eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 برخورد جالب رهبر انقلاب با پسر و دختر نامحرم در 💠 یکی از محافظان رهبر انقلاب می‌گوید یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند. آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند واینگونه به نظر می رسید که آنها تصور می کردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را صادر خواهد کرد. ولی برخلاف تصور آنها، آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟ آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیر من و این دختر دوست هستیم. آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود: بد نیست صیغه محرمیتی هم در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید. آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیائید، و من هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند. آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند. با برخورد کریمانه ایشان این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شدند. 📙نشریه ماه تمام، شماره ۳،ص۱۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا - فرقان 30 و پیغمبر (شکوه‌کنان از کیفیّت برخورد مردمان با قرآن) عرض می‌کند، پروردگارا! قوم من این قرآن را (که وسیله‌ی سعادت دو جهان بود) رها و از آن دوری کرده‌اند (و از ترتیل و تدبّر و عمل بدان غافل شده‌اند).
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تلاوت بسیار زیبای سوره الرحمن القارئ أحمد النفيس
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
پاسخ به سؤال دوّم سؤال اين بود: اگر امام پيشنهاد مأمون را جدّى تلقى كرده خلافت را مى پذيرفت، در آن صورت مأمون چه موضعى اتّخاذ مى كرد؟ ممكن است پاسخ اين گونه دهيم كه مأمون به خوبى خود را آماده مقابله با هر گونه رويداد از اين نوع كرده بود، و اساسأ مى دانست كه براى امام غير ممكن است كه در آن شرايط پيشنهاد خلافت را بپذيرد، چه هرگز آمادگى براى اين كار را نداشت و اگر هم تن به آن درمى داد عملى اقتخارآميز و غير قابل توجيه بود. امام مى دانست كه اگر قرار باشد زمام خلافت را خود به دست بگيرد بايد به عنوان رهبر راستين ملّت، حكومت حق و عدل را برپا كند، يعنى احكام خدا را مانند جدّش پيامبر (ص) و پدرش على (ع) مو به مو به مرحله اجرا درآورد. ولى چه بايد كرد كه مردم توان پذيرفتن چنان حكومتى را نمى داشتند. درست است كه به لحاظ احساسات همراه اهل بيت بودند، ولى هرگز تربيت صحيح اسلامى نيافته بودند تا بتوانند احكام الهى را به آسانى پذيرا شوند. ملتى كه به زندگى در حكومت عباسى و پيش ازآن به شيوه حكومت بنى اميّه خو گرفته بودند، اجراى احكام خداوند امرى نامأنوس برايش به شمار مى رفت و از اين رو به زودى سر به تمرّد برمى آورد. مگر على (ع) نبود كه مى خواست احكام خدا را بر مردمى اجرا كند كه خودشان آن‌ها را از زبان پيغمبر (ص) شنيده بودند، ولى به جاى حرف شنوى با آن همه تمرّد و مشكل برخورد كرد؟ اكنون پس از گذشتن دهها سال و خو گرفتن مردم با كژى و انحراف و عجين شدن سنّت هاى ناروا با روح و زندگى مردم، چگونه امام رضا (ع) مى توانست به پيروزى خود اميدوار باشد؟ همچنين، در جايى كه ابومسلم جان شصت هزار نفر را در زندان‌ها گرفته بود و اين قربانيان افزون بر صدها هزار قربانى ديگرش بود كه در ميدان هاى جنگ طعمه شمشيرهاى سپاهيانش گرديده بودند. https://eitaa.com/zandahlm1357
7.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.......: عنايات حضرت رضا به همه جناب آقاي حيدر تهراني فرمود: چند سال قبل روزي در رواق مطهر حضرت رضا عليه السلام مشرف بودم، پيرمردي را كه از پيري خميده شده و موي سر و صورتش سفيد و ابروهايش بر چشمش ريخته بود، حضور قلب و خشوع او مرا متوجه ساخت، زماني كه خواست حركت كند، ديدم از حركت كردن عاجز است، او را ياري كردم و او را به منزلش رساندم و سخت مورد علاقه‌ام شد به طوريكه هر روز مي‌رفتم و او را در كارهايش ياري مي‌كردم، اسم و محل و حالاتش را پرسيدم گفت: اسمم ابراهيم از اهل عراق و زبان فارسي را هم مي دانست «جرياني را برايم نقل كرد» گفت: من از دوران جواني تا حال هر ساله براي زيارت قبر مطهر حضرت رضا عليه السلام مشرف مي‌شوم و مدتي مي‌مانم و بعد به عراق مراجعت مي‌كنم و از دوران جواني كه هنوز اتومبيل نبود دو مرتبه پياده مشرف شدم، بار اول سه نفر جوان كه با من هم سن و سال و دوستي و صداقت ايماني بين ما بود و سخت با يكديگر علاقه و محبت داشتم و مرا تا يك فرسخي مشايعت و بدرقه كردند و از مفارقت من و اينكه نمي توانستند با من مشرف شوند سخت افسرده و نگران بودند، هنگام وداع با من گريه كردند و گفتند تو جواني و سفر اول و پياده به زحمت مي‌روي البته مورد نظر واقع مي‌شوي، حاجت ما به تو آن است كه از اطراف ما سه نفر سلامي هم تقديم امام رضا عليه السلام نموده و در آن محل شريف يادي از ما كن، سپس با آنها وداع كردم و به طرف مشهد حركت كردم پس از ورود به مشهد مقدس با همان حالت خستگي و ناراحتي به حرم مطهر مشرف شده پس از زيارت در گوشه اي از حرم مطهر افتادم و ..... ادامه دارد..... https://eitaa.com/zandahlm1357