فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط قیافه ارایشگره😂😂😂
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#رمان_اینک_شوکران
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
✨✨
✨
#ما_ثابت_میکنیم_مذهبی_ها_عاشقترند 🌹
رمانہ عاشقانہ شبانہ
📝 #قسمت_بیست_و_هفتم_اینک_شوکران۱
منوچهر سال شصت و هفت 7⃣6⃣مسئول👮 پادگان بلال کرج شد. زیاد میومد تهران و می موند. وقتی تهران بود صبحا☀️ می رفت پادگان و شب🌙 میومد...
《نگاهش کرد... آستین هاش را زده بود بالا و می خواست وضو بگیرد. این روز ها بیشتر عادت کرده بود به بودنش. وقتی میخواست برود منطقه، دلش پر از غم😔 میشد. انگار تحملش😩 کم شده باشد. منوچهر سجاده اش را پهن کرد. دلش میخواست در نماز ها به او اقتدا کند، ولی منوچهر راضی نبود. یک بار که فهمیده بود فرشته یواشکی پشتش ایستاده و به او اقتدا کرده، ناراحت شد. از آن به بعد گوشه ی اتاق می ایستاد، طوری که کسی نتواند پشتش بایستد!
چشم هایش را بسته بود و اذان می گفت.
به (حی علی خیر العمل) که رسید، فرشته از گردنش آویزان شد و بوسیدش!!😘
منوچهر (لا اله الا االله)گفت و مکث کرد...!
گردنش را کج کرد😏 و به فرشته نگاه کرد: عزیز من این چه کاری است تو میکنی؟🤔
میگوید بشتابید به سوي بهترین عمل، آن وقت تو می آیی و شیطان👺 می شوی؟
فرشته چند تار موی منوچهر را که روی پیشانی
خیسش چسبیده بود، کنار زد و گفت:به نظر خودم که بهترین کار را می کنم...!!!》😉
شاید شش6⃣ ماه اول ازدواجمون💑 که منوچهر رفت🚶جبهه برام راحت تر گذشت، ولی از سال شصت و شیش دیگه طاقت نداشتم. 😩هر روز که می گذشت وابسته تر می شدم. دلم میخواست هر روز جمعه🔚 باشه و بمون خونه.
جنگ که تموم شد، گاهی برای پاکسازی و مرزداری👮 میرفت منطقه. هربار که میومد لاغرتر و ضعیف تر شده بود. غذا🍲 نمیتونست بخوره...
میگفت: "دل و رودم رو میسوزونه."
همه ی غذاها به نظرش تند بود. هنوز نمیدونستیم شیمیایی چیه و چه عوارضی داره...😔
دکترا هم تشخیص نمیداد. هر دفعه می بردیمش بیمارستان، 🚑 یه سرم🤒میزدن و دو روز استراحت میدادن و میومدیم خونه...
اون سالها فشار اقتصادی💰 زیاد بود. منوچهر یه پیکان🚕 خرید که بعد ظهرا باهاش کار کنه، اما نتونست. ترافیک و سر و صدا🎵📢 اذیتش میکرد. پسر عموش، نادر، توی ناصر خسرو یه رستوران سنتی🍽 داشت.
بعد ظهرا از پادگان میرفت اونجا، شیر میفروخت.
نمیدونستم، وقتی فهمیدم، بهش توپیدم😡 که چرا این کار رو میکنی؟☹️
گفت: "تا حالا هر چی خجالت😓 شماها رو کشیدم بسه...
پرسیدم: "معذب نیستی؟"
گفت: "نه، برای خونوادم👨👩👧👦 کار میکنم."
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
❣
✨ بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
●❥ ﷽ ❥●
🌺هم نشینی آیات 🌺
-------------------------------------
🔷إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ
---------------------------------------
🔶 اگر آن مردان و زنان فقیرند خدا به لطف و فضل خود آنان را بینیاز و مستغنی خواهد فرمود.
----------------------------------------
🔺If they should be poor, Allah will enrich them from His bounty,
📘بخشی از آیه ۳۲سوره نور
📬 پیام، ها
1📤- فقر، نبايد #مانع اقدام در امر ازدواج شود. إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ ...
2📤- در صورت #فقر، به ازدواج اقدام كنيد و بر خدا #توكّل نماييد. «يُغْنِهِمُ اللَّهُ»
3📤- فقر، براى #عروس و #داماد عيب نيست. إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ ...
4📤- خداوند، #تأمين زندگى عروس و داماد را وعده داده است و #ازدواج، وسيله #وسعت و بركت زندگى است. «يُغْنِهِمُ اللَّهُ»
5📤- تحقّق و #عدههاى الهى از سرچشمهى #فضل بى پايان اوست. «فَضْلِهِ- واسِعٌ»
https://eitaa.com/zandahlm1357
تدبر سوره ضحی.mp3
5.69M
❓ داستان سوره ضحی چیه که خدا به پیامبرش میگه: پروردگارت با تو وداع نکرد و تو رو دشمن قرار نداد؟
❓ آیا این درسته که ما اگه سوره ضحی رو بفهمیم دیگه هیچ وقت ناامید نمیشیم؟
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/zandahlm1357
#حکمت_بیست_و_دوم
🌹 #کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌴 #شماره_22
وقال عليه السلام :
لَنَا حَقٌّ، فَإِنْ أُعْطِينَاهُ، وَإِلاَّ رَكِبْنَا أَعْجَازَ الاِِْبِلِ، وَإِنْ طَالَ السُّرَى.
ما را حقى است كه اگر به ما داده شود(آزاديم) و الا در عقب شتر سوار خواهيم شد(و همچون اسيران خواهيم بود) هر چند زمانى طولانى بر اين حال بگذرد
4_6050733889196917714.mp3
53.4K
#ترجمه_گوياى_نهج_البلاغه
🌹 #کلمات_قصار
🌴 #شماره_22
حکمت 22 نهج البلاغه اشاره به مساله خلافت داره
که حق مسلم اهل بیت و امیرالمومنین علی ع بوده