هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: مأمون خاموش بود. پس از لحظاتى به سخن درآمد و گفت: « گواهى مى دهم كه شما ميراث دار دانش پيام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
شهر در آتش آفتاب تيرماه مى سوخت. نسيم به سايه ساردرختان پناه مى برد. لباس هاى سپيد نخى، جاى تن پوش هاى پشمين را گرفته بودند. با آمدن عيد قربان، شادى فرارسيد. مردم براى خريد به بازار بزرگ شهر مى رفتند. بازار از كشاورزانى موج مى زد كه از روستاهاى نزديك مرو آمده بودند. كودكان، لباس رنگين عيد پوشيده بودند. از چشمان آنان كه جهان را به رنگ سبز بهارى مى ديدند، شادى معصومانه اى مى تراويد. زندگى بسان رودى خروشان روان بود؛ موج مى زد و مى رفت؛ اما بسيارى نمى دانستند به كجا؟
حضرت در هنگام ورود به خانه، شعرى را زير لب زمزمه مى كرد:
« با پارسايى، تن پوش بى نيازى پوشيدم
و سرافراز راه مى روم
[بر خلاف خلفا] با ميمون هم نشين نيستم
اما با مردم دم خورم
چون ثروتمند گردنفرازى را مى بينم
سرم را بالا مى گيرم
بر بينوا فخر نمى فروشم
و هنگامى كه بى پولم، خودم
را درمانده نشان نمى دهم. » (۱۶۹)
همراه امام كه گشاده دستى وى را ديده بود، فرياد برآورد: « به خدا سوگند كه تو بهترين مردمى! »
امام رو به سوى او كرد و فرمود: « قسم نخور! بهتر از من كسى است كه در مقابل آفريدگار والا، پاكدامن تر و پيروتر باشد. سوگند به خداوند، اين آيه معنايش را از دست نداده است كه: « شما را به هيأت اقوام و قبايلى درآورده ايم تا با يكديگر انس يابيد و آشنا شويد. بى گمان گرامى ترين شما در نزد خداوند، پرهيزگارترين شماست. » (۱۷۰)
به هنگام غذا خوردن، امام نشست و منتظر ماند تا همهحتى دربان، تيمارگر اسب و بردگان آفريقايى بيايند. آن گاه، دستان حضرت به سوى آسمان گشوده شدند.
خداوندگارا! سپاس تو راست به خاطر غذايى كه به ما دادى و چيزهايى كه به ما بخشيدى.
آن گاه رو به سوى ديگران كرد و با لبخندى كه بر لبانش نشسته بود، گفت: « به نام خدا شروع به خوردن كنيد. »
لبخند از سيماى امام ناپديد شد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 راجع به شعیب بن صالح بفرمایید که آیا روایاتش قوی هست و در مورد ویژگی های ظاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇
میخواهیم کار مهدوی کنیم بعضی ها همکاری نمیکنن... و همچنین جلویمان گرفته میشه چکار کنیم؟
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇
☝️🏻شما در حد توانتان کارتان را انجام بدهید،
تا جایی که می توانید و توان دارید کار مهدویتان را ادامه بدهید.
💢کسی همراهی نمی کند، تک و تنها کار کنید ✨«أَن تَقُومُوا لِلّٰهِ مَثْنَی وَ فُرَادیٰ »✨ [46/سبا] (آیه قرآن است) برای خدا قیام کنید، دو نفری و یا حتی شده تکی.
👈🏻کار خودتان را انجام بدهید، ان شاءالله نیت اگر خالص باشد که هست خدا به کار شما برکت می دهد. ما خودمان هم آن زمانی که شروع کردیم، یک نفر بیشتر نبودیم خدا کم کم برکت می دهد. با قدرت کارتان را ادامه بدهید.
#پرسش_پاسخ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👤پاسخ دهنده: #استاد_احسان_عبادی
(👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
استاد احسان عبادیحکومت 12.MP3
زمان:
حجم:
6.34M
🎤🎤🎤
💠 سلسله دروس #مباحث_تخصصی_مهدویت 23
🎬 جلسه 3️⃣2️⃣
📋 موضوع : بررسی تخصصی #ابعاد_حکومت_امام_زمان (قسمت دوازدهم)
🎤 با تدریس #استاد_احسان_عبادی ( از اساتید مهدویت )
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🔺 #ببینید | راز سید مسعود رشیدی، جوانی که میگفتند حتی بلد نبود سلام کند، چه بود که سیوسه روزه خداوند او را خرید و شهید شد
📙 #داستانک
برای شُکر کدام نعمت آمدهای؟
ابوهاشم جعفری، که گرفتار زندگی سختی شده بود، به قصد شکایت، نزد امام هادی علیهالسلام آمد.
امام هادی که متوجه دلیل حضور او شدند، فرمودند:
« ای اباهاشم! برای شُکر کدام یک از نعمتهای خدادادی به اینجا آمدهای؟! برای شکر نعمت ایمان؟! یا برای نعمت سلامتی؟! یا برای نعمت قناعت که تو را از اسراف و زیادهروی، پرهیز داده؟!»
سپس امام هادی علیه السلام قبل از اینکه فرصت دهند تا ابوهاشم تقاضای کمک از ایشان نماید، اموالی را به او هدیه دادند.
📚من لایحضره الفقیه، جلد ۴، صفحه ۴۰۱
#امام_هادی