eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.9هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
ریشه ضرب المثل ﺯﯾﺮ ﺳﺒﯿﻠﺶ ﭼﺮﺏ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻋﺼﺮ ﺻﻔﻮﻳﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺳﺒﻴﻞ ﺭﻭﻧﻖ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﺳﻼﻃﻴﻦ ﺻﻔﻮﻳﻪ ﺑﻪﻋﻠﺖ ﺍﻧﺘﺴﺎﺏ ﺑﻪ ﺷﻴﺦ ﺻﻔﻲﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﺭﺩﺑﻴﻠﻲ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﻫﻞ ﻋﺮﻓﺎﻥ ﻭ ﺗﺼﻮﻑ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪﻫﻤﻴﻦ ﺳﺒﺐ ﻟﻘﺐ ﻣﺮﺷﺪ ﮐﺎﻣﻞ ﺭﺍ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ؛ ﻟﺬﺍ ﻏﺎﻟﺒﺎً ﺳﺒﻴﻠﻬﺎﻱ ﭼﺨﻤﺎﻗﻲ ﻭ ﮐﻠﻔﺖ ﻣﻲﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﺮﻳﺪﺍﻥ ﻭ ﭘﻴﺮﻭﺍﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻣﻲﮐﺮﺩﻧﺪ. ﮐﺴﺎﻧﻲ ﮐﻪ ﺳﺒﻴﻠﻬﺎﻱ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﭼﺨﻤﺎﻗﻲ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻧﺎﮔﺰﻳﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻭ ﺁﺭﺍﻳﺶ ﺁﻥ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻧﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺍﮔﺮ ﺗﻌﻠﻞ ﻭ ﺗﺴﺎﻣﺢ ﻣﻲﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ ﺳﺒﻴﻠﻬﺎ ﺁﻭﻳﺰﺍﻥ ﻣﻲﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﻫﻴﺒﺖ ﻭ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﺍﻧﻈﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪﺧﻮﺩ ﺟﻠﺐ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻲﺩﺍﺩ. ﺳﺒﻴﻞ ﭘﺮﭘﺸﺖ ﻭ ﻣﺘﺮﺍﮐﻢ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻪ ﻫﻢ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﻣﻲﺷﺪ ﻭ ﺟﻼ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻲﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥﺭﺍ ﭼﺮﺏ ﻣﻲﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻣﺎﻟﺶ ﻣﻴﺪﺍﺩﻧﺪ. ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺗﻤﮑﻦﻣﺎﻟﻲ ﮐﺎﻓﻲ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ، ﺧﻮﺩ ﺑﻪﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﻣﻲﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ، ﻭﻟﻲ ﺳﺮﺍﻥ ﻭ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﺒﻴﻞ ﭼﺮﺏﮐﺮﺩﻥ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ. ﮐﺎﺭ “ﺳﺒﻴﻞ ﭼﺮﺏﮐﻦ” ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﻣﻌﻴﻦ ﮐﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﺳﺒﻴﻞ ﻣﻬﻤﺎﻧﻲ ﺭﺳﻤﻲ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻳﺎ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﻲ ﺑﺮﻭﺩ، ﺩﺳﺖ ﺑﮑﺎﺭ ﻣﻲﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻭﻏﻦ ﻣﺨﺼﻮﺻﻲ ﺳﺒﻴﻞﺭﺍ ﺟﻼ ﻭ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﻣﻲﺑﺨﺸﻴﺪ . ﺑﺪﻳﻬﻲ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻋﻬﺪﻩ ﺳﺒﻴﻞ ﭼﺮﺏ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﺮ ﻣﻲﺁﻣﺪ، ﺻﺎﺣﺐ ﺳﺒﻴﻞ ﻣﺸﻌﻮﻑ ﻭ ﺧﺮﺳﻨﺪ ﻣﻲﺷﺪ ﻭ ﺩﺭﺍﻳﻦ ﻣﻮﻗﻊ ﺳﺒﻴﻞ ﭼﺮﺏ ﮐﻦ ﻫﺮﭼﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺖ ﺍزﻃﺮﻑ ﺻﺎﺣﺐ ﺳﺒﻴﻞ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﻣﻲﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﺷﺎﺩﺭﻭﺍﻥ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺴﺘﻮﻓﻲ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ “ﺷﺮﺡ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﻲ ﻣﻦ” ﺭﺍﺟﻊﺑﻪ “ﭼﺮﺏ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﺒﻴﻞ” ﻣﻈﻔﺮﺍﻟﺪﻳﻦ ﺷﺎﻩ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻴﻨﻮﻳﺴﺪ: ‏ «ﻣﻈﻔﺮﺍﻟﺪﻳﻦ ﺷﺎﻩ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﻣﺮﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺍﺑﻮﺍﻟﻘﺎﺳﻢﺧﺎﻥ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﻣﻌﻴﻦ ﺳﺒﻴﻞ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭼﺮﺏ ﻣﻲﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻼ ﻣﻴﺪﺍﺩ. ﻭﻗﺘﻲ ﺳﺒﻴﻞ ﺷﺎﻩ ﭼﺮﺏ ﻣﻴﺸﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﻭ ﺍﺑﻬﺖ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻃﺮﺏ ﻣﻲﺁﻣﺪ، ﺍﻃﺮﺍﻓﻴﺎﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺭﺍ ﻣﻐﺘﻨﻢ ﺷﻤﺮﺩﻩ، ﻫﺮ ﺗﻘﺎﺿﺎﻳﻲ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻣﻲﻧﻤﻮﺩﻧﺪ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺍﻭ ﺳﺮﮐﻴﻒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺗﻘﺎﺿﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻭﺭﺩ.» ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺻﻄﻼﺣﺎﺕ : ﺳﺒﻴﻠﺶ ﺭﺍ ﭼﺮﺏﮐﻦ، ﺳﺒﻴﻞ ﮐﺴﻲ ﺭﺍ ﭼﺮﺏ ﮐﺮﺩﻥ، ﺳﺒﻴﻠﺶ ﭼﺮﺏ ﺷﺪﻩ، ﻭ ﺍﻣﺜﺎﻝ ﺁﻥ ﻣﺮﺳﻮﻡ ﺷﺪ ﻭ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺭﺍﻳﺞ ﮔﺮﺩﻳﺪ. https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام مَنْ‌ وَضَعَ‌ نَفْسَهُ‌ مَوَاضِعَ‌ التُّهَمَةِ‌ فَلَا يَلُومَنَّ‌ مَنْ‌ أَسَاءَ بِهِ‌ الظَّنَّ‌. امام عليه السلام فرمود: كسى كه خود را در مواضع تهمت قرار دهد نبايد كسى را ملامت كند كه به او سوء ظن پيدا مى‌كند (بلكه بايد خود را سرزنش كند كه اسباب سوء ظن را فراهم كرده است).
شرح و تفسير از مواضع تهمت بپرهيز امام عليه السلام در اين كلام حكمت‌آميز اشاره به نكتۀ مهمى دربارۀ دفع سوء ظن‌ها مى‌كند، مى‌فرمايد:«كسى كه خود را در مواضع تهمت قرار دهد نبايد كسى را ملامت كند كه به او سوء ظن پيدا مى‌كند (بلكه بايد خود را سرزنش كند كه اسباب سوء ظن را فراهم كرده است)»؛ (مَنْ‌ وَضَعَ‌ نَفْسَهُ‌ مَوَاضِعَ‌ التُّهَمَةِ‌ فَلَا يَلُومَنَّ‌ مَنْ‌ أَسَاءَ بِهِ‌ الظَّنَّ‌) . مسئلۀ سوء ظن و گمان نياز به هزينۀ زيادى ندارد؛ بسيارند كسانى كه از يك يا چند قرينۀ ظنى فورا گمان بد دربارۀ اشخاص مى‌برند، به همين دليل كسانى كه مى‌خواهند هدف تيرهاى تهمت قرار نگيرند بايد خود را از امورى كه سوء ظن برانگيز است دور دارند. قرآن مجيد از جمله مسائلى كه بر آن تأكيد ورزيده اين است كه مسلمانان نسبت به يكديگر سوء ظن نداشته باشند «يا أَيُّهَا الَّذِينَ‌ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ‌ الظَّنِّ‌ إِنَّ‌ بَعْضَ‌ الظَّنِّ‌ إِثْمٌ‌» ؛اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! از بسيارى از گمان‌ها بپرهيزيد چرا كه بعضى از گمان‌ها گناه است». ١ نيز دستورات مؤكدى بر «حمل فعل برادر مسلمان بر صحت» داده شده ولى با اين حال طبيعت تودۀ مردم اين است كه از قرائن كوچكى نتيجه‌هاى سوئى مى‌گيرند، ناگاه موج بدبينى بر مى‌خيزد و شايد صحنۀ جامعه‌اى را فرا مى‌گيرد. به همين دليل در كنار دستور به پرهيز از گمان بد امر شده است كه افراد، خود را در موارد سوء ظن و تهمت قرار ندهند. به بيان ديگر، ما نمى‌توانيم بگوييم چون در شريعت اسلام سوء ظن و تجسس حرام است، رفتن در مواضع تهمت مانعى ندارد و مردم بايد به وظيفۀ خود عمل كنند و با حسن ظن به همه چيز بنگرند، زيرا تضمينى نيست كه همه به اين دستورات اسلامى بدون كم و كاست عمل نمايند، بنابراين ساير مردم تكليفى دارند و ما هم وظيفه‌اى و اگر بخواهيم اين موضوع را گسترش دهيم مى‌توان گفت: همان گونه كه ارتكاب گناه ممنوع است، فراهم كردم زمينه‌هاى گناه براى ديگران نيز ممنوع است. در روايات اسلامى نيز تأكيدهاى فراوانى در اين زمينه وارد شده است: در حديثى كه ابن ابى‌الحديد در شرح همين كلام حكمت‌آميز آورده چنين مى‌خوانيم كه يكى از صحابه، رسول خدا صلى الله عليه و آله را در كنار كوچه‌اى از كوچه‌هاى مدينه مشاهده كرد كه زنى با اوست. او به رسول خدا صلى الله عليه و آله سلام كرد و رسول خدا صلى الله عليه و آله پاسخش را گفت. هنگامى كه آن شخص عبور كرد پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله وى را صدا زد و فرمود: «هذِهِ‌ زَوْجَتي فُلانَةٌ‌ ؛اين زن را كه ديدى فلانى همسرم است» آن مرد گفت: اى رسول خدا مگر ممكن است كسى دربارۀ شما سوء ظنى ببرد؟ حضرت فرمود: «إِنَّ‌ الشَّيْطَانَ‌ يَجْرِي مِنِ‌ ابْنِ‌ آدَمَ‌ مَجْرَى الدَّم ؛شيطان در وجود انسان‌ها همچون خونى كه در رگ‌هاست جريان دارد (اشاره به اين‌كه بى سر و صدا در همه جاى بدن انسان نفوذ مى‌كند؛ در فكر و چشم و گوش و دست و زبان او)». ١ مرحوم شيخ حر عاملى در كتاب وسائل الشيعه در جلد ٨ فصل آداب العشرة باب ١٩ احاديث فراوانى در اين زمينه آورده است؛ از جمله در حديثى از امام صادق عليه السلام نقل مى‌كند كه فرمود: «اتَّقُوا مَوَاضِعَ‌ الرَّيْبِ‌ وَلَا يَقِفَنَّ‌ أَحَدُكُمْ‌ مَعَ‌ أُمِّهِ‌ فِي الطَّرِيقِ‌ فَإِنَّهُ‌ لَيْسَ‌ كُلُّ‌ أَحَدٍ يَعْرِفُهَا ؛از جاهاى تهمت‌خيز پرهيز كنيد حتى يكى از شما با مادرش در كنار جاده (به صورت تهمت‌برانگيز) نايستد، زيرا همه او را نمى‌شناسند (و ممكن است شما را متهم كنند)». ١ در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام آمده است كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «أَوْلَى النَّاسِ‌ بِالتُّهَمَةِ‌ مَنْ‌ جَالَسَ‌ أَهْلَ‌ التُّهَمَةِ‌ ؛سزاوارترين مردم به اتهام كسى است كه با افراد متهم همنشين گردد». ٢ يكى از ادباى بزرگ فارسى زبان مى‌گويد:«هر كه با بدان نشيند اگر طبيعت ايشان در او اثر نكند به طريقت ايشان متهم گردد و اگر به خراباتى رود به نماز كردن، منسوب شود به خمر خوردن».
.......: نام یاسمن یا یاس خشبو و معطر ترین گل از خانواده"اولئاسه"شاخه های بلند و برگ های آن مرکب و دارای گل های سفید یا صورتیست. یاسمن نیاز ها:نور: به نور کافی نیاز دارد اشعه مستقیم آفتاب در تابستان به گل ها صدمه وارد می کند. آب:در تابستان هفته ای سه بار . https://eitaa.com/zandahlm1357
فصل دوازدهم : در فوائد تربت شريف حضرت امام حسين (ع ) و خواص بعضى از ادويه مفرده در احاديث معتبره بسيار وارد شده است ، كه در خاك قبر امام حسين عليه السلام شفاى هر دردى هست ، آنست دواى بزرگ . در حديث ديگر از حضرت صادق عليه السلام منقول است : هر كه را علتى حادث شود، بتربت آنحضرت مداوا كند البته شفا يابد، مگر آنكه علت مرگ باشد. در حديث ديگر فرمود كه تربت آنحضرت شفا مى بخشد، از هر دردى و امان ميدهد، از هر ترسى . در حديث ديگر فرمود كه كام فرزندان خود را بتربت آنحضرت برداريد، كه امان ميدهد از بلاها. در روايت ديگر منقول است كه حضرت امام جعفر صادق عليه السلام هيچ متاعى بجائى نميفرستادند، مگر آنكه قدرى از تربت آنحضرت در ميانش مى گذاشتند، كه ببركت آن محفوظ بماند. در حديث معتبر منقول است كه ابن ابى يعفور از حضرت صادق عليه السلام سؤ ال كرد، كه بعضى از مردم تربت امام حسين عليه السلام مى گيرند، منتفع ميشوند و بعضى نفع نمى يابند، فرمود واللّه كه هر كس اعتقاد نفع داشته باشد، نفع مى يابد. در حديث ديگر منقول است كه شخصى بآنحضرت عرض كرد كه زنى رشته بمن داده است كه بخدمه كعبه معظمه بدهم ، كه جامه كعبه را بدان بدوزند، حضرت فرمود كه آنرا بده عسل و زعفران بخر، خاك قبر حضرت امام حسين عليه السلام را بگير و بآب باران نرم كن و در ميان عسل و زعفران بريز بشيعيان ما بده كه بيماران خود را بآن دوا كنند. در روايت ديگر فرمود كه خاك قبر حضرت امام حسين شفاى دردهاست ، هر چند ثلث فرسخى دورتر از قبر بردارند، در روايت ديگر فرمود كه هفتاد ذرع از قبر تربت شفا را ميتوان برداشت . در روايت معتبر ديگر فرمود كه تربت شفا را تايك فرسخ و ثلث فرسخ از اطراف قبر ميتوان برداشت ، فرمود كه هيچ چيز مثل آن نيست در شفا بخشيدن مگر دعا و چيزيكه بركت آنرا كم ميكند، در جاهاى نامناسب گذاشتن ، كم اعتقادى آن كس است كه مى خورد، اما كسى كه يقين داند كه آن شفاست ، هر وقت كه معالجه كند بآن البته او را بدواى ديگر احتياج نميباشد، فاسد ميكند، كم ميكند نفع تربت را شياطين و جنيان كافر كه خود را برآن ميمالند، بهريك كه مى گذرد آنرا ميبويند، شياطين و كافران جن رشك ميبرند، بر فرزندان آدم پس خود را بر آن ميمالند كه بوى خوش و نفعش را كم كنند، هر تربتى كه از حاير بيرون ميآورند، آنقدر كه نتوان شمرد از شياطين كه از بيم ملائكه داخل حاير نميشوند، در بيرون مهيا ميباشند كه از حاير بيرون آورند خود را بر آن بمالند، و اگر تربت از اين سالم بماند هر بيمارى كه بخورد، در ساعت شفا يابد، پس چون تربت را بردارى ببند و پنهان كن و نام خدا بر آن بسيار بخوان ، و من شنيده ام كه بعضى تربت را برميدارند و آنرا سبك ميشمارند، حتى آنكه در ميان توبره چهار پايان يا در ميان ظرف طعام مياندازند، از چنين تربتى چون شفا يابند بدرستى كه كسى صاحب يقين نيست باستخفاف بامورى كه موجب صلاح اوست اعمال خود را فاسد ميگرداند. در حديث ديگر منقول است كه شخصى بآنحضرت عرض كرد، كه مرا درد و مرض بسيار ميباشد و هر دوائى كه خوردم نفع نكرد، فرمود كه چرا تربت حضرت امام حسين عليه السلام را نمى خورى كه در آن شفاى هر درد و امان از هر بيم هست ؟ وقتيكه برميدارى تربت را بگو اَللّهُمَّ اِنّى اَسْاءَلُكَ بِحَقِّ هذِهِ الطّينَةِ وَبِحَقِّ الْمَلَكِ الَّذى اَخَذَها وَبِحَقِّ النَّبِىِّ الَّذى قَبَضَها وَبِحَقِّ الْوَّصِىِّ الَّذى حَلَّ فيها صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَيْتِهِ وَاَجْعَلْ لى فيها شِفاءا مِنْ كُلِّ داءٍ وَاَمانا مِنْ كُلِّ خَوْفٍ پرسيد كه شفاى هر درد را دانستم ، چگونه امان است از هر خوفى ؟ فرمود، كه هرگاه از ظالمى يا از بلائى انديشه داشته باشى از خانه بيرون ميا مگر آنكه خاك قبر آنحضرت باتو باشد. در آنوقت كه خاك را با خود برميدارى بگو اَللّهُمَّ هذِهِ طينَةُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ وَلِيُّكَ وَابْنُ وَلِيِّكَ اتَّخَذُتُها حِرْزا لِما اَخافُ وَمالااَخ افُ. از ابوحمزه ثمالى منقول است كه حضرت صادق فرمود، كه چون خواهى تربت قبر را بردارى سوره حمد وقل يا ايها الكافرون وقل اعوذ برب الناس وقل اعوذ برب الفلق وقل هو اللّه احد و اناانزلناه فى اليلة القدر ويس وآية الكرسى بخوان و بگو اَللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَحَبيبِكَ وَنَبِيِّكَ وَرَسُولِكَ وَاَمينِكَ وَبِحَقِّ اَميرالمُؤْمِنينَ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ وَالْحُسَيْنِ وَبِحَقِّ اْلاَئِمَةِ الرّاشِدينَ وَبِحَقِّ هذِهِ التُّرْبَةِ وَبِحَقِّ الْمَلَكِ الْمُوَكّلِ بِها وَ بِحَقِّ الْوَصِّى الَّذى هُوَ فيها وَبِحَقِّ الْجَسَدِ الَّذى تَضَمَنَتْ وَ بِحَقِّ السَّبْطِ الَّذى ضَمِنَتْ وَ بِحَقِّ جَميع مَلائِكَتِكَ وَاَنْبيائِكَ وَرُسُلِكَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلْ هذَالطّينَ شِفاءً لى وَلِمَنْ يَسْتَشْفى بِهِ مِنْ كُلِّ دآءٍ وَسُقْمِ وَمَرٍض وَاَمانا مِنْ كُلِّ خَوْفٍ اَللّهُمَّ بِحَقِّ