eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.4هزار عکس
36هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام مَنِ‌ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ‌ هَلَكَ‌، وَ مَنْ‌ شَاوَرَ الرِّجَالَ‌ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا. امام عليه السلام فرمود: كسى كه (ترك مشورت كند و) استبداد به رأى داشته باشد هلاك مى‌شود و آن كس كه با مردان بزرگ مشورت كند در عقل و خرد آنها شريك مى‌شود.
شرح و تفسير نتيجۀ «استبداد» و «مشورت» آنچه امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ خود بيان فرموده دو روى يك سكه دربارۀ مسئلۀ مشورت است. مى‌فرمايد:«كسى كه (ترك مشورت كند و) استبداد به رأى داشته باشد هلاك مى‌شود و آن كس كه با مردان بزرگ مشورت كند در عقل و خرد آنها شريك مى‌شود»؛ (مَنِ‌ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ‌ هَلَكَ‌، وَ مَنْ‌ شَاوَرَ الرِّجَالَ‌ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا) . دربارۀ اهميت مشورت و زيان‌هاى استبداد به رأى، تا كنون در اين كتاب كرارا سخن گفته‌ايم. در بخش كلمات قصار در كلمۀ ٥٤ و همچين كلمۀ ١١٣ امام عليه السلام به اهميت مشورت اشاره فرموده و در عهدنامۀ مالك اشتر به صورت گسترده‌ترى از مشورت و شرايط‍‌ آن سخن گفته است؛ ولى هر قدر دربارۀ اهميت مشورت بحث شود كم است، زيرا مطلبى است سرنوشت‌ساز. قرآن مجيد هم به مؤمنان دستور مشورت مى‌دهد «وَ أَمْرُهُمْ‌ شُورى‌ بَيْنَهُمْ‌» ١ و هم به رسول اكرم صلى الله عليه و آله كه عقل كل بود در اين باره امر مى‌كند: «وَ شاوِرْهُمْ‌ فِي الْأَمْرِ» ٢،قرآن حتى در موضوعات ساده نيز به مشورت اهميت داده است از جمله دربارۀ باز گرفتن كودك شيرخوار از شير مادر مى‌فرمايد: «فَإِنْ‌ أَرادا فِصالاً عَنْ‌ تَراضٍ‌ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ‌ عَلَيْهِما» ؛و اگر آن دو (پدر و مادر) با رضايت يكديگر و مشورت بخواهند (كودك را زودتر) از شير باز گيرند؛ گناهى بر آنها نيست». ١ همچنين روايات اسلامى به طور گسترده بر آن تأكيد ورزيده است. در دنياى امروز نيز همۀ دولت‌ها حداقل در ظاهر تأكيد بر تشكيل شوراها براى قانون‌گذارى و امور اجرايى در سطوح مختلف دارند و اصل مشورت به عنوان اصلى اساسى شمرده مى‌شود. دليل آن هم روشن است، زيرا خداى متعال همۀ مزاياى فكرى را به يك نفر نداده است، بلكه هشيارى مانند ساير نعمت‌ها در ميان مردم تقسيم شده است. به همين دليل هيچ كس بى‌نياز از افكار ديگران نيست و هنگامى كه انسان‌ها به مشورت بنشينند و عقل‌ها به يكديگر ضميمه شوند احتمال خطا بسيار كم مى‌شود، زيرا جوانب مسئله به وسيلۀ افراد مختلف كه هر يك جانبى را مى‌بيند روشن مى‌گردد و مصداق تعبيرى كه در حديث ديگرى از اميرمؤمنان على عليه السلام در غرر الحكم آمده است خواهد بود، مى‌فرمايد: «حَقٌّ‌ عَلَى الْعاقِلِ‌ أنْ‌ يُضيفَ‌ إلى‌ رَأيِهِ‌ رَأْىَ‌ الْعُقَلاءِ وَ يَضُمَّ‌ إلى‌ عِلْمِهِ‌ عُلُومَ‌ الْحُكَماءِ ؛بر هر عاقلى لازم است كه رأى عاقلان ديگر را (از طريق مشورت) به رأى خود اضافه كند و علوم دانشمندان را به علم خويش بيفزايد». ٢ بعضى ممكن است تصور كنند حتماً بايد با كسى مشورت كرد كه عقل او از انسان قوى‌تر يا لااقل مساوى باشد در حالى كه چنين نيست؛ انسان اگر دسترسى به چنين اشخاصى پيدا نكند سزاوار است حتى با زيردستان خود مشورت كند، چنان‌كه مرحوم علامۀ مجلسى در حديثى از بحار الانوار از امام على بن موسى الرضا عليه السلام نقل مى‌كند كه يكى از يارانش مى‌گويد: خدمت آن حضرت بوديم سخن از پدرش (امام كاظم عليه السلام) به ميان آمد. فرمود: «كَانَ‌ عَقْلُهُ‌ لَا يُوَازِنُ‌ بِهِ‌ الْعُقُولُ‌ وَ رُبَّمَا شَاوَرَ الْأَسْوَدَ مِنْ‌ سُودَانِهِ‌ فَقِيلَ‌ لَهُ‌: تُشَاوِرُ مِثْلَ‌ هَذَا؟ فَقَالَ‌: إِنْ‌ شَاءَ اللَّهُ‌ تَبَارَكَ‌ وَ تَعَالَى رُبَّمَا فَتَحَ‌ عَلَى لِسَانِه ؛عقل او قابل مقايسه با عقول ديگران نبود ولى با اين حال گاهى با بعضى از غلامانش مشورت مى‌كرد. بعضى به آن حضرت گفتند: شما با مثل چنين شخصى مشورت مى‌كنيد؟ فرمود: اگر خدا بخواهد چه بسا راه حل مشكل را بر زبان او جارى كند». ١ يكى از فوايد مشورت چيزى است كه امام كاظم عليه السلام در حديث نورانى‌اش به آن اشاره كرده مى‌فرمايد: «مَنِ‌ اسْتَشَارَ لَمْ‌ يَعْدَمْ‌ عِنْدَ الصَّوَابِ‌ مَادِحاً وَ عِنْدَ الْخَطَاءِ عَاذِراً ؛كسى كه مشورت كند اگر به حق راه يابد او را ستايش مى‌كنند و اگر به راه خطا برود او را معذور مى‌دارند.(در حالى كه اگر مشورت نكند نه در حال خطا كسى عذر او را موجه مى‌داند و نه در صواب كسى او را ستايش مى‌كند)». ٢ احاديث دربارۀ مشورت از معصومان عليهم السلام بسيار فراوان است اين سخن را با حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله پايان مى‌دهيم كه فرمود: «الْحَزْمُ‌ أَنْ‌ تَسْتَشِيرَ ذَا الرَّأْيِ‌ وَ تُطِيعَ‌ أَمْرَهُ‌ ؛حزم و دورانديشى ايجاب مى‌كند كه با صاحب‌نظران مشورت كنى و از امر او اطاعت كنى».
نام:هلکسین گیاهیست ارزان و سریع رشد و مناسب برای آپارتمان و گیاهی مناسب برای پوشش گلدان بزرگ و سبد آویزان است.سایه را دوست دارد و در تمام نقاط آپارتمان قابل نگهداریست. همیشه خاک را مرطوب نگهدارید. https://eitaa.com/zandahlm1357
فصل دوم : در حقوق همسايگان و يتيمان و عشيره و قبيله از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : پيوسته مرا جبرئيل وصيت مينمود برعايت همسايه تا آنكه گمان كردم كه براى او ميراثى قرار خواهد داد و فرمود كه هر كه همسايه خود را آزار كند حقتعالى بوى بهشت را بر او حرام گرداند، ماءواى او جهنم باشد، فرمود كه هر كه از همسايه اش بقدر يكشبر زمين خيانت كند، خدايتعالى آن زمين را تا طبقه هفتم طوقى گرداند و در گردن او اندازد تا چون او را بمقام حساب آورند طوق در گردن او باشد، مگر آنكه توبه كند، آن زمين را پس دهد. از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : هر كه آزار خود را از همسايه باز دارد حقتعالى در روزقيامت از گناهان او درگذرد، از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه سه چيز است كه بدترين بلاها است ، پادشاهى يا صاحب حكمى كه اگر احسان باو كنى شكر نكند و اگر بدى كنى نگذرد و همسايه كه چشمش تو را بيند ودلش مرگ تو را خواهد، اگر نيكى ببيند بپوشاند و مذكور نسازد و اگر بدى ببيند ظاهر كند ومنتشر گرداند، زنيكه اگر حاضر باشى ترا شاد نگرداند، اگر غايب باشى خاطرت باو مطمئن نباشد. در حديث ديگر فرمود كه هر كه آزار همسايه كند، براى طمع در خانه او خدا خانه او را بهمسايه برساند. در حديث معتبر منقول است كه : از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم پرسيدند كه آيا در مال حقى بغير زكوة هست ، فرمود كه بلى نيكى و احسان كردن بخويشانى كه با تو بدى كنند، و احسان كردن بهمسايه مسلمان بدرستيكه ايمان بمن ندارد كسيكه شب سير ميخوابد و همسايه مسلمانش گرسنه است . در چند حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : تا چهل خانه از هر طرف همسايه اند. در حديث ديگر فرمود كه از جمله حقوق مال حق ماعونست كه حقتعالى وعيد جهنم فرموده است براى كسيكه منع آن نمايد و آن قرضى است كه بهمسايه دهد، يا نيكى كه بايشان كند، يا ضروريات خانه كه بايشان عاريه دهد، راوى عرض كرد كه ما همسايگان داريم كه اگر چيزى بايشان بعاريه بدهيم ميشكنند، ضايع ميكنند در اينصورت بر ما گناهى هست اگر بايشان ندهيم ؟ فرمود كه هر گاه چنين باشد گناهى بر شما نيست اگر بايشان ندهيد. در حديث ديگر فرمود كه حلال نيست منع كردن نمك و آتش از همسايگان . از حضرت رسول منقول است كه : هر كه ماعونرا منع نمايد از همسايگان حقتعالى منع كند از او خير واحسان خود را و او را بخود واگذارد، واى بر حال او. در حديث معتبر از حضرت صادق منقول است كه : منع مكنيد قرض دادن خمير و نان را و طلبيدن آتش را كه اين امور باعث زيادتى روز ميشود، بر اهل خانه با آنكه از جمله مكارم اخلاق است . از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه : زينهار كه متعرض حقوق مشويد كه بر خود لازم كنيد و آنچه از خرجها كه بر قبيله واقع ميشود بدهيد و مضايقه مكنيد، و اگر از قبيله شما كسى شما را تكليفى كند كه ضررش بر شما زياده از نفعى باشد كه باو ميرسد قبول مكنيد. در حديث ديگر منقول است كه : حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در بيمارى بديدن صعصعة بن صوحان كه از بزرگان اصحاب آنحضرت بود تشريف آوردند، پس فرمودند كه باينكه من بعيادت تو آمدم فخر مكن بر قوم خود واگر ايشان را در امرى بينى خود را از آن امر بكنار بگير كه آدمى بى نيازنيست از قوم وقبيله خود و بايشان محتاج است ، اگر يارى ايشان نكنى يارى از ايشان منع كرده و ياريهاى بسيار ايشان را از خود رد گردانيده پس اگر ايشان را در حال خوبى ببينى يارى ايشان بكن ، براى آن امر و اگر در بلائى باشند، ايشان را وامگذار و بايد كه يارى كردن شما يكديگر را در طاعت خدا باشد، بدرستيكه هميشه با رفاهيت و نعمت خواهيد بود اگر يارى يكديگر بكنيد، در طاعت خدا وباز ايستيد از معصيت خدا. در حديث معتبر منقول است كه : اسيرى چند را بنزد حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم آوردند از كافران پس يكى از ايشانرا پيش ‍ آوردند كه گردن بزنند، در آن حضرت جبرئيل نازل شد و گفت يا محمد اين اسير را كه ميخواهى گردنش را بزنى بمردم طعام ميخورانيد و مهمان دارى ميكرد و خرجهائيكه در ميان قبيله واقع ميشد ميداد و بارهاى گران اهل خود را بر دوش خود بر ميداشت ، پس حضرت بآن اسير فرمودند كه حقتعالى چنين وحى فرستاده است ومن ترا آزاد كردم از كشتن باين خصلتها آن اسير گفت كه پروردگار تو اين خصلتها را دوست ميدارد؟ فرمود كه بلى اسير گفت شهادت ميدهم بوحدانيت خدا وبپيغمبرى تو بحق آن خداونديكه ترا براستى فرستاده است ، كه هرگز از مال خود كسى را برنگردانيده ام . در احاديث معتبره وارد شده است ، كه خوردن مال يتيم بناحق از جمله گناهان كبيره است . در حديث معتبر منقول است كه : حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه هر كه نگاهدارى كند يتيمى را و او را نفقه دهد من و او در بهشت مانند اين دو انگشت با هم باشيم واشاره بانگشت شهادت و ميان فرمود. در حديث ديگر فرمو
د هر كه يتيمى را در عيال خود داخل كند و خرج او را بدهد تا او مستغنى شود از او، خدا بهشت را بر او واجب گرداند، چنانچه براى خورنده مال يتيم جهنم را واجب گردانيده است . در روايت معتبر از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه : هر مرد مؤ من و زن مؤ منه كه دست بر سر يتيم بكشد، از روى ترحم حقتعالى براى او بعدد هر موئى كه دستش بر آن مى گردد حسنه براى از بنويسد. در روايت ديگر منقول است كه : بهر موئى حقتعالى نورى كرامت فرمايد، در قيامت . در حديث معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : هر كه از سنگينى دل خود آزرده باشد، خواهد دلش نرم گردد يتيمى را نزديك خود بخواند و با او مهربانى كند و بر سر خوان خود بنشاند و از روى شفقت دست بر سرش بمالد بدرستيكه يتيم را بر مردم حق عظيم هست . در حديث ديگر فرمود كه چون يتيمى بگريد عرش الهى براى او بلرزد، پس پروردگار عالم فرمايد كه كيست آنكه به گريه آورده است اين بنده مرا كه پدرش و مادرش را گرفته ام ؟ بعزت و جلال خودم سوگند مى خورم كه هيچ بنده او را ساكن نگرداند مگر آنكه بهشت را براى او واجب گردانم . در احاديث معتبره از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : حق تعالى در قرآن مجيد براى كسيكه مال يتيم را بناحق بخورد، دو عقاب مقرر ساخته يكى عذاب جهنم در آخرت و ديگرى آنكه در دنيا بعد از او با يتيمان او بكنند، آنچه با يتيمان ديگران كرده باشد. از حضرتا امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه : حق تعالى در قيامت جماعتى را از قبرها محشور گرداند كه از دهنهاى ايشان آتش شعله ور باشد و آنها جماعتى باشند كه مال يتيم را خورده باشند، چنانچه حق تعالى ميفرمايد، بدرستى كه آن جماعتيكه مال يتيم را بظلم مى خورند، نميخورند در شكم خود مگر آتش و بزودى آتش افروز جهنم گردند، بدانكه ولى يتيم كه تصرف در مال او ميتواند نمود پدر است و جد پدرى و وصى كه ايشان تعيين كرده باشند، اگر اينها نباشند حاكم شرع يعنى امام عليه السلام و كسى كه آنحضرت تعيين فرموده باشد، اگر امام حاضر نباشد اكثر علماءِ را اعتقاد آنستكه مجتهد جامع الشرايط ميكند يا كسيكه او نصب كرده باشد. از احاديث معتبره ظاهر ميشود كه مؤ منان صالح از براى خدا متكفل احوال ايشان و ضبط اموال ايشان ميتوانند شد، كه آنچه صرفه وغبطه ايشان در آن باشد رعايت كنند، اگر پريشان باشند وسعى در مال يتيم مانع كسب ايشان باشد بقدر خرج ضرورى خود از مال ايشان خرج ميتوانند كرد، بهتر آنستكه رعايت كنند كه زياده از اجرت متعارف آن عمل برندارند، همچنين پدر و جد پدرى و وصى بايد كه نهايت رعايت در صرفه ايشان بكند، و اگر آنقدر مال نداشته باشند كه وفا بقرض كند از مال ايشان قرض برندارند، اگر پدر و جد پدرى پريشان باشند بقدر نفقه ضرورى خود از مال ايشان ميتوانند برداشت ، اگرمادر هم پريشان باشد نفقه او را ولى از مال يتيم ميتواند بردارد، و اگر قدر خرج طفل را حساب كنند و با نفقه خود ضم كنند و باهم چيزى بخورند، باكى نيست . حلیة_المتقین #https://eitaa.com/zandahlm1357