eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.5هزار عکس
36.1هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 راه کارهای افزایش معرفت نسبت به امام زمان (عج) به سبکی که مورد توجه جوانان قرار بگیرد بفرمایید؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 ☝️🏻اینکه بخواهید جوان را با امام زمان (عج) آشنا بکنید بستگی به نوع جوانش دارد، آیا جوان مذهبی است، غیر مذهبی است.. خلاصه این طور تقسیم بندی هایی هست، به طور کلی بخواهم به شما بگویم شما سعی کنید جوان ها را با محبت امام آشنا بکنید هر چه قدر از خوبی امام بگویید هر چه قدر از مهربانی امام بگویید مطمئنا برای آن جوان اثر گذار است. هر انسانی عاشق زیبایی است مگر اینکه مریض باشد والا آدم سالم عاشق زیبایی است، درست است؟ 🔹وقتی شما بیایید امام را به عنوان یک انسان کامل مطرح بکنید انسانی که تمام صفات خوب را در حد مطلق دارد، زیبایی مطلقش، مهربانی مطلقش، گذشت کردن از بدی ها مطلقش، هر خوبی که شما فکر می کنید امام مطلقش را دارد در حد توان، وقتی بیایی با چنین صفاتی امام را برای طرف تعریف بکنی طرف عاشق امام می شود. وقتی محبت امام در دل طرف برود کم کم این محبت ریشه دار می شود و زمینه ای می شود برای معرفت، محبت مقدمه ای است برای معرفت. 👌🏻من تا یک نفر را علاقه ای به او نداشته باشم قطعا دنبال شناختش هم نمی روم! مثل یک جوان فرض کنید البته بلا تشبیه، بلا تشبیه، می خواهد برود با یک دختری ازدواج بکند همان اول از قیافه دختر خوشش نمی آید پس قطعا دنبال دختر و آدرس و پدر و مادرش نمی رود. اما اگر از دختر خوشش بیاید قطعا می رود تحقیقات و مرحله ی بعدی. پس محبت زمینه ای است برای شناخت حقیقی. شما بتوانید مردم و آن جوان را با محبت حضرت آشنا بکنید جوان خودش کم کم پیش می رود به سمت جلب توجه امام و شناخت بیشتر امام. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
❁﷽❁ تـو‌گمنامی‌و‌من‌گمـراه.. وانگار‌سعادت‌درهمین‌گمنامیستـ... بہ‌تو‌پناه‌می‌آورم‌شہید‌گمنام تا‌این‌گمراه‌را گمـنام‌ڪنے!
13.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔊🔊🔊 🎧 ✍ نویسنده ; انوشه سادات میرمرعشی 1⃣ قسمت اول ; کودکی 📖 روایتی زیبا و عمیق از زندگی حقیقی مهناز امین بانوی حماسه ساز اراکی در دوران انقلاب و دفاع مقدس https://eitaa.com/zandahlm1357
🔔پاسپورت بهشت... افرادکه به مسافرت می روند چمدان رابسته و آماده حرکت می شوند ما هم باید برای مرگ اینطور باشیم چمدان مرگ را بسته باشیم، پاسپورت بهشتم ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام است باید همراه خودمان داشته باشیم نه اینکه فقط به اعمالمون دل ببندیم بدون ولایت و نه بدون عمل صالح به ولایت و دوستی اهل بیت دل ببند.
داستان ضرب المثل ﻫﺮﭼﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﻢ ﻧﺮ ﺍﺳﺖ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﺑﺪﻭﺵ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ: ﺑﻪ ﻛﺴﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻏﯿﺮﻣﻤﻜﻦ ﺩﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩﺍﯼ ﻛﻪ ﻧﺎﺩﺭ ﺍﻓﺸﺎﺭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺣﻜﺎﯾﺖﻫﺎﯼ ﺟﺎﻟﺒﯽ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻧﺎﺩﺭﺷﺎﻩ ﻣﺮﺩ ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺻﺮﻑ ﻟﺸﻜﺮﻛﺸﯽﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒﻛﺮﺩ ﻭ ﺗﺎ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺑﻪﻛﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﯿﺰ ﻟﺸﻜﺮﻛﺸﯽ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺗﺤﺖ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺧﻮﺩ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ. ﺍﺯﺟﻤﻠﻪ ﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻛﺸﻮﺭﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎ ﺫﺧﺎﯾﺮ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻃﻼوﻧﻘﺮﻩ ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺟﻮﺍﻫﺮﺍﺕوﺍﻟﻤﺎﺱ ﺑﻮﺩ. ﻧﺎﺩﺭ ﻏﻨﺎﯾﻢ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﻤﻠﻪﻫﺎ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﯼ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺁﻭﺭﺩ. ﺩﺭﯾﻜﯽ ﺍﺯ ﺟﻨﮓﻫﺎﯾﯽ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻮﺭﺷﯿﺎﻥ ﺩﺍﺧﻠﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ، ﭼﻮﻥ ﻧﺎﺩﺭ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪﯼ ﻛﺎﻓﯽ ﺩﺭﺟﻨﮓ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﺩﺷﻤﻦ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪﺍﯼ ﻛﻤﯿﻦ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﺮﺩ. ﻧﺎﺩﺭ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﭘﺸﺖﺳﺮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﻏﺎﻓﻠﮕﯿﺮ ﺷﺪ. ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻧﺶ ﯾﻜﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﺎ ﺿﺮﺑﺎﺕ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﺯ ﭘﺎﯼ ﺩﺭﻣﯽﺁﻣﺪﻧﺪ. ﻣﯽﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﻧﺎﺩﺭ با ﺳﭙﺎﻫﯿﺎﻧﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ ﺷﻜﺴﺖ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ. ﺍﻣﺎ ﭼﺎﺭﻩﺍﯼ ﺑﻪ ﺫﻫﻨﺶ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭﻋﻘﺐﻧﺸﯿﻨﯽﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﭘﺲﺍﺯ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺳﭙﺎﻩ ﺑﺎ ﯾﻚ ﻧﻘﺸﻪ ﻭ ﻃﺮﺡ ﺟﺪﯾﺪ ﻭﺍﺭﺩ ﺟﻨﮓ ﺷﻮﻧﺪ. ﻭﻟﯽ ﺩﺷﻤﻦ ﻛﻪ ﺩﯾﺪ ﺷﻜﺴﺖ ﺳﭙﺎﻩ ﻧﺎﺩﺭ ﻧﺰﺩﯾﻚ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﻌﺪﺍﺩﻛﻤﯽ ﺍﺯ ﺳﭙﺎﻫﯿﺎﻧﺶ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩﺍﻧﺪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻋﻘﺐﻧﺸﯿﻨﯽ ﺑﻪﺁﻧﻬﺎ ﻧﺪﺍﺩ. ﻫﺮﻛﺲ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﻋﻘﺐﻧﺸﯿﻨﯽ ﻛﻨﺪ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽﻛﺮﺩند ﯾﺎ ﺍﯾﻨﻜﻪ ﺑﺎ ﺿﺮﺑﻪﺍﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎﯼ ﺩﺭﻣﯽﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺎﻥ ﻧﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﻛﻤﻚ ﻋﺪﻩﺍﯼ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﯾﻜﺎﻧﺶ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﻨﺪ. ﻧﺎﺩﺭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩﻭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﺪ ﻛﺴﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻧﻤﯽﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺪﯼ ﺩﻭﺭ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﻛﻨﻨﺪ. ﻛﻢﻛﻢ ﺗﺸﻨﮕﯽوﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﺑﺎﻋﺚ ﺿﻌﻒ ﺍﻭ ﻣﯽﺷﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯼ ﻛﻮﭼﻜﯽ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ. ﺟﺎﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩﺍﯼ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﺠﺎﺕ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻧﺤﻮﯼ ﻛﻪ ﺑﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺭﺳﺎﻧﺪ. ﻧﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺧﺎﻧﻪﺍﯼ ﻛﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺩﺭ ﺯﺩ. ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺿﻌﯿﻒ ﻭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺩﯾﺪ ﺑﻪﺧﺎﻧﻪﺍﺵ ﺭﺍﻩ ﺩﺍﺩ. ﻧﺎﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﺳﻂ ﺍﺗﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮﺍﻥ ﺣﺮﻛﺖ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭘﯿﺮﺯﻥ! ﻣﻦ ﻧﺎﺩﺭﺷﺎﻩ، ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﺴﺘﻢ ﻫﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺁﺷﺎﻣﯿﺪﻥ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﯿﺎﻭﺭ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﻛﻪ ﺍﺻﻼً ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﺎ ﺑﯽﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮﻛﺴﯽ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﺎﺷﯽ، ﺑﺎﺵ! ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺣﺪ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺍﺯ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﻢ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﻣﯽﻛﻨﻢ. ﻧﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮﭼﻪ ﺗﻮ ﻣﯽﮔﻮﯾﯽ. ﻣﻦ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻭ ﺗﺸﻨﻪﺍﻡ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﺭ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮔﻔﺖ:ﺣﺎﻻ ﻏﺬﺍﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼﺧﻮﺭﺩﻥﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭﻟﯽ ﺁﺏ ﻫﺴﺖ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽﺁﻭﺭﻡ. ﭘﺴﺮ ﻣﻦ ﺧﺎﺭﻛﻦ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﺮﺩﻩ ﺗﺎ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺭﺩ ﺑﺨﺮﺩ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻧﺎﻥ ﺑﭙﺰﻡ. ﺍﮔﺮ ﺻﺒﺮ ﻛﻨﯽ ﺗﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﻧﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﻛﻮﺯﻩﯼ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﻧﺎﺩﺭ ﮔﺬﺍﺷﺖ. ﻧﺎﺩﺭ ﻛﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺸﻨﻪ ﺑﻮﺩ ﺳﺮﯾﻊ ﻇﺮﻓﯽ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺁﺏ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺳﺮ ﻛﺸﯿﺪ. ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﯿﻦ ﺻﺪﺍﯼ ﮔﺎﻭﯼ ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪ. ﺍﺯ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺍﯾﻦ ﻣﮕﺮ ﺻﺪﺍﯼ ﮔﺎﻭ ﻧﯿﺴﺖ؟ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﺑﺮﻭ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺷﯿﺮ ﺑﺪﻭﺵ ﺑﯿﺎﻭﺭ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺑﺨﻮﺭﻡ . ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﮔﺎﻭ ﻣﻦ ﻧﺮ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮ ﻣﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺷﯿﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯽﺩﻭﺷﯿﺪﻡ ﻭ ﻣﯽﺁﻭﺭﺩﻡ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ. ﻧﺎﺩﺭ ﻛﻪ ﺑﯽﻧﻬﺎﯾﺖ ﺧﻮﺩﺭﺃﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺣﺮﻑﺣﺴﺎﺏ ﺳﺮﺵ ﻧﻤﯽﺷﺪ، ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻣﯽﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺳﺮﻡﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﻦ ﮔﺮﺳﻨﻪﺍﻡ ﺑﺮﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺷﯿﺮ ﮔﺎﻭ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﺵ ﻭ ﺑﯿﺎﻭﺭ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﻻ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﻛﻪ ﺗﻮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ. ﺣﺘﻤﺎً ﺑﻪ ﺯﯾﺮﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﺣﺮﻑ ﻧﺎﺣﺴﺎﺑﯽ ﺯﺩﯼ ﻛﻪ ﺣﺎﻻ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪوﺗﺸﻨﻪ ﺭﻫﺎﯾﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﻣﻦ ﻣﯽﮔﻮﯾﻢ ﻧﺮ ﺍﺳﺖ، ﺗﻮ ﻣﯽﮔﻮﯾﯽ ﺑﺪﻭﺵ. https://eitaa.com/zandahlm1357
سؤال👇 سلام آیا کسی که قبلا مسلمان بوده ولی الان زرتشت شده آیا شرکت در مراسم ازدواج آن ها صحیح است ؟ پاسخ👇 سلام علیکم ارتباط به غیرمسلمان چون ممکن است در اعتقادات انسان تأثیر بگذارد و در ضمن تشویق آنان باشد، باید محدود به ضرورت شود.