🔰 آرزوی جهانآرا برای دیدن آزادی خرمشهر؛
پشت سرهم میگفت «خرمشهر که از دست رفت! ان شاءالله که آبادان از دست نره. ان شاءالله خدا کمک کنه، حصر آبادان شکسته بشه..
ما که خرمشهر را از دست دادیم، انگار نیمه تنمونو از دست دادیم.
نمیدونم موقع آزادسازی خرمشهر هستیم، نیستیم.»
هفتم مهرماه ۱۳۶۰ سالروز شهادت شهید محمد جهان آرا گرامی باد🌷
۷ مهر ۱۴۰۰
۷ مهر ۱۴۰۰
🌸 چقدر ضعیف و کوچکند
آنهایی که وقتی اشتباه میکنند
نه توانایی اقرار به اشتباه دارند
نه قدرت عذرخواهی!
اسمش را میگذارند غرور
و به آن افتخار میکنند.!🌿🌺
#الهی_قمشه_ای
#کانال_دکتر_الهی_قمشه_ای🔰
۷ مهر ۱۴۰۰
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
گاهی به اَدا، گاهی به اصول، گاهی به خدا، گاهی به رسول. درباره افرادی که از نظر ظاهر و افکار هر زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۷ مهر ۱۴۰۰
گر تو نباشی یار من، خدا بسازد کار من.
اگر همه کس مرا تنها و بی یار بگذارند باز هم جای نگرانی نیست چراکه خدای مهربان بهترین دوست و یاور من است و اوست که اسباب موفقیت و پیروزی را فراهم میآورد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
۷ مهر ۱۴۰۰
۷ مهر ۱۴۰۰
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#آموزش_نماز_مؤدبانه درس سیزدهم: آموزش تلفظ صحیح حرف ض ْ °•ْ °•ْ •✾•✾••┄┄┄┄┄┄┄┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۷ مهر ۱۴۰۰
11.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آموزش_نماز_مؤدبانه
درس چهاردهم:
آموزش تلفظ صحیح حرف ظ
ْ °•ْ °•ْ •✾•✾••┄┄┄┄┄┄┄┄┄
۷ مهر ۱۴۰۰
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ "#استاد_رفیعی🎤
برڪات نماز شب👌👌
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۷ مهر ۱۴۰۰
✨﷽✨
#پندانه
🌼نماز خواندن دزد و کرامت خداوند
✍حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش میاندیشید که دخترش را به چه کسی بدهد تا مناسب او باشد.
در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از او خواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد.
از قضا آن شب یک دزد قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد. پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید. در را بسته یافت و از دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد.
هنگامی که به دنبال اشیای مناسب میگشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در را شنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کند.
سربازان داخل شدند و او را در حال نماز دیدند،
وزیر گفت: سبحان الله! چه شوقی دارد این جوان برای نماز ...
و دزد از شدت ترس هر نمازی که تمام میکرد نماز دیگری را شروع میکرد.
تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم بردند.
وقتی حاکم تعریف دعاها و نمازهای جوان را از وزیر شنید، به او گفت: تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و میخواستم دامادم باشد، اکنون دخترم را به ازدواج تو در میآورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ...
جوان که این را شنید بهتزده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمیکرد، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت: خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی فقط با نماز شبی که از ترس آن را خواندم! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود، چه به من میدادی و اگر با ایمان و اخلاص میخواندم، هدیهات چه بود ...
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/zandahlm1357
۷ مهر ۱۴۰۰
۷ مهر ۱۴۰۰
501.6K
قبلا خیلی حال خوب معنوی داشتم ولی الان روز به روز احساس میکنم از معنویت دارم دور میشم
چرا؟ چکار کنم؟
https://eitaa.com/zandahlm1357
۷ مهر ۱۴۰۰