.......:
شناسايي
مصطفي عابدي
لشكر خودش را براي عمليات و الفجر ۱ آماده ميكرد. يك گروهان از پدافند هوايي هم در منطقه فكه مستقر بود. يك روز آقا مهدي باكري و مصطفي مولوي آمدند جايي كه مستقر بوديم. سراغ فرمانده پدافند را گرفتند.
گفتم: اينجا نيست رفته عقب.
آقا مهدي پرسيد: تو اينجا چكاره اي؟
گفتم: فرمانده آتش بارم.
گفت: بلند
شو همراه ما بريم.
پياده راه افتاديم. از ميان دشت و تپههاي فكه پشت سر آقا مهدي همينجوري رفتيم. گفت: ميريم شناسايي منطقه. هوش و حواستو جمع كن.
اوايل فصل بهار بود و هوا گرم. نه جرعه آبي براي نوشيدن داشتيم و نه تكه ناني براي خوردن. سه نفر بوديم، سه نفري كه نفوذ كرده بوديم به عمق مواضع دشمن. جاي امني نشستيم و
[ صفحه ۵۰]
عراقيها را زير نظر گرفتيم كه آفتابه به دست ميآمدند دستشويي و برمي گشتند به سنگرشان...
كار شناسايي ما در فكه تا عصر طول كشيد و تا بيايم برگرديم قرارگاه تاكتيكي لشكر در دهلران، چيزي به تاريكي هوا نمانده بود. خسته بودم. تشنگي و گرسنگي رمقي برايم باقي نگذاشته بود و لبانم خشك شده بود. پس از رسيدن به قرارگاه به ياد لب تشنگان كربلا آب سرد خوردم. هر چه به آقا مهدي تعارف كردم، نخورد. رفت از آب تانكر خورد. كنسرو تن ماهي برايمان باز كردند. آقا مهدي لب به غذا نزد. از همان نانهاي خشك با پنير خورد. دوام نياوردم، بلند گفتم: آقا مهدي! شما از صبح تا حالا چيزي نخورده اين، گرسنه و تشنه اين حالا يك چيزي بخورين، از گلوي ما هم پايين بره...
گفت: برادر! شما بخورين. من با شما فرق دارم. من فرمانده لشكرم، احتمال داره رزمنده اي الان در جايي باشه كه به اين نان خشك و آب گرم هم دسترسي نداشته باشه. من در برابر او هم مسوولم...
فهميدم كه در حرف هايم زياده روي كرده ام؛ چيزي نگفتم. چشم دوختم به سيماي خسته و خاك آلود آقا مهدي.
نه ميلي به غذا داشتم و نه آب...
پس از عمليات و الفجر چهار كه در جبهههاي غرب - منطقه حاج عمران- به وقوع پيوست، در طرح عمليات سپاه منطقه پنج - تبريز - مشغول كار شدم. محمد حشمتي معاون گردان پدافند هوايي لشكر عاشورا، در همين عمليات شهيد شده بود. پيام دادند كه خودم را برسانم لشكر. لشكر هم توي كاسه گران در گيلانغرب
[ صفحه ۵۱]
مستقر بود. پس از آن كه رفتم كاسه گران به عنوان جانشين گردان پدافند هوايي معرفي شدم. لشكر داشت خودش را براي عمليات بعدي آماده ميكرد. ابتدا آمديم جايي كه به دشت آهو معروف بود. برادر علي پور فرمانده پدافند هوايي رفته بود مرخصي و من با فرماندهان براي شناسايي منطقه عملياتي ميرفتيم. سيد حجت كبيري بود و حميد آقا باكري و تعدادي از فرماندهان گردان ها. رفتيم براي شناسايي منطقه عمومي خيبر. از كنار پاسگاه برزگر رد شديم رفتيم جزيره مجنون و باتلاق ها...
نيروهاي بومي در منطقه بودند؛ ماهيگيران و... از ارتش و ژاندارمري هم بودند. براي اينكه شائبه اي در ميان نيروهاي مستقر در منطقه بروز نكند به ما گفته بودند حرف نزنيد و اگر حرف زديد به زبان فارسي صحبت كنيد. جزيره يك منطقه ي بكر و دست نخورده اي بود. قطعا هر حركت غيرمتعارفي ايجاد شك ميكرد. خط، آن جا به صورت پاسگاهي بود و خط منظمي در جزيره نبود. شناسايي ما يك روز طول كشيد. سوار بر بلمها رفتيم به آبراهها و از ميان ني زارها گذشتيم و بعد از توجيه به منطقه عمومي عمليات برگشتيم. چند روز بعد هم موقعيت لشكر به پاسگاه
برزگر منتقل شد.
به خاطر حضورم در شناساييها پيش از عمليات، نسبت به فرمانده پدافند با منطقه عمليات آشناتر بودم. بالاخره عمليات خيبر شروع شد. قرار بود صبح عمليات به جزيره بروم و نيروهاي پدافند هوايي را سازمان دهم تا در مقابل حملات هوايي دشمن بجنگيم. نيروهاي ما شب اول عمليات با قايقها وارد جزيره شدند و سر پلهايي نيز گرفتند. حالا وقتش بود كه نيروها و امكانات پشتيباني
[ صفحه ۵۲]
وارد جزيره بشوند.
رفتيم باند هلي كوپترها كه به جزيره برويم. علي پور - فرمانده پدافند - اصرار داشت كه خودش برود جزيره، ولي آقا مهدي باكري قبول نمي كرد، ميگفت: «عابدي نسبت به منطقه توجيه است و در شناساييها بوده، بذار او بره... »منتهي او هم روي اصرار خود پافشاري ميكرد. دلم براي رفتن به جزيره پر ميزد. علي پور بالاخره توانست نظر مساعد آقا مهدي را جلب كند طوري كه او را همانجا نسبت به منطقه توجيه اش كنم و او خودش برود.
در عرض چند دقيقه توجيه اش كردم و آنها سوار هلي كوپتر شدند كه بروند جزيره و من هم برگشتم موقعيت لشكر توي پاسگاه برزگر.
شبهاي حمله، نيروهاي گردان پدافند هوايي را بين گردانهاي عمل كننده تقسيم ميكرديم و با آنها ميرفتند و در منطقه، صبح بلافاصله ضد هواييهاي غنيمتي را در برابر حملات هوايي دشمن بكارگيري ميكردند.
پس از ساعتي پيك ستاد آمد و گفت: هلي كوپتري كه برادر سيفعلي علي پور و محمدزاده (فرمانده ادوات) و مصطفي مولوي و... را به جزيره ميبرده
سقوط كرده، آقا مهدي پيام داده كه عابدي هر چه زودتر بياد جزيره نيروهاي
پدافند را سازماندهي كند. بچههاي پدافند بي فرمانده مانده اند.
خوشبختانه در اين سقوط كسي طوري نشده بود منتهي برخي زخمهايي برداشته بودند كه يكي هم برادر علي پور بود. پريدم روي تويوتا. تويوتاي ما اتاق نداشت. رويش ضد هوايي گردون
[ صفحه ۵۳]
گذاشته بوديم كه در اصطلاح، پدافند متحرك ميگفتيم. دوازده فروند موشك سهند ۳ و دو دستگاه چكاننده هم بار تويوتا كردم و به راه افتاديم. همراهانم يكي راننده بود و يكي هم روحاني گردان. رفتم پاي هلي كوپتر در باند پشتيباني كه دست هوانيروز ارتش بود.
مسوول شان پرسيد: مال كجايي؟
گفتم: لشكر عاشورا.
گفت: متأسفم! نوبت لشكر عاشورا تمام شد. حالا لشكر نجف را ميبريم.
گفتم: من بايد برم. فرمانده لشكرمان - آقا مهدي - گفته هر چه زودتر خودم را برسانم جزيره.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: عدم توانایی عقل بر فهم مخترعات الهی قوله علیه السلام: وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَی مَشِیَّتِهِ ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بچه محل امام رضا:
چگونگی اراده الهی
و فی الدعاء: « الحمد اللّه الذی اخترع الخلق بمشیته، ثم سلکهم طریقة إرادته ». [۴]
أولاً بدان که: « سلک » به معنای « ذهب » است. و مسلک اسم محل و طریقه است، و سالک رونده در آن طریقه است.
بعد بدان که: معنای اراده در خلق ذی شعور أعمّ از حیوانات بأنواعها و اجناسها، و از انسان آن تصوّر امر و اهتمام و ملاحظه غایت و نتیجه فعل است در قلب، از جلب منافع و دفع مضارّ که موجب بر عزم و باعث بر تحریک عضلات
می شود، و هی کلّها من أوصاف الخلق.
و أمّا اراده در حق، آن ایجاد فعل است نه غیر، کما قال تعالی: « إِنَّما أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ [۱] » « بلا لفظ و لا نطق بلسان و لا اهتمام و فکر » [۲] .
بالجمله، ما حصل عنوان فقره دعاء به انضمام فقره قبل از او، آن که اختراع و انشاء و ایجاد نموده است خدا خلایق ذی روح و ذی شعور را، چون مطلق حیوانات و اناسی بر حسب مشیت ازلیه خود از دون نمونه و مثال.
----------
[۴]: ۴ - در مصادر معتبر یافت نشد، و به ظاهر تصحیف شده دعای ذیل است: صحیفه سجادیه، ص ۲۸: « ابتدع بقدرته الخلق ابتداعاً، و اخترعهم علی مشیته اختراعاً، ثمّ سلک بهم طریق ارادته ».
[۱]: ۱ - سوره مبارکه یس، آیه ۸۲.
[۲]: ۲ - الکافی، ج ۱، ص ۱۰۹ ؛ التوحید، ص ۱۴۷ ؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج ۱، ص ۱۱۹ ؛ بحارالانوار، ج ۴، ص ۱۳۷: « بلسان و لاهمة و لا تفکّر ».
📚✍شرح بر صحیفه سجادیه
میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
پرهیز از پیامبر نقل شده است که فرمود: در شگفتم از کسی که از غذا پرهیز میکند که بیمار نشود، چگونه ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مولوی
هله نومید نباشی که ترا یار براند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آنجا
که پس از صبر ترا او بسر صدر نشاند
وگر او بر تو ببندد همه درها و گذرها
ره پنهان بگشاید که کس آن راه نداند
نه که قصاب بخنجر چو سر میش ببرد
نهلد کشته ی خود را کشد آنگاه کشاند
چو دم میش نماند زدم خود کندش پر
تو ببین کاین دم سبحان بکجاهات رساند
بمثل گفتهام این را واگر نه کرم او
نکشد هیچکسی را و زکشتن برهاند
هله خاموش که شمس الحق تبریز از این می
همگان را بچشاند بچشاند بچشاند
سعدی
هر سو دود آن کش ز در خویش براند
وانرا که بخواند بدر کس ندواند
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
❇️ سلسله جلسات کارگاه #مبانی_ولایت_فقیه 18 💠 جلسه 8️⃣1️⃣ ( مبانی مشروعیت حکومیت / قسمت دوم ) 🎤 #
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
46.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ سلسله جلسات کارگاه #مبانی_ولایت_فقیه 19
💠 جلسه 9️⃣1️⃣ ( ویژگی های حکومت اسلامی و شروع بحث پیشینه ولایت فقیه که بسیار مهم است )
🎤 #استاد_احسان_عبادی
🔸انتشار فایلها آزاد و بلامانع است
👌 مبانی ولایت فقیه خود را قوی کنید تا در فتنه های آتی در امان باشید
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: عكس العمل على (عليه السّلام) و سرشناسان اصحاب در برابر غصب خلافت اشاره اميرالمؤمنين على (
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
اقدام برگزيدگان اصحاب
پس از غصب خلافت، دوازده تن از اصحاب برگزيدۀ پيغمبر خدا به نام هاى سلمان، ابوذر، مقداد، عمّار، خالد بن سعيد، بريده اسلمى (از مهاجران) و ابوالهيثم بن تيهان، سهل بن حنيف، عثمان بن حنيف، خزيمة بن ثابت (ذوالشهادتين) و ابوايوب انصارى (و به نقلى عبدالله بن مسعود و ابى بن كعب) تصميم گرفتند تا با يك اقدام فورى، ابوبكر را از منبر پايين كشيده و اميرالمؤمنين را به عنوان جانشين بر حق پيغمبر معرّفى كنند. آنان تصميم خود را با حضرت امير (عليه السّلام) در ميان گذاشتند. على (عليه السّلام) به سبب خطراتى كه جان آنها را تهديد مى كرد، اين اقدام را صلاح ندانست؛ ولى فرمود با احتجاج كردن شما در دفاع از حقيقت موافق هستم.
اين عده روز پنجم رحلت پيغمبر اكرم (صلّى الله عليه وآله) همه با هم در مسجد پيغمبر حضور يافتند و به نصيحت و احتجاج با ابوبكر پرداختند. آنها يك به يك با ايراد سخنان محكم و منطقى و قاطع خود در دفاع از خلافت بلافصل اميرالمؤمنين (عليه السّلام) و شايستگى و فضايل بى مانند آن حضرت و عواقب شوم كنار گذاشتن او، چنان فضايى به وجود آوردند كه نه تنها سخنان بى پايه و تهديدآميز عمر هيچ اثرى نكرد، بلكه ابوبكر به گونه اى در برابر منطق آنان منفعل و بى پاسخ ماند، كه آشفته خاطر و پريشان از مسجد خارج شد و به خانۀ خود رفت و به مردم پيغام داد حالا كه رغبتى به من نداريد، ديگرى را به خلافت انتخاب كنيد.
عمر كه موقعيت و ارادۀ ابوبكر را متزلزل ديد، (به قولى پس از سه روز خانه نشينى ابوبكر) با گروهى مسلّح به سراغ ابوبكر رفت و او را با شمشيرهاى برهنه همراهى كردند و به مسجد آوردند و بر منبر پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) نشاندند. سپس عمر در اجتماع مردم سوگند خورد چنانچه بار ديگر كسى از آن سخنان بگويد، او را به قتل خواهد رساند. بدين ترتيب خلافت ابوبكر با اين اقدام عمر تثبيت شد. [۱]
متأسفانه مردمى كه شاهد احتجاج ياران على (عليه السّلام) و ابوبكر بودند و محكوميت او را به عينه مشاهده كردند، در حمايت از على (عليه السّلام) تكان نخوردند. علت اين امر در حقيقت اثرات القاى شبهه از سوى عمر در جوانى و ناپختگى على (عليه السّلام) و كشتار بزرگان عرب توسط او، و نيز قبيح شمردن شكستن بيعت با ابوبكر بود. يعنى بيش تر آنان تصور مى كردند كه با وجود حقّانيّت و برترى امير المؤمنين (عليه السّلام)، نظر به اين كه ابوبكر سريع عمل كرد و با او بيعت به عمل آمد، كار تمام است و شكستن بيعت كارى خلاف مى باشد.
----------
[۱]: . زندگانى اميرالمؤمنين (عليه السّلام)، ص ۲۴۳ و على (عليه السّلام) كيست؟ ص ۸۳، هر دو به نقل از احتجاج طبرسى.
#تاریخ تشیع
✍️استاد محمد حسین رجبی
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 مرگ ملکه انگلیس
♻️ قابل توجه سلطنت طلبها!
💠 حتی محمد رضا شاه هم فهمیده بود که #اسرائیل یک خطر بالقوه برای مردم ایران و جهان حساب میشه، به طوری که در مصاحبه با اوریانا فلاچی میگه:
نمیتوانیم بپذیریم کشوری مثلا اسرائیل به زور اسلحه خاک دیگران را به خود منضم کند، ما نمیتوانیم این کار را بکنیم، زیرا اگر این اصل در مورد اعراب اجرا شود ممکن است یک روز در مورد ما به کار رود.
⚜️ پ.ن: هرچند شاه بعدها به خاطر فشار آمریکا و منافع شخصی موضع خودشو در قبال اسرائیل تغییر داد.
📚 منبع:کتاب مصاحبه های اوریانا فلاچی /نوشته اوریانا فلاچی/ترجمه پیروز ملکی/صفحه 17
📸 تصویر صفحه کتاب به عنوان کامنت اول بارگذاری شده.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴پاسخی کوتاه به دو شبهه ای مهم علیه پیامبر
سن حضرت خدیجه(س) و عایشه هنگام ازدواج با پیامبر(ص) ، واقعیت یا دروغ⁉️
آیا واقعا حضرت خدیجه در زمان ازدواج 40 ساله بود⁉️
آیا واقعا جناب عایشه در زمان ازدواج 6 ساله بود 😳⁉️
آیا نعوذبالله پیامبر هوسباز بود⁉️
🎤 پاسخی کوتاه و عالی را همین الان ببینید
🔰 نشر این کلیپ در فضای مجازی و مخصوصا اینستاگرام فراموش نشه
#نقدی_بر_نقداسلام
مشاهده+دانلود+کیفیت های مختلف آپارات
🗣 #استاد_احسان_عبادی ( #کلیپ )
درانگلستان تمام تاکسی های کرایه باید1عدد یونجه و1کیسه جو در خودرو همراه داشته باشند. این قانون از زمان درشکه های کرایه این کشور بر جای مانده است!
#چنین_گفتهاند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خرس های قطبی می تواند بوی شیردریایی را از 32 کیلومتری حس کند حتی می تواند سوراخ تنفسی شیرهای دریایی در یخ را از بیش از 804 متر آن طرف تر بو بکشد
#چنین_گفتهاند
کوکاکولا: کاغذ جای پلاستیک برای بسته بندی
شعبههای اروپایی شرکت "کوکا کولا" از این پس جعبه "مقوایی بازیافتی" را جایگزین پوشش "پلاستیکی" پک ۴، ۶ و ۸ تایی نوشابههای قوطی خود میکنند.
این ابتکار باعث حذف ۴ هزار تن پلاستیک از چرخه زیست محیطی منطقه اروپایی خواهد شد.
این تغییر در ۱۸ ماه آینده اجرایی خواهد شد/ روزنامه انگلیسی "مترو"
#چنین_گفتهاند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این نهنگ قاتل با یک ماهی برای پرندهها تَلْه میگذار و وقتی پرنده که به طمع ماهی میاد جلو قافلگیرش میکنه !
نهنگ قاتل یکی از باهوشترین پستاندارانه
اولین عینک آفتابی برای قضات چینی اختراع شد!
تاریخ ساخت عینک آفتابی جالبه. عینک آفتابی الان به عنوان یک وسیله پیشگیری از آسیب دیدن چشم بخاطر نور آفتاب و یک وسیله برای مد و پوشاک به حساب میاد ولی اصلا برای اینکار ساخته نشده!
در قرن دوازدهم در چین مرسوم بود که کوارتز دودی(یک نوع شیشهی دودی رنگ) رو در قالب عینک برش میدادن و برای قضات عینک درست میکردن.
با گذاشتن این عینک هم تشخیص چهرهی قاضی سخت میشد هم قاضی بهتر میتونست احساسات خودش رو پشت عینک مخفی کنه!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوالاها تنها پستاندارانی هستند که دارای اثر انگشتند.
اثر انگشت اونا به قدری شبیه انسانهاست که تشخیصش حتی در زیر میکروسکوپ قدرتمند هم دشواره...
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: نمی دونید من نامحرمم؟! شلمچه بودیم! قیصری گفت: «همه جورش خوبه!». صالح گفت: «نه، اسیر شدن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا