eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.6هزار عکس
34.6هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی‌خداواردمی‌شود،معجزه‌می‌شود. 📚[-10]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵مقطعی پرقدرت وفوق العاده جذاب وشنیدنی ازمحفل معروف قمر رحمن قصارالسور حلب سوریه 1957م .
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
يحيى بن اكثم متوجه شد كه امام هرگز از وليعهدى خشنود نيست و از مأمون هم اطمينان ندارد. اگر جز اين بود، اين نوشته هاى امام چه معنا داشت كه: « خداوند چشم هاى خائن و آن چه را در دل‌ها پنهان است، مى شناسد. » و يا: « اگر پس از وى زنده ماندم.؟ و يا: « جامعه و جفر برخلاف اين مطلب مى گويند. » مأمون با لبخندى سرد، نگرانى هاى خود را پنهان مى ساخت. او وانمود مى كرد كه به فضل مى نگرد. فضل آماده بود تا بنويسد: رسم اميرمؤمنانكه خدا عمرش را دراز گردانداين است كه مضمون كامل اين مكتوب را در حرم سرورمان محمد (ص) ميان روضه و منبردر اجتماع عمومى و انظار هاشميان و ديگر بزرگان و لشكريان مى خواند. بدين گونه اميرمؤمنان اين پيشوايى را بر همه مسلمانان لازم ساخت تا شبهه اى كه براى نادان پديد آمده است، از ميان برود. « خداوند هرگز مؤمنان را به اين حال وانمى گذارد (۹۹) كه مؤمن و منافق از يكديگر شناخته نشوند. » اينك بايد قاضى مى آمد تا مى نوشت: يحيى بن اكثم بر مضمون كامل اين نوشتار گواهى مى دهد. » بشر بن معمر نوشت: « بشر همانند اينان گواهى داد و با دست خودش اين گواهى را نوشت. » پيش از آن كه مجلسيان پراكنده شوند، مأمون فرمان داد تا جشنى برپا كنند تا سران لشكرى و كشورى و همه طبقات مردم به همراه بزرگان دو خاندان علوى و عباسى در آن حاضر شوند. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: سلاح پیامبران امام رضا علیه السلام به یاران خود می‌فرمودند: «سلاح پیامبران را همیشه همراه داشته باشید! » گفتند: «اسلحه ی پیامبران چیست؟ » حضرت فرمودند: «دعا» [۱] امنیت و ایمان ---------- [۱]: . اصول کافی، ج ۲، ص ۳۶۸ برای اطلاع بیشتر از دعاهای امام رضا علیه السلام به کتاب صحیفة الرّضا علیه السلام که حاوی دعاهای ارجمند آن حضرت است، مراجعه کنید. امام رضا علیه السلام برای طلب امنیت و ایمان این دعا را زمزمه می‌کردند: «یا من دلّنی علی نفسه و ذلّل قلبی بتصدیقه، اسئلک الأمن و الایمان فی الدّنیا و الآخرة؛ ای خدایی که مرا به سوی خود راهنمایی کرده و دلم را با پذیرش خود رام ساخته است؛ از تو در دنیا و آخرت امنیت و ایمان می‌خواهم! » [۱] ---------- [۱]: . همان، ج ۲، ص ۵۷۹ یک قمقمه دریا.... https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 سوالی داشتم در مورد اعداد ابجد که چقدر واقعین؟ و آیا اینکه خودمون میتونیم چله بگیریم یا باید دعا رو بدون ذکر تعداد بخونیم؟ و اینکه برای ذکر و دعا باید استاد بگیریم؟ که از ایشان اجازه و نحوه دعا و تعداد رو بپرسیم؟ این استاد چه کسی هست ؟ ببخشید اینا در گروهی بحث بود خواستم از استاد عبادی جواب درست رو بدونم. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 🌀اصل چله گرفتن رو هیچ احدالناسی رد نکرده، اصل چله گرفتن رو قطعا هیچ کسی رد نکرده و در مباحث ما آمده حالا اختلافاتی در کم و کیفش هست. 🔰اما راجع به ابجد و اعداد، این که محاسبه با حروف ابجد بشه، فلان بشه، این‌ها زیاد قابل قبول نیست و نمی‌شه این رو به راحتی بپذیریم؛ من نمی‌گم علم نیست، علم ابجد رو که داریم، اما اینکه بیاییم با علم ابجد همه چیز رو بخواهیم حساب و کتاب📚 کنیم اینجوری نیست؛ مثلاً بعضی‌ها می‌آیند با حروف ابجد حقانیت امام علی (ع) رو اثبات می‌کنند، خُب اون طرف سنی‌ها با یکسری کارهای دیگه حقانیت خلفا رو اثبات کردند. پس اینها وحی مُنزل نیست (بحث حروف ابجد و امثالهم). 🔰اما راجع به اذکار، بعضی ذکرها و اکثر ذکرها، نیاز به استاد داره نیاز به دستور استاد اخلاق داره. همه ذکرها دارواند ولی آیا ما می‌تونیم همه داروها رو بخوریم؟! باید داروی💊 مورد نیاز خودمون رو بخوریم. یک دارو ممکنه برای یک نفر خوب باشه و برای یک نفر بد باشه. ذکرها هم همینه، اذکار هم همینه. 📑بعضی اذکار، عمومی‌اند و هیچ عددی ندارند؛ هر چی دلت می‌خواد، مثل ذکر استغفار، مثل ذکر صلوات، مثل همین ذکر تسبیحات اربعه، هم سبحان الله جدا بگی، هم الحمدلله جدا بگی، هم با هم مثل ذکر تسبیحات اربعه بگی📿. خُب اینها ذکر عمومیه، عدد خاصی براش ملاک نیست. 👌ولی بعضی ذکرها واقعا عدد می‌خواد، عددش هم باید زیر نظر استاد اخلاق باشه، استاد اخلاق کار کرده، نه هر کسی حالا اسمش استاده. مثلاً ما داریم بحث اخلاق مهدوی رو درس می‌دهیم خُب ما که استاد اخلاق نیستیم مباحث اساتید دیگه رو داریم تکرار می‌کنیم، همین‌‌. استادی که واقعا استاد اخلاق باشه. بحث من اینه ما اصلاً چرا برای چله هِی نیاز به این چیزها داشته باشیم؟ 👤حالا استاد مُلایی داخل کانال ایتا که دارن مباحث خوبی رو مطرح کردند. اونایی که ایتا دارن، کانال ایشون برن و از مباحث استفاده کنند. در بحث چله توضیحات خوبی دادند. 🔰ما یک چله‌‌ای بگیریم که: 👈۱- هم علمی باشه، همون پیشنهادی که من قبلاً داده بودم که ما با اصل چله مخالف نیستیم؛ علم‌مون بره بالا و چندتا کتاب هم پیشنهاد دادم تو کانال«ما و او». 👈۲- اینکه چلمون معرفت افزا باشه؛ معرفتمون رو به امام زمان(عج) ببریم بالا‌. 👈۳- سوم اینکه ما یک دعای خاصی رو هیچ شرط نکنیم؛ هر دعایی که دلمون خواست. استاد مُلایی هم که از اساتید مرکز هست همین رو گفت؛ هر دعایی که دستتون اومد و دوست داشتید، کشِش اون رو داشتید. آل‌یاسین، عهد بخونید، زیارت عاشورا بخونید. هر چیزی که کشش رو داشتید. هیچ شرطی نیست. 👈۴- و نکته چهارم اینکه این ذکرهای من‌درآوردی رو بذاریم کنار و چه نیازی هست که ذکر گفته بشه؟ هر چیزی، هر اعمالی رو دوست داشتید، رفتاری رو که دوست داشتید انجام بدید، اون کارهایی که دوست داشتید و دعاهایی که خواستید. 👈۵- اینکه بتونیم یکی از گناهانمون رو ترک بکنیم یا چندتا از گناهانمون رو ترک بکنیم. همه اینها تو این چله‌ها مهمه عزیزان! 🔹فقط بشینیم. چله بگیریم و دعا بخونیم... نمی‌گیم بی‌تأثیره ولی اون تأثیر کامل وقتیه که معرفت افزا و علم افزا هم باشه. خیلی هم سراغ اعداد ابجد و ذکر و اینها نرید. حالا من نمی‌تونم خیلی بحث رو باز کنم. چیزهایی که علما توصیه کردند و اینها برید و چیز خیلی واضحه. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
26.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| دستاوردهای حکومت مهدوی(1) 🎤حجت الاسلام حائری پور
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: خاطرات: به روایت دیگران ۱ در خمین که بودیم همیشه شاگرد اول کلاس بود. حتی یک روز آمد و دیدم گریه می‌کند. پرسیدم: « چرا گریه می‌کنی؟ » گفت: « برای اینکه به من و یکی دیگر بیست داده اند. » حتی رفته بود به معلمش هم گفته بود. معلم هم جواب داده بود: « من که نمی توانم به تو بیست و پنج بدهم. » البته مرتضی قبل از اینکه به مدرسه برود خواندن و نوشتن را یاد گرفته بود. حتی وقتی کلاس اول بود، روزنامه هم می‌خواند. [۱] ۲ مرتضی رشته اش ریاضی بود. یک روز کارت کنکور در دستش بود. گفتم: «مگر نمی خواهی در کنکور شرکت کنی؟ » گفت: «کارتم را پاره کردم. » گفتم: «چرا؟ » گفت: «رشته ریاضی را دوست ندارم. » بعد رفت و در هنرهای زیبا، در کلاس طراحی نشست و در آنجا باز هم شاگرد اول شد. [۱] ---------- [۱]: پدر شهید [۱]: همان ۳ به نقاشی خیلی علاقه داشت. در همان سالهایی که در کرمان بودیم معلم نقاشی داشت. به نویسندگی هم خیلی علاقه داشت و خیلی چیزها می‌نوشت. حتی یک کتاب قبل از انقلاب نوشته بود که اسم عجیبی داشت. یادم نیست چیزی بود شبیه «نه از خود... » موضوعش در مورد ناراحتی مردم و فقر و تنگدستی بود. از زمانی که به دانشکده رفت به موضوع فقر خیلی حساس بود. یک روز زمستانی وقتی از دانشکده به خانه آمد دیدم پالتو همراهش نیست. پرسیدم: « پالتویت کجاست؟ » گفت: «دادم به کسی که نیازمند بود. » [۱] ۴ گاهی می‌دیدم موقع مونتاژ می‌رود وضو می‌گیرد و بر می‌گردد. گفتم: «آقا مرتضی! وسواسی شدی؟ » گفت: «نه آقا احسان! کار کردن راجع به شهدا حریم خاصی دارد که باید رعایت شود. ماشه دوربین را هم که می‌خواهی بچکانی باید از قبل مقدمات آن را فراهم کنی. » حتی میز کار آقا مرتضی رو به قبله بود. [۲] ۵ وقتی می‌خواست ازدواج کند، یک ساعت مانده به مراسم، داشت کتاب می‌خواند. گفتند: «بیا آن طرف همه منتظرند... » گفت: «فلانی برو بگذارشان سر کار. من ده بیست صفحه دیگه مانده، می‌خوانم و می‌آیم. » [۱] ---------- [۱]: همان [۲]: احسان رجبی [۱]: برادر شهید لاله ای در فکه https://eitaa.com/zandahlm1357
hafez 24.mp3
4.59M
شکرفروش که عمرش دراز باد چرا
تبرک شریف مکه ره آورد برای صلاح الدین ایوبی فرستاد. فرستاده یک یک هدایا را توضیح می‌داد، بادبزنی از برگ درخت خرما را نیز خارج کرد، و گفت: ای پادشاه این بادبزن را نه ملک و نه یکی از پدرانش مانند آن را ندیده اند. ایوبی ناراحت شد و بادبزن را گرفت و مشاهده کرد بر آن دو بیت نوشته شده: من از درخت خرمایی ساخته شده ام، که سالها در مجاورت قبری رشد کرده ام، صاحب قبر بر همه سیادت دارد، نیکبختی آن قبر کار مرا به جایی رساند که اینک در دست پسر ایوب هستم. صلاح الدین فهمید این بادبزن از نخلی است که در مسجد رسول خدا روئیده است، آن را بوسید و بر سر گذاشت و به فرستاده گفت: راست گفتی، راست گفتی. می کشد غیرت مرا گر دیگری آهی کشد زانکه می‌ترسم که از عشق تو باشد آه او با رقیبان خاطرت خوبست و با ما خوب نیست کار ما سهلست اما از تو اینها خوب نیست شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا