eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.7هزار عکس
36.3هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
18.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽🌷 نماهنگ خاطره انگیز و حضور خانواده' سردار ،، بر مزار مطهر شهید 🌷😢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایت 177 کتاب جهاد.mp3
12.43M
✨✨ 📚 🎧👆 ✨ جلسه ۳۰ ✨موضوع: حقیقت . مراتب و مقامات تقوا. ارزش لباس تقوا. رابطه ایمان و تقوا . 🔊 : 📚 شرح روایات کتاب الجهاد اثر شیخ (ره) ✨ ✅ ارسال به دیگران فراموش نشود 🙏 ═══✼🍃🌹🍃✼══
.......: آشنا آشنا: نور ستارگان وقتی اختلاف شد در اینکه نور ستارگان اصلی است یا چون ماه از خورشید کسب نور می‌کنند؟ علامه پس از بیان اینکه ماه از خورشید کسب نور می‌کند، می‌گوید: در این باب اختلاف است ولی نتیجه نظر او این است که ستارگان از خورشید کسب نور می‌کنند. حال اگر کسی بگوید چرا جمله او را که می‌گوید: الاشبه انها ذاتیه مربوط به برخی کواکب نباشد و استخدام صورت نگرفته باشد؟ گوئیم خیلی از ذوق سلیم بعید است، چون یا نور کواکب از خود آنهاست و یا خورشید و راه سومی وجود ندارد. اگر گفته شود: ممکن است نظر علامه در اختلاف ستارگان مربوط به پنج ستاره مریخ و مشتری و زحل و عطارد و زهره باشد، و مراد از اینکه کسب نور ستارگان و یا نور دهی آنها، اختلافی است به معنای این نیست که اختلافی در همه ی ستارگان نیست تا اینکه کذب گوینده روشن شود زیرا که خلاف در کل مستلزم خلاف در بعض است. در پاسخ گوئیم: وقتی ما راهی برای نورانیت ستارگان نیافتیم، دلیل را به برخی ستارگان اختصاص می‌دهیم نه اینکه بخواهیم فقط برخی را بیان کرده باشیم و نه نقل خلاف در بعض و اینکه علامه کاذب نباشد. چه اینکه بی دلیل است این حرف که خلاف در کل مستلزم خلاف در بعض باشد، و البته این از انسان صاحب رأی نیست. چرا که محذور لزوم کذب سخن علامه در این نقل نیست، بلکه محذور این است کلام او بی معنا خواهد شد. همین شکل در نزاع اشاعره و معتزله نیز هست. این دو اختلاف دارند که آیا افعال بندگان از خود آنهاست یا کسبی بوده و خدا افعال را صادر می‌کند. کسی ممکن است اشکال کند و بگوید: اختلاف در کل افعال است چگونه به برخی افعال اختصاص پیدا کرده است. وی می‌تواند پاسخ دهد که اختلاف در کل مستلزم اختلاف در بعض است و اینکه نقل خلاف از بعض کردیم به این دلیل است که راهی برای صدور کل پیدا نکردیم. البته این سخن بی ارزش است و بدور از سخنی حکیمانه می‌باشد. همچنین اگر گفته شود که از نشانه‌های مختلفی در کلام علامه این قول تقویت می‌شود که نظر وی به پنج ستاره بر می‌گردد، اگر گفته شود این صحیح است در ستارگانی که زیر خورشید هستند ولی ستارگان روئین... از جمله این شواهد عبارتند از: ۱- مراد از روئین (علویه) که واژه ای اصطلاحی است، ستارگان فوق شمس است نه همه ی آنها. ۲- قرینه دیگر در کلام علامه این است که وی وقتی از خسوف قمر و کسب نور وی از خورشید سخن می‌گوید، چون قمر سیاره است لازم است به احوال او بپردازد نه ستارگان. ۳- علامه با کمترین فاصله می‌گوید: دانشمندان اختلاف کرده اند که آیا کواکب دارای رنگ مخصوص هستند؟ اکثر علماء می‌گویند: رنگ مخصوص دارند مانند رنگ زحل و پرتو مشتری و زهره و قرمزی مریخ و زردی عطارد و در خورشید اختلاف است و رنگ قمر در خسوف آشکار می‌شود. از ظاهر بیان علامه بدست می‌آید که مراد وی اختلاف در رنگ سیارات است و لذا ماقبل آن هم اختلاف انوار آنها بود، چه اینکه ادامه ی کلام قرینه ی ابتدای آن است. ۴- نیز علامه می‌گوید: اگر گفته شود یکی از ستارگان غیر از خورشید به باقی آنها نور می‌دهد... از این عبارت بدست می‌آید که اگر مراد علامه عموم بود کسی می‌تواند چنین اشکال کند که ستاره‌های ثابت نیز اختلافی از نظر وضع به اینکه قریب یا بعید باشند ندارند لذا دلیل تمام نیست. می گویم: هیچ کدام از این قرائن دلالت بر بحث ما ندارد چرا که مراد از علویه ستارگان فوق الشمس نیست و علویه معنای اصطلاحی ندارد و این ایرادی نیست. قرینه دوم نیز صحیح نیست چه اینکه اگر یک ستاره استفاده از نور خورشید کند لازم است ستارگان دیگر نیز مطرح شوند. قرینه سوم نیز صحیح نیست چرا که مناسبتی با مطلب ندارد. در این عبارت آمده است که مشهور اختلاف دارند از اینکه ستارگان غیر از قمر نور دارند یا نه و بیان هفت ستاره به عنوان تمثیل است نه شاهد خصوصیت. قرینه چهارم نیز درست نیست چرا ستارگان نور ده اگر ثابت باشند در هیچ وقت هلال و غیر آن نمی شوند و قرب و بعد آنها بی تأثیر است و اگر ثابت نباشند گاهی هلالی و گاهی به شکل دیگر هستند. از این اشکلات که بگذریم، شواهدی قائم است بر اینکه کلام علامه عام است و شامل همه ی ستارگان ثابت و متغیر می‌شود. از جمله ی این شواهد این است که وی در آخر بحث گفته است: ستارگان ثابت در طلب نور قسمت مریی آنها با علویه شریکند. حال اگر ذکر ثوابت با علویه در این جمله برای استفاده همگی آنها از خورشید نباشد، خلاف انتظار است. حال که این را متوجه شدی بدان که: شعاع از دو راه در جسم نفوذ می‌کند ۱- نفوذ عبوری مانند نفوذ چشم که از برخی چیزها می‌گذرد و به ستاره می‌رسد. ۲- نفوذ وقوفی که به ماوراء تجاوز نمی کند مانند درخشندگی آتش در قرمزی، نفوذ اول محتاج به این نیست که جسم به شکلی در آید که پرتو در آن نفوذ کرده است و نیز مستلزم انعکاس نمی باشد بخلاف نفوذ دوم که جسم از آن اثر می‌پذیرد و انعکاس ظاهر می‌باشد. حال گوئیم کسانی که می‌گویند س
تارگان از شمس نور می‌گیرند باید ن فوذ شعاع شمس را وقوفی بدانند که اعماق آنها از نور خورشید پر شده باشد. اگر کسی بگوید: اگر خورشید در عمق ستاره نفوذ کند باید خفیف باشد و به همان اندازه باید شعاع چشم هم در آن اثر کند. گوئیم: اگر مراد نفوذ به معنای دوم باشد، لازم نیست ستارگان خفیف باشند، نفوذ چشم هم به معنای دوم است و حاجب ماوراء نمی باشد. البته وجود مانع موجب شده است که چشم نتواند مانند خورشید در جسم نفوذ کند. نیز گفته شده است: اگر نور چشم از خورشید لطیف تر نباشد، سنگین تر از او نیست در حالی که نفوذ آن مانند نفوذ خورشید نیست. در جواب می‌گوئیم: اگر مراد کیفیت نفوذ خورشید نفوذ نکردن چشم باشد، معلوم است و این ضرری به آنچه که ما گفتیم نمی رساند و اگر مراد او این باشد که چرا نور چشم در حال درخشش خورشید نفوذ نمی کند علت آن شدت نور خورشید است چنانچه شدت نور خورشید نمی گذارد نور چشم در برف نفوذ کند، همین علت است که نور چشم در سیارات نافذ نیست و صاحب ماوراء است... وحشی بر دری زامد شد بسیار آزاریم هست گر خدا صبری دهد اندیشه ی کاریم هست صبر در می‌بندد اما نیستم ایمن زخود خانه ی پر رخنه و کوتاه دیواریم هست گر شود ناچار دندان بر جگر باید نهاد چاره ی خود کرده‌ام جان جگر خواریم هست کی گریزم از درت اما زمن غافل مباش نقش دیوارم و لیکن پای رفتاریم هست هر چه گویم در فراقت روز و شب داند دلم بیش از اینم ناله و صد چند گفتاریم هست گرچه ناید بندگی من به کار کس ولی گر تو هم خواهی که بفروشی خریداریم هست شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
ما سامرا نرفتہ گداے تو مےشويم اے مهربان امام فداےتو مےشويم هادےِ خلق،ڪورے چشمان گمرهان پروانگان شمع عزاے تو مےشويم 🏴شهادت (ع) برهمه عزیزان تسلیت باد 🏴