eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.6هزار عکس
34.6هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: پيام به اجلاس نماز پيام به اجلاس نماز بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم خدا را سپاس كه تلاش مبارك شما دست اندركاران ترويج فريضه ي نماز، به دومين سالگرد رسيد و كاري با چنين اهميّت، به اهتمامي پيگير و خستگي ناپذير پيوست. راز موفقيت در دسترسي به هدفهاي بزرگ و والا، همين پيگيري و استمرار در طلب است، اين درس بزرگ را نيز در يكي از آثار مناجاتي مولاي پرهيزگاران مي‌آموزيم كه: و هب لي الجدّ في خشيتك و الدّوام في الاتصال بخدمتك.... نماز در عرصه ي تكاپوي لايزال و ناگزيري كه بشر بدان مأمور بلكه مطبوع گرديده است، بزرگ ترين فريضه و مؤثرترين ابزار است. شايد برخي اين خصوصيّت را براي نماز فقط در ميدان تكاپوي فردي بسوي كمال، شناخته و از نقش آن در صحنه ي جهاد جمعي و اجتماعي و در برابر معارضان پرقدرت دنيائي سخني نشنيده باشند. از اين رو بايد دانست كه پايمردي در همه گونه روياروئي، وابسته به آن است كه دل‌ها و اراده‌ها از صفا و توكّل و اعتماد به نفس و اميد به فرجام، لبريز باشد، و نماز سرچشمه ي جوشاني است كه اين همه و بسي فيوضات ديگر را بر دل و جان نمازگزار سرازير مي‌كند و از او انساني روشن ضمير و ثابت قدم و بي دغدغه و اميدوار مي‌سازد. اينكه در قرآن و سخن والاي پيامبر خاتم صلي اللَّه عليه و آله و سلّم نماز، بازدارنده از فحشاء و منكر و معراج مؤمن و تقرّب دهنده ي پرهيزگار و در يك سخن، بهترين نهاد دين معرّفي شده و پيامبر مكرّم، آن را روشني چشم خويش خوانده است، بايد ما را در فهم عظمت نماز به تأمّل و ژرف نگري بيشتر بكشاند. البته اين نكته نيز شايان ذكر است كه نماز همين بر زبان راندن كلمات و گزاردن حركاتي معيّن نيست. آن همه فيض و بركت، بر پديد آوردن امواج صوتي و اعمال بدني بي آنكه روح ذكر و توجه در سراسر اين كالبد دميده باشد، مترتب نمي گردد، اگر چه حدّاقل تكليف با آن ساقط مي‌گردد، روح نماز، ياد خدا و خشوع و حضور در برابر اوست و اين كلمات اعمالي كه با تعليم الهي بر مكلّف، واجب گشته است بهترين قالب براي آن روح و نزديكترين راه به آن سرمنزل مقصود است. نمازِ بي ذكر و حضور، كالبدي بي روح است كه اگر چه نام نماز بر آن، مَجاز نيست، ليكن اثر و خاصيت نماز نيز از آن مترقب نيست. از اين حقيقت، در آثار ديني با عنوان «قبوليِ نماز» سخن رفته است، و چنين آمده است كه از يك نماز كه تو مي‌گزاري تنها هر آنچه با حضور و توجه آورده شده قبول است و بس. ...... مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: طبيعت، محيط زيست درخت، مظهر حيات در طبيعتي است كه ما آن را با نگاه عاميانه، بي جان مي‌پنداريم. براي ما، مسئله ي محيط زيست، يا مسئله ي حفظ منابع طبيعي، مسئله ي تجملاتي نيست؛ يك مسئله ي حياتي است. قصار نویسنده ؛آیت الله العظمی سید علی خامنه ای(دام ظله) https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
➣ ۞ ۞ پروردگار ما به تو و آنچه بر پیغمبرت فرستادی آوردیم و از رسول تو پیــروی کردیم نام ما را از شهادت دهندگان به تـوحید و نبوت قــرار ده👌👌 📒سوره مبارکه آل عمران آیه ۵۳
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
فضالة بن ايوب ازدى وى از اصحاب موسى بن جعفر (ع) و امام رضا (ع) است. فضالة از ثقات روات شيعه و جزو كسانى است كه به نوشته كشى، رواتشان را گرچه به طور ارسال نقل كرده باشند، اصحاب ما در شمار صحاح به حساب آورده اند و به فقه و مرتبت علمى آنان اتفاق نظر دارند، منتهى بعضى به جاى فضالة، عثمان بن عيسى را جزو اين كسان (يعنى اصحاب اجماع) نوشته اند. نجاشى از آثار او كتابهاى « الصلوة » و « النوادر » را نام برده است. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: عمویت نمی میرد! یحیی بن محمد بن جعفر می‌گوید: «پدرم مریض شد. حضرت رضا علیه السلام به عیادت او آمد. عمویم اسحاق نشسته بود و خیلی گریه می‌کرد. امام رضا علیه السلام به من فرمودند: "عمویت چرا گریه می‌کند؟ " گفتم: "به خاطر برادرش که دارد می‌میرد، گریه می‌کند". امام فرمودند: "عمویت قبل از پدرت خواهد مرد! " پدرم خوب شد و مدت‌ها زندگی کرد و عمویم پیش از پدرم مرد». [۱] ---------- [۱]: . همان، ج ۱، ص ۲۲۳ یک قمقمه دریا.... https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: تشرف آیه الله العظمی نجفی مرعشی به محضر مبارک ولی عصر تشرف آیه الله العظمی نجفی مرعشی به محضر مبارک ولی عصر در کتاب قبسات در شرح حال زندگی مرحوم آیه الله نجفی مرعشی آمده است که این بزرگوار سه مرتبه خدمت باهر النور حضرت صاحب الزمان علیه السلام مشرف شده اند. به عنوان تیمن و تبرک، ترجمه یکی از تشرفات معظم له را که حاوی نکاتی جالب و آموزنده است، برای خوانندگان عزیز نقل می‌کنیم. ایشان فرموده اند: در ایام تحصیل در نجف اشرف شوق زیادی به دیدار جمال مولایمان حضرت بقیه الله الاعظم - عجل الله تعالی فرجه الشریف - داشتم. با خویش عهد بستم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله مشرف شوم، به این نیت که جمال نورانی حضرت صاحب الامر علیه السلام را زیارت کنم [صفحه ۳۵] و به این فوز بزرگ نائل شوم. شب چهارشنبه سی و پنجم و یا سی و ششم بود، در آن شب رفتنم از نجف اشرف به تاخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک مسجد سهله خندقی بود، هنگامی که به آنجا رسیدم، بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجود مرا فرا گرفت، مخصوصا از جهت ازدیاد دزدها و قطاع الطریقها. ناگهان صدای پایی از پشت سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم شد. برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم. نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: ای سید، سلام علیکم. تا صدای او را شنیدم، ترس و وحشتم برطرف شد و سکون و آرامش خاطر پیدا کردم. برایم تعجب آور بود که چگونه آن شخص در تاریکی شدید، متوجه سیادت من شد، و در آن لحظه از این مطلب غافل بودم. به هر حال سخن می‌گفتیم و می‌رفتیم. از من سوال کرد: قصد کجا داری؟ گفتم: مسجد سهله. فرمود: به چه نیت؟ گفتم: به قصد تشرف و زیارت ولی عصر علیه السلام. مقداری که رفتیم، به مسجد کوچکی که به مسجد زید بن صوحان شهرت دارد و در نزدیکی مسجد سهله است، رسیدیم. داخل مسجد شده نماز خواندیم. بعد از نماز، دعایی خواند، کان دیوارها و سنگها آن دعا را با او زمزمه می‌کردند. احساس انقلاب عجیب در خود نمودم که از وصفش عاجزم. بعد از دعا، سید فرمود: سید، تو گرسنه ای، چه خوب است شام بخوری. سپس سفره ای را که زیر عبا داشت، بیرون آورد و در آن مثل اینکه سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود که گویی تازه از باغ چیده بودند، و آن وقت وسط زمستان بود و سرمای زننده ای بود و من متوجه به این معنا نشدم که این آقا خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده است. [۱]. طبق دستور مولا شام خوردم. سپس فرمود: بلند شو تا به مسجد سهله برویم. داخل مسجد شدیم، آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به متابعت آن بزرگوار انجام وظیفه می‌کردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشاء را به آن عزیز اقتدا کردم و متوجه نبودم که این آقا کیست. بعد از آن که اعمال تمام شد، آن نازنین فرمود: ای سید، آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه می‌روی یا در همین جا می‌مانی؟ گفتم: می‌مانم. در وسط مسجد در مقام امام صادق علیه السلام نشستیم. به سید گفتم: آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟ در جواب، کلام جامعی را فرمود که در اعماق وجودم اثر گذاشت به گونه ای که هر گاه یادم می‌آید، ارکان وجودم می‌لرزد. فرمود: این امور از فضول زندگی است و ما از این [صفحه ۳۷] فضولات دوریم. به هر حال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی رد و بدل شد که به بعضی از آنها اشاره می‌کنم: ۱ - در رابطه با استخاره سخن به میان آمد، سید عرب فرمود: ای سید، با تسبیح چگونه استخاره می‌کنی؟ گفتم: سه مرتبه صلوات می‌فرستم و سه بار می‌گویم: استخیر الله برحمته خیره فی عافیه. پس قبضه ای از تسبیح را گرفته می‌شمارم، اگر دو تا ماند، بد است و اگر یکی ماند، خوب است. فرمود: برای این استخاره مطلبی هست که به شما نرسیده و آن مطلب این است که هر گاه یکی ماند، فورا حکم به خوبی استخاره نکنید، بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید. اگر زوج آمد، کشف می‌شود که استخاره اول خوب است اما اگر یکی آمد، کشف می‌شود که استخاره اول میانه است. به حسب قواعد علمیه باید دلیل می‌خواستم زیرا به جای دقیق و باریکی رسیده بودیم، ولی به مجرد این قول، تسلیم و منقاد شدم و در عین حال غافل بودم که این آقا کیست. دعا براي فرج امام زمان علیه السلام نویسنده: حسین هاشمی نژاد https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: هوا تاریک شده. گاهی ستارگان را برانداز می‌کنی و می‌خواهی آموزشهای رزم شبانه را مرور کنی. ستاره قطبی، دب اکبر، دب اصغر، ملاقه ای. ستاره‌های ملاقه ای را ده برابر می‌کنی، می‌رسی به ستاره ی قطبی. رو به ستاره قطبی که ایستادی شمال است. پشت سرت جنوب. سمت راست مشرق و سمت چپ مغرب... معلوم نیست چرا وقتی به ستاره‌ها نگاه می‌کنی، یاد دوستان شهیدت می‌افتی. به آنها فکر می‌کنی. حرفهاشان، آخرین ساعتهای زندگی. قبل از حمله. شب عملیات. آنگاه ناخودآگاه دقایقی پیش را به یاد می‌آوری. بچه‌های همین گردان را که با یکدیگر وداع می‌کردند. همدیگر را در آغوش می‌گرفتند و ازیکدیگر حلالیت می‌طلبیدند. در همان تاریکی، دوستان خود را می‌یافتند و از آنها قول شفاعت می‌گرفتند. به یاد می‌آوری که چگونه مسئول گردان در نقطه شروع حرکت گردان ایستاده بود و با نیروهایش خداحافظی می‌کرد. روحانی گردان و قرآن بالای سر. سجده‌های طولانی. گریه‌های مخفیانه. با پوتین و تمام تجهیزات. عده ای هم نمی خواستند از زیارت عاشورا جدا شوند. رو به کربلا... السلام علیک یا اباعبدالله... تعدادی فیلمبردار هم سعی می‌کردند در پرتو یک نورافکن کوچک، صحنه‌ها را ثبت کنند. هیچ یک از بسیجیان حاضر نبودند دوربین، قطرات اشک آنان را ثبت کند. از ترس ریا. می‌خواستند فقط با خدا معامله کنند. هیچ خریداری را قبول ندارند. بچه‌ها خیلی حرف داشتند. با یکدیگر محبت می‌کردند. مزاح می‌کردند. یکدیگر را در بستن تجهیزات کمک می‌کردند. حبیب بن مظاهرها هم کم نبودند. در آن سیاهی، گاهی سفیدی ریش پیرمردها خوش می‌درخشید. [صفحه ۳۵] بعضی از آنها خیلی عجله داشتند که زود حرکت کنند. غذا هم نخوردند. می‌توان گفت همه بچه‌ها بدون استثنا وضو گرفتند. بعضی‌ها هم نماز شهادت خواندند. تاریک بود. نمی شد همه ی بچه‌ها را از نظر گذراند. ولی خیلی با حال بود. جالب است که بدانی چند ساعت بیشتر زنده نیستی. راستی در این چند ساعت چه خواهی کرد؟ جنگ یعنی این. یعنی تو می‌دانی به احتمال زیاد به زودی تمام بدنت بر روی زمین خواهد افتاد وروح از جسمت خارج خواهد شد. یعنی شهید می‌شوی. آنهایی که توانستند چنین آمادگی را در خود به وجود بیاورند، حتما با خدای خود تسویه حساب کرده اند. معذرت خواهی کرده اند. امام زمان را صدا کرده اند. شب حمله، یعنی شب توبه. یعنی تو خود را کشته ببینی. کشته ی راه خدا. شب عملیات یعنی وداع آخر. یعنی یک امتحان. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. برو. توکل کن به خدا. حواس خود را جمع کن که از ستون عقب نمانی. همه ی نیروها در پشت این چند تپه جمع شده اند. تعدادی سنگر بالای تپه‌ها دیده می‌شود. اینها سنگرهای پدافندی منطقه است که از پیش بوده و تا همین امروز در آنها نگهبانی داده می‌شده؛ ولی قرار است امشب و در همین ساعتها از این تپه‌ها عبور کنیم و به خط عراقی‌ها بزنیم و حمله را شروع کنیم. دفاع مقدس سینای شلمچه https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمیدانم‌شهادت شرط‌زیبادیدن‌است یادل‌به‌دریا‌زدن؛ ولی‌هرچه‌هست،جزدریادلان دل‌به‌دریانمیزنند. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا