع) رهسپار شد تا به منزل «شراف» رسید؛ چون سحرگاه شد همچنان به جوانان دستور داد آب بسیار بردارند، سپس به راه افتاد و تا نیمه روز راه رفت، ... امام حسین(ع) فرمود: ما در این‌جا پناه‌گاهى نداریم که بدان پناه بریم و آن‌را در پشت سر قرار داده و از یک رو با این لشکر روبرو شویم؟ ما (اصحاب) به او گفتیم: چرا این منزل ذو حسم است که در سمت چپ شما است، اگر بدان جا پیشى گیرید آن‌جا چنان است که شما می‌خواهید، پس آن حضرت سمت چپ راه را گرفته ما نیز با او بدان سو رفتیم، چیزى نگذشت که گردن‌هاى اسبان پیدا شد و چون نیک نگریستیم‏ از راه به یک سو شدیم، و چون که دیدند ما راه را کج کردیم، آنان نیز راه خود را به سوى ما کج کردند... . ( کتاب الارشاد مفید ، ج 2 ص 77) 👈 ب) امام راهی شدند دستور حرکت فرمود و همین که خواستند راه بیفتند و برگردند، سپاه حر مانع حرکت ایشان شدند. امام حسین(ع) به حر فرمودند: چه مى‌‏خواهید؟ گفت: مى‌‏خواهم ترا پیش امیر عبید الله بن زیاد ببرم. امام(ع) فرمود: در این صورت به خدا سوگند از تو پیروى نخواهم کرد و این سخن سه بار میان ایشان رد و بدل شد، و چون سخن به درازا کشیده شد، حر گفت: من مأمور جنگ کردن با شما نیستم، بلکه مأمورم از شما جدا نشوم تا شما را به کوفه ببرم. اکنون که از پذیرفتن این موضوع خوددارى مى‌‏کنی راهى را انتخاب کن که نه به کوفه برسد نه به مدینه و این مورد اتفاق من و شما قرار گیرد تا براى امیر عبید الله نامه بنویسم. شاید خداوند کارى پیش آورد که براى من در آن عافیت باشد و گرفتار جنگ با شما نشوم. این راه را بگیر و به سمت چپ راه عذیب و قادسیه برو. امام حسین(ع) حرکت کرد. حر هم با یاران خود از کنار ایشان حرکت مى‌‏کرد. ( کتاب روضة الواعظین ج 1 ص 179 )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️ تعداد كساني كه با امام حسين(ع)تا كربلا آمدند بودند؟ چند نفر از سپاه حضرت جدا شدند؟ برخى مانند طبرى تعداد یاران امام را نزديك به یکصد نفر دانسته ‏اند كه در ميان آنها پنج نفر از فرزندان امام على(ع)، شانزده نفر از بنى‏هاشم و تعدادى ديگر از قبايل مختلف ديده میشود 📚 تاريخ طبرى، ج 5، ص 393. بن نما از بزرگان شيعه در قرن ششم و هفتم، اصحاب امام(ع) را صد پياده و 45 سواره مى ‏داند. 📚مثيرالاحزان، ص 27 و 28. همين تعداد از سوى سبط ابن‏ جوزى نيز مورد تأييد قرار گرفته است. ✅تذكرة الخواص، ص 143. ✅روايتى از امام باقر(ع) نيز - كه در جوامع روايى شيعه نقل شده - اين قول را تأييد مي ‏كند. 📚بحارالانوار، ج 45، ص 4. ✅عجيب‏تر از همه قول مسعودى است كه تا هنگام نزول امام(ع) در كربلا، تعداد ياران آن حضرت(ع) را پانصد سواره و صد پياده ذكر مى كند. 📚مروج الذهب، ج 3، ص 70. ✅اما قول مشهور - كه هم اكنون نيز داراى شهرت است - آن است كه تعداد ياران امام(ع) در كربلا 72 نفر بودند كه به 32 سواره و چهل پياده تقسيم مي شدند. 📚انساب الاشراف، ج 3، ص 187 ✅درباره جدا شدن از سپاه امام به این مطلب توجه کنید که روز عاشورا یک نفر به نام مرقع بن ثمامه از سپاه امام جدا شد و به سپاه دشمن پیوست 📚طبری ج 4 ص 347 پاسخ به شبهات ، شایعات .......: https://eitaa.com/zandahlm1357
🔺کربلا یعنی حق با اکثریت نیست! ☑️ کانال را به دوستان معرفی کنید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحه #حکایت... https://eitaa.com/zandahlm1357
(42) چگونه به وضع يكديگر رسيدگي مي كنيد؟ امام موسي بن جعفر عليه السلام فرمود: - اي عاصم! چگونه به يكديگر رسيدگي و به هم كمك مي كنيد؟ عرض كرد: - به بهترين وجهي كه ممكن است مردم به حال يكديگر برسند. فرمود: - اگر يكي از شما تنگدست شود و بيايد خانه برادر مؤمنش و او در منزل نباشد، آيا مي تواند بدون اعتراض كسي دستور دهد كيسه پول ايشان را بياورند و سر كيسه را باز كند و هر چه لازم داشت بردارد؟ عرض كرد: - نه! اين طور نيست. فرمود: - پس آن طور كه من دوست دارم شما هنگام فقر و تنگدستي به هم رسيدگي و كمك نمي كنيد.(53) .......: داستانهای بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357
(43) انفاق نان بدون نمك معلي بن خيس مي گويد: در يكي از شب هاي باراني، امام صادق عليه السلام از تاريكي شب استفاده كردند و تنها از منزل بيرون آمده، به طرف (ظله بني ساعده)(54) حركت كردند. من هم با كمي فاصله آهسته به دنبال امام روان شدم. ناگاه! متوجه شدم چيزي از دوش امام به زمين افتاد. در آن لحظه، آهسته صداي امام را شنيدم كه فرمود: (خدايا! آنچه را كه بر زمين افتاد به من بازگردان.) جلو رفتم و سلام كردم. امام از صدايم، مرا شناخت و فرمود: - معلي تو هستي؟ - بلي معلي هستم. فدايت شوم! من پس از آنكه پاسخ امام عليه السلام را دادم، دقت كردم تا ببينم چه چيز بود كه به زمين افتاد. ديدم مقداري نان بر روي زمين ريخته است. امام عليه السلام فرمود: - معلي نانها را از روي زمين جمع كن و به من بده! من آنها را جمع كردم و به امام دادم. كيسه بزرگي پر از نان بود طوري كه يك نفر به سختي مي توانست آن را به دوش بكشد. معلي مي گويد: عرض كردم: اجازه بده اين كيسه را به دوش بگيرم. فرمود: نه! خودم به اين كار از تو سزاوارترم، ولي همراه من بيا. امام كيسه نان را به دوش كشيد و راه افتاديم، تا به ظله بني ساعده رسيديم. گروهي از فقرا و بيچارگان كه منزل و مسكن نداشتند در آنجا خوابيده بودند حتي يك نفر هم بيدار نبود. حضرت در بالين هر كدام از آنها يك يا دو قرص نان گذاشت به طوريكه حتي يك نفر هم باقي نماند. سپس برگشتيم، عرض كردم: فدايت شوم! اينان كه تو در اين شب برايشان نان آوردي، آيا شيعه هستند و امامت شما را قبول دارند؟ امام عليه السلام فرمود: - نه! ايشان معتقد به امامت من نيستند؛ اگر از شيعيان ما بودند بيشتر از اين رسيدگي مي كردم!(55) (44) امام صادق عليه السلام و ترك مجلس شراب هارون پسر جهم نقل مي كند: هنگامي كه حضرت صادق عليه السلام در (حيره) منصور دوانيقي را ملاقات نمود، من در خدمت ايشان بودم. يكي از سران سپاه منصور پسر خود را ختنه كرده بود. عده زيادي از اعيان و اشراف را براي وليمه دعوت كرد. امام صادق عليه السلام نيز از جمله دعوت شدگان بودند. سفره آماده شد و مهمانان بر سر سفره نشستند و مشغول غذا شدند. در اين ميان، يكي از مهمانان آب خواست. به جاي آب، جامي از شراب به دستش دادند. جام كه به دست او داده شد، فورا امام صادق عليه السلام نيمه كاره از سر سفره حركت كرد و از مجلس بيرون رفت. هر چه خواستند امام را دوباره برگردانند، برنگشت. فرمود: از رحمت الهي بدور و ملعون است آن كس كه بر كنار سفره اي بنشيند كه در آن شراب باشد.(56) .......: داستانهای بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357
(45) شيعيان ائمه در بهشت زيد ابن اسامه نقل مي كند كه وقتي به زيارت امام صادق عليه السلام مشرف شدم، حضرت فرمودند: - اي زيد! چند سال از عمرت گذشته؟ گفتم: فلان مقدار. فرمودند: - عبادت هاي خود را اعاده كن و توبه ات را نيز تجديد نما! اين فرمايش حضرت مرا سخت متأثر نمود، به گريه افتادم. حضرت فرمودند: - چرا گريه مي كني؟ عرض كردم: - زيرا با فرمايش خود از مرگ من خبر داديد! حضرت فرمودند: - اي زيد! تو را بشارت باد كه از شيعيان مايي و جايت در بهشت خواهد بود. - زيرا كه شيعيان واقعي همه اهل بهشتند - (57) (46) شمش طلا و معجزه امام صادق عليه السلام گروهي از اصحاب امام صادق عليه السلام خدمت حضرت نشسته بودند كه ايشان فرمودند: - خزانه هاي زمين و كليدهايش در نزد ماست، اگر با يكي از دو پاي خود به زمين اشاره كنم، هر آينه زمين آنچه را از طلا و گنج ها در خود پنهان داشته، بيرون خواهد ريخت! بعد، با پايشان خطي بر زمين كشيدند. زمين شكافته شد، حضرت دست برده قطعه طلايي را كه يك وجب طول داشت، بيرون آوردند! سپس فرمودند: - خوب در شكاف زمين بنگريد! اصحاب چون نگريستند، قطعاتي از طلا را ديدند كه روي هم انباشته شده و مانند خورشيد مي درخشيدند. يكي از اصحاب ايشان عرض كرد: - يا بن رسول الله! خداوند تبارك و تعالي اين گونه به شما از مال دنيا عطا كرده، و حال آنكه شيعيان و دوستان شما اين چنين تهيدست و نيازمند؟ حضرت در جواب فرمودند: - براي ما و شيعيان ما خداوند دنيا و آخرت را جمع نموده است. ولايت ما خاندان اهلبيت بزرگترين سرمايه است، ما و دوستانمان داخل بهشت خواهيم شد و دشمنانمان راهي دوزخ خواهند گشت!(58) .......: داستانهای بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا ⚠️ قانون منع حجاب در کشوری با ٨٥ درصد شیعه!!!! 😔 https://eitaa.com/zandahlm1357