#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
hafez 07.mp3
1.5M
حضوری گر همیخواهی از او غایب مشو حافظ
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: ریاست ابوسهل صعلوکی صوفی گوید: هرکس پیش از آمادگی ریاست، به ریاست تن دهد، خود را به خواری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابن سینا
مجدالدین بغدادی، میگوید: پیامبر خدا را به خواب دیدم، به او گفتم: در باره ی ابن سینا چه میگوئی؟ فرمود: مردی بود که میخواست بدون واسطه به خدا برسد، او را با دستم در حجاب قرار دادم و او در آتش افتاد. [۱]
گر کسب کمال میکنی میگذرد
ور فکر محال میکنی میگذرد
دنیا همه بر سر خیالست خیال
هر نوع خیال میکنی میگذرد
گلخنی
هر چند شب آزرده تر از کوی توایم
پیش از همه کس روز دگر سوی توایم
گویم
جان به بوسی میخرد آن شهریار
مژده ای عشاق آسان گشت کار
ابذلوا ارواحکم یا عاشقین
ان تکونوا فی هوانا صادقین
در جوانی کن نثار دوست جان
رو عوان بین ذالک را بخوان
پیر چون گشتی گران جانی مکن
گوسفند پیر قربانی مکن
هرکه در اول نسازد جان نثار
جان دهد آخر به درد انتظار
سلمان ساوجی
از بسکه شکستم و بستم توبه
----------
[۱]: ۱) - مانند این رؤیاها نمی تواند دست مایه قضاوت در مورد افراد باشد.
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه
من نهج البلاغه میخوانم
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_194
و كان عليهالسلام يقول
مَتَى أَشْفِيَ غَيْظِي إِذَا غَضِبْتُ؟ أَ حِينَ أَعْجِزُ عَنِ الِانْتِقَامِ فَيُقَالُ لِي: لَوْ صَبَرْتَ؟ أَمْ حِينَ أَقْدِرُ عَلَيْهِ فَيُقَالُ لِي: لَوْ عَفَوْتَ.
امام عليه السلام فرمود:
من كى آتش خشمم را فرو نشانم آيا هنگامى كه از انتقام ناتوانم كه به من مىگويند:
اگر صبر كنى (تا توانا شوى) بهتر است يا هنگامى كه قادر بر انتقامم كه به من گفته مىشود: اگر عفو كنى بهتر است.
شرح و تفسير
از انتقام بپرهيز
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانهاش به ترك انتقام و در پيش گرفتن روش صبر و عفو دعوت مىكند و مىفرمايد:«من كى آتش خشمم را فرو نشانم آيا هنگامى كه از انتقام ناتوانم كه به من مىگويند: اگر صبر كنى (تا توانا شوى) بهتر است يا هنگامى كه قادر بر انتقامم كه به من گفته مىشود: اگر عفو كنى بهتر است»؛ (مَتَى أَشْفِي غَيْظِي إِذَا غَضِبْتُ؟ أَ حِينَ أَعْجِزُ عَنِ الِانْتِقَامِ فَيُقَالُ لِي لَوْ صَبَرْتَ؟ أَمْ حِينَ أَقْدِرُ عَلَيْهِ فَيُقَالُ لِي: لَوْ عَفَوْتَ) .
اين يك واقعيت است كه انسان خشمگين در برابر ظلم و ستمى كه بر او مىرود دو حالت دارد: گاه مىخواهد انتقام بگيرد؛ اما توان آن را ندارد و چه بسا به پرخاشگرى و گفتن سخنان درشت و تهديد شخص ظالم بر خيزد و گاه با او گلاويز شود؛ اما هنگامى كه ناتوانى خود را مىبيند عقبنشينى مىكند. در اين هنگام همه به او مىگويند: اگر مىخواهى انتقام بگيرى بگذار توانايى پيدا كنى و اينگونه كه مايۀ رسوايى و آبروريزى است به ميدان دشمنت مرو، بنابراين در چنين حالتى مردم، او را به صبر و شكيبايى دعوت مىكنند؛ اما اگر توان بر انتقام داشته باشد و طرف مقابل در برابر ضعيف و ناتوان گردد همين كه دست به انتقام بلند مىكند مردم به او مىگويند: شايسته است عفو كنى كه زكات قدرت عفو است. به اين ترتيب در هيچ حال، انتقامجويى عاقلانه و صحيح نيست.
امام عليه السلام با اين تعبير لطيف مىخواهد مردم را به ترك انتقام فراخواند همان چيزى كه آتشهايى بر مىفروزد و گاه سرچشمۀ جنگهاى خونين و گسترده و دامنهدار مىشود.
خود امام عليه السلام نمونۀ كاملى از اين معنا بود:
در داستان جنگ جمل هنگامى كه بر دشمنان پيروز شد فرمان عفو آنها را صادر كرد و عايشه را كه از گردانندگان اصلى اين جنگ بود با احترام به مدينه باز گرداند.
داستان عفو امام عليه السلام از «عمرو بن عاص» هنگامى كه در ميدان صفين در چنگ او گرفتار شده بود و براى نجات خويشتن خود را برهنه و عريان ساخت معروف است.
از آن معروفتر داستان توصيههاى او دربارۀ قاتل خويش «عبدالرحمان ملجم مرادى» كه به فرزندان خود سفارش كرد آب و غذا و وسيلۀ استراحت اين زندانى را فراهم كنند و فرمود: اگر زنده بمانم خود مىدانم با او چگونه رفتار كنم و اگر شما هم عفو كنيد بهتر است و اگر (مصلحت عموم مردم ايجاب كرد كه) لازم بدانيد او قصاص شود تنها را با يك ضربه وى را قصاص كنيد همانگونه كه او يك ضربه بر من وارد كرد.
اميرمؤمنان على عليه السلام اين درس را از استادش پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آموخته بود كه نمونۀ روشن آن عفو عمومى حضرت در داستان فتح مكه است، در حالى كه آنها قاتلان اصحاب و ياران پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بودند و در سيزده سال كه حضرت در مكه بود ظلم و جنايت فراوانى در حقش روا داشتند و در ساليانى كه در مدينه بود آتش جنگهايى بر ضدش برافروختند؛ ولى حضرت با يك فرمان عمومى، همه را را عفو كرد و حتى «وحشى» قاتل معروف عمويش «حمزه» را كه جنايتى بسيار وحشتناك انجام داده بود بعد از پذيرش اسلام بخشيد و هنگامى كه به مدينه آمد و خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد و اسلام را ظاهراً پذيرفت حضرت او را عفو كرد ولى فرمود: در اينجا نمان، زيرا ديدن تو خاطرۀ شهادت عمويم حمزه را در نظرم زنده مىكند.«وحشى» از آنجا به شام رفت و در آنجا ماند. ١
قرآن مجيد يكى از صفات بهشتيان و پرهيزگاران را كظم غيظ (فرو خوردن خشم) و سپس عفو و گذشت مىشمارد و مىفرمايد: «وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ* اَلَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النّاسِ وَ اللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» ؛و شتاب كنيد براى رسيدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتى كه وسعت آن، آسمانها و زمين است؛ و براى پرهيزگاران آماده شده است.(همان) كسانى كه در توانگرى و تنگدستى، انفاق مىكنند؛ و خشم خود را فرو مىبرند؛ و از خطاى مردم درمىگذرند؛ و خدا نيكوكاران را دوست دارد». ٢
مسئلۀ عفو و گذشت در اسلام به قدرى اهميت دارد كه علاوه بر آيات فراوانى از قرآن، در روايات معصومان نيز بازتاب گستردهاى دارد؛ از جمله در حديثى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله مىخوانيم:
«إذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ نادى مُنادٍ: مَنْ كانَ أجْرُهُ عَلَى اللّهِ فَلْيَدْخُلِ الْجَنَّةَ ؛كسى كه پاداش او بر خداست وارد بهشت شود»
«فَيُقالُ:
مَنْ ذَا الَّذي أجْرُهُ عَلَى اللّهِ ؛گفته مىشود چه كسى است كه پاداش او بر خداست»
«فَيُقالُ الْعافُونَ عَنِ النّاسَ فَيَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسابٍ ؛گفته مىشود كسانى كه مردم را عفو كردهاند و آنها بدون حساب وارد بهشت مىشو
ند». ٣
در حديث ديگرى از اميرمؤمنان على عليه السلام مىخوانيم:
«الْعَفْوُ تاجُ الْمَكارِمِ ؛عفو و گذشت تاج فضائل اخلاقى است». ١
البته عفو و گذشت در مورد كسانى است كه از عفو سوء استفاده نكنند و بر جنايات خود نيفزايند، همانگونه كه در حديثى از اميرمؤمنان عليه السلام آمده است:
«الْعَفْوُ عَنِ الْمُقِرِّ لا عَنِ الْمُصِرِّ ؛عفو دربارۀ كسى است كه اقرار به گناه خود كند (و پشيمان باشد) نه از كسى كه اصرار مىورزد».