eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.8هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
قرمز دوستی روحانی شکر خدا ✍️ بزرگمهر حیاتی موضوع انشا: اگر روحانی نبود چه می شد؟ خانم معلم، ما اقای روحانی را خیلی دوست داریم. آن طوری که بابای‌مان می‌گوید اگر آقای روحانی نبود ما زندگی خیلی صختی داشته بودیم. ما آقای روحانی را خیلی دوست داریم زیرا آقای خیلی مهربانی است. او به مرغ‌ها کمک می‌کند که پرواز کنند. مثلا آن روز که بابای‌مان از خرید آمده بود، مرغ‌ها را روی سینک گذاشت و سرش را تکان داد و به مامان‌مان گفت: ‌((بخاطر آقای روحانی مرغ‌ها هم بال در آورده اند و پرواز می‌کنند.)) ما اقای روحانی را خیلی دوست می‌داریم چون خیلی به فکر کشور می‌باشد و اگر آقای روحانی نبود جمعیت ما کم می‌شد و منقرظ می‌شدیم. زیرا آن شب که ما در خانه مادربزرگ‌مان بودیم، دایی‌مان می‌گفت:((مردم با هر حرکت و هر سخن آقای روحانی از ترس می‌زایند.)) من به شخصه خیلی آقای روحانی را دوست دارم. چون رنگ مورد علاقه اش مثل من رنگ قرمز است. من هم می خواهم مثل آقای روحانی که بورس و نقشه کرونای کشور را قرمز کرد وقتی بزرگ شدم دیوار اتاقم و دیوار جایی که کار می‌کنم را قرمز کنم. ما مردم ایران آقای روحانی را خیلی دوست می‌داریم، او مرد مهربان و دلسوزی است و به انسان‌ها و حیوانات کمک می کند، و از اینکه او امسال می‌خواهد برود ناراحتیم. حتی دیروز در مغازه اصغرآقا دیدم که او به برادرش گفت :(( امسال به امید خدا اقای روحانی می‌خواهد برود)) و سپس هر دو با هم گریه کردند و خدا را شکر گفتند. فقط نمی دانم چرا موقع اشک ریختن و ناراحتی خدا را شکر می‌کردند! این بود انشای من. ❇️ پویش انشای طنز اگر روحانی نبود... (یا اگر برجام نبود...)
کانال رمان عاشقانه مذهبی ( علوی ) رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و هفتم نمازم که تمام شد، بی‌آنکه توانی داشته باشم تا چادرم را از سرم بردارم، همانجا روی زمین دراز کشیدم که صدای عبدالله در گوشم نشست: «الهه جان!» و پیش از آنکه سرم را به سمت صدایش بگردانم، کنارم روی زمین نشست و با مهربانی پرسید: «چیزی می‌خوری برات بیارم؟» سرم را به نشانه منفی تکان دادم و او با دلسوزی ادامه داد: «از صبح هیچی نخوردی!» با چشمانی که از زخم اشک‌هایم به جراحت افتاده و به شدت می‌سوخت، نگاهی به صورت پژمرده‌اش کردم و در عوض جوابش، با صدایی خَش دار گله گردم: «عبدالله! من دیگه نمی‌خوام مجید رو ببینم! ازش بدم میاد... عبدالله! من خیلی به دعاهایی که می‌گفت بخونم، دل بستم! می‌گفت مامان شفا می گیره... عبدالله! خیلی عذاب کشیدم...» که فشار بغض گلویم را بست و باز اشکم را سرازیر کرد. عبدالله با هر دو دستش، چشمان خیسش را پاک کرد و مثل اینکه نداند در پاسخ اینهمه خونِ دلم چه بگوید، ساکت سر به زیر انداخت که خودم ادامه دادم: «عبدالله! مجید به من دروغ گفت... عبدالله! من باور کرده بودم مامان خوب میشه، ولی نشد... عبدالله! مجید خیلی زجرم داد، خیلی امیدوارم کرد، ولی مامان از دستم رفت...» دست سردم را میان دستان برادرانه‌اش فشار داد و زیر لب زمزمه کرد: «مجید الان اومده بود دمِ در، می‌خواست تو رو ببینه، ولی ابراهیم نذاشت.» از شنیدن نام مجید، خون در رگ‌هایم به جوش آمد و خروشیدم: «من نمی‌خوام ببینمش... من دیگه نمی‌خوام ببینمش!» عبدالله با گفتن «باشه الهه جان!» خواست آرام باشم و با لحنی آرامتر ادامه داد: «هر چی تو بخوای الهه جان! تو آروم باش!» از جا بلند شدم، مقابلش نشستم و با خشمی که در گلویم فوران می‌کرد، اعتراض کردم: «عبدالله! من نمی‌خوام اون تو این خونه باشه! بگید از این خونه بره!» عبدالله لبخندی زد و با متانتی غمگین جواب داد: «الهه جان! مجید که طبقه بالاس! به تو کاری نداره!» که بغضم شکست و با هق هق گریه ناله زدم: «عبدالله! من ازش بدم میاد... عبدالله! اون با دروغ به من امید داد! یه جوری منو امیدوار کرد که من مطمئن بودم مامان خوب میشه، ولی مامان مُرد! می‌گفت امام حسن (علیه‌السلام) مامانو شفا میده، می‌گفت تو فقط صداش بزن...» دیگر صدایم میان گریه گم شده و چشم‌هایم زیر طوفان اشک جایی را نمی‌دید و همچنان می‌گفتم: «عبدالله! من خیلی صداش زدم! من از تهِ دل امام حسین (علیه‌السلام) رو صدا زدم، ولی مامان مُرد... عبدالله! مجید به من دروغ گفت...» گریه‌های پُر سوز و گدازم، اشک عبدالله را هم سرازیر کرده و دیگر هر چه می‌کرد نمی‌توانست آرامم کند که لعیا از شنیدن ضجه‌هایم، سراسیمه به اتاق آمد و با دیدن حال زارم، به سمتم دوید و سرم را در آغوش کشید، با نوازش‌های خواهرانه‌اش دلداری‌ام می‌داد و می‌شنیدم که مخفیانه به عبدالله می‌گفت: «آقا مجید باز اومده دمِ در. می‌خواد الهه رو ببینه. چی کار کنم؟ اگه بابا یا ابراهیم بفهمن دوباره آشوب به پا میشه!» https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 🌟 تا در همین‌ دنیا، به لمس بهشت نرسیم ؛ ورود به بهشت بعد از تولد به برزخ، توقعی توهمی است! ـ بهشتِ دنیا، یعنی چه ؟ ـ چگونه می‌توان به درک آن رسید؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
52.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆مستند بسیار مهم «آدرس غلط»؛ ۸ سال به کام یه عده اندک با هزینه مردم؛ از آنجا که دانستن حق مردم است لطفاً در انتشار عمومی آن کوتاهی نکنید. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏لاریجانی روحانی نیست 😳😳 منم یک سالی میشه گیاه خوار شدم باشه قشنگم؟ 😂😂
✍الهی گرفتار مصیبت نشیم! گاهی با خـودمون فـکر ڪنیم مصیبتی که بار میاد برای چیه؟ 🔹کجا خطا کردیم 🔹کجا غیبت کردیم 🔹کجا زور گفتیــم 🔹کجا دل شکستیم از خـدا طلبکار نـباش به کوچک ترین گناهت نگاه بکن. 📚سوره شوری آیه 30 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ - قمر 10 تا آنجا که نوح پروردگار خود را بفریاد خواند (و عرض کرد:) پروردگارا! من شکست خورده‌ام پس مرا یاری فرما. فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُّنْهَمِرٍ - قمر 11 پس درهای آسمان را با آب تند ریزان و فراوانی از هم گشودیم. 📺 تلاوتی زیبا از سوره مبارکه قمر با صدای یاسر الدوسری
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
🔰صفات از لسان ملکوتی امام رضا علیه السلام [مصادر شیعه] 📒شیخ صدوق رضوان الله علیه در کتاب "صفات الشیعة" روایتی را با سند صحیح از وجود نازنین امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در وصف شیعیان نقل کرده است، لذا بر هر شیعه ای واجب است که دارای این صفات حمیده و پسندیده باشد. «حدثنا أبی رضی الله عنه ، قال حدثنا علی بن إبراهیم عن أبیه عن علی بن معبد عن الحسین بن خالد عن أبی الحسن الرضا قال شیعتنا المسلمون لامرنا الآخذون بقولنا المخالفون لأعدائنا فمن یکن کذلک فلیس منا» 📚الفصول المهمة ج١ ص۵٧۶ 📝امام رضا علیه السلام فرمود: «شیعیان ما کسانی هستند که در برابر امر ما تسلیم اند، به قول ما گردن می نهند و با دشمنان ما مخالف هستند، پس کسی که این چنین نباشد، او از ما نیست» https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا امام رضا خودت گره از کار ..... آقای شفا!شفاعتی میخواهم ازمعجزه‌هایت آیتی می‌خواهم رنجورم و دردمند اما تنها آمرزش ومرگ راحتی میخواهم https://eitaa.com/zandahlm1357