#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
امام در خطبه اش فرمود: سپاس خداى را كه براى ما آن چه را كه مردم از بين برده بودند, حفظ كرد و آن چه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
۱۱ و بالاخره امام على ابن موسى الرضا (ع) در برابر پيشنهاد مأمون بيشتر از دو راه در پيش نداشت و آن اين كه يا بايد خلافت را قبول و به رأى خود عمل مى كرد و بما انزل الله حكم مى نمود; و از لازمه ى آن اين است كه بايد در كل نظام تغييرات بوجود بياورد, و عناصر فاسد را بكلى از دستگاه عزل كرده و عناصر صالح به جاى آن بگمارد, ولى تحقق اين كار مشكل بود, زيرا شيعيان هر چند زياد بودند, ولى آنچنان نيروى تعليم ديده و وفادارى ];ّّ۵ كه بتوانند مسؤوليتها را بپذيرند, و از عهده ى كشوردارى خوب بيرون آيند, و در برابر اعتشاشات و مخالفت هاى داخلى مقاومت نمايند, نبودند. زيرا مردم هر چند اهلبيت (ع) را دوست داشتند, ولى كاملاً تربيت اسلامى صحيح نشده بودند, و از مردمى كه در جو حكومت بنى اميه و بنى عباس تربيت شده و به فرهنگ آنان خو گرفته اند, نبايد انتظار داشت كه چنين اصلاحات ريشه دارى را تحمل كرده و از حكم تخلف ننمايند. بگذاريم از آن كه پيشنهاد مأمون از روى صدق و اخلاص نبود, و تهديد بقتل شاهد آنست چه اگر كسى به
امامت امام (ع) به راستى معتقد باشد, او را تهديد بقتل نمى كند و همچنين برگرداندن امام (ع) از نيمهء راه و اجازه ندادن براى نماز عيد.
راه ديگرى كه براى امام ميسر بود, همين بود كه از خلافت خود را سبك دوش نمايد, و ولايتعهدى را بپذيرد با همين شروط كه مطرح كردند و اين اصولى ترين روشى بود كه بازى هاى سياسى مأمون را كاملاً خنثى نمود.
امامت امام (ع) به راستى معتقد باشد, او را تهديد بقتل نمى كند و همچنين برگرداندن امام (ع) از نيمهء راه و اجازه ندادن براى نماز عيد.
راه ديگرى كه براى امام ميسر بود, همين بود كه از خلافت خود را سبك دوش نمايد, و ولايتعهدى را بپذيرد با همين شروط كه مطرح كردند و اين اصولى ترين روشى بود كه بازى هاى سياسى مأمون را كاملاً خنثى نمود.
پي نوشتها
۱ بحارالانوار: مجلسى , محمد باقر, ج ۴۸ ص ۱۳۴به نقل از علل الشرايع و عيون اخبارالرضا.
۲ پيشين , جعفريان , ج ۲ ص ۷۶به نقل از تاريخ الحكماء: ص ۲۲۱ حيات امام رضا (ع): ص ۲۲۲
۳ همان , ج ۲ ص ۷۶به نقل از عيون اخبار الرضا: ج ۲ ص ۱۵۱
۴ همان , ج ۲ ص ۷۴به نقل از عيون اخبار الرضا: ج ۲ ص ۱۶۸ ۱۶۷
۵ شذرات سياسيه من حيات الائمه (ع): شبر, حسن , ص ۱۵۳به نقل از بحار: ج ۴۹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......:
عالم جليل شيخ مهدي يزدي واعظ ساكن ارض اقدس رضوي متوفاي در مشهد فرمود داماد من ملا عباس برايم نقل فرمود:
قريب بيست سي سال قبل هر وقت بحرم مطهر حضرت رضا (ع) جهت زيارت ميرفتم هميشه پيرمردي را مشغول تلاوت قرآن ميديدم.
از حال او تعجب كردم كه هروقت صبح و عصر و شب وارد حرم ميشوم مشغول تلاوت قرآن است مگر اين پيرمرد كار ديگري بجز تلاوت كلام الله ندارد.
روزي نزديك او رفتم و بعد از سلام مطلب خود را به او اظهار نمودم.
گفتم مگر شما هيچ شغلي نداريد كه من پيوسته شما را در اين مكان شريف به قرآن خواندن ميبينم.
گفت مرا حكايتي است و از آن جهت نمي خواهم از حضور قبر آن حضرت دور شوم. و آن قصه اين است.
من از وطن با پسر خود به زيارت اين بزرگوار حركت كردم در بين راه گروهي از تركمنان به ما رسيدند و پسر جوان مرا گرفته و بردند و مرا بواسطه اينكه پير و از كار افتاده بودم نبردند. من با نهايت افسردگي به پابوس اين بزرگوار مشرف شدم و درد دل خود را به آن حضرت عرض كردم كه يابن رسول الله من پير و ناتوانم و بغير همان پسر جوان كسي را ندارم او را هم تركمنان از من گرفتند و بردند و حال من بيكس و بيچاره شدهام و من پسر خود را از شما ميخواهم.
از اين تضرع و زاري من اثري ظاهر نشد و نتيجه اي بدست نيامد تا شب جمعه اي نزديك ضريح مقدس بسيار گريه كردم و عرض نمودم كه يا مرگ مرا از
خدا بخواه و يا پسرم را بمن برسان.
پس از شدت گريه و بي حالي مرا خواب ربود در علام رؤيا ديدم وجود مقدس حجت خدا حضرت رضا روحي فداه از ضريح مطهر بيرون آمد و بمن فرمود تو را چه ميشود من قضيه و حال خودم را به خدمتش به عرض رساندم.
ديدم آن حضرت كاغذي بمن داد و فرمود: اين كاغذ را بگير و صبح از شهر بيرون رو در خارج شهر قافله اي خواهي ديد كه به سمت بخارا (افغانستان فعلي) ميرود تو با اهل قافله همراه شو تا به بخارا برسي.
در آنجا اين كاغذ مرا به حاكم بخارا برسان و او پسر تو را بتو ميرساند چون از خواب بيدار شدم ديدم كاغذ مرحمتي آن بزرگوار مهر شده در دست من است و در پشت آن نوشته شده به حاكم بخارا برسد.
خوشحال شده و صبح از دروازه بيرون آمدم قافله اي كه فرموده بود ديدم پس با آنها به راه افتادم زيرا اهل قافله از تجار بودند و چون سرگذشت خود را بآنها اظهار كردم آنها مرا مواظبت كردند تا به بخارا و بدر خانه حاكم رسانيدند.
من در آنجا به بعضي گفتم كه به حاكم بگوئيد كه يكنفر آمده و با شما كاري دارد و كاغذي از طرف حضرت امام رضا (ع) آورده است.
تا اين خبر را به او دادند ديدم خود حاكم با سر و پاي برهنه بيرون دويد و كاغذ امام صلوات الله عليه را گرفت و بوسيد و بر سر نهاد. آنوقت به خادم خود گفت فلان تاجر كجاست او را حاضر كنيد.
به امر حاكم رفتند و آن تاجر را
حاضر نمودند سپس حاكم به او گفت كه حضرت رضا (ع) براي من مرقوم فرموده كه پسر اين پيرمرد را از تو به پنجاه تومان خريداري كنم و به او برگردانم و اگر اطاعت نكنم تا شب كار مرا تمام كند.
آن مرد تاجر براي فروش حاضر شد و حاكم چند نفر را با من همراه كرد و گفت برو نگاه كن و به ببين پسر تو همان است يا نه لذا من با آن چند نفر به خانه آن تاجر رسيدم چشمم به پسر خود افتاد. و او مرا ديد يكمرتبه دست به گردن يكديگر درآورده و معانقه كرديم و بسيار خوشوقت شديم و بعد به نزد حاكم رفتيم.
حاكم گفت: حضرت رضا (ع) براي من نوشته است كه خرج راه شما را هم بدهم اين بود كه امر كرد تا دو مركب براي ما آوردند و مخارج راه را نيز به ما داد و هم خطي براي ما نوشت كه كسي متعرض ما نشود سپس با پسر خود حركت كرده و رو براه نهاديم تا باين ارض اقدس رسيديم و حالا پسر من روزها پي كاري ميرود و من شغلي ندارم بجز خدمت قبر اين بزرگوار بنشينم و تلاوت قرآن كنم. [۳۹].
دلا منال كه دلدار ما رضا است رضا
غمين مباش كه غمخوار ما رضا است رضا
ز فتنههاي زمان و ز شرّ مردم دون
مترس چونكه نگه دار ما رضا است رضا
بهر مرض كه شوي مبتلا بوي كن روي
طبيب درد و پرستار ما رضا است رضا
ز قاطعان ره دين نه خوف دار نه بيم
چرا كه قافله سالار ما رضا است رضا
بهر بليّه كه گشتي دچار باك
مدار
يقين بدان كه مددكار ما رضا است رضا
ز جور روي زمين گر شوي چو شب تاريك
چراغ راه شب تار ما رضا است رضا
بود اميد بفرياد ما رسد در حشر
از آنكه در دو جهان يار ما رضا است رضا
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 سوالاتی راجع به امام زمان (عج) داشتم اگر پاسخگو باشید ممنون میشم. اولا از آن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇
مهمترین مقدمات فرج اصلاح چه چیزی در جامعه میباشد؟
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇
🌐جامعه وقتی می خواهد اصلاح بشود، مردم باید بفهمند اصل وجود امام را، ضرورت وجود امام را.
👈🏻چرا خدا در آیه [30] سوره ملک که یک آیه مهدوی هست امام را به «ماء مَعین» تشبیه کرد؟ یعنی شما بدون آب نمی توانید زندگی بکنید، آب نعمت حیاتی است برای زندگی. می گوییم نعمت وجودی امام هم همین است. نعمت وجودی امام هم یک نعمت حیاتی است. مردم باید این درک و فهم را پیدا بکنند.
⁉️این وظیفه کیست؟ وظیفه من و شماست که به هر طریقی در فضای مجازی، سخنرانی، هر طوری بتوانیم این تبلیغ را انجام بدهیم، احساس ضرورت رجوع به امام را بتوانیم در جامعه ایجاد بکنیم. این دیگر وظیفه من و شماست.
#پرسش_پاسخ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👤پاسخ دهنده: #استاد_احسان_عبادی
(👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃
سبزترین نقطه در جهان
قلب پاک توست
گوشه ای دنج، برای من
جایی برای زیستن
و ماندن
و سبز شدن...
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
عشق افلاطون گوید: عشق قوه ای است غریزی که از وسوسههای طمع و شبه تخیل بر هیکل طبیعی انسان وارد میش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
دوستی در دنیا
نویسنده کتاب اغانی میگوید: روزی علویه ای دیوانه، بر مأمون داخل شد و میرقصید و کف میزد، و این دو بیت را میخواند:
انسانی را دوست دارم که از جفای من نرنجد، از سایه دوستی خوشم میآید که اگر کدورتی ایجاد کنم، دست از نیکی بر ندارد.
مأمون و سایر اهل مجلس از ترانه خوانان و دیگران، صدای او را شنیدند و آفرین گفتند.
مأمون او را خواند و از او خواست تا شعرش را بار دیگر بخواند. وی نیز در پی اصرار مأمون تا هفت بار شعر را خواند. مأمون به وی گفت: این خلافت را از من بگیر و دوستی که تو وصف کردی به من بده.
عذیری من الانسان لا ان جفوته
صفالی و لا ان صرت طوع یدیه
و انی لمشتاق الی ظل صاحب
یروق و یصفو ان کدرت علیه
کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
3.65M
✅ هشداری دلسوزانه به خانواده ها
🔹 لطفا مراقب ناموس خود باشید
🔸 به هر کس اعتماد نکنید
🔹 استاد فقط چند کتاب بیشتر از شما خوانده است اما معصوم نیست
🔸 شیطان با قسم جلاله آدم را فریفت شیاطین انسی با تزویر و ظاهر مومنانه
❇️ هر زمان مورد سوء استفاده قرار گرفتید و یا متوجه باطل خباثت آلود طرف مقابل شدید به نیروهای نظامی-امنیتی گزارش بدین تا بساط شیادی برخی شیاطین انسی برچیده بشه
▪️نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
▪️نه هر که آینه سازد سکندری داند
▪️نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
▪️کلاه داری و آیین سروری داند
▪️هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
▪️نه هر که سر بتراشد قلندری داند
#سیداحمدرضوی
💠 هویت وشخصیت در خانواده شکل میگیرد
✅ اگر نسلها بخواهند فرآوردههای ذهنی و فکری خود را به نسلهای بعدی منتقل کنند و جامعه از گذشته خودش بخواهد سود ببرد، این فقط با خانواده ممکنن است. در محیط خانواده است که اول بار هویت و شخصیت یک انسان بر اساس فرهنگ آن جامعه شکل میگیرد و این پدر و مادرند که به طور غیرمستقیم و بدون اینکه خود آنها تصنعی به کار ببرند، به طور طبیعی محتوای ذهن و فکر و عمل و اعتقادات و مقدسات را به نسل بعدی منتقل میکنند.
#خانواده
#مقام_معظم_رهبری
💑 ارزش خانه داری
❤️بزرگترین مشکل ما با خانوادههای نسل سوم و چهارم بعد از انقلاب، این است که بانوانمان تحصیلات عالیه دارند. تحصیلات عالیه داشتن کمال است که خیلی خوب است اما نه همیشه.
❤️معمولاً خانمها وقتی که مباحث نظری را زیاد میخوانند یا موقعیت علمی و اجتماعی و شغلیشان بالا میرود، هنر زنانگیشان تحتالشعاع قرار میگیرد، یعنی تبدیل به نقطهضعف میشود.
❤️برای همین یک زن خانهداری که تمامعیار خانهداری بلد است از ده تا خانم دکتر و خانم مهندس و خانم مدیرعامل شرکت و... توانمندیهایش در هویت زنانه خیلی بیشتر است.
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#خانواده_آسمانی ۶ 🌎 تمام قصهی فراموشیِ بشر بعد از سفرش به زمین، و محصور شدن او در زندان دنیا؛ که
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانواده آسمانی ۷.mp3
11.56M
#خانواده_آسمانی ۷
ـ داستان آفرینش از کجا آغاز شد؟
ـ اولین مخلوق خدا چه بود؟
ـ روح چیست؟
ـ خلقت انسان کِی انجام شده است؟
ـ خلق اهل بیت علیهمالسلام، در کجای داستان آفرینش قرار دارد؟
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_رائفیپور
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#آموزشی #دفاع_شخصی ♦️اجرای تکنیک دفاع و ضربه به مهاجم دارای چاقو 🔪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1⃣ لندن یک شهر باران خیز و قاعدتا بعد از گذشت ۷۰ سال از جنگ دوم جهانی باید برای بارندگی در این شهر ف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا