eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.6هزار عکس
35.3هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
به زندان افتادن هرثمه آن شب مأمون نخوابيد. انديشيد و انديشيد؛ به آوارگان علوى فكر كرد كه چگونه درفش انقلاب را بر دوش مى كشيدند. تو گويى هر يك، گدازه هاى آتشفشانى پنهان هستند؛ آتشفشانى بسان دلى جوشان از عواطف بى كران. هنوز قيام ابن طباطبا (۲۲) در خاطرش زنده بود. با آن قيام، چيزى نمانده بود كه براى هميشه بساط عباسيان برچيده شود. مأمون از ژرفاى درونش فرياد برآورد: « آتشِ زير خاكستر! چه كنم؟ چه سرنوشتى دارد هفتمين خليفه عباسى! » اگر كسى آن شب مأمون را مى ديد كه چگونه از پنجره به باغ كاخش مى نگرد، مى پنداشت كه شبهى شبانه ديده است. او جام هاى شراب را سر مى كشيد و لحظه لحظه اثر تخديركننده آن همچون زنجيره اى از مورچه هاى بى پايان در بدنش نفوذ مى كرد. او زير لبچنان كه گويى با خودش يا با مخاطبى خيالى گفت و گو مى كردگفت: « اين نادانان نمى فهمند كه من چه مى كنم. خيال مى كنند همه دنيا فقط بغداد است. نمى دانند كه در مكه، مدينه، بصره، كوفه و خراسان چه مى گذرد! » https://eitaa.com/zandahlm1357
36.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خاطره‌ای جالب از کرامات امام رضا (ع) با بیان شیوای استاد مسعود عالی🌸https://eitaa.com/zandahlm1357
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 آیا در روایــت آمــده امــام زمــان چــه ڪی ظــهور خــواهد ڪرد؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 ❌یقینا در هیچ روایتی نوشته نیست که امام زمان (عج) کی ظهور میکنند، زمان ظهور در هیچ روایتی مشخص نیست. 👌🏻آنچه در روایات از ما خواستند این است که شب و روز منتظر ظهور مهدی (عج) باشیم؛ این آن چیزی است که از ما خواستند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
مهدوی ( هرندی ).mp3
4.39M
👌 ماجرای حاج آقا رضا هرندی و ملاقات امام زمان( ع ) و نجات از دست بهاییان. 🎙 آیت الله مهدوی 🔻 https://eitaa.com/zandahlm1357
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
📗📗 «نورالدین پسر ایران» کتاب خاطرات سید نورالدین عافی است؛ پسری شانزده ساله در زمان جنگ از اهالی روستای خنجان در حوالی تبریز در آذربایجان شرقی که حضور دفاع مقدس را در گردان‌های خط‌‌شکن لشکر 31 عاشورا به عنوان نیروی آزاد، غواص و فرمانده دسته و در جبهه‌های مختلف تجربه کرده و بارها مجروح شده است. سید نورالدین عافی نزدیک به هشتاد ماه از دوران جنگ تحمیلی را علی‌رغم جراحات سنگین و شهادت برادرش سید صادق در برابر چشمانش در جبهه ماند و در عملیات‌های متعددی حضور داشت و جانباز هفتاد درصد دفاع مقدس است. روایت خاطرات سید نورالدین، سخت شیرین و خواندنی است. تلاش نویسنده برای حفظ ملاحت و طنز مستتر در کلام نورالدین نیز قابل توجه و شایان تحسین است. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌷🌷 بعضی وقت‌ها ضربان قلب انسان کُند می‌شود. دقیقا همان اوقاتی که انسان قلبش به سختی می‌شکند، قلبش دچار تردید می‌گردد که بایستد یا به تپش خود ادامه دهد. قلب مانند چشمی از الماس است. وقتی یک‌بار خراش بردارد، برای همیشه با همان خراش به تماشای دنیا خواهد پرداخت . . .! 👤الیف شافاک 🌷🌷🌷 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مگر کار دختر جعفر را کرد هركس یك كاری كه كسی نكرده بكند كه بخواهند خیلی از او تعریف كنند می‌گویند: «‌ها! فلانی كار دختر جعفر را كرد». یا اگر كسی به خاطر كاری خیلی خودنمایی بكند و بخواهند مذمتش كنند می‌گویند: «چه خبره مگه كار دختر جعفر را كردی؟» می‌گویند در گذشته و در روستایی یك ارباب زندگی می‌كرد كه خیلی ظالم و بی‌رحم بود و اسمش هم «قلی خان» بود. یكی از ظلم‌هاش این بود كه از مردم بیگاری می‌گرفت. مثلاً وقتی می‌خواست خانه‌ای بسازد یا دیواری بكشد مردم را به زور سر كار می‌برد. تا اینكه یك شب عروسی یك پسری بوده. فردا كه می‌شود داماد را به زور می‌برد سر كار تا گل بسازد و خنچه بزند. عروس كه توی خانه بوده، فكر و خیال به سرش می‌زند و دلش هوای شوهرش را می‌كند. می‌آید سر كار، پیش مردها كه كار می‌كرده‌اند و چادرش را از سرش برمی‌دارد و بنا می‌كند گل لگد كردن. مردها می‌گویند: «تو جلو این همه مرد خجالت نمی‌كشی چادرت را زمین گذاشتی و گل لگد می‌كنی؟» عروس می‌گوید: «طوری نیست اگر می‌دانستم عیب دارد این كار را نمی‌كردم» همینطور كه كار می‌كردند قلی خان پیدایش می‌شود؛ وقتی كه خوب نزدیك می‌شود زن چادرش را به سرش می‌كشد و رویش را تنگ می‌گیرد و كناری می‌نشیند. مردها موقعی كه رفتار او را می‌بینند می‌گویند: «ما چند نفر مرد، اینجا كار می‌كردیم روبه ‌روی ما اصلاً رو نگرفتی حالا از قلی خان اینطوری رو گرفتی و كناری نشستی!» زن جواب می‌دهد: «قلی خان مرد بود از او رو گرفتم شماها زن بودید و از شما رو نگرفتم!» مردها می‌گویند: «چطور است كه قلی خان مرد هست و ما زنیم؟» زن جواب می‌دهد: «او مرد هست كه شماها را به زور به بیگاری می کشد، شماها اگر مرد هستید او را بگیرید بگذارید لای دیوار.» مردها كه این سرزنش و سركوفت را می‌شنوند خونشان به جوش می‌آید و قلی خان را می‌گیرند و می‌گذارند لای دیوار اما یك تكه از لباسش را بیرون از دیوار نگه می‌دارند كه باقی بماند و عبرت ظالم‌های دیگر بشود و این قصه به یادگار بماند. چون اسم پدر این دختر جعفر بوده می‌گویند: «مگر كار دختر جعفر را كردی؟» لطفاً کانال را به دوستانتان معرفی کنید🙏 https://eitaa.com/zandahlm1357 ‌‌‌
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام مَنْ‌ كَتَمَ‌ سِرَّهُ‌ كَانَتِ‌ الْخِيَرَةُ‌ بِيَدِهِ‌. امام عليه السلام فرمود: كسى كه راز خود را بپوشاند همواره اختيار آن به دست اوست (و كسى كه نپوشاند از اختيارش بيرون مى‌رود
شرح و تفسير روش حفظ‍‌ اسرار امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه تأكيد بر حفظ‍‌ اسرار مى‌كند و مى‌فرمايد:«كسى كه راز خود را بپوشاند همواره اختيار آن به دست اوست (و كسى كه نپوشاند از اختيارش بيرون مى‌رود.)»؛ (مَنْ‌ كَتَمَ‌ سِرَّهُ‌ كَانَتِ‌ الْخِيَرَةُ‌ بِيَدِهِ‌) . منظور از سرّ، امورى است مربوط‍‌ به انسان كه اگر ديگران از آن آگاه شوند ممكن است مشكلات عظيمى براى وى فراهم سازند؛ مثلاً شخصى كه معتقد به مذهب اهل بيت است و در ميان متعصبان لجوج و نادانى از مخالفان قرار گرفته است، بديهى است اگر سرّ خويش را فاش كند جانش به خطر مى‌افتد و گاه افشاى اسرار سبب مى‌شود كه حسودان انسان را از رسيدن به نتيجۀ كارش باز دارند و به اصطلاح چوب لاى چرخ‌هايش بگذارند يا رقيبانى باشند كه براى حفظ‍‌ منافع خود پيش‌دستى كنند و كارى را كه او ابداع كرده از وى بگيرند و به ثمر برسانند و از فوايد آن بهره گيرند و ابداع كنندۀ اصلى را محروم سازند. بديهى است عقل مى‌گويد: در چنين مواردى اسرار را بايد مكتوم داشت و حتى براى عزيزترين عزيزان بازگو نكرد، زيرا آن عزيزان هم عزيزانى دارند كه براى آنها بازگو مى‌كنند و چيزى نمى‌گذرد كه آن سرّ، همه جا منتشر مى‌شود و صاحب سرّ در رسيدن به اهدافش ناكام مى‌ماند. در نامۀ ٣١ نهج البلاغه (نامۀ امام به فرزند دلبندش امام حسن مجتبى عليهما السلام) نيز اشاره به كتمان سرّ شده است. همچنين در حكمت ٦ و ٤٨ نيز امام عليه السلام بر اين معنا تأكيد كرده است. مسئلۀ كتمان اسرار به قدرى اهميت دارد كه در حديثى امام صادق عليه السلام آن را همچون خونى مى‌شمرد كه فقط‍‌ بايد در درون رگ‌هاى خود انسان جريان يابد، مى‌فرمايد: «سِرُّكَ‌ مِنْ‌ دَمِكَ‌ فَلَا تُجْرِيهِ‌ فِي غَيْرِ أَوْدَاجِكَ‌» . ١ البته مسئلۀ كتمان سرّ در مسائل اجتماعى كه براى يك جامعه سرنوشت‌ساز است از اهميت بسيار بيشترى برخوردار است و چه بسا افشاى يك سرّ سبب حملۀ غافل‌گيرانۀ دشمن و ريخته شدن خون‌هاى بى‌گناهان گردد. در تاريخ زندگى پيامبر صلى الله عليه و آله موارد زيادى مى‌بينيم كه از طريق كتمان، پيشگيرى از خسارات مهمى بر جامعۀ اسلامى كرد و از آن جمله مسئلۀ كتمان اسرار در فتح مكه بود كه با دقت انجام شد و هنگامى كه لشگر اسلام با عِدّه و عُدّۀ فراوان در كنار مكه فرود آمدند تازه مكيان از جريان باخبر شدند و همين امر سبب شد مقاومتى نشان ندهند و خونى ريخته نشود و فوج فوج اسلام را پذيرا شوند. گاه مى‌شد رسول اكرم صلى الله عليه و آله هنگامى كه به گروهى براى يكى از جنگ‌هاى اسلام مأموريت مى‌داد براى اين‌كه دشمن از هدف آگاه نشود دستور مى‌داد نامه‌اى بنويسند و آن را به صورت سربسته به فرماندۀ لشگر مى‌داد و مى‌فرمود: هنگامى كه به فلان نقطه رسيديد نامه را باز كنيد و مطابق دستور عمل نماييد و به اين ترتيب دشمن از نقشه‌هاى مسلمانان آگاه نمى‌شد. اين سخن را با حديث پربار ديگرى از اميرمؤمنان عليه السلام ادامه مى‌دهيم كه فرمود: «جُمِعَ‌ خَيْرُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ‌ فِي كِتْمَانِ‌ السِّرِّ وَ مُصَادَقَةِ‌ الْأَخْيَارِ وَ جُمِعَ‌ الشَّرُّ فِي الْإِذَاعَةِ‌ وَ مُوَاخَاةِ‌ الْأَشْرَارِ ؛خير دنيا و آخرت در دو چيز جمع شده است:«كتمان سرّ و دوستى با نيكان و تمام شرور در دو چيز جمع شده: فاش كردن اسرار و دوستى با اشرار». ١ البته اين قاعدۀ كلى مانند غالب قواعد كلّى استثناى محدودى نيز دارد و آن در موردى است كه انسان مى‌خواهد با شخص عاقل و دانايى مشورت كند و با كلى‌گويى نمى‌تواند نظر او را جلب نمايد، بلكه بايد جزئيات مطلب را با او در ميان بگذارد تا بتواند از مشورت او بهره گيرد. هرگاه چنين كسى انسان رازدارى باشد مى‌توان اسرار را در اختيار او براى رسيدن به اهداف مشورت گذارد. امام صادق عليه السلام در حديثى كه دربارۀ شرايط‍‌ شخص مورد مشورت بيان كرده مى‌فرمايد:«چهارمين شرط‍‌ (بعد از عقل و ديانت و صداقت) اين است: «أَنْ‌ تُطْلِعَهُ‌ عَلَى سِرِّكَ‌ فَيَكُونَ‌ عِلْمُهُ‌ بِهِ‌ كَعِلْمِكَ‌ بِنَفْسِكَ‌ ثُمَّ‌ يُسِرَّ ذَلِكَ‌ وَ يَكْتُمَهُ‌ فَإِنَّهُ‌... إِذَا أَطْلَعْتَهُ‌ عَلَى سِرِّكَ‌ فَكَانَ‌ عِلْمُهُ‌ بِهِ‌ كَعِلْمِكَ‌ تَمَّتِ‌ الْمَشُورَةُ‌ وَ كَمَلَتِ‌ النَّصِيحَةُ‌ ؛چهارمين شرط‍‌ اين است كه او را بر سرّ خود آگاه سازى و همان‌گونه كه تو دربارۀ موضوع مورد مشورت آگاهى دارى او هم آگاهى داشته باشد سپس سرّ تو را پنهان و مكتوم دارد... هرگاه او را بر سرّت آگاه ساختى و علم او نسبت به آن موضوع مانند علم تو شد مشورت كامل مى‌شود و خيرخواهى به كمال مى‌رسد». ٢ نكته: حفظ‍‌ اسرار و اهداف مهم آن گاه سؤال مى‌شود كه براى چه منظورى ما اسرار را كتمان كنيم و از ديگران پنهان داريم. با كمى دقت معلوم مى‌شود كه آثار قابل ملاحظه‌اى مى‌تواند داشته باشد از جمله: ١. عدم توانايى طرف مقابل بر تحمل آن سرّ؛ همان‌گونه كه در مورد ائمۀ هدى عليهم ا
لسلام و مطالب مربوط‍‌ به مقامات آنها يا معارف خاص الهى در احاديث ديده مى‌شود و همان‌گونه كه در داستان خضر و موسى در قرآن مجيد آمده كه خضر - آن مرد الهى - به موسى گفت:«تو توانايى تحمل بعضى از كارهاى مرا ندارى». ١ ٢. گاه مكتوم بودن سرّ به نفع مردم است؛ مثل اين‌كه شب قدر به صورت سرّى در آمده و سبب مى‌شود كه مردم در ليالى مختلف به اميد درك شب قدر به در خانۀ خدا بروند و يا پنهان بودن زمان عصر ظهور تا قيام قيامت كه سبب آمادگى مداوم مردم مى‌شود و همچنين مكتوم بودن پايان زندگى انسان‌ها. ٣. گاه مى‌شود افشاى سرّ سبب سوء استفادۀ دشمن مى‌گردد و كارى كه ممكن است به سادگى انجام گيرد بسيار پيچيده و پرهزينه مى‌شود همان‌گونه كه در مورد مستور ماندن زمان حركت لشگر اسلام براى فتح مكه در تاريخ اسلام ثبت شده است
آموزش نگهداری گل آپارتمانی و کاکتوس: نام: فیکوس بنجامین گیاهی آپارتمانی وسازش بامکان های سر پوشیده در هوای آزادبه 5مترهم میرسدبه کم آبی وهوای سردحساس است. فیکوس بنجامین🌿🌿 نیازها:به نور احتیاج دارد ولی نور مستقیم حتی از پشت شیشه به آن صدمه میزند. آبیاری:در تابستان هفته ای دوبار ودر زمستان هرده روز یک بار 🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
فصل سوم : در حقوق صداقت و اخوت در حديث منقول است كه : حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در وقت فوت وصيت نمود بحضرت امام حسن عليه السلام كه برادرى كن با برادران از براى خدا، دوست دار صالحان را براى صلاحشان . از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه : هر كه برادر مؤ منى براى خدا بگيرد خانه در بهشت يافته باشد. از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : كسى بعد از اسلام فايده نيافته است كه بهتر باشد از برادرى كه از براى خدا گرفته باشد. در حديث ديگر منقول است كه : شخصى بحضرت امام محمد باقر عليه السلام عرض كرد كه بسيار است كه اندوهگين ميشوم بى سببى بحديكه اهل و ياران من اثر آنرا از روى من مشاهده ميكنند، فرمود كه حق تعالى مؤ منان را از طينت بهشت آفريده و از نسيم رحمت خود در ايشان جارى گردانيده ، پس باين سبب مؤ منان برادر پدرى و مادرى يكديگرند پس چون بروح يكى از مؤ منان اندوهى رسد مؤ منان ديگر براى اندوه او محزون ميشوند. در حديث معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : نظر كردن بروى امام عادل عبادتست ، نظر كردن بروى عالم عبادتست ، نظر كردن بروى پدر و مادر از روى مهربانى وشفقت عبادتست ، نظر كردن بروى برادرى كه دوست دارى او را براى خدا عبادت است . از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه : برادران دونوعند يكى برادرانيكه محل اعتماد باشند در دوستى و يارى وديگرى برادران خنديدن و صحبت اما اول پس ايشان بمنزله دستند وبالند و اهلند ومالند پس چون بر برادرى چنين اعتماد داشته باشى از براى او صرت كن مال و بدن خود را وبا دوستانش دوستى كن و با دشمنانش دشمنى كن و رازش را بپوشان وعيبش را مخفى دار و نيكيهايش را افشا كن ، بدانكه اين قسم برادران كمترند از گوگرد سرخ كه اكسير است ، اما دويم پس تو لذت صحبت ايشان را مييابى اين را از ايشان قطع مكن و توقع زياده از اين از ايشان مدار. در احاديث معتبره وادر شده است ، كه اخوت و برادرى و آشنائى در عالم ارواح در ميان مؤ منان بهم رسيده ، در اين نشاءه چون يكديگر را ديدند آنرا بياد ميآورند. در احاديث معتبره ديگر وارد شده است كه : مؤ من برادر مؤ من است و ديده او است ، راهنماى او است ، با او خيانت نميكند، و بر او ظلم نميكند، او را فريب نميدهد، با او وعده كه كند خلف نميكند، با او دروغ نميگويد، غيبت او نميكند. در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : صداقت و يارى و دوستى حدى چند دارد كه هر كه همه آنها در او نباشد، او را بكمال صداقت نسبت مده ، كسيكه هيچيك از آنها در او نباشد، بهيچ چيز از صداقت او را نسبت مده ، اول آنكه آشكار و پنهانش با تو يكى باشد، دويم آنكه زينت تو را زينت خود داند غيب تو را عيب خود داند، سيم آنكه در بهم رسيدن مالى يا حكومتى سلوك خود را باو تغيير ندهد، چهارم آنكه آنچه توانائى او بآن رسد از تو منع نكند، پنجم آنكه در وقت نكبتها و بلاها تو را وانگذارد و ترك يارى تو نكند. در حديث ديگر فرمود كه : هر كه از برادران مؤ من تو سه مرتبه باتو بغضب آيد و در هيچ مرتبه حرف بدى در حق تو نگويد، او را بدوستى و يارى خود بگير. در حديث ديگر فرمود كه اعتماد بسيار بر برادر و دوست خود مكن كه رازهاى خود را باو بسپارى كه در وقتيكه او از تو بر گردد چاره نتوانى كرد. از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه : محبت بيست ساله خويشاونديست و علم اهلش را با يكديگر بيشتر جمع ميكند و ربط ميدهد از پدران و از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : چون دوستى داشته باشى و حكومتى بهم رساند و ده يك از آنچه بيشتر با تو دوستى ميكرد بكند دوست بدى نيست از براى تو. از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه : دوستى با دوستان خود هموار مكن و خود را پرمده بايشان بلكه روزى دشمن تو شوند، دشمنى را با دشمنان خود هموار بكن شايد كه روزى دوست تو شوند. از حضرت امام موسى عليه السلام منقول است كه : بهترين عيش دنيا فراخى خانه وبسيارى دوستانست ، و حضرت لقمان عليه السلام پسر خود را گفت كه با صد كس مصاحبت بكن و با يك كس دشمنى مكن و راضى باش كه غلام نيكان باشى و راضى مشو كه فرزند بدان باشى . از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : پنج چيز است كه درهر كه نباشد زندگى بر او گوارا نيست ، صحت بدن و امنيت و توانگرى و قناعت و مونس موافق . در حديث ديگر فرمود هر كه را پند دهنده از دلش و زجر كننده ازنفسش و مصاحبى كه او را براه خير بدارد، نباشد شيطان بر گردنش سوار ميشود. در حديث ديگر فرمود كه قطع آشنائى از دوستان پدر خود مكن كه روشنى احوالت بتاريكى مبدل ميشود، فرمود كه هر كه محبت خود را بغير محلش بگذارد خود متعرض قطع محبت شده است . از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه : هر كه خود را در محل تهمت در آورد ملامت نكند كسى را كه گمان بد باو ميبرد، هر كه راز خود را پنهان دارد اختيار با خودش است ،
هر سخنى كه از دو كس گذشت فاش ميشود، چون با كسى برادرى كنى آنچه از او ببينى بر محمل نيك حمل كن تا آنكه بحدى برسد كه ديگر محمل نيك نيابى و زينهار كه گمان بد مبر بسخنى كه از برادر صادر شود، تا حمل نيك براى آن يابى و بسيار بگير از برادران نيك كه ايشان در وقت رفاهيت تهيه اند براى وقت بلا و در وقت بلا سپرند از براى دفع اعدا و مشورت با جماعتى بكن كه از خدا ترسند، برادران مؤ من را بقدر پرهيزكارى ايشان دوست بدار، بپرهيز از زنان بد واز نيكان ايشان در حذرباش . از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه : اگر خواهى كه تمام شود براى تو نعمت و كامل شود براى تو مردى و مروت و باصلاح آيد براى تو امور معيشت پس شريك مگردان غلامان و مردم دون را در كارهاى خود، كه اگر ايشان را امين گردانى خيانت مى كنند، اگر سخنى با تو گويند دروغ ميگويند، اگر بلائى ترا در پيش آيد ترا يارى نميكنند، با عاقل مصاحبت كن هر چند كريم نباشد، از عقلش بهره ور شو و ازخلق بدش احتراز كن وبا كريم مصاحبت كن هر چند عاقل نباشد، كه بعقل خود از كرم اومنتفع ميشوى ، بگريز نهايت گريختن از احمقى كه بخيل باشد. حلیة_المتقین #https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام آقای پوراحمد..من یه مشکلی دارم اینکه شوهرم باهام سرد بدخورد میکنه..زیاد دلسوزیو دلرحمی تو مریضیام و مشکلاتم نشون نمیده..میگه (ما ازاوناش نیستیم)! مثلا چندماه پیش بچم داشت سقط میشد در خونه..زد بهم گفت من دارم میرم سرکار😳 اگه چیزی شد زنگ بزن.. خییییییلی دلم گرفت ینی هروقت یادش میفتم بغض گلومو میگیره..مامانمم نبود که بیاد کمکم..توقع داشتم حداقل اون یه روز رو مرخصی میگرفت.. یا مثلا یه شب از عود کردن حساسیتم خیلی حالم بد بود اصن نگفت چی شده چی نشده..دید دارم هی پشت هم عطسه میکنمااااا ولی انگار نه انگارررر فقط خااااب براش خیییلی اهمیت داره وبس! میگه وسط خاب میگی حالم بده؟خب من چیکار کنم؟ اصلا بازنش همراهی نمیکنه تومریضیا..خیلی دلسوز ادم نیست..مگه یه زن از شوهرش چیزی به جز توجه هم میخاد؟😭 الکی میگه بلد نیستم.. الان تو حساسیتت اذیتت میکنه من چیکار کنم..تحمل کن..دفترچه تو بردار بیا دکتر بریم..همش منطقیو بی احساس و عاطفه برخورد میکنه باهام..همه چی که دکتر رفتن نیست! مادرشم میگفت من که سرما میخوردم یا مریض میشدم این بچه هام نمیگفتن من اصن چم هست سراغیم نمیگرفتن.. خب من از مردم احساس باید دریافت کنم..خییییلی به خاااابش اهمیت میده...میگه وسط خاب منو صدا میزنی میگی حالم بده؟ تو همییییشه مریضی😞😭😭 باحرفاش دلمو میشکونه بخدا.. اون مریض میشه من خیلی بهش توجه میکنمو هواشو دارم.. یه بارم عمل کرده بودم خیلی درد داشتم سرم داد میزد که خودت پاشو کاراتو بکن یا برو خونه مامانت..اینجا من نمیتونم مریض داری بکنم..حوصلشم ندارم😔 میشه راهنماییم کنید؟ همسری که بی احساس برخورد میکنه با وقتای مریضیو بیماریای زنش ایا همینجوری این خصلت درش میمونه تا اخر؟! من چیجوری برخورد کنم که بهترشه😔 🌸 پاسخ استاد پوراحمد
سلام من و همسرم توی زیر زمینِ مادرشوهرم اینا میشینیم .الان وضعیت مالیِ خوبی نداریم ,مادرشوهرم همش اعصابم رو خورد میکنه, انقد که زبونش تیزه, هر بار میرم خونشون, سر یه چیزی ناراحتم میکنه ,مثلا میگه کم بشین توی اون زیرزمین ,یا میگه چرا از زیرزمین درنمیای, این لفظ زیرزمین رو که میگه من از خونه ی خودم بدم میاد یا بلند میگه ای خدا, کی بشه پسرم از این کار نجات پیدا کنه ,دیگه انقد سختی نکشه, همش به من با این حرفا انرژی منفی میده همش نظر میده ,روحیه م خراب شده.چقدر از این گوش بگیرم و از اون گوش در کنم! چقدر سکوت کنم هیچکس رو ندارم توی این وضع باهاش دردودل کنم.شرایط جداشدن هم نداریم متاسفانه به خاطر وضع مالی مون محتاجش شدم و نمیخوام ازش چیزی بگیرم ولی با اصرار ازش میگیرم چون خیلی یکدنده است ولی بعدش همش منّت ش روی سَرمه.دلم نمیخواد محتاج کسی باشم 🌸 پاسخ استاد پوراحمد