eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.6هزار عکس
34.6هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: انعام متن حديث سورة الأنعام (۶) ۱- علىّ بن إبراهيم قال: حدّثنى ياسر عن الرضا عليه السلام [ فى قوله تعالي (هو الّذى خلقكم من طين ثمّ قضي أجلاً و أجل مسمّي عنده) ] قال: ما بعث الله نبيّاً إلّا بتحريم الخمر وأن يقرّ له بالبداء أن يفعل الله ما يشاء و أن يكون فى تراثه الكندر. ۲- البحرانى عن العيّاشى بإسناده عن هشام المشرقى قال: كتبت إلي أبى الحسن الخراسانى عليه السلام، رجل يسأل عن معان فى التوحيد، قال: فقال لى: ما تقول: إذا قالوا لك: أخبرنا عن الله شى ء هو أم لاشى ء؟ قال: فقلت: أنّ الله أثبت نفسه شيئاً، فقال (قل أى شى ء أكبر شهادة قل الله شهيد بينى و بينكم) أقول شيئاً كالاشياء، أو تقول: إنّ الله جسم، فقال: و ما الّذى يضعف فيه من هذا إنّ الله جسم لا كالأجسام و لايشبهه شى ء من المخلوقين قال: ثمّ قال: إنّ للناس فى التوحيد ثلاثة مذاهب، مذهب نفى، و مذهب تشبيه، و مذهب إثبات بغير تشبيه، فمذهب النفى لايجوز، و مذهب التشبيه لايجوز، و ذلك أن الله لايشبهه شى ء، و السبيل فى ذلك الطريقة الثالثة و ذلك أنّه مثبت لايشبهه شى ء، و هو كما وصف نفسه أحد، صمد، نور. ۳- العيّاشى عن الحسين بن خالد، قال: سألت أباالحسن عليه السلام عن قول الله (ما تسقط من ورقة إلّا يعلمها و لاحبّة فى ظلمات الأرض و لارطب و لايابس إلّا فى كتاب مبين). فقال: الورقة السقط يسقط من بطن أمّه من قبل أن يهلّ الولد، قال: فقلت: و قوله (و لاحبّة)؟ قال: يعنى الولد فى بطن اُمّه، إذا أهلّ و يسقط من قبل الولادة، قال: فقلت: قوله (و لارطب)؟ قال: يعنى المضغة إذا اُسكنت فى الرحم قبل أن يتمّ خلقها قبل أن ينتقل قال: قلت: قوله (و لايابس) قال: الولد التامّ؛ قال: قلت (فى كتاب مبين)؟ قال: فى إمام مبين. ۴- العيّاشى عن العباس بن هلال عن الرضا عليه السلام أنّ رجلا أتي عبدالله بن الحسن و هو [ إمام ] بالسبالة، فسأله عن الحجّ، فقال له: هذاك جعفر بن محمّد قد نصب نفسه لهذا، فأسئله، فأقبل الرجل إلي جعفر فسأله، فقال له: لقد رأيتك واقفاً علي عبدالله بن الحسن فما قال لك؟ قال: سألته، فأمرنى أن آتيك و قال: هذاك جعفر بن محمّد قد نصب نفسه لهذا ، فقال جعفرعليه السلام: نعم أنا من الّذين قال الله فى كتابه (اولئك الّذين هدي الله فبهداهم اقتده) سَلْ عمّا شئت، فسأله الرجل، فأنبأه عن جميع ما سأله. ۵- العيّاشى عن الحسن بن علىّ ابن بنت إلياس قال: سمعت أبا الحسن الرضا عليه السلام يقول: إنّ الله (جعل الليل سكناً) و جعل النساء سكناً، و من السنّة التزويج بالليل و إطعام الطعام. ۶- العيّاشى عن محمّد بن الفضيل عن أبى الحسن عليه السلام فى قوله (هو الّذى أنشأكم من نفس واحدة فمستقرّ و مستودع) قال: ما كان من الإيمان المستقرّ، فمستقرّ إلي يوم القيامة [ أو أبداً ] و ما كان مستودعاً سلبه الله قبل الممات. ۷- العيّاشى عن صفوان قال: سألنى أبوالحسن، و محمّد بن الخلف جالس، فقال لى: مات يحيي بن القاسم الحذّاء؟ فقلت له: نعم، و مات زرعة، فقال: كان جعفر عليه السلام يقول: (فمستقرّ و مستودع) فالمستقرّ قوم يعطون الإيمان و يستقرّ فى قلوبهم، و المستودع قوم يعطون الإيمان ثمّ يسلبونه. ۸- العيّاشى عن أحمد بن محمّد قال: وقف علي أبوالحسن الثانى عليه السلام فى بنى زريق فقال لى و هو رافع صوته: يا أحمد، قلت: لبّيك، قال: إنّه لمّا قبض رسول الله صلّي الله عليه و آله جهد الناس علي إطفاء نور الله فأبي الله إلّا أن يتمّ نوره بأميرالمؤمنين، فلمّا توفى أبوالحسن جهد ابن أبى حمزة و أصحابه علي إطفاء نور الله فأبى الله إلّا يتمّ نوره، و إنّ أهل الحق إذا دخل فيهم داخل سرّوا به، و إذا خرج منهم خارج لم يجزعوا عليه، و ذلك أنّهم علي يقين من أمرهم، و إنّ أهل الباطل إذا دخل فيهم داخل سرّوا به، و إذا خرج منهم خارج جزعوا عليه. و ذلك أنّهم علي شكّ من أمرهم، إنّ الله يقول (فمستقر و مستودع) قال: ثمّ قال: قال أبو عبدالله عليه السلام: المستقرّ الثابت، و المستودع المعار. ۹- العيّاشى عن الأشعث بن حاتم قال: قال ذوالرياستين: قلت لأبى الحسن الرضا عليه السلام: جعلت فداك أخبرنى عمّا اختلف فيه الناس من الرؤية، فقال بعضهم: لايري، فقال: يا أباالعباس من وصف الله بخلاف ما وصف به نفسه فقد أعظم الفرية علي الله، قال الله (لاتدركه الأبصار و هو يدرك الأبصار و هو اللطيف الخبير) هذه الأبصار ليست هى الأعين، إنّما هى الأبصار الّتى فى القلب، لايقع عليه الأوهام، و لايدرك كيف هو. ۱۰- البرقى عن محمّد بن عيسي، عن أبى هاشم الجعفرى، قال: أخبرنى الأشعث بن حاتم أنّه سأل الرضا عليه السلام عن شى ء من التوحيد، فقال: ألا تقرأ القرآن؟ قلت: نعم، قال: اقرأ (لاتدركه الأبصار و هو يدرك الأبصار) فقرأت، فقال: ما الأبصار؟ قلت: أبصار العين، قال: لا، إنّما عنى الأوهام لاتدرك الأوهام كيفيّته، و هو يدرك كلّ فهم. ۱۱- الصدوق عن عبدالواحد بن محمّد بن عبدوس العطّار بنيسابور سنة اثنتين و خمسين و ثلاثمائة قال: حدّثن
ا علىّ بن محمّد بن قتيبة، عن حمدان بن سليمان النيسابورى قال: سألت أباالحسن علىّ بن موسي الرضا عليه السلام عن قول الله عزّوجلّ (فمن يرد الله أن يهديه يشرح صدره للإسلام) قال: من يرد الله أن يهديه بإيمانه فى الدنيا إلي جنّته و دار كرامته فى الآخرة يشرح صدره للتّسليم للّه و الثقة به و السكون إلي ما وعده من ثوابه حتّي يطمئن إليه، و من يرد أن يضلّه عن جنّته، و دار كرامته فى الآخرة، لِكُفره، و عِصيانه له فى الدنيا، يجعل صدره ضيّقاً حرجاً حتّي يشكّ فى كفره و يضطرب من اعتقاده قلبه، حتّي يصير كأنّما يصّعّد فى السّماء، كذلك يجعل الله الرجس علي الّذين لايؤمنون. ۱۲- العيّاشى عن الحسن بن علىّ، عن الرضا عليه السلام، قال: سألته عن قول الله عزّوجلّ (و آتوا حقّه يوم حصاده) قال: الضغث و الاثنين تعطى من حضرك. ۱۳- علىّ بن إبراهيم عن أحمد بن إدريس، عن أحمد البرقى، عن سعد بن سعد، عن الرضا عليه السلام [ عن قوله تعالي (آتوا حقّه يوم حصاده) ] قال: قلت: فإن لم يكن يحضر المساكين و هو يحصد، كيف يصنع؟ قال: ليس عليه شى ء. ۱۴- العيّاشى عن أحمد بن محمّد عن أبى الحسن الرضا عليه السلام يقول فى الإسراف (فى الحصاد و الجذاذ) أن يصّدّق الرجل بكفّيه جميعاً و كان أبى إذا حضر شيئاً من هذا فرأي أحداً من غلمانه تصدّق بكفّيه صاح به و قال: أعطه بيد واحدة، القبضة بعد القبضة، و الضغث بعد الضغث من السنبل. سوره أنعام (۶) ۱- علي بن ابراهيم از ياسر، از حضرت رضا (ع) [ در باره آيه (او كسي است كه شما را از گل خلق كرد سپس حكم كرد اجلي را كه آن اجل نزد مشخص است) ۱ ] روايت كرده است كه فرمود: خداوند هيچ پيامبري را نفرستاد مگر با حكم تحريم شراب، و اعتقاد به بداء در حق خداوند كه او آنچه بخواهد انجام مي‌دهد، و اين كه جزئي از ميراث آن پيامبر كندر باشد۲. ۲- بحراني از هشام مشرقي نقل كه گفت: به ابو الحسن خراساني (امام رضا (ع) ) نوشتم: مردي از معاني توحيد سوال مي‌كند، راوي مي‌گويد: حضرت فرمود: اگر از تو بپرسند: آيا خداوند عزّوجلّ شي ء است يا شي ء نيست، چه جواب مي‌دهي؟ عرض كردم: خداوند عزّوجلّ خودش را شيء دانسته است آنجا كه مي‌فرمايد (بگو چه چيز در شهادت بزرگتر است، بگو خداوند بين من و شما شاهد است) ۳ و مي‌گويم خداوند شي ء است اما نه چون اشياء (ديگر)، زيرا نفي شيئيت از خداوند متضمن نفي و ابطال اصل وجود اوست. حضرت به من فرمود: درست است، آفرين. حضرت رضا (! [pagebreak] ( صفحه ۴۷۷) ع) سپس فرمود: مردم در باب توحيد بر سه مذهبند: نفي و تشبيه و اثبات بدون تشبيه. مذهب نفي نارواست، مذهب تشبيه هم ناروا و (باطل) است ; چرا كه هيچ موجودي مانند و شبيه خداي تبارك و تعالي نمي باشد. راه درست راه سوم است: اثبات (وجود خدا) بدون تشبيه (او به موجودي ديگر) ۴. ۳- عياشي از حسين بن خالد روايت كرده است كه گفت: از حضرت ابوالحسن (ع) درباره آيه شريفه (هيچ برگي به زمين نمي افتد مگر آنكه خداوند از آن با خبر است و هيچ دانه اي در تاريكي شب بر روي زمين و هيچ تر و خشكي نيست مگر آنكه در كتابي روشن است) ۵ سؤال كردم، فرمود: مقصود از برگ جنيني است كه پيش از رسيدن كامل، سقط شود، عرض كردم: دانه؟ فرمود: مقصود جنيني است كه خلقت آن كامل شده باشد اما پيش از به دنيا آمدن سقط شود، عرض كردم: تر؟ فرمود: مقصود مضغه است آن گاه كه در رحم آرام گيرد پيش از آن كه خلقت آن كامل گردد و (به مرحله بعد) انتقال يابد. عرض كردم: خشك چيست؟ فرمود: بچه كامل است، عرض كردم: كتابي روشن به چه معناست؟ فرمود: يعني در امامي آشكار۶. ۴- عياشي از عباس بن هلال از حضرت رضا (ع) روايت كرده است امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حكمت ۰۵ لَمْ يَخُنْكَ الْأَمِينُ وَ لَكِنِ ائْتَمَنْتَ الْخَائِن كسي كه بيم ندارد ز كردگار عليم وِرا به خدمت خلق خدا مكن تعيين امين نكرده خيانت، تو از ره غَفلَت امين شمرده خيانت شعار بد آيين حکمت رضوی (ع) نویسنده✍علی باقر زاده https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: باد صبا ای باد صبا، چه با صفا می‌آیی گویا ز حریم یار ما می‌آیی ای باد صبا، غبار راهت گوید از طرف کدامین کف پا می‌آیی ای باد صبا، شمیم عطرت گوید از کوی عزیز مصطفی می‌آیی ای باد صبا، لطافتت می‌گوید از محضر لطف کبریا می‌آیی ای باد صبا، نسیم روح افزایت گوید که ز رحمت خدا می‌آیی ای باد صبا، طراوتت می‌گوید با مژده وصل آشنا می‌آیی ای باد صبا، چو هاشمی می‌گویم هنگام سحر فرح فزا می‌آیی مجنون در بدر به یاد روی تو ای دوست هر سحر گریم گهی ز چشم دل و گه ز چشم سر گریم [صفحه ۶۵] چو شمع انجمن عاشقان دلخسته ز داغ هجر تو ای دوست از جگر گریم تو یوسفی و چو یعقوب دل شکسته زار در انتظار تو ای نازنین پسر گریم چو طفل رانده شده از سرای خود همه شب نهاده سر به روی آستان در گریم فراق روی تو آواره کرده است مرا به دشت و کوه چون مجنون در بدر گریم به جای آب که بر راه دوست می‌ریزند کنار راه تو با دیدگان تر گریم قلم گریست به همراه هاشمی گفتا به یاد روی تو ای دوست هر سحر گریم .......: دعا براي فرج امام زمان علیه السلام نویسنده: حسین هاشمی نژاد https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: روز دوم عملیات هم برای نیروهای گردان پایان می‌یابد. بچه‌های گردان کم و بیش خسته شده اند. تعدادشان زیاد نیست؛ شاید حدود ۱۷۰ نفر. مسئول گردان هنوز کارها را هدایت می‌کند. با بی سیم درخواست تعویض می‌کند، ولی مورد موافقت قرار نمی گیرد. او هم با روحیه کامل در برخورد به پرسش بچه‌ها که آیا عوض می‌شویم یا خیر؟ می‌گوید: بنا به دستور فرماندهی در منطقه می‌مانیم و تا نگفته اند عقب نمی رویم و بعد با شوخی و خنده سعی می‌کند، خود را همراه و همگام با نیروها بداند. کار او خیلی اصولی و منطقی است. اگر چه خودش متوجه خستگی مفرط نیروهایش شده و احساس می‌کند اگر به عقب بروند خیلی خوب است ولی در مقابل فرماندهان ارشد مطیع و فرمانبر است و می‌تواند وضعیت منطقه را نیز در نظر بگیرد. پس باید صبر کرد. او به این ترتیب اطاعت از فرماندهی را درس می‌دهد و خود را شاگرد مکتب اطاعت از اولی الامر نشان می‌دهد. او خسته تر از همه است. دلش بیشتر از هر کس دیگر شکسته. معاونش شهید شده و شهادت هر کدام از نیروهای گردان، ضربه ای به اوست. هر لحظه هم آمار مجروحان و شهدا را می‌خواهد و با شنیدن آن، دست به سر می‌گذارد و لحظه ای به زمین نگاه می‌کند. معلوم است می‌سوزد. اما چه کند. او باید اسوه ی صبر و استقامت باشد. پس می‌ماند و به بچه‌ها سرکشی می‌کند. بچه‌ها او را دوست دارند؛ واقعا مثل برادرشان. اما کسی در چشمان پر نفوذش خیره نمی شود. خصوصا حالا که گاهی اوقات فشار کار باعث می‌شود خیلی جدی باشد و از هیچ اشتباه و نافرمانی نگذرد. پس امشب هم همین جا هستیم. نماز می خوانیم و شامی هم می‌خوریم. شام داغ. مرغ با پلو. در کیسه‌های نایلونی. امشب میهمان ارتش هستیم. آشپزخانه‌های صحرایی ارتش، این غذا را درست کرده و حتی المقدور سعی کرده گرم به بالای ارتفاع برسانند. دستشان درد نکند. چند روزی است که غذای گرم [صفحه ۶۶] نخورده ایم. یک غذای حسابی، با دستان نشسته. روی زمین، فارغ از هر گونه تجمل و تشریفات. بهترین نوشابه ها، آب است. قمقمه هم پر از آب است. جایی برای استراحت و خواب هم فراهم می‌شود. نیروهای گردان دیگر در خطوط اصلی پدافند قرار گرفته اند و مراتب نگهبانی و آماده باشی نوبتی برقرار می‌شود. در این گردان نیز قرار است به نوبت نگهبانی بدهیم. ولی حالا موقع استراحت است. آتش خمپاره‌ها و توپها به طور پراکنده منطقه را روشن و خاموش می‌کند. عراقی‌ها براساس گرایی که در روز به دست آورده اند شلیک می‌کنند. اهداف در شب کور هستند. دقیقا معلوم نیست گلوله‌ها کجا می‌خورند. پس هر لحظه امکان دارد یک گلوله هم مأموریت بیابد و کنار تو فرود آید. منتظر باش. این اتفاقی است که ممکن است در یک ثانیه اتفاق بیفتد. اما این احتمال نباید باعث اضطراب و دلهره ی کامل شود. الان استراحت مورد نیاز است. ممکن است عراقیها امشب حمله کنند. درگیری هنوز ادامه دارد. صدای تیراندازی و رگبار قطع نمی شود. پس باید چشمها را بر هم گذاشت ولی با گوش رد پای هر صدایی را با دقت دنبال کرد. البته خواب هم به آن معنای کامل وجود ندارد. یک لحظه خواب و یک لحظه بیداری. صدای انفجار خیلی زیاد و بلند است و هر بار می‌تواند تو را به راحتی از خواب بپراند. محل که مناسب نیست. کنار سنگر و روی زمین سفت و خشن. ولی رزمنده یعنی تحمل همه ی سختیها. دفاع مقدس سینای شلمچه https://eitaa.com/zandahlm1357
«شما را وصیت میکنم که از غافلان نباشید روزی برسد که حسرت بخورید که عمر بر باد رفت و پایم لب گور رسید، ولی آمادگی ندارم و بهترین توشه برای این سفر بزرگ که منزلگاهها و عقبههای هولناک دارد، تقوا و عمل صالح است» 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
hafez 86.mp3
3M
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
.......: عمل کسی که عمل گروهی چه خوب یا بد انجام دهد مانند عمل کننده است. کسی که خدا شصت سال به او سن بدهد، راه پوزش برای او باز گذاشته است. سوانح ای مغرور به مقام و سلطنت، با چشم حقارت به ما منگر. ایها المغرور بالجاه و الامارة لا تنظر الینا بعین الحقارة ما شیر شکاران فضای ملکوتیم سیمرغ به دهشت نگرد در مگس ما * دنیا نه ذاتاً، بلکه به خاطر بهره بری از لذتهایش مطالبه می‌شود. عاقل دنیا را نمی خواهد مگر برای اینکه آن را به نیکوکاری ببخشد که امید یاریش می‌رود یا بدکاری که ترس از اهانت او وجود دارد. دنیا بکسی ده که بگیرد دستت یا پیش سگی نه که نگیرد پایت * زمان و اهل آن فاسد شده اند. کسانی که دانش اندک و جهل بسیار دارند، متصدی تدریس شده اند. لذا مرتبه دانش و یاران علم پائین آمده و آثار علمی بین طالبان آن کم شده است. گویم بساط سبزه لگد کوب شد به پای نشاط ز بسکه عارف و عامی برقص برجستند شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357