eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.7هزار عکس
34.7هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فصل دوازدهم : در فوائد تربت شريف حضرت امام حسين (ع ) و خواص بعضى از ادويه مفرده در احاديث معتبره بسيار وارد شده است ، كه در خاك قبر امام حسين عليه السلام شفاى هر دردى هست ، آنست دواى بزرگ . در حديث ديگر از حضرت صادق عليه السلام منقول است : هر كه را علتى حادث شود، بتربت آنحضرت مداوا كند البته شفا يابد، مگر آنكه علت مرگ باشد. در حديث ديگر فرمود كه تربت آنحضرت شفا مى بخشد، از هر دردى و امان ميدهد، از هر ترسى . در حديث ديگر فرمود كه كام فرزندان خود را بتربت آنحضرت برداريد، كه امان ميدهد از بلاها. در روايت ديگر منقول است كه حضرت امام جعفر صادق عليه السلام هيچ متاعى بجائى نميفرستادند، مگر آنكه قدرى از تربت آنحضرت در ميانش مى گذاشتند، كه ببركت آن محفوظ بماند. در حديث معتبر منقول است كه ابن ابى يعفور از حضرت صادق عليه السلام سؤ ال كرد، كه بعضى از مردم تربت امام حسين عليه السلام مى گيرند، منتفع ميشوند و بعضى نفع نمى يابند، فرمود واللّه كه هر كس اعتقاد نفع داشته باشد، نفع مى يابد. در حديث ديگر منقول است كه شخصى بآنحضرت عرض كرد كه زنى رشته بمن داده است كه بخدمه كعبه معظمه بدهم ، كه جامه كعبه را بدان بدوزند، حضرت فرمود كه آنرا بده عسل و زعفران بخر، خاك قبر حضرت امام حسين عليه السلام را بگير و بآب باران نرم كن و در ميان عسل و زعفران بريز بشيعيان ما بده كه بيماران خود را بآن دوا كنند. در روايت ديگر فرمود كه خاك قبر حضرت امام حسين شفاى دردهاست ، هر چند ثلث فرسخى دورتر از قبر بردارند، در روايت ديگر فرمود كه هفتاد ذرع از قبر تربت شفا را ميتوان برداشت . در روايت معتبر ديگر فرمود كه تربت شفا را تايك فرسخ و ثلث فرسخ از اطراف قبر ميتوان برداشت ، فرمود كه هيچ چيز مثل آن نيست در شفا بخشيدن مگر دعا و چيزيكه بركت آنرا كم ميكند، در جاهاى نامناسب گذاشتن ، كم اعتقادى آن كس است كه مى خورد، اما كسى كه يقين داند كه آن شفاست ، هر وقت كه معالجه كند بآن البته او را بدواى ديگر احتياج نميباشد، فاسد ميكند، كم ميكند نفع تربت را شياطين و جنيان كافر كه خود را برآن ميمالند، بهريك كه مى گذرد آنرا ميبويند، شياطين و كافران جن رشك ميبرند، بر فرزندان آدم پس خود را بر آن ميمالند كه بوى خوش و نفعش را كم كنند، هر تربتى كه از حاير بيرون ميآورند، آنقدر كه نتوان شمرد از شياطين كه از بيم ملائكه داخل حاير نميشوند، در بيرون مهيا ميباشند كه از حاير بيرون آورند خود را بر آن بمالند، و اگر تربت از اين سالم بماند هر بيمارى كه بخورد، در ساعت شفا يابد، پس چون تربت را بردارى ببند و پنهان كن و نام خدا بر آن بسيار بخوان ، و من شنيده ام كه بعضى تربت را برميدارند و آنرا سبك ميشمارند، حتى آنكه در ميان توبره چهار پايان يا در ميان ظرف طعام مياندازند، از چنين تربتى چون شفا يابند بدرستى كه كسى صاحب يقين نيست باستخفاف بامورى كه موجب صلاح اوست اعمال خود را فاسد ميگرداند. در حديث ديگر منقول است كه شخصى بآنحضرت عرض كرد، كه مرا درد و مرض بسيار ميباشد و هر دوائى كه خوردم نفع نكرد، فرمود كه چرا تربت حضرت امام حسين عليه السلام را نمى خورى كه در آن شفاى هر درد و امان از هر بيم هست ؟ وقتيكه برميدارى تربت را بگو اَللّهُمَّ اِنّى اَسْاءَلُكَ بِحَقِّ هذِهِ الطّينَةِ وَبِحَقِّ الْمَلَكِ الَّذى اَخَذَها وَبِحَقِّ النَّبِىِّ الَّذى قَبَضَها وَبِحَقِّ الْوَّصِىِّ الَّذى حَلَّ فيها صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَيْتِهِ وَاَجْعَلْ لى فيها شِفاءا مِنْ كُلِّ داءٍ وَاَمانا مِنْ كُلِّ خَوْفٍ پرسيد كه شفاى هر درد را دانستم ، چگونه امان است از هر خوفى ؟ فرمود، كه هرگاه از ظالمى يا از بلائى انديشه داشته باشى از خانه بيرون ميا مگر آنكه خاك قبر آنحضرت باتو باشد. در آنوقت كه خاك را با خود برميدارى بگو اَللّهُمَّ هذِهِ طينَةُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ وَلِيُّكَ وَابْنُ وَلِيِّكَ اتَّخَذُتُها حِرْزا لِما اَخافُ وَمالااَخ افُ. از ابوحمزه ثمالى منقول است كه حضرت صادق فرمود، كه چون خواهى تربت قبر را بردارى سوره حمد وقل يا ايها الكافرون وقل اعوذ برب الناس وقل اعوذ برب الفلق وقل هو اللّه احد و اناانزلناه فى اليلة القدر ويس وآية الكرسى بخوان و بگو اَللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَحَبيبِكَ وَنَبِيِّكَ وَرَسُولِكَ وَاَمينِكَ وَبِحَقِّ اَميرالمُؤْمِنينَ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ وَالْحُسَيْنِ وَبِحَقِّ اْلاَئِمَةِ الرّاشِدينَ وَبِحَقِّ هذِهِ التُّرْبَةِ وَبِحَقِّ الْمَلَكِ الْمُوَكّلِ بِها وَ بِحَقِّ الْوَصِّى الَّذى هُوَ فيها وَبِحَقِّ الْجَسَدِ الَّذى تَضَمَنَتْ وَ بِحَقِّ السَّبْطِ الَّذى ضَمِنَتْ وَ بِحَقِّ جَميع مَلائِكَتِكَ وَاَنْبيائِكَ وَرُسُلِكَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلْ هذَالطّينَ شِفاءً لى وَلِمَنْ يَسْتَشْفى بِهِ مِنْ كُلِّ دآءٍ وَسُقْمِ وَمَرٍض وَاَمانا مِنْ كُلِّ خَوْفٍ اَللّهُمَّ بِحَقِّ
مَحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَيْتِهِ اجْعَلْهُ عِلْما نافِعا وَرِزْقا واسِعا وَشِفآءً مِنْ كُلِّ داءٍ وَسُقْمٍ وَآفَةٍ وَعاهَةٍ وَجَميع اْلاَوْجاع كُلِّها اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَى ءٍ قَديرٌ پس بگو اَللّهُمَّ رَبَّ هذِهِ التُّربَةِ الْمُبارِكَةِ الْمَيْمُونَةِ وَالْمَلَكِ الَّذى هَبَطَ بِها وَالْوَصِّىِ الَّذى هُوَ فيها صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَسَلّمْ وَانْفَعْنى بِها اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْىٍ قَديرٌ. در روايت ديگر فرمود كه در وقتيكه تربت را بخورى اول ببوس و بر هر دو ديده بگذار و زياده از يك نخود مخور كه هر كه زياده بخورد چنانست كه گوشت و خون ما را خورده است ، در وقتيكه از قبر برميدارى بگو اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ الْمَلَكِ الَّذى قَبَضَها وَاَسْئَلُكَ بِحَقِّ النَّبِىِ الَّذى خَزَنَها وَاَسْئَلُكَ بِحَقِّ الْوَصِىِّ الَّذى حَلَّ فيها اَنْ تُصَّلِىَّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاءَنْ تَجْعَلَهُ شِفاءً مِنْ كُلِّ داءٍ وَاَمانا مِنْ كُلِّ خَوْفٍ وَحِفْظَا مِنْ كُلِّ سُوْءٍ پس تربت را در پارچه ببند سوره اناانزلناه بر آن بخوان . در حديث معتبر ديگر فرمود كه هر كه تربت را بقصد شفاءِ نخورد چنانستكه گوشت ما را خورده است ، چون بقصد شفا خورد بگويد بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ اللّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ التُّرْبَةِ الْمُبارَكَةِ الطّاهِرَةِ وَرَبَّ النُّورِ الَّذى اُنْزِلَ فيهِ وَرَبَّ الْجَسَّدِ الَّذى سَكَنَ فيهِ وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُوَكِلّينَ بِهِ اِجَعَلْهُ شِفاءً مِنْ داءِ كَذا وَكَذا و آن آزار را ذكر كند پس تربت را بخورد، يكجرعه آب بعد از آن بخورد، و بگويد اَللّهُمَّ اَجْعَلْهُ رِزْقا واسِعا وَعِلْما نافِعا وَشِفآءً مِنْ كُلِّ داءٍ وَسُقْمٍ چون چنين كنى دفع ميشود آنچه در خود مى يابى از درد و بيمارى و غم و اندوه . در روايت ديگر فرمود كه در وقت خوردن ايندعا بخواند، بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ رِزْقا واسِعا وَعِلْما نافِعا وَشِفآءً مِنْ كُلِّ داءٍ اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْى ء قَديرٌ اَللّهُمَّ رَبَّ الْتُرْبَةِ الْمُبارَكَةِ وَرَبَّ الْوَصِّىِ الَّذى وارَثَهُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْ هَذَا الطّينَ شفآءً مِنْ كُلِّ داءٍ وَاَمانا مِنْ كُلِّ خَوْفٍ. از حضرت امام موسى عليه السلام منقول است كه چون ميت را دفن كنند، در رويش مهرى از خاك قبر حضرت امام حسين عليه السلام بگذارند. در حديث ديگر فرمود كه مؤ من ميبايد از پنج چيز خالى نباشد، مسواك و شانه و جانماز و تسبيحى از تربت كه سى و چهار دانه باشد و انگشتر عقيق . از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هركه تسبيح خاك آنحضرت را بگرداند، بهر استغفارى هفتاد استغفار براى او نوشته شود، اگر تسبيح را در دست نگاه دارد، چيزى نگويد بعدد هر دانه هفت استغفار براى او نوشته شود. در حديث ديگر فرمود كه هر كه خاك قبر حضرت امام حسين عليه السلام را بفروشد و بخرد چنانست كه كه گوشت حضرت امام حسين عليه السلام را فروخته و خريده باشد، بدانكه مشهور ميان علماءِ آنست كه كه بقدر نخودى ميتوان خورد، چون از بعضى احاديث عدس ظاهر ميشود بهتر آنست كه زياده از عدس نخورد. اما خواص ادويه : از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه تب كند و درشب اول بوزن دو درهم يا سه درهم بزرقطونا بخورد، در آنمرض ايمن گردد از سرسام و ذات الجنب . در حديث ديگر فرمود كه فضيلت عناب بر ساير ميوه ها مانند فضليت ما است بر ساير مردم . از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه عناب تب را زايل ميكند. در روايتى منقول است كه ابن ابى الخضيب گفت كه ديده من سفيد شده بود، چيزى نميديدم شبى حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام را در خواب ديدم ، فرمود كه عناب را بكوب و در ديده بكش چون بيدار شدم ، عناب را به آهسته سائيدم و در ديده كشيدم ديده ام صحيح و بينا شد. در حديث معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه كه مداوا كنيد بسنا كه اگر چيزى مرگ را رد ميكند، آن سنا است . از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه چهار چيز است ، كه طبيعتها را باعتدال ميآورد، انار سورانى و خرماى نارس پخته و بنفشه و كاسنى . از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه در سياه دانه شفاى همه دردها هست بغير از مرگ . در بعضى از روايات وارد شده است كه از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم پرسيدند كه چگونه استعمال كنيم ، فرمود كه بيست و يكدانه اش را در كهنه بكنى و يكشب در آب بخيسانى و چون صبح شود، در بينى راست دو قطره و در بينى چپ يك قطره بچكانى و در روز دويم نيز چنين كنى در روز سيم در بينى راست يكقطره و در بينى چپ دو قطره بچكانى و در هر شب دانه ها را تازه كنى . در روايت ديگر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه شخصى بآن حضرت شكايت كرد كه از بسيار آمدن بول آزارميكشم ، فرمود كه سياه دانه در آخر شب بخور، و فرمود كه م
ن آنرا ميخورم براى تب و دردسر و آزار چشم و درد شكم و جميع دردها و خدا مرا بآن شفا ميدهد. از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه بر هر يك از برگ و دانه و درخت اسفند ملكى موكل است ، كه با آنها هست تا آنكه بپوسد و ريشه اش و شاخش غم و سحر را برطرف ميكند، و در دانه اش شفاى هفتاد و دو درد هست ، پس مداوا كنيد، به اسفند و كندر. از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه خانه كه اسفند در آن باشد شيطان تا هفتاد خانه از آن خانه دورى ميكند، و آن شفاست از هفتاد مرض كه آسانتر آن خوره است . در روايت ديگر منقول است كه پيغمبرى به خدا شكايت كرد از جبن امت خود، وحى بر او نازل شد كه مركن امت خود را كه اسفند بخورند، كه باعث شجاعت ميشود، فرمود كه كندر برگزيده پيغمبرانست و هيچ دردى زودتر از درد آن بآسمان بالا نميرود و آن دور كننده شياطين ودفع كننده بلاهاست . از حضرت امام حسين عليه السلام منقول است كه اگر مردم بدانند كه چه منافع در هليله زرد است ، هر آينه بوزن آن از طلا بخرند. از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه بخوريد انجير را كه براى دفع قولنج نافع است ، فرمود كه گند دهانرا بر طرف ميكند، و استخوان را محكم مى كند و مو در بدن ميرو ياند و دردها را ميبرد. از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه خوردن انجير ترو خشك بواسير را قطع ميكند، نقرس و غلبه برودت بر باطن را نفع ميدهد. حضرت صادق عليه السلام فرمود كه برگ خرفه عقل را زياد ميكند، و هيچ گياهى از آن شريفتر و نافع تر نيست . از حضرت امام رضا عليه السلام فرمود،كه بادروج از ما است و تره تيزك از بنى اميه است ، حضرت صادق عليه السلام فرمود كه كاهو خون را فرو مى نشاند. از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه خوراك خضر والياس كرفس و دمبلان است . از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم مرويستكه هر كه سداب بخورد، در شب بخوابد، در آن شب ايمن باشد، از دردهاى اندرونى و بيرونى و ذات الجنب . در حديث ديگر منقول است كه آنحضرت زنيان و سياه دانه و آبشم را سفوف مى كردند بعد از لبنيات و طعامى كه بيم ضررى داشت مى خوردند، گاهى با نمك سائيده ممزوج ساخته پيش از طعام مى خوردند، مى فرمودند كه چون بامداد اينرا بخورم ، از خوردن هيچ چيزى پروا نميكنم و تقويت معده مى كند، بلغم را ميبرد، امان ميبخشد از لغوه و فرمود كه حق تعالى بركت فرستاده است ، در عسل و در آن شفاى از جميع دردها است ، بر آن هفتاد پيغمبر بركت فرستاده است . حضرت صادق عليه السلام فرمود كه سركه شراب بن دندان را محكم مى كند، كرمهاى شكم را مى كشد، و عقل را محكم مى كند، فرمود كه خوردن اشفان زانوها را سست مى كند، و آب پشت را فاسد مى كند، دهن را بدبو مى كند، فرمود كه هر كه زنيان و گردكان با هم بخورد، بواسير را ميسوزانند و بادها را دفع مى كنند، معده را زبر ميكنند، گردها را گرم مى كنند، فرمود كه آبشم و نمك با يكديگر بادها را دفع ميكنند، سدها را ميگشايند و بلغم را ميسوزانند، موجب ادرار بول ميشوند و دهن را خوشبو ميكنند، و معده را نرم ميكنند، و لغوه را دفع مى كنند، قوت جماع را زياد ميكنند. در چند حديث وارد شده است كه ماليدن نمك دفع زهر عقرب و گزندگان ميكند. حلیة_المتقین #https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺ز چه بگویم که سینه ها است ▪️برای زهرا محزون است ▪️دلم دوباره به یاد سوخت 🔻که داغ غربت حدیث است ▪️شهادت جانسوز ▫️رئیس مذهب شیعه ▪️امام جعفر صادق علیه السلام ▫️بر همه دوستان عزیز تسلیت باد #https://eitaa.com/zandahlm1357 •----≈•≈•🕊▪️🕯▪️🕊•≈•≈•----•
سلام وقت بخیر من دختر ۲۵ ساله هستم که یک خانواده پرجمعیت و معمولی از نظر مذهبی دارم (درحد رعایت حلال و حرام، بعضی نماز میخوانند ولی بعضی نمیخوانند از نظر سیاسی هم دیدگاه های مختلفی دارند) خودم از اول درحد نماز و محرم و نامحرم بودم و بیشتر توفاز درس خوندن بودم .وقتی وارد دبیرستان شدم با گروه های فرهنگی و مذهبی آشنا شدم و اطلاعات و فعالیت فرهنگی و مذهبی پیدا کردم ک در دانشگاه و با وارد شدن ب تشکل هاپر رنگ تر شدو دوس دارم کلا مسیر زندگیم در جهت انقلاب و با سبک زندگی کاملا اسلامی باشه.الان یه مشکلی در انتخاب همسر دارم این هست که افرادی ک اطلاعات مذهبی بالایی ندارن و تحلیلی از اوضاع کلی کشورندارن (منظورم جزئیات رویداد هاوجریان هاو...نیس..یعنی دراین حد که بدونن انقلاب ما برای زمینه سازی ظهور بوده و کار کردن برایش و جانبداری ازش مقدسه،حتی نمیخوام فعال باشه و فقط درکش کرده باشه کافیه) و یه زندگی ماشینی و عادی دارن و فقط دغدغه شون درآمد و آسایش و...است رو نمیتونم بپذیرم اکثرخواستگارها فقط درحد نماز و روزه ان و ولایی نیستن..نمیدونم در چه حد باید روی این مورد حساس باشم من حس میکنم اگه طرف تو سطح فکر و اعتقادش مثل من نباشه ناخوادگاه از این مسیر دور میشم.معمولاهر وقت هم دور میشم افسردگی میگیرم.اطرافیان میگن سخت میگیری.ممنون میشم راهنماییم کنید. 🌸 پاسخ استاد پوراحمد
رادیو معارف.mp3
2.64M
🌷نکته مهارتی استاد پوراحمدخمینی در برنامه "حوالی عصر" 😊 ❣ دلیل فرزندان ⏰ زمان پخش برنامه "حوالی عصر" هر روز ساعت ١٧ تا ١٨ در رادیو معارف
سلام استاد. طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق من 32 و همسرم 40 سالشونه. 10 سال ازدواج کردیم و 3 تا بچه داریم. همسر من خیلی ولخرجه. ینی وقتی میره بیرون با کلی چیز ماله خودش و بچه ها میاد خونه. ولی برای من هیچی. همش میگه دوست دارم برات فلان چیز و بخرم یا سال دیگه فلان مناسبت میخوام حسابی غافلگیرت کنم. ولی هیچی. مناسبتا برام کادو نمیخره. یه موقع یه چیزی خریدنی هی میگه هی منت میذاره که اعصابم خورد میشه. اکثر موقع ها که یه چیزی بخوام میگه پول ندارم. ولی میره بیرون و با کلی خرید گرونتر بر میگرده. یه بار برای دخترم که لباس راحتی نداشت یه لباس قیمت کردم 15 هزار. حتی نگفتم بخر فقط قیمت کردم. کلی سرم غر زده که چرا قیمت کردی مگه نمیدونی من پول ندارم. چند تا مغازه رفتیم جلوتر رفته تو مغازه برای خودش کلی تنقلات و سیگار و ... خرید کرده. خوراکیهاشم کلا میبره محل کارش تنهایی میخوره میدونم دوست نداره منم دست نمیزنم. وزنشم به شدت رفته بالا. همیشه میگه خیلی دوسم داره و ازم راضیه ولی فقط زبونی میگه 😔 من بگم برای بچه ها چیزی بخر هیچ وقت پول نداره ولی تنهایی میره بازار برای بچه ها و خودش کلی خرید میکنه. من نه خرید عروسی داشتم نه طلا. یه تازه عروس که همه چیش کهنه بود با اینکه وضع مالیش بد نیست، تقریبا هیچی برام نخریده بود و بهم خرجی هم نمیداد تا اینکه یه بار رفتیم بیرون و من ازش خواستم برام یه مغنعه بخره. خرید ولی کلی بهم اخم کرد و گفت بدم میاد از زنایی که راه به راه خرید میکنن😳 به نظرتون چیکار کنم؟ مرده خوبیه خودش دوست داره من به هرچی میخوام برسم. ولی نمیخواد برام هزینه کنه. این موضوع اذیتم میکنه و گاهی دوست دارم همه چیز و ول کنم و برم ولی به خاطر بچه ها نمیتونم. یه سوال دیگه ام دارم. تقریبا 140 کیلوعه. هم از نظرظاهری بد شده و هم از سلامتیش نگرانم. چطوری راضیش کنم وزنشو کم کنه؟ باهاش حرف میزنم قبول میکنه ولی عمل نمیکنه 🌸 پاسخ استاد پوراحمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال رمان عاشقانه مذهبی ( علوی ) رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و بیستم نگاهش کردم و دیدم قطرات اشک از روی صورتش جاری شده و روی فرش و پاهای من می‌چکد و با صدایی که زیر بارش اشک‌هایش نَم زده بود، همچنان می گفت: «الهه! دلم خیلی برات تنگ شده بود! الهه! چهل روزه که ندیدمت! چهل روزه که حتی صداتو نشنیدم! مَنی که یه روز نمی‌تونستم دوری تو رو تحمل کنم...» دلم آتش گرفته بود از طعم شیرین زندگی عاشقانه‌ای که چه زود به کام‌مان تلخ شد و دل‌هایمان را در هم شکست و نتوانستم دم نزنم و من هم لب به شکایت گشودم که شکایتم هم از اوج دلتنگی‌ام بود: «مجید! زمانی که باید کنارم بودی، کنارم نبودی! زمانی که باید آرومم می‌کردی، کنارم نبودی! شب‌هایی که دلم می‌خواست پیشِت زار بزنم و برات درد دل کنم، کنارم نبودی! شب‌هایی که هیچ کس نمی‌تونست آرومم کنه و من به تو احتیاج داشتم، کنارم نبودی!» و داغ دلم به قدری سوزنده بود که چانه‌ام از شدت گریه به لرزه افتاده و در برابر نگاه او که بیش از دل من بی‌قراری می‌کرد، بی‌پروا ادامه می‌دادم: «ای کاش فقط کنارم نبودی! تو با امیدی که به من داده بودی، با دروغی که به من گفتی، مَنو صد بار کُشتی و زنده کردی! مجید! خیلی عذابم دادی! خیلی زجرم دادی! مجید! چرا اونقدر مَنو امیدوار کردی؟ چرا به من الکی وعده می‌دادی که مامانم خوب میشه؟ مگه دکتر بهت نگفته بود که دیگه نمیشه براش کاری کرد؟ پس چرا منو بردی امامزاده؟ چرا ازم خواستی قرآن سر بگیرم و به هر کی که تو میگی متوسل شم؟» و دیگر نتوانستم ادامه دهم که صدایش به گریه بلند شده و پشتش به لرزه افتاده بود و چه زجری می‌کشیدم که او را به این حال ببینم و نتوانم دلداریش دهم که هنوز دلم از دستش رنجیده بود. خواستم از جایم بلند شوم که دستم را گرفت و با لحنی عاشقانه التماسم کرد: «الهه! نرو! هر چی می‌خوای بگی، بگو! هر چی دوست داری بگو! فقط با من حرف بزن! بخدا دلم برای صدات تنگ شده!» و حالا نوبت گریه‌های بی‌صبرانه او بود که امانش را بریده و ناله‌هایش را در گلو بشکند. چشمه چشمان کشیده و زیبایش از اشک سرریز شده و پلک‌هایش همچون ابر بهاری سنگین بود و باز هم دست از باریدن نمی‌کشید و همچنانکه با نگاه عاشقش، دلبسته چشمان تَرم شده بود، زیر لب نجوا می‌کرد: «الهه! من بهت دروغ نگفتم، بخدا من بهت دروغ نگفتم! من به حرفایی که می‌زدم اعتقاد داشتم! من مطمئن بودم اگه امام حسین (علیه‌السلام) بخواد، می‌تونه پیش خدا شفاعت کنه تا مامان خوب شه...» که کلامش را شکستم و با صدایی که میان گریه دست و پا می‌زد، پرسیدم: «پس چرا خوب نشد؟ پس چرا امام حسین (علیه‌السلام) نخواست مامانم خوب شه؟ پس چرا مامانم مُرد؟» و مثل اینکه نداند در پاسخ اینهمه پرسش سرشار از حسرتم چه بگوید، سری تکان داد و با صدایی که از شدت بغض، به سختی شنیده می‌شد، پاسخ داد: «نمی‌دونم الهه جان...» و من دیگر چه می‌گفتم که به زلالی کلامش ایمان داشتم و نمی‌خواستم و نمی‌توانستم بیش از این با تازیانه‌های سرزنش، عذابش دهم که با سر انگشتانم تارهای سپیدِ روی شقیقه‌اش را که چون ستاره در سیاهی شب می‌درخشید، لمس کرده و با لحنی لبریز از حسرت زمزمه کردم: «با خودت چی کار کردی؟» و آنقدر صدایم میان طوفان بغض گم شده بود که خیال کردم نشنیده، ولی به خوبی نغمه دلسوزی‌ام را شنیده بود که لبخندی غمگین بر صورت خیس از اشکش نقش بست و با نگاه نجیبانه و سکوت پُر از غربتش، جوابم را داد تا باورم شود که در این چهل روز چه بر دل شیدایش گذشته و مردانه تحمل کرده است. https://eitaa.com/zandahlm1357 با ما همراه باشید🌹
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
مهارتهای کلامی_8.mp3
10.97M
۸ ★ بخش مهمی از مسیر خودسازی؛ رعایت مراتب ادب در کلام است، که دربرابر اشخاص مختلف در زندگی ما متفاوت است! - مراتب ادب در برابر کودک ما، با نوجوان ما، متفاوت است. - رعایت ادب در برابر والدین ما، با همسرمان متفاوت است ... ✓ باید برای آموختن‌شان وقت گذاشت و تمرین کرد. 🎤 @ostad_shojae