eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
55.2هزار عکس
41هزار ویدیو
1.8هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت 162 کتاب جهاد.mp3
زمان: حجم: 17.72M
✨✨ 📚 🎧👆 ✨ جلسه ۲۸ ✨موضوع: اقسام . صبر حقیقت ایمان. صبر پشتوانه سایر فضایل. رابطه صبر و ذکر. 🔊 : 📚 شرح روایات کتاب الجهاد اثر شیخ (ره) ✨ ✅ ارسال به دیگران فراموش نشود 🙏 ═══✼🍃🌹🍃✼══
عشق چیزی که در ششم ماه مبارک رمضان در شیروان به خاطرم رسید: ای آنکه دلم غیر جفا از تو ندید وی از تو حکایت وفا کس نشنید قربان سرت شوم بگو از ره لطف لعلت بدلم چه گفت کز من برمید شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: ۲- عُجب شیطان انسان را در حین عبادت، به خودپسندی و مهم دانستن عبادت‌ها می‌کشد، و اگر کار، با نام و برای خدا هم شروع شده باشد، در نیمه راه، شیطان آنرا تباه می‌سازد و انسان را به غرور، دچار می‌سازد. ۳- گناه بی شک، گناهان، آثار خوب عبادات را از بین می‌برند. کشاورزی که پس از ماهها تلاش وزحمت درراه به ثمر رساندن مزرعه وباغ، در اثر یک غفلت، گرفتار آتش سوزی و حریق خرمن می‌شود، رنجهایش هدر رفته است. گناهان، آتشی در خرمن عبادات و اعمال ما هستند که آنها را بر باد می‌دهند. خلاصه آنکه: شیطان، یا جلوی ورود آب زلال را به جام دل انسان می‌گیرد، یا پس از پر شدن این ظرف، آنرا آلوده و فاسد می‌سازد و یا «زیراب» آنرا کشیده، آب‌ها را هدر می‌دهد. امام سجاد علیه السلام در دعای «مکارم الاخلاق» از خداوند چنین می‌طلبد: «اِلهی عَبِّدْنی لَکَ وَ لا تُفْسِدْ عِبادَتیِ بِالْعُجْبِ... اَعِزَّنی وَلا تَبْتَلینّی بِالْکِبْرِ... » (۲۹) خدایا، مرا بنده خودت ساز، ولی عبادتم را با عُجب، فاسد مگردان، مرا عزیز کن ولی به تکبّر مبتلایم مساز. صدقه هم که نوعی عبادت مالی است، به تعبیر قرآن، با منّت نهادن باطل و تباه می‌شود. (۳۰) کاشتن نهال، وقت چندانی نمی برد، ولی به ثمر رساندن و مواظبت از سلامت آن و زدودن آفت‌ها دشوار است. گاهی گناهان یا حالات ناپسند روحی، همه نیکی‌ها را بر باد می‌دهد. در حدیث می‌خوانیم: «اِنَّ الْحَسَدَ یَاْکُلُ الْحَسَناتِ کَما تَأْکُلُ النّارُ الْحَطَبَ» [۱] آنگونه که آتش، هیزم را می‌خورد، حسد هم حسنات را می‌خورد. در روایتی آمده که: عابدی مغرور و فاسقی شرمنده، هر دو وارد مسجد شدند، فاسق، بخاطر حالت توبه و پشیمانی، دگرگون گشت و مؤمنی صالح شد ولی عابد، به خاطر غرورش، فاسق از کار درآمد. [۲] ---------- [۱]: ۳۱) میزان الحکمة، واژه حسد. [۲]: ۳۲) کافی، ج ۲، ص ۳۱۴. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: فصل چهارم و از آداب مهمـه قلبیــه عبــادات، خــصوصاً عبــادات ذکریــه، طمأنینــه اســت . و آن غیــر از طمأنینهایست که فقهاء رضوان اللَّه علیهم در خصوص نماز اعتبار کرده اند. و آن عبارت اسـت از آن که شخص سالک عبادت را از روى سکونت قلب و اطمینان خـاطر بجـا آورد، زیـرا کـه اگـر عبادت را با حال اضطراب قلب و تزلزل بجا آورد، قلب از آن عبـادت منفعـل نـشود و آثـارى از عبادت در ملکوت قلب حاصل نشود و حقیقت عبادت صورت باطنیه قلب نگردد . و یکى از نکات تکرار عبادات و تکثار اذکار و اوراد آن است که قلب را از آنها تأثیرى حاصل آیـد و انفعالى رخ دهد تا کم کم حقیقت ذکر و عبادت تشکیل باطن ذات سالک را دهد و قلـبش بـا روح عبادت متّحد گردد . و تا قلب را اط مینان و سکونت و طمأنینه و وقار نبود، اذکار و نـسک را در آن تأثیرى نیست و از حد ظاهر و ملک بدن به ملکوت و باطن نفس سرایت ننماید و حظوظ قلبى از حقیقت عبادت ادا نشود؛ و این خود از مطالب واضحه است که محتاج به بیان نیـست و با اندك تأمل معلوم شود . و اگر عبادتى چ نین باشد که قلب را از آن به هیچ وجه خبرى نبود و از آن آثارى در باطن پیدا نشود، در عوالم دیگر محفوظ نماند و از نشئه ملک به نـشئه ملکـوت بالا نرود؛ و ممکن است در وقت شدائد مرض موت و سکرات هولناك موت و اهـوال و مـصیبات پس از موت خداى نخواسته صورت آن بکلّى از صفحه قلب محو و نابود شود و انسان بـا دسـت خالى در پیشگاه مقدس حق برود . مثلًا اگر کسى ذکر شریف لا اله الّا اللَّـه، محمـد رسـولُ اللَّـه (ص) را با سکونت قلب و اطمینان دل بگوید و قلب را به این ذکر شریف تعلیم دهـد، کـم کـم زبان قلب گویا شود و زبان ظاهر تابع زبان قل ب شود و اولْ قلب ذاکر گردد و پس از آن لسان و . اشاره به این معنى فرموده جناب صادق علیه السلام به حـسب روایـت مـصباح الـشریعۀ، قـال : فَاجعلْ قَلْبک قبلَۀً للسانک ،لا تُحرِّکْه الّا بِاشارةِ الْقَلْبِ و موافَقَۀِ الْعقْلِ و رِضَى الایمان.(38 ( در اول امر که زبان قلب گویا نشده، سالک راه آخـرت بایـد آن را تعلـیم دهـد و بـا طمأنینـه و سکونت ذکر را به آن القا کند؛ همین که زبان قلب باز شد، قلب قبله لسان و سایر اعضاء شـود، با ذکر آن همه مملکت وجود انسانى ذاکر گردد . و اما اگر این ذکر شریف را بى سـکونت قلـب و طمأنینه آن و با عجله و اضطراب و اختلال حواس گفت، از آن در قلب اثرى حاصـل نـشود و از حد زبان و گوش حیوانى ظاهرى به باطن و سمع انـسانى نرسـد و حقیقـت آن در بـاطن قلـب محقّق نشود و صورت کمالیه قلب نگردد که ممکن الزّوال نباشد . پـس، اگـر اهـوال و شـدائدى دست دهد، خصوصاً مثل اهوال و سـکرات مـوت و شـدائد نـزع روح انـسانى، بکلّـى آن ذکـر را فراموش کند و از صفحه دلْ آن ذکر شریف محو شود، بلکه اسـم حـق تعـالى و رسـول ختمـى (ص) و دین شریف اسلام و کتاب مقدس الهى و ائمه هدى ) ع( و سایر معـارف را کـه بـه قلـب نرسانده فراموش کند و در وقت سؤال قب ر جوابى نتواند دهد؛ تلقین را نیز بـه حـال او فایـده اى نباشد، زیرا که در خود از حقیقت ربوبیت و رسالت و دیگر معارف اثرى نمـى بینـد؛ و آنچـه بـه لقلقه لسان گفته بود و در قلب صـورت نگرفتـه بـود از خـاطرش محـو شـود و او را نـصیبى از شهادت به ربوبیت و رسالت و دیگر معارف نخواهد بود . و در حدیث است که یک طایفه از امت رسول اکرم صـلّى اللَّـه علیـه و آلـه و سـلم را کـه وارد جهنّم مى کنند، از هیبت مالک جهنّم اسم پیغمبر را فراموش مى کنند، با آنکه در همان حـدیث است که آنها اهل ایمان هستند و قلوب آنها و صورتهاى آنها از نـور ایمـان درخـشان و متلألـى است.(39 ( جناب محدث عظیم الشّأن مجلسى رحمه اللَّه در مرآت العقول در شـرح حـدیث شـریف کُنْـت سمعه و بصرَه فرماید : کسى که چشم و گوش و دیگر اعضاى خود را در راه اطاعت حـق تعـالى صرف نکند، داراى چشم و گوش روحانى نشود و این چشم و گوش ملکى جسمانى در آن عـالم نرود و در عالم قبر و قیامت بى گوش و چـشم باشـد، و میـزان سـؤال و جـواب قبـرْ آن اعـضاء روحانى است. انتهى حاصل ترجمته.(40 ( بالجمله، احادیث شریفه درباره این نحو از طمأنینه و آثار آن بسیار است . و قرآن شریف امـر بـه ترتیل قرآن فرموده و در احادیث شریفه است که کسى کـه نـسیان کنـد سـوره اى از قـرآن را، متمثّل شود آن سوره در بهشت براى او در صورتى که به آن خوبى صورتى نیـست . پـس وقتـى آن را مى بیند، مى گوید به آن که تو چه هستى چقدر نیکـوئى کـاش تـو از مـن بـودى . جـواب مىدهد: آیا تو مرا نمى شناسى؟ من فلان سوره هستم، اگر مرا فرامو ش نکرده بودى تو را به این درجه رفیعه مىرساندم. (41 ( و در حدیث است که کسى که قرآن را در جوانى بخواند، قرآن با گوشت و خونش مختلط شود . و نکته آن آن است که در جوانى اشتغال قلب و کدورت آن کم