eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.6هزار عکس
34.6هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
چهله ترک گناه https://eitaa.com/zandahlm1357
4_5809963163659011895.mp3
1.14M
‼️ مزه ی ایمان را انسان نمی چشد مگر اینکه #دروغ را ترک کند چه جدی و چه شوخی... 🎙آیت‌الله #مجتهدی_تهرانی #نه_به_دروغ برای تعجیل در فرج امام زمان https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️باور داشتن به معاد ، قیامت و جهان آخرت خیلی مهم است ⭕️علت اصلی دزدی ها ، دروغ ها و ... این است که مردم یا به چنین واقعیتی باور ندارند یا باورشان ضعیف شده https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟💠﷽💠🌟 🌸 ارواح در عالم برزخ (قسمت‌۱۳) هنوز چیزی نگذشته بود که صدای پای عابری مرا به خود آورد. گوش‌هایم را تیز کردم شاید بفهمم صدای پا از کدام سو است. عطر دل نواز نیک قلبم را روشن کرد. و این بار اشک شوق در چشمانم حلقه زد. 💫آغوش گشودم و با خوشحالی تمام او را در آغوش فشردم و تمام ماجرا را برایش بازگو کردم، تا مبادا از من رنجیده خاطر گردیده باشد. 🔆 نیک گفت: من نیز چون تو را در عقب خود نیافتم، از همان راه بازگشتم، به واسطه بوی بدی که در سمت چپ، جای مانده بود، از جریان آگاه شدم و در آن مسیر حرکت کردم. اما هر چه گشتم تو را ندیدم. 🕯تا اینکه به نزدیک غار رسیدم. گناه را دیدم که از غار بیرون می‌آمد و چون مرا دید به سرعت دور شد دانستم که تو را گرفتار کرده است، و چون داخل غار شدم صدای ناله را از دور شنیدم، خوشحال شدم و به سرعت به سمت تو آمدم. 🌺پس از لحظه ای سکوت نیک ادامه داد: البته این راهی که آمدی، قبلا برای تو در نظر گرفته شده بود. اما به واسطه توبه ای که کردی این راه از تو برداشته شد هر چند گناه سعی داشت تو را به این راه باز گرداند... هر طور بود بقیه راه را پیمودیم تا اینکه به محیط باز و وسیعی رسیدیم که باتلاق مانند بود و چون قدم در آن نهادم، تا زانو در آن زمین لجن زار فرو رفتم. ❎دیگر تا دهان در باتلاق فرو رفته بودم و توان فریاد کشیدن و کمک طلبیدن نداشتم، ✨که به ناگاه فرشته الهی پدیدار شد و طنابی را به نیک داد و گفت: این طناب را خودش پیشاپیش فرستاده، کمکش کن تا نجات یابد. 🌻فرشته رفت و نیک بلافاصله طناب را به سمت من انداخت. وقتی باتلاق را پشت سر نهادیم از نیک پرسیدم: مقصود فرشته از اینکه گفت: طناب را خودش فرستاده، چه بود؟ 🍀نیک گفت: اگر به یاد داشته باشی، ده سال پیش از مرگت، مدرسه ای ساختی که اینک کودکان و نوجوانان در آن به تعلیم و تربیت مشغول اند،خیرات آن مدرسه بود که در چنین لحظه ای به کمکت آمد. 💠پس از تصدیق حرف نیک با قیافه ای حق به جانب، گفتم: من پنج سال قبل از آن نیز مسجدی ساختم، پس خیرات آن چه شد؟ ✨نیک گفت: آن مسجد را چون از روی ریا و کسب شهرت ساختی و نه برای خدا مزدش را هم از مردم گرفتی. ❓گفتم: کدام مزد؟! گفت: تعریف و تمجیدهای مردم، به یاد بیاور که در دلت چه می گذشت وقتی مردم از تو تعریف می کردند! تو خوشبختی آنان را بر خوشحالی پروردگارت مقدم داشتی. 🌻باید بدانی که خداوند اعمالی را می پذیرد که تنها برای او انجام گرفته باشد. 🍁حسرت وجودم را فراگرفت و به خود نهیب زدم: دیدی چگونه برای ریا و خودپسندی، اعمال خودت را که می توانست در چنین روزی دستگیر تو باشد، تباه کردی... ادامه دارد... https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃محبت و زیارت اهلبیت (علیهم السلام) 🍃 🔰امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «از مواردی که به زیارت زائرم می‌آیم شب اول قبرست. » 💬پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «محبت به من و اهلبیتم در هفت موقف بسیار هولناک، نجات بخش است: 1⃣هنگام مرگ و حضور فرشته مامور قبض روح. 2⃣هنگام بازجویی در برابر فرشتگان مسئول برزخ در شب اول قبر. 3⃣هنگام زنده شدن مردگان در قیامت. 4⃣هنگام باز شدن پرونده عمل در برابر انسان در قیامت و یا زمانی که پرونده عمل هر شخصی را به دستش می‌دهند. 5⃣هنگام حساب و حضور در دادگاه عدل الهی. 6⃣هنگام سنجش افکار و اعمال انسان با معیارهای حق و الگوهایی که در آن روز است. 7⃣هنگام عبور از صراط و پلی که بر روی دوزخ نهاده شده است. » 📗بحار، ج ۷، ص ۲۴۷. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عذاب_الهی_و_روح_خودش 🎥اگه خدا از روح خودش در ما دمیده است یعنی خدا در آخرت می خواهد روح خودش را عذاب کند؟ پاسخ: #استادمحمدی
💛 زندگی یعنی چه؟ 💛 🔸از خیاط پرسیدند: زندگی یعنی چه؟ 🔹گفت: دوختن پارگی های روح با نخ توبه؛ 🔸از باغبان پرسیدند: زندگی یعنی چه؟ 🔹گفت: کاشت بذر عشق در زمین دلها زیر نور ایمان؛ 🔸از باستان شناس پرسیدند: زندگی یعنی چه؟ 🔹گفت: کاویدن جانها برای استخراج گوهر درون؛ 🔸از آیینه فروش پرسیدند: زندگی یعنی چه؟ 🔹گفت: زدودن غبار آیینه ی دل با شیشه پاک کن توکل؛ 🔸از میوه فروش پرسیدند: زندگی یعنی چه؟ 🔹گفت: دست چین کردن خوبی ها در صندوقچه ی دل؛ https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحه تست هوش حل معما باما همراه باشید👇👇👇👇 https://eitaa.com/zandahlm1357
#تست هوش بینایی و دقت 94% افراد نمیــــتوانند زیر 20 ثانیه، اشتباه موجود در این تصویر را پیدا کنند، شماچطور؟ شما میتوانید ⁉️ تیزبینهای کانال بیان جواب بدن 😎👇 https://eitaa.com/zandahlm1357
https://eitaa.com/zandahlm1357
تست هوش❓❓❓❓ در تصوير چند مربع مي بينيد؟ 👇👇👇
😍تست هوش😍 کدام کشور اروپایی است که اگر حرف دوم آن را حذف کنیم نام کشوری در آسیا میشود😌 https://eitaa.com/zandahlm1357
#رمان_علمدار_عشق #نویسنده_پریسا_ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
بسم رب العشق # قسمت پنجم - 😍علمـــــــدار عشـــــق😍# 📞📞📞گوشی تلفن گذاشتم سرجاش و روبه مادرم گفتم : مامان آقاجون گفتن برای شب همه بچه هارا دعوت کنید خونه 😍😍 بعد فقط 🍚برنج بذارید خودش تو حجره به یکی از بچه ها میگن برن کباب سفارش بدن مامان : باشه حتما بعد روش کرد سمت نرجس گفت مادرجان توام بگو سیدمحسن بیاد مادرشوهرت اینا بمون مهمانی بزرگ گرفتیم همه فامیل دعوت کردیم اونا دعوت میکنیم نرجس : چشم مامان مامان : چشمت بی بلا بچه ها بیاید صبحانه رقیه سادات دخترم توام صددرصد صبحانه نخوردی مادر بیا بخور ضعف نکنی رقیه سادات : چشم مادرجون ☺️ نرجس میگم بعداز صبحانه میایی بریم امامزاده حسین 🕌🕌؟ نرجس: امامزاده برای چی؟ - برای ادای نذرم نرجس : باشه صبحونه مون بخوریم من هم زنگ بزنم از سیدمحسن اجازه بگیرم هم مهمونی شب بهش بگم - باشه نرجس موبایلش📱📱 برداشت رو به من گفت تامن با آقاسید حرف بزنم توام حاضرشو بریم - باشه راهی اتاقمون شد همینطورم به خانواده پرجمعیت اما صمیمی خودم فکر🤔🤔 🤔🤔 میکردم پدرم حاج سیدحسن موسوی از بازاری های به نام و دست به خیر قزوینی بود مادرم زینب السادات طباطبایی دختر یکی از علمای شهرمون بود ماهم ۸ تا بچه بودیم مادر و پدرم زود ازدواج و بچه دار 👨‍👩‍👦‍👦 شده بودند چهارتا دختر چهارتا پسر برادر بزرگم سیدعلی مسئول حوزه امام صادق قزوین بود بعدش سید مجتبی که پاسدار بود بعد سیدمصطفی که رئیس یکی از بانکهای 🏫 قزوین بود سیدمحمد هم داداش کوچکم تو یکی از حجره های فرش آقاجون کار میکرد مهدیه و محدثه السادات هم خواهرام بودند جز داداش محمدم بقیه سنشون از ما خیلی بزرگتره حتی چندتاشون داماد و عروس 👰 دارند غرق در فکر بودم که یهو صدای جیغ نرجس بلندشود نرجس: تو هنوز آماده نشدی؟😡😡 - چته دیونه ترسیدم داشتم حاضرمیشدم نرجس : با سرعت مورچه 🐜🐜 مگه حاضر میشی آخه خواهرمن؟ - نخیر داشتم فکر میکردم حالا بدو هردمون حاضرشدیم از خونه زدیم بیرون نویسنده : بانو.....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 شب جمعه #عشقم‌کربلا عالم مدار و نقطہ ی پرگار، کربلا سـر منشا کرامت بسیار، «کربلا» باشدقـراربعدی مـا «لحظہ ی اذان» یک شب کنار«سفره ی افطار» کربلا 🌸 #اللهم‌الرزقناحررررم https://eitaa.com/zandahlm1357
💐💐 🌸ۗوَكَانَ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِرًا 🌻و خداوند بر همه چیز تواناست 🌺And Allah is ever, over all things, Perfect in Ability. ☘وكان الله على كل شيء مقتدرا من الإنشاء والإفناء والإحياء ، سبحانه 👇 ⬆️⬆️ 📬پیام ها 1📤- پيامبر خدا براى بيان حقايق و هدايت مردم، مأمور به استفاده از تمثيل است. «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا» 2📤- يكى از اصول تربيت و تبليغ، استفاده از مثل‌هاى قابل فهم عموم و طبيعى مى‌باشد. وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ‌ ... كَماءٍ أَنْزَلْناهُ‌ ... 3📤- هر بهارى را خزانى و هر وصالى را فراقى است. نَباتُ‌ ... هَشِيماً 4📤- به جلوه‌هاى زودگذر دنيا دلخوش و مغرور نشويم و به آينده‌ى پايدار بينديشيم. «فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ» https://eitaa.com/zandahlm1357