eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.7هزار عکس
36.3هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🔻 7⃣ سردار علی ناصری برای از بین بردن برخی حساسیت های قومی و منطقه ای تصمیم گرفتیم بچه های اطلاعات دو طرف را قاطی کنیم. مسئول تدارکات قرارگاه، حاج حسن عطشانی بود. مسئول معاونت نیرو، علی بویه و مسئول مخابرات قرارگاه، مهدی نریمی بود. جانشین قرارگاه، حاج عباس هواشمی بود و مدیریت داخلی قرارگاه را برادر فراهانی بر عهده داشت که اهل تهران بود. مسئول مهندسی، جواد فیاض بود که اهل مشهد بود و مسئول عملیات هم سیامک بمان بود. در آغاز، علی هاشمی، هم مسئول سپاه سوسنگرد و هم فرمانده قرارگاه نصرت بود؛ اما پس از مدتی چون کار قرارگاه خیلی زیاد شد و می بایست یک نفر تمام وقت آنجا را اداره می کرد، از سپاه سوسنگرد تودیع شد و به طور تمام وقت فرماندهی قرارگاه نصرت را عهده دار شد. عمدۂ کار قرارگاه نصرت، شناسایی و مهندسی بود و به جای ایشان حاج علی هاشمی فرمانده سپاه سوسنگرد شد. در آغاز، مقر قرارگاه نصرت در منطقه رفيع بود. پس از مدتی قرار شد محل مناسب دیگری برای قرارگاه پیدا کنیم؛ مقری در مرکز هور؛ جایی که هور ۱۱۰ کیلومتری را به دو قسمت مساوی تقسیم کند. از این رو بهترین جا، مقر فرماندهی لشکر ۶ زرهی عراق بود که عراقی ها قبل از عملیات بیت المقدس بسیار محکم و خوب ساخته بودند. دیوارها و سقف آن همه از بلوک و سیمان محکم بود. سقف را با ریل های غارتی از راه آهن خرمشهر ساخته بودند. خوبی قرارگاه این بود که در جاده اصلی نبود و در دید هم قرار نداشت و به راحتی می شد مخفیانه در هورکارکرد بدون آنکه توجه کسی جلب شود. دسته ها در مناطق بقایی، شط على، تبور، رفيع، حوضچه، بستان، چزابه و پاسگاه زید پراکنده شده و هر کدام برای خود حوزه استحفاظی درست کرده بودند. 🔅 پیگیر باشید @zandahlm1357
YEKNET.IR - sorood 3 - milad imam ali 1402 - rasouli.mp3
9.28M
🌺 (ع) 💐از عرش اومدی پایین 💐عرشم داره دنبالت میاد 🎙 👏 👌فوق زیبا
رد الشمس پس از عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فضل بن یسار از امام باقر (علیه السلام) از جدش امام حسین (علیه السلام) نقل می‌کند: پس از نبرد نهروان حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) از ناحیه نهروانات حرکت کرده ]به سمت کوفه به راه افتادند، در آن زمان شهر بغداد بنا نشده بود[ تا اینکه به منطقه «براثا» رسیدند، در آنجا نماز ظهر را برپا داشت، پس از نماز به راه خود ادامه داد و هنگام عصر به سرزمین بابل رسیدند. وقت نماز عصر فرا رسیده بود، مسلمانان از هر طرف صدا زدند: ای امیر مؤمنان، وقت نماز عصر شده است. حضرت فرمود: این سرزمین تا کنون سه مرتبه دهان باز کرده و مردم را به کام خویش فرو برده است، برای بار چهارم نیز چنین خواهد کرد، برای وصیِ پیامبر نماز خواندن در چنین سرزمینی جایز نیست، هر کدام از شما می‌خواهد می‌تواند نمازش را در همین جا بخواند. منافقان گفتند: او نمازش را نمی خواند و نماز خوان‌ها را می‌کشد! ]منظور آن‌ها از نماز خوان‌ها اهل نهروان بود. [ جویریه می‌گوید: من گفتم: تا وقتی حضرت نماز نخوانده من نیز نمازم را نخواهم خواند، امروز نمازم را بر عهده وی قرار می‌دهم. به همراه یکصد تن از سواره نظام به دنبال حضرت به راه خویش ادامه دادیم تا از سرزمین بابِل خارج شدیم در حالی که خورشید در حال غروب بود و افق سرخ شد. جویریه می‌گوید: حضرت رو به من نموده فرمود: جویریه، آب بیاور. من ظرف آب را برای وی بردم، حضرت وضو گرفت آنگاه فرمود: جویریه اذان بگو. گفتم: هنوز وقت نماز مغرب نرسیده است. فرمود: برای نماز عصر اذان بگو. با خودم گفتم: اذان نماز عصر را پس از غروب خورشید بگویم؟! ولی به جهت اطاعت از فرمان حضرت اذان گفتم. فرمود: اقامه بگو. مشغول گفتن اقامه شدم، در همان حال دیدم لب‌های حضرت حرکت می‌کند و سخنی بر زبان دارد که شبیه صدای چلچله‌ها است، چیزی از آن نفهمیدم. ناگهان خورشید را که صدای شدیدی از آن شنیده می‌شد دیدم ]از سمت مغرب[ بالا می‌آید، تا به جایی رسید که وقت نماز عصر بود و در آن وضعیّت توقّف کرد. حضرت از جای خویش برخاست، تکبیرة الاحرام گفته مشغول خواندن نماز عصر شد، ما نیز پشت سرش ایستاده و با وی نماز خواندیم. با پایان یافتن نماز ناگهان خورشید غروب کرد همچون چراغی که در طشت آب بیفتد و خاموش شود، و با غروب خورشید ستارگان آشکار شدند. حضرت رو به من نموده فرمود: ای کسی که یقینت ضعیف شده، برای نماز مغرب اذان بگو. [۱] ---------- [۱]: . عیون المعجزات ۱؛ الفضائل ابن شاذان ۶۸؛ الروضه ۱۶۹؛ العقد النضید ۱۸؛ مدینة المعاجز ۱/۱۹۵؛ غایة المرام ۶/۲۰۶؛ شرح احقاق الحق ۵/۵۳۸. https://eitaa.com/zandahlm1357
پارسایی کلینی از امام صادق علیه السلام آورده است: بر قلب شما حرام است که شیرینی ایمان را بچشد مگر اینکه در دنیا زهد ورزد. نیز از پیامبر صلی الله علیه و آله آورده است: انسان شیرینی ایمان را نمی چشد، مگر اینکه به خوراکی دنیا بی اعتنا باشد. ایمان در همان کتاب از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است که: کسی شیرینی ایمان را در قلب خود احساس نمی کند، مگر اینکه نسبت به خوردن دنیا بی اعتنا باشد. پیش عفوش قلت تقصیر ما تقصیر ماست عفو بی اندازه می‌خواهد گناه بی حساب تفسیر آیه ماغرک در تفسیر نیشابوری ذیل آیه یٰا أَیُّهَا الْإِنْسٰانُ مٰا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ [۱]، آمده است: در آغاز جوانی خواب دیدم که قیامت بپا شده است، به نظرم گذشت اگر خداوند به من بگوید: ای انسان چه چیز تو را نسبت به پروردگارت فریفت؟ چه بگویم: به من الهام شد که بگویم: ای پروردگارم! کرم تو موجب فریفته شدن من شد. سپس همین معنا را در یکی از تفاسیر مشاهده نمودم. شیخ طبرسی در تفسیر مجمع البیان می‌نویسد: ابوبکر وراق گفته است اگر به من بگویید چه چیز تو را نسبت به پروردگارت فریفت؟ می‌گویم: کرم تو چنین کرد. ---------- [۱]: ۱) - انفطار، ۶. ممکن است، نظام الدین نیشابوری که گفته بود رؤیای خودم را در یکی از تفاسیر دیدم، همان تفسیر مجمع البیان باشد چون طبرسی پیش از او می‌زیسته است و نیشابوری از تفسیر مجمع البیان خیلی بهره برده است. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357