ویژگی های #دوره_نوجوانی (قسمت1)
دوره نوجوانی از مهمترین و حساس ترین دوره های زندگی انسان به شمار می رود . در این دوره ، تغییراتی در جسم و روان نوجوان رخ می دهد که هرکدام به نوعی بر او اثر مي گذارد . گاهی این تغییرات ، شخصیت و منش او را به کلی دگرگون می سازد . از این رو شناخت جنبه های مهم روانی ، عقلانی ، جسمانی و اخلاقی نوجوان ، این توانایی را به او و اطرافیانش می دهد تا شیوه صحیح برخورد با تغییرات جسمی و روحی دوره نوجواني را بدانند . این آگاهی ، از بروز ناسازگاریهای خاص این دوران جلوگیری می كند .
دوران نوجوانی ، همزمان با دوران بلوغ است . دوران بلوغ یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی هر فرد است . دوره نوجوانی و بلوغ ، به سنین بین 12 تا 18 سالگی اطلاق می شود . گاهی گذشتن از مرز کودکی و رسیدن به قلمرو بلوغ ، با نابسامانیهای زيادي روبروست .
در این دوره ، نوجوان نه دیگر کودک به حساب می آید و نه هنوز به درستی بالغ شده است . وی در مرز بین این دو مرحله یعنی کودکی و بزرگسالی قرار دارد و با انتظارات خاص هر دو دوره روبرو است . اگر کاری کودکانه کند ، او را ملامت می کنند که بزرگ شده و این کار در شأن او نیست ، از سوی دیگر نيز در زمره بزرگسالان محسوب نمی شود .
دوره نوجوانی از دیرباز مورد توجه اندیشمندان و صاحب نظران تعلیم و تربیت قرار داشته است .
افلاطون این دوره را زمانی معرفی کرده که احساسات و عواطف بر افکار فرد چیره می شود .
استانلی هال ( STANLY HALL ) متخصص در روان شناسی بلوغ ، دوره نوجوانی را دوره طوفان و یک جهش ناگهانی می داند .
کورت لوین ، Kurt Lewin جامعه شناس و روان شناس آلمانی اعتقاد دارد که : " کودک و بزرگسال هرکدام یک نوبت بار کودکی و بزرگسالی را بر دوش می کشند ، ولی نوجوان مجبور است یک جا بار هر دو را بر دوش بکشد ، زیرا متعلق به هر دو دوره است . "
روان شناسان می گویند ، نوجوان کسی است که می خواهد نسبت به آنچه تاکنون بوده تغییر شیوه دهد و برخلاف سابق ، آنچه را بزرگسالان می گوید ، نپذیرد . گاهی طرز راه رفتن خود را عوض می کند ، لهجه خود را تغییر می دهد ، نسبت به مسایل پیرامون خود با حساسیت بيشتر می نگرد و اندک اندک به دنیای درون خویش وارد مي شود .
نوجوان کم کم به قدرت تفکر و استدلال خویش پی می برد . مجموعه این حالات ، کوششی است که در پایان راه کودکی نمايان می شود . اين حالات ، عموما" با واكنشهاي روحي و روانی همراه است . والدین متوجه می شوند که کودک مطیع دیروز ، به کلی تغییر کرده و رفتارش متفاوت شده است . گاهی نوجوان در این دوره سنی ، ترش رو و یا گوشه گیر می شود و گاهی نيز تلاش می کند که توجه دیگران را حتی از طریق عصبانی کردنشان ، به خود جلب کند .
یکی از سؤالات در دوره نوجوانی این است که من کیستم ؟ این سؤال ، قرنهاست ذهن بشر را به خود مشغول كرده و موضوع اشعار ، داستانها و زندگی نامه های بی شماری بوده است . این سؤال در دوره نوجوانی ، می تواند به درک هویت نوجوان کمک کند .
#هویت یابی
اریکسون روانشناس آلماني می گوید :
" هویت انسان در نوجوانی شکل می گیرد . در این دوره ، نوجوان سؤالاتی از خود می پرسد مثل اینکه من کیستم ؟ به کجا می روم و چه هدفی دارم ؟ نحوه جوابگویی به این سؤالات ، در رشد هویت نوجوان تاثیر می گذارد . اگر او بتواند به این سؤالات پاسخ مناسب بدهد ، احساس آرامش می کند ، وگرنه دچار اضطراب می شود . در دوره نوجوانی ، هویت یابی مسئله ای حاد می شود . بطوریکه نوجوان روز به روز برای دستیابی به هویت مشخص ، تغییر جهت می دهد . در دوران نوجوانی ، انسان با مجموعه ای از تغییرات شناختی - روانی و احساسی روبروست . نوجوان به این موضوع اهمیت می دهد که در نزد دیگران چگونه جلوه می کند .
نوجوان درتلاش است تا بین تصوری که از خود دارد و تصوری که دیگران از او دارند ، هماهنگی ایجاد کند . گاهی اوقات طرد شدن از سوی اجتماع و یا اطرافیان ، ممکن است باعث شود که نوجوان از هیچ راهی نتواند احساس هویت کند . البته دستیابی به احساس هویت فردی تا حدی به مهارتهای شناختی نيز بستگی دارد .
در مجموع باید گفت که برخی از نوجوانان در شناخت و درك خود ، موفق می شوند و برخی دیگر شکست می خورند . در هویت یابی ، مسایلی از قبیل روابط میان والدین و فرزندان ، مسایل فرهنگی و یا تغییرات اجتماعی دخالت دارد . در جوامع ساده و ابتدایی که تغییرات اجتماعی به کندی رخ می دهد ، شکل گیری هویت نسبتا" ساده است ، اما در جوامع پیچیده که تغییرات اجتماعی پی درپی است ، هویت یابی ممکن است فرايندي مشکل و طولانی داشته باشد . زیرا در این جوامع ، نوجوان با الگوهای فکری و رفتاری متعددی روبرو می شود . بنابراين در انتخاب ، با مشكل مواجه مي شود
@zandahlm1357
ویژگی های #دوره_نوجوانی (قسمت1)
دوره نوجوانی از مهمترین و حساس ترین دوره های زندگی انسان به شمار می رود . در این دوره ، تغییراتی در جسم و روان نوجوان رخ می دهد که هرکدام به نوعی بر او اثر مي گذارد . گاهی این تغییرات ، شخصیت و منش او را به کلی دگرگون می سازد . از این رو شناخت جنبه های مهم روانی ، عقلانی ، جسمانی و اخلاقی نوجوان ، این توانایی را به او و اطرافیانش می دهد تا شیوه صحیح برخورد با تغییرات جسمی و روحی دوره نوجواني را بدانند . این آگاهی ، از بروز ناسازگاریهای خاص این دوران جلوگیری می كند .
دوران نوجوانی ، همزمان با دوران بلوغ است . دوران بلوغ یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی هر فرد است . دوره نوجوانی و بلوغ ، به سنین بین 12 تا 18 سالگی اطلاق می شود . گاهی گذشتن از مرز کودکی و رسیدن به قلمرو بلوغ ، با نابسامانیهای زيادي روبروست .
در این دوره ، نوجوان نه دیگر کودک به حساب می آید و نه هنوز به درستی بالغ شده است . وی در مرز بین این دو مرحله یعنی کودکی و بزرگسالی قرار دارد و با انتظارات خاص هر دو دوره روبرو است . اگر کاری کودکانه کند ، او را ملامت می کنند که بزرگ شده و این کار در شأن او نیست ، از سوی دیگر نيز در زمره بزرگسالان محسوب نمی شود .
دوره نوجوانی از دیرباز مورد توجه اندیشمندان و صاحب نظران تعلیم و تربیت قرار داشته است .
افلاطون این دوره را زمانی معرفی کرده که احساسات و عواطف بر افکار فرد چیره می شود .
استانلی هال ( STANLY HALL ) متخصص در روان شناسی بلوغ ، دوره نوجوانی را دوره طوفان و یک جهش ناگهانی می داند .
کورت لوین ، Kurt Lewin جامعه شناس و روان شناس آلمانی اعتقاد دارد که : " کودک و بزرگسال هرکدام یک نوبت بار کودکی و بزرگسالی را بر دوش می کشند ، ولی نوجوان مجبور است یک جا بار هر دو را بر دوش بکشد ، زیرا متعلق به هر دو دوره است . "
روان شناسان می گویند ، نوجوان کسی است که می خواهد نسبت به آنچه تاکنون بوده تغییر شیوه دهد و برخلاف سابق ، آنچه را بزرگسالان می گوید ، نپذیرد . گاهی طرز راه رفتن خود را عوض می کند ، لهجه خود را تغییر می دهد ، نسبت به مسایل پیرامون خود با حساسیت بيشتر می نگرد و اندک اندک به دنیای درون خویش وارد مي شود .
نوجوان کم کم به قدرت تفکر و استدلال خویش پی می برد . مجموعه این حالات ، کوششی است که در پایان راه کودکی نمايان می شود . اين حالات ، عموما" با واكنشهاي روحي و روانی همراه است . والدین متوجه می شوند که کودک مطیع دیروز ، به کلی تغییر کرده و رفتارش متفاوت شده است . گاهی نوجوان در این دوره سنی ، ترش رو و یا گوشه گیر می شود و گاهی نيز تلاش می کند که توجه دیگران را حتی از طریق عصبانی کردنشان ، به خود جلب کند .
یکی از سؤالات در دوره نوجوانی این است که من کیستم ؟ این سؤال ، قرنهاست ذهن بشر را به خود مشغول كرده و موضوع اشعار ، داستانها و زندگی نامه های بی شماری بوده است . این سؤال در دوره نوجوانی ، می تواند به درک هویت نوجوان کمک کند .
#هویت یابی
اریکسون روانشناس آلماني می گوید :
" هویت انسان در نوجوانی شکل می گیرد . در این دوره ، نوجوان سؤالاتی از خود می پرسد مثل اینکه من کیستم ؟ به کجا می روم و چه هدفی دارم ؟ نحوه جوابگویی به این سؤالات ، در رشد هویت نوجوان تاثیر می گذارد . اگر او بتواند به این سؤالات پاسخ مناسب بدهد ، احساس آرامش می کند ، وگرنه دچار اضطراب می شود . در دوره نوجوانی ، هویت یابی مسئله ای حاد می شود . بطوریکه نوجوان روز به روز برای دستیابی به هویت مشخص ، تغییر جهت می دهد . در دوران نوجوانی ، انسان با مجموعه ای از تغییرات شناختی - روانی و احساسی روبروست . نوجوان به این موضوع اهمیت می دهد که در نزد دیگران چگونه جلوه می کند .
نوجوان درتلاش است تا بین تصوری که از خود دارد و تصوری که دیگران از او دارند ، هماهنگی ایجاد کند . گاهی اوقات طرد شدن از سوی اجتماع و یا اطرافیان ، ممکن است باعث شود که نوجوان از هیچ راهی نتواند احساس هویت کند . البته دستیابی به احساس هویت فردی تا حدی به مهارتهای شناختی نيز بستگی دارد .
در مجموع باید گفت که برخی از نوجوانان در شناخت و درك خود ، موفق می شوند و برخی دیگر شکست می خورند . در هویت یابی ، مسایلی از قبیل روابط میان والدین و فرزندان ، مسایل فرهنگی و یا تغییرات اجتماعی دخالت دارد . در جوامع ساده و ابتدایی که تغییرات اجتماعی به کندی رخ می دهد ، شکل گیری هویت نسبتا" ساده است ، اما در جوامع پیچیده که تغییرات اجتماعی پی درپی است ، هویت یابی ممکن است فرايندي مشکل و طولانی داشته باشد . زیرا در این جوامع ، نوجوان با الگوهای فکری و رفتاری متعددی روبرو می شود . بنابراين در انتخاب ، با مشكل مواجه مي شود
#رفتاربانوجوان
@zandahlm1357