eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.9هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: نسيم شمالى وزيد و با خود صداى نى چوپانى را آورد. كاروان بيابان را در نورديد و به غدير خم رسيد. مسافران، در نزديكى خيمه بار افكندند؛ چشمه اى كه از پايين صخره اى مى جوشيد و سپس در درّه اى گسترده رها مى شد. مسافرانى كه در اين جا توقف مى كردند تخم خرماهايى را كه مى خوردند، بر زمين مى ريختند. پس از مدتى درختان خرما رشد كردند. (۶۷) ماه از پشت تپه هاى دور دست بالا آمد. مرد پنجاه ساله با انگشت گندم گونش اشاره كرد و گفت: « اين جاى پاى پيامبر خداست؛ همان جايى است كه ايستاد و فرمود: هر كه را من مولايم، پس على مولاى اوست. آفريدگارا! دوست بدار كسى را كه على را دوست بدارد و دشمن بدار كسى را كه على را دشمن بدارد. » (۶۸) خاطره‌ها درخشيدند. دل هاى مسافران آرام گرفت؛ گويا آواى رسول آسمانى را مى شنيدند. عطر واژه گان مقدس همچنان در آسمان پراكنده بود. آواى جبرئيل شنيده مى شد: امروز دين شما را به كمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام كردم؛ زيرا دين اسلام را بر شما پسنديدم. (۶۹) على (ع) به خواهرش نگريست. او به ماه بالاى تپه‌ها نگاه مى كرد. على (ع) گفت: « شنيدم كه پدرم از پدر بزرگم امام صادق (ع) نقل كرد: پروردگار حرمى دارد كه مكه است. پيامبر (ص) حرمى دارد كه مدينه است. حرم اميرالؤمنين كوفه است. حرم ما قم است. به زودى بانويى از فرزندانمكه فاطمه نام دارددر آن جا به خاك سپرده مى شود. كسى كه او را زيارت كند (با داشتن ديگر شرايط)، به بهشت مى رود. » پسرك به عمه اش نگاه كرد؛ عمه اى كه همچنان به ماه فراز تپه مى نگريست و تو گويى نماز مى خواند. او از جايش تكان نمى خورد. نسيم شبانه با دامن لباسش بازى مى كرد چندى نگذشت كه در آن سرزمين مقدس، آبشارى از نماز جارى شد. واژگانى كه از آفريدگار ستايش مى كردند، در آن تاريكى رؤيايى غروب مى درخشيدند. اندك اندك ستارگان در آسمان آشكار شدند. برخى از كاروانيان هيزم جمع كردند. صداى شكستن شاخه هاى خشك سكوت شب را مى خراشيد لحظاتى بعد دو آتشدان روشن شد؛ براى آشپزى و براى نور و گرما. بچه هاى كوچك به سوى تپه هاى شنى كه بادها آن‌ها را تراشيده بودند رفتند تا به بازى هاى كودكانه بپردازند. https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: از مرگ رهائي يافت محمد صالح حدّاد گفت من در سن شانزده سالگي به بيماري سختي گرفتار شدم و مدت چهار ماه مرض من طول كشيد تا مشرف به مرگ شدم به قسمي كه كسان من دل از حيوة من برداشته و مرا رو به قبله نمودند و چشم و دهنم را بستند و بفكر تجهيزم افتادند و بر حال من گريه مي‌كردند و طوري بود كه من صداي گريه ايشان را مي‌شنيدم. لكن چون قريب چهل روز چيزي نخورده بودم ابدا قوت و قدرت بر حركت و سخن گفتن نداشتم. پس من در آن حال توجه به جانب روضه منوره رضويه كردم و از آن حضرت استدعاي شفا نمودم ناگاه ديدم سقف شكافته شد و شخصي با هيكل مهيبي داخل شد و گفت من براي قبض روح تو آمده ام. من هيچ نگفتم لكن ديدم از همانجا كه او آمده بود يك مردي نوراني وارد شد و رو به آن شخص نمود و فرمود برگرد زيرا كه من از جناب اقدس الهي خواسته‌ام كه مردن اين شخص را به تاخير بيندازند آنگاه رو به من كرد و فرمود برخيز كه تو را شفا داديم. من به حال آمدم و بر خواستم و به خانواده خود گفتم من گرسنه‌ام چيزي بياوريد تا بخورم و به زيارت حضرت رضا (ع) مشرف شوم. پس چيزي آوردند و من خوردم و برخاستم و به همراهي پدر خود به حرم مطهر مشرف شديم لكن تا وارد حرم شديم همان بزرگواري را كه در حال شدت مرض خود ديده بودم كه مرا شفا مرحمت نمود ديدم در حرم نشسته و قرآن تلاوت مي‌فرمايد تا چشمم به آن حضرت افتاد آن سرور را شناختم به من فرمود آنچه ديدي اظهار مكن. من هم به پدرم چيزي عرض نكردم تا از حرم بعد از زيارت با پدر خود بيرون آمديم و آنوقت به والد خود گفتم اي پدر: همان شخصي كه مرا شفا مرحمت فرمود من الساعه آن جناب را در حرم ديدم پدرم تا اين سخن را شنيد مرا برگردانيد كه بيا آن حضرت را بمن نشان بده تا حضرتش را ببينم لكن چون برگشتم ديگر آن آقا را نديدم. [۲۹]. در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم بدان اميد دهم جان كه خاك كوي توباشم علي الصباح قيامت كه سراز خاك برآرم بگفتگوي تو خيزم بجستجوي تو باشم https://eitaa.com/zandahlm1357
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 آیا مورد پایین به این معناست که امام رضا میگوید قرآن برای ما کافیست و نیازی به اهل بیت نیست؟ اصلا سند معتبری دارد؟ امام رضا ع حدثنا جعفر بن محمد بن مسرور رضي الله عنه، قال: حدثنا محمد بن عبد الله ابن جعفر الحميري، عن أبيه، عن إبراهيم بن هاشم، عن الريان بن الصلت، قال: قلت للرضا عليه السلام: ما تقول في القرآن؟ فقال: كلام الله لا تتجاوزوه، ولا تطلبوا الهدى في غيره فتضلوا. *از امام رضا سوال کردند در مورد قرآن نظرت چیست فرمود: از حدود آن زیادروی نمی کنیم و غیر از او هدایت را نمی طلبیم و هر کس غیر قرآن را طلبید گمراه شد* - نام کتاب : التوحيد نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 223-224 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 ❌اصلا روایت چنین معنایی نمی دهد که شما برداشت کردید، به هیچ عنوان چنین معنایی نمی دهد. 💭می گوید از حدود قرآن تجاوز نمی‌کنیم.. خُب، رجوع به احادیث در خود قرآن آمده، که صراحت آیه قرآن می گوید بعضی آیات قرآن متشابهات است. انسان ممکن است در آن به شبهه بیفتد و برای آن به «الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْمِ..» رجوع کنید. «الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْمِ..» یعنی اهل بیت. 📖قرآن در آیه [7] سوره حشر می گوید آنچه را که پیامبر برای شما آورده است را بگیرید. خُب آنچه را که پیامبر برای ما آورده از کجا بفهمیم؟ از احادیث دیگر، مگر غیر از این می شود فهمید .. پس این روایت به هیچ وجه چنین معنایی که شما فرمودید را نمی دهید. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا