eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.7هزار عکس
34.7هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☪اسلام حق زن را در وجودش نهاده كه با "تربيت صحيح"، محقَق می‌شود و كرامت و انسانيت مدنظر خالق متعال و دين مبين اسلام را به دست خواهند آورد. https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶چهل روز با سلام بر استواران غدير! آنانکه اسير تندباد حوادث نگرديدند و پس ازهفتاد روز، مردِ ناميِ دنياي اسلام، يارِ وفادار و شجاع رسول، درِ شهرِ علمِ نبوي، مجسمهِ تمام نمايِ اخلاق نبي، اميرالمومنين، علی علیه السلام را تنها نگذاشتند. آنانکه در دل خود، پيامِ برگزيدهِ کائنات، از فراز منبري از جهاز شتران، در هواي صاف ظهر بيابانِ عطش گرفته جحفه، در کنار برکه تاريخي غدير، با تحمل رنج و فشار و شکنجه را، صدها سال زنده نگهداشته و به نسل های پس از خود رسانيده اند. آنچنانکه گویي اينک گوش جان ما اين نواي آسماني را مي شنود: ! آنانکه در بيعت با علي (عليه السلام) پيشي گيرند، دوستي او را پيشه کنند و ولايتش را گردن نهند، رستگارند و در بهشت برين جاي دارند! و امروز گامهايمان در پاسداشت حريم حرمتش استواراست زيرا کلام پروردگار، که ازدامنه حرا آغاز شده بود و در دل وادي غدير، پايان گرفته "الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا"، مشعل سعادت بخش انسان و آزادي واقعي بشر است. پس زائرِ فرزندِ مولا! بدان غدير، ميثاقي است که وفاداري به آن شاهدِ صدقِ ايمان است؛ هنوز هم وفا ميطلبد و دستان بيعتگر را به صدق فرا ميخواند. و امروز، ماييم همان غايبان، که بايد پرچم رسالت غدير را از دامن خطبه رسول خدا (ص) برگيريم و تمام دين را در ولايت اميرالمومنين علي (عليه السلام) ببينيم. دمي در کنار خطبه بنشينيم و ظهور فرزندش را به دعایی گيريم که اين دستان بيعت امام عصر (عج) است و امروز غدير، و اين بار وقت وفاي ما! یا علی https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💫🌴 ﷽ 🌴💫 🎴من به تو گفتم، تو نیز به دیگران بگو. ▪️➖💠•°•⚜➖¤¤ 🏮فراز《۱》: ✨ ستایش خداے را سزاست که در یگانگے اش بلند مرتبہ و در تنھایے اش بہ آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پر جلال و در ارکانِ آفرینش‌اش بزرگ است؛ بر همه چیز احاطه دارد بے آنکه مکان گیرد و جا بہ جا شود و بر تمامی آفریدگان بہ قدرت و برهان خود چیره است؛ همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگے او را پایانے نیست؛ آغاز و انجام از او و برگشت تمامے امور بہ سوے اوست، اوست آفریننده ی آسمانھا و گستراننده ی زمین ها و حکمران آنھا، دور و منزه از خصایص آفریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر؛ هموست پروردگار فرشتگان و روح، افزونے بخش بر آفریدگان و بخشنده بر همہ ی موجودات است؛ به نیم نگاه دیده ها را ببیند و دیده ها هرگز او را نبینند... 📣مبلغ غدیر باشیم! https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
داستان واقعی عاشقانه_ای_برای_تو 📖این داستان کاملا‌ واقعی بوده و نویسنده شخصا با شخصیت اصلی داستان مصاحبه کرده و داستان را به شیوۀ رمان به رشتۀ تحریر در آورده است. 🖊نویسنده:شهید ایمانی https://eitaa.
.......: ✨ ✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے 🌹قــسـمـت بــیــسـت ویـکـم (دعــوت نــامـــہ) فردا، آخرین روز بود ... می رفتیم شلمچه ... دلم گرفته بود ... کاش می شد منو همون جا می گذاشتن و برمی گشتن ... تمام شب رو گریه کردم ... . راهی شلمچه شدیم ...برعکس دفعات قبل، قرار شد توی راه راوی رو سوار کنیم ... ته اتوبوس برای خودم دم گرفته بودم ... چادرم رو انداخته بودم توی صورتم ... با شهدا حرف می زدم و گریه می کردم توی همون حال خوابم برد ... . بین خواب و بیداری ... یه صدا توی گوشم پیچید ... چرا فکر می کنی تنهایی و ما رهات کردیم؟ ... ما دعوتتون کردیم ... پاشو ... نذرت قبول ... . چشم هام رو باز کردم ... هنوز صدا توی گوشم می پیچید ... . اتوبوس ایستاد ... در اتوبوس باز شد ... راوی یکی یکی از پله ها بالا میومد ... زمان متوقف شده بود ... خودش بود ... امیرحسین من ... اشک مثل سیلابی از چشمم پایین می اومد ... . اتوبوس راه افتاد ... من رو ندیده بود ... بسم الله الرحمن الرحیم ... به من گفتن ... شروع کرد به صحبت کردن و من فقط نگاهش می کردم ... هنوز همون امیرحسین سر به زیر من بود ... بدون اینکه صداش بلرزه یا به کسی نگاه کنه ... ادامه دارد... https://eitaa.com/zandahlm135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلطنت بهائی یا عدم دخالت در سیاست! در یکی از آثار خود، سومین مرحله‌ی پیشرفت بهائیت را با به رسمیت شناخته شدن در جهان و تأسیس حکومت و سلطنت (الهی) بهائی پیش‌بینی می‌کند.(توقیعات مبارکه خطاب به احبّای شرق، صص 501-503) از این‌رو در ادامه لازم می‌دانیم توجه شما را به دو نکته جلب نماییم. : فرقه‌ی بهائیت از ابتدای تشکیل حکومت جمهوری اسلامی ایران، مخالفت خود را در خفا و علناً با آن اعلام داشته است.(شبکه‌ی آیین بهائی) چرا که اساساً بهائیت، خود را مخالف جدی حکومت دینی معرفی می‌کند. با این حال چگونه ممکن است بهائیت از یک‌سو مخالف حکومت دینی باشد و از سویی دیگر، آرزوی تشکیل سلطنت بهائی را در سر بپروراند!(مجله‌ی اخبار امری، ش 3، ص 14) : هرچند که پیشوای سوم بهائیان نیز آرزوی تشکیل سلطنت بهائی را به گور برد؛ اما آیا اساساً چنین آرزویی با اصل «عدم مداخله در سیاست» بهائیت سازگاری دارد؟!(اقدس، ص 27) اما این رفتار تشکیلات بهائی، بیشتر شبیه به این ضرب المثل ماند که: «گربه دستش به گوشت نرسید و گفت، پیف پیف بو می‌دهد»!؟ https://eitaa.com/zandahlm135 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
⭕️در تاریخ ثبت است همان موقع که شهید آستین کوتاه می پوشید، میرحسین بخشنامه رسمی زده بود تا کسی در ادارات دولتی آستین کوتاه نپوشد وگرنه اخراج! | او بعدها با شعار آزادی و نه به گشت ارشاد به انتخابات آمد و شد آنچه شد ... | جاهل را نمیبینی جز در افراط یا تفریط!
شکایت و اعتراض مهران مدیری و علیخانی از شرق نیوز 👇👇👇👇👇👇👇👇
. 🔻شکایت مهران مدیری از روزنامه شرق به دلیل نشر اکاذیب . 🔹سيد حسین روحانی، وکیل مهران مدیری اعلام كرد موكلش به دلیل نشر اکاذیب، نسبت به روزنامه شرق و فیلم آنلاین اعلام جرم و جهت طرح شكايت اقدام نموده است. . 🔹روزنامه شرق در مطلبی مدعی شده بود، مهران مدیری علاوه بر دریافت مبلغی به عنوان هدیه از موسسه اعتباری ثامن الحجج، مبلغی را هم به عنوان وام دریافت کرده که تا به امروز، بخشی از اقساط آن را پس داده است. فیلم آنلاین نیز بلافاصله این مطلب را در فضای مجازی منتشر کرد. . 🔹همچنین احسان علیخانی در نامه ای نسبت به دریافت ۳ میلیارد تومان از موسسه ثامن الحجج واکنش نشان داد. وی در بخشی از این متن نوشته است: . . 🔹موسسه ثامن الحجج سالها قبل از همکاری با گروه اجتماعی شبکه سه در تمامی رسانه های رسمی کشور نظیر حضور داشته که معنای این حضور پر رنگ یعنی داشتن مجوزهای لازم از مراجع ذیصلاح، در نتیجه،اهدا مجوز تاسیس، مجوز گسترش موسسه تا بیش از 500 شعبه فعال، مجوز افتتاح حساب برای مردم و‌ صاحبان صنایع، مجوز برای تبلیغات تا مجوز برای انحلال این موسسه، ربطی به من و امثال من ندارد. ما با یک موسسه قانونی براساس نص صریح قانون و نظارت های دائمی صدا و سیما کار کردیم. . 🔹طبق روال طبیعی هزینه های اکثر برنامه و‌ سریال های پر بیننده در تلویزیون که شما تماشا کردید به عهده اسپانسرها است، موسسه مذکور هم در سال 91 تقاضای همکاری با گروه برنامه ساز ما را داشته و شبکه بعد از بررسی و استعلام از مراجع ذیصلاح و دریافت مجوز تبلیغات از موسسه، بنده را به عنوان تهیه کننده به این موسسه معرفی کرد. یعنی مثل تمام تهیه کنندگان سازمان نه بیشتر و نه کمتر. . 🔹طی سه سال و‌‌ نیم و در قالب شش قرار داد با صدا و سیما و شبکه، شش عنوان برنامه ( دو‌نیمه سیب ، ماه عسل 92 ، ماه عسل 93،سه ستاره ، ویژه برنامه تحویل سال 93 ، بهارنارنج ) تولید و‌ پخش شد که مبلغ مذکور از جانب  اسپانسر بعد از تایید بر‌آورد هزینه های تولید توسط کارشناسان مربوطه شبکه و بابت تهیه و تولید به صدها نفر عوامل و هزینه های تولید به تهیه کننده تخصیص می یابد . https://eitaa.com/zandahlm135 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
داستان واقعی عاشقانه_ای_برای_تو 📖این داستان کاملا‌ واقعی بوده و نویسنده شخصا با شخصیت اصلی داستان مصاحبه کرده و داستان را به شیوۀ رمان به رشتۀ تحریر در آورده است. 🖊نویسنده:شهید ایمانی https://eitaa.
.......: ✨ ✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے 🌹قــسـمـت بــیــســت ودوم (غــروب شــلـمـچــہ) اتوبوس توی شلمچه ایستاد ... خواهرها، آزادید. برید اطراف رو نگاه کنید ... یه ساعت دیگه زیر اون علم ... از اتوبوس رفت بیرون ... منم با فاصله دنبالش ... هنوز باورم نمی شد ... . صداش کردم ... نابغه شاگرد اول، اینجا چه کار می کنی؟ ... . برگشت سمت من ... با گریه گفتم: کجایی امیرحسین؟ ... . جا خورده بود ... ناباوری توی چشم هاش موج می زد ... گریه اش گرفته بود ... نفسش در نمی اومد ... . همه جا رو دنبالت گشتم ... همه جا رو ... برگشتم دنبالت ... گفتم به هر قیمتی رضایتت رو می گیرم که بیای ... هیچ جا نبودی ... . اشک می ریخت و این جملات رو تکرار می کرد ... اون روز ... غروب شلمچه ... ما هر دو مهمان شهدا بودیم ... دعوت شده بودیم ... دعوت مون کرده بودن ... . 💥پــایــان https://eitaa.com/zandahlm135 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حسین زاده....
a50b34536dc5a0975a11955a97c4d63f9fa08574.mp3
6.57M
میلاد نور مبارک یا شمس الشموس🌺🌺💐💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌸🌸🌸🌸👏👏👏👏 https://eitaa.com/zandahlm135 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......: یاضامن آهو🙏 صبح محشرهرکسی دنبال یاری میدود یارماباشداگر،شاه خراسان بهتر است حرف مااین است که آن آهوی نیشابور گفت گاه مدیونت شدن،ازدادن جان بهتر است تولدامام مهربانیها مبارک https://eitaa.com/zandahlm135 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
31.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉 🌸🍀🌸میلاد شمس الشموس خورشید ارض توس حضرت علی ابن موسی الرضا المرتضی به همه عاشقان و دلداگان آن حضرت مبارک و تهنیت باد 🌸🍀🌸 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 ☀#زیر_سایه_حضرت_خورشید https://sapp.ir/joingroup/KOwcfFpBCixzgEJGabZID0No 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
⚜ ⚜ 💠بسیار زیبا، حتما بخونید ⁉️ اسماعیل‌طلا کیست؟ ⁉️ چرا سقاخانه حرم به نام او مشهور است؟ 💦 سقاخانه معمولاً ظروف سنگی بزرگی بود که آب آشامیدنی را در آن‌ها می‌ریختند و پیاله‌هایی را با زنجیر به آن‌ها می‌بستند. 💦 از میان سقاخانه‌هایی که وجود دارد، سقاخانه «اسماعیل طلا»ی صحن کهنه حرم رضوی یکی از معروف‌ترین و قدیمی‌ترین آن‌هاست. ⛏ سنگ بنای این سقاخانه را نادرشاه افشار گذاشت و یکی از فرماندهان فتحعلی‌شاه، بهای روکش طلای آن را مهیا کرد. ✅ نادرشاه و سنگ اول بنای سقاخانه حضرت 💎 ماجرای سقاخانه حرم مطهر از آنجا آغاز می‌شود که بین سال‌های ۱۱۴۴ تا ۱۱۴۵ه.ق به دستور نادرشاه افشار، سنگابی یکپارچه از سنگ مرمر در صحن عتیق نصب شد. این سنگاب را که از جنگ هرات به غنیمت گرفته شده بود، در کنار جوی آبی که از چشمه گیلاس (گلسب) تا صحن حرم کشیده شده بود، نصب کردند تا مردم برای رفع تشنگی از آب درون آن که سه کُر گنجایش داشت، استفاده کنند. ✅✅ اسماعیل طلا کیست؟ ✨ این سقاخانه سال‌ها بعد، به دست یکی از سرداران فتحعلی شاه با روکشی از طلا تزئین شد. 🎁 ماجرا از این قرار بود که در زمان این شاه قاجار از طرف يكی از دولت‌های خارجی بسته‌ای به عنوان هديه به دربار رسيد و شاه قصد گشودن آن را كرد. ☝️ «اسماعيل‌خان» كه جزء ملتزمين بود استدعا كرد اين كار در محوطه كاخ به وسيله خدمتگزاران انجام شود، چرا که احتمال سوء قصد را نمی توان از نظر دور داشت. 💣 اتفاقا هنگام باز كردن، بسته منفجر شد و خساراتی به بار آورد. 🏆 فتحعلی شاه با اطلاع از اين امر، دستور داد برای اين دورانديشی، هم وزن سردار اسماعيل‌خان سكه‌های طلا به او مرحمت شود. چنين كردند و اسماعيل خان معروف به «زر ريز خان» شد. 🔆 او این طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب کرد تا گنبد و پایه‌های سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود. از آن زمان این سقاخانه را به «سقاخانه اسماعیل طلا» می‌شناسند. https://eitaa.com/zandahlm135 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......: 🌺🔹🌺🔹🌺🔹🌺🔹🌺 گوهرشاد یکی از زنان با حجاب بوده، همیشه نقاب به صورت داشته و خیلی هم مذهبی بود. او می خواست در کنار حرم امام رضا (ع) مسجدى بنا کند . به همه کارگران و معماران اعلام کرد دستمزد شما را دو برابر مى دهم ولى شرطش این است که فقط با وضو کار کنید و در حال کار با یکدیگر مجادله و بد زبانى نکنید و با احترام رفتار کنید. گوهرشاد هر روز به سرکشی کارگران به مسجد میرفت؛ روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفته بود، در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگر جوانى چهره او را دید. جوان بیچاره دل از کف داد و عشق گوهرشاد صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به مرگ نزدیک کرد. چند روزی بود که به سر کار نمی رفت و گوهر شاد حال او را جویا شد . به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به عیادت او رفت... چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر میشد. مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید تصمیم گرفت جریان را به گوش ملکه گوهرشاد برساند ، و گفت اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست. او موضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر عکس العمل گوهرشاد بود. ملکه بعد از شنیدن این حرف با خوشرویى گفت: این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از ناراحتى یک بنده خدا جلوگیرى کنیم؟ و به مادرش گفت برو به پسرت بگو من براى ازدواج با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد. یکى اینکه مهر من چهل روز اعتکاف توست در این مسجد تازه ساز. اگر قبول دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط نماز و عبادت خدا را به جاى آور. و شرط دیگر این است که بعد از آماده شدن تو . من باید از شوهرم طلاق بگیرم . حال اگر تو شرط را مى پذیرى کار خود را شروع کن. جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این مژده درمان شد و گفت چهل روز که چیزى نیست اگر چهل سال هم بگویى حاضرم . جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به امید اینکه پاداش نماز هایش ازدواج و وصال همسری زیبا بنام گوهرشاد باشد . روز چهلم گوهر شاد قاصدى فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد. قاصد به جوان گفت فردا چهل روز تو تمام مى شود و ملکه منتظر است تا اگر تو آماده هستى، او هم شرط خود را انجام دهد . جوان جواب داد : به گوهر شاد خانم بگوید اولا از شما ممنونم، و دوم اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم. قاصد گفت منظورت چیست؟ مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى ؟؟ جوان گفت آنوقت که عشق گوهرشاد من را بیمار و بى تاب کرد هنوز با معشوق حقیقى آشنا نشده بودم ... و آن جوان شد اولین پیش نماز مسجد گوهر شاد و شد آیت الله محمد صادق همدانی... 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا