فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ #مدعی_دروغین
📲آیا شما خبری به این مضمون دریافت کرده اید؟
⭕️ بشارت باد بر شما #ظهور_وصی و #فرستاده_امام_مهدی و #یمانی_موعود
❌ فرستندگان این پیام از شما یاری می خواهند
☄️ بدانید در واقع این خبر بشارتی است برای جهنمی شدن
✅ بله این فرقه همانند #داعش است 🏴 با این تفاوت که لباس #شیعه را به تن کرده ⚠️
💡⚠️ هوشیار باشید، و از دین و اموال خود در مقابل فرقه #احمد_الحسن مراقبت کنید
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/zandahlm1357
#کلیپ
🎥منظور از #دین_علی علیه السلام در #رجز های مبارزان چه بوده است؟
🔊 حجت الاسلام #حامد_کاشانی
💥ببینید و انتشار دهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
🎥 #وحدت یا انزوای شیعه در بیانات حضرت #آیت_الله_خامنه_ای !؟
💡پاسخ به شبهات دعوتگران به #تقریب_افراطی در مورد مخالفت #مقام_معظم_رهبری با دعوت به #تشیع
🔊 #استاد_ابوالقاسمی
💢 #افراطیون مسئله وحدت، دست به تحریف جریان وحدت میزنند، درحالی که نمیدانند وحدت مانع دعوت #اهل_سنت به تشیع نمیشوند وفکر میکنند که بیان حقائق علمی مانع از وحدت است درحالی که قطعا معنای وحدت رادرست متوجه نشده اند.
👈وظیفه ما ترویج #تشیع در فضای کامل علمی وبدون #توهین به مقدسات دیگران است
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ #پاسخ_شبهه
🎥پاسخ به یک سوال
👈اگر معنای #ولی ، #سرپرست است پس ترجمه #علی_ولی_الله یعنی #امیرالمؤمنین ، سرپرست بر خدا هست؟!
🔊 #استاد_سید_محمد_حسینی
💥ببینید و انتشار دهید
https://eitaa.com/zandahlm1357
#غلط_تر_از_مشهور 11
💠 یکی از چیزهایی که امروزه در جامعه ما باب شده است ، استفاده از این نماد که عکسش را مشاهده می فرمایید برای رفع چشم زخم و حسادت و... هست.
🔰جالب اینجاست که اگر از خود این افراد هم سوال کنید که این نماد چه کاری می کند و چطور جلوی چشم زخم را می گیرد خودشان هم نمی دانند و نکته تاسف بار اینجاست که افراد زیادی از طیف مذهبی هم بدون هیچ دلیل و رابطه منطقی ، از این نماد در منزل یا خانه خودشان استفاده می کنند.
❇️ اینکه منشاء این نماد کجاست، اقوال متفاوت است و برخی آن را به فرقه های انحرافی هند انتساب می دهند ، حالا برای هرجا که باشد، مهم این است که هیچ منطق و دلیلی پشت این نمادها نیست .
🔰 البته این به معنای رد چشم زخم و... نیست، بلکه در منابع دینی ما همراه داشتن آیت الکرسی یا چهارقل برای در امان ماندن از چشم زخم مفید شمرده شدند. منظور ما این هست که این نماد ، ربطی به دفع چشم زخم ندارد و هیچ سند و مدرکی هم پشتش نیست.
✍️ احسان عبادی / مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#غلط_تر_از_مشهور 11 💠 یکی از چیزهایی که امروزه در جامعه ما باب شده است ، استفاده از این نماد که عکس
.......:
🔰 به مناسبت پست بالا ، مناسب دیدم توصیه های آیت الله بهجت را برای در امان ماندن از طلسم و سحر و جادو و چشم زخم ، برای شما عزیزان بیان کنم.
1️⃣ همراه داشتن حرز امام جواد (ع)
2️⃣ قرآن کوچکی، همیشه همراه داشته باشید.
3️⃣ معوذتین(سورههای فلق وناس) را بخوانید و تکرار نمائید.
4️⃣ آیة الکرسی را بخوانید و در منزل نصب نمایید.
5️⃣ چهار قل را بخوانید و تکرار نمائید خصوصا وقت خواب.
6️⃣ درمواقع اذان با صدای نسبتا بلند اذان بگویید.
7️⃣ روزی ۵٠ آیه از قرآن کریم را باصدای نسبتاً بلند بخوانید.
📚 منبع : کتاب بهجت الدعاء (مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعمل های عبادی حضرت آیت الله بهجت) صفحه ٣۴٨
👈 این کتاب بهجت الدعا خیلی عالی هست، حتما تهیه کنید ، می توانید به صورت اینترنتی از لینک http://www.bahjatava.com/product/154 تهیه بفرمایید. پر از توصیه ها و ادکار و دستورالعمل های آیت الله بهجت است
💥 به توصیه های بالا ، یک توصیه از استاد خودم که در زمینه فرقه های انحرافی و جن ، کار کرده اند اضافه می کنم و آن همراه داشتن خاک کربلا هست. شما را از طلسم و سحر و خواب های پریشان و ... حفظ می کند.
🌸 انشالله به زودی مطالبی درباره حرز امام جواد (ع) هم خواهیم گفت ، چون مشاهده شده برخی کانال ها به اسم فروش حرز امام جواد و دروغهایی از جمله اینکه حتما باید روی پوست آهو باشد و... بازاری برای خود درست کرده اند و پول ها به جیب زدند. 🌸
✍️ احسان عبادی / مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ
خشم کودک در منزل.mp3
3.66M
پرسش و پاسخ ۱۹
موضوع : #خشم_کودک_در_منزل
#استاد_سلطانی
خود ارضایی یا اضطراب؟.mp3
5.36M
پرسش و پاسخ ۲۰
موضوع : اضطراب یا خود ارضایی؟
#استاد_سلطانی
تربیت و ادب.mp3
2.96M
پرسش و پاسخ ۲۱
موضوع : تربیت و ادب
#استاد_سلطانی
پيوند دين و حياء با عقل
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
جبرئيل از طرف خدا نزد آدم (ع) آمد و گفت: (اي آدم! من از جانب خدا مأمور شده ام تا تو را در انتخاب يكي از اين سه خصلت، مخير سازم، يكي از آن سه را بر گزين و دوتاي آن را واگذار.)
آدم پرسيد: آن سه خصلت چيست؟
جبرئيل گفت: 1- عقل 2- حياء 3- دين.
آدم گفت: در ميان سه خصلت، خصلت عقل و انديشيدن را برگزيدم.
جبرئيل به حياء و دين گفت: شما جدا شويد و عقل را به خودش واگذاريد، حياء و دين گفتند:
(يا جبرئيل انا امرنا أن نكون مع العقل حيث كان)
: (اي جبرئيل! ما مأمور هستيم كه همراه عقل باشيم و از او جدا نشويم).
جبرئيل گفت: (خود دانيد، آنگاه به سوي آسمان عروج كرد و رفت. (7)
📚داستانهای اصول کافی
https://eitaa.com/zandahlm1357
(18) جهيزيه حضرت زهرا عليهاالسلام
هنگامي كه پيغمبر صلي الله عليه و آله وسلم قصد داشت حضرت زهرا عليهاالسلام را براي علي تزويج كند، فرمود:
- اي علي! برخيز و زرهت را بفروش!
علي عليه السلام هم آن را فروخت و پولش را براي خريد جهيزيه در اختيار حضرت گذاشت. سپس پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به اصحاب دستور فرمود، براي فاطمه لوازم خريده شود. بعضي از وسايل خريده شده عبارت بودند از:
پيراهني به هفت درهم
نقاب به چهار درهم
قطيفه سياه خيبري
تختخواب بافته شده از برگ و ليف خرما
دو عدد تشك كه درون يكي از آنها با پشم گوسفند و درون ديگري با ليف خرما پر شده بود.
چهار بالش از پوست طايف، ميانش از علف اذخر پر كرده بودند.
پرده اي از پشم
يك تخته حصير حجري (نام شهري است در يمن)
يك دستاس
يك طشت مسي
مشكي از پوست
كاسه چوبين
يك ظرف آب
يك سبوي سبز
يك آفتابه
دو كوزه سفالي
يك سفره ي چرمي
يك چادر بافت كوفه
يك مشك آب
مقداري عطريات
اصحاب پس از خريد، اشيا را به خانه حضرت آوردند. پيغمبر صلي الله عليه و آله وسلم با دست مباركش آنها را زير و رو مي كرد و مبارك باد مي گفت.(20)
داستانهای بحار الانوار
https://eitaa.com/zandahlm1357
📚 #داستان_کوتاه
در زمان قاجاریه، در کنار سفارت حکومت عثمانی در تهران، مسجد کوچکی وجود داشت.
امام جماعت آن مسجد می گوید: شخص روضه خوانی را دیدم که هر روز صبح به مسجد می آمد و روضه حضرت زهرا (س) را میخواند و به خلیفه دوم و اهل سنت ناسزا می گفت...
و این درحالی بود که افراد سفارت و تبعه آن که سنّی بودند، برای نماز به آن مسجد می آمدند.
روزی به او گفتم:
تو به چه دلیل هر روز همین روضه را می خوانی و همان ناسزا را تکرار می کنی؟
مگر روضه دیگری بلد نیستی؟!
او در پاسخ گفت:
بلدم؛ ولی من یک نفر بانی دارم که روزی پنج ریال به من می دهد و می گوید همین روضه را با این کیفیت بخوان.
از او خواستم مشخصات و نشانی بانی را به من بدهد...
فهمیدم که بانی یک کاسب مغازه دار است.
به سراغش رفتم و جریان را از او پرسیدم. او گفت: نه من بانی نیستم.
شخصی روزی دو تومان به من می دهد تا در آن مسجد چنین روضه ای خوانده شود.
پنج ریال به آن روضه خوان می دهم و پانزده ریال را خودم برمی دارم.
باز جریان را پیگیری کردم، سرانجام با یازده واسطه معلوم شد که از طرف سفارت انگلستان روزی 25 تومان برای این روضه خوانی با این کیفیت مخصوص (برای ایجاد تفرقه بین ایران شیعی و حکومت عثمانی سنی) داده میشود که پس از طی مراحل و دست به دست گشتن، پنج ریال برای آن روضه خوان بیچاره می ماند.
📘 هزار و یک حکایت اخلاقی
✍ محمدحسین محمدی
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا کشورهای خارجی تلاش میکنن مسئله حجاب رو در ایران امنیتی جلوه بدن
https://eitaa.com/zandahlm1357
#تلنگر
⛔️گام اول
مرد مجازی: سلام خواهرم
زن مجازی: سلام (هر چه باشد جواب سلام واجب است!)
مرد مجازی: خواهری من قصد مزاحمت ندارم. فقط بهعنوان برادرتان درخواستی دارم.
زن مجازی: (باکمی تعلل و تأمل) خواهش میکنم، بفرمایید!😏
مرد مجازی: من رفتار شمارا در گروهها دیدهام. شما واقعاً خانم موقر و فهمیدهای هستید. من در فضای مجازی به دنبال کسی مثل شما هستم که مثل خواهرم مواظبم باشد و نگذارد در لغزشگاهها دچار لغزش شوم! به راهنمایی شما در این فضای آلوده در برخورد با نامحرمان خیلی نیاز دارم!😢
زن مجازی: حرف عجیبی میزنید! چه نیازی هست که شما با یک نامحرم ارتباط آلوده داشته باشد تا از ارتباطهای آلوده دیگر در امان بمانید؟😐
مرد مجازی: نه اینطور قضاوت نکنید! من به دنبال آلودگی و هوس و این حرفها نیستم. از وقار شما در برخورد با دیگران خوشم آمده. خانمهای زیادی سعی کردهاند با من ارتباط برقرار کنند اما من خودم را از همه آلودگیها نجات دادهام شکر خدا. به دنبال نقطه اتکایی برای فرار از وسوسههای فضای مجازی میگردم!😞
زن مجازی: ببخشید من معذورم. من قبل از اینکه غریقی را نجات بدهم خودم به ورطه نابودی کشیده میشوم. لطفاً پیام ندهید چون بلاک میکنم!😡
مرد مجازی: اجازه میدهید فقط پیامهای مذهبی برای شما ارسال کنم؟
زن مجازی: اشکال ندارد. من استفاده میکنم. اما حق چت کردن ندارید چون پاسخ نمیدهم!😒
مرد مجازی: حتماً! حتماً!…
⛔️گام دوم
مرد مجازی: ببخشید خواهر سؤالی دارم. شما متأهل هستید؟ چون جواب هیچکدام از سؤالاتی که از شما میپرسم نمیدهید!
زن مجازی: بله. من متأهلم و همسرم از همه تعاملات من در این فضا خبر دارد.
مرد مجازی: من هم متأهل هستم.
زن مجازی: پس شما متأهل هستید؟ شرمآور است که با وجودیکه متأهل هستید به دنبال زنهای دیگر هستید. ولی من ترجیح میدهم همه انرژی و وقتم را برای همسرم صرف کنم.😠
مرد مجازی: شما دوباره برگشتید به پله اول! من که گفتم دنبال یک مشاور روحی هستم. چرا از کمک به من مضایقه میکنید؟😭
⛔️گام سوم
مرد مجازی: آبجی لطفاً کمی درباره هدف زندگی برای من توضیح بدهید. من احساس پوچی میکنم…
و پاسخ زن مجازی…😊
مرد مجازی: خیلی عالی توضیح دادید. کسانی مثل شما حقیقتاً کمیاباند. من قدردان شما هستم!
⛔️گام چهارم:
مرد مجازی: خواهرم رفتارهای خانمم جدیداً کلافه کننده است. نمیدانم چطور باید با او رفتار کنم تا زندگیام لذتبخش شود…شما که خانم هستید لطفاً من را راهنمایی کنید!
و پاسخ زن مجازی…😇
⛔️گام پنجم:
مرد مجازی: ایکاش به خانمم تفهیم میکردم که مثل شما فکر کند، مثل شما صحبت کند و مثل شما رفتار کند…
و پاسخ زن مجازی درحالیکه در دلش قند آب میشود…😌
⛔️گام ششم…😌😌
⛔️گام هفتم…😌😌😌♥️
⛔️گام هشتم…♥️♥️♥️
🔥💔گام آخر:
اکنون دیگر زن، یک هویت مجازی نیست. واقعیتی است ویرانه که در کنجی نشسته و با حسرت تمام به خرابههای زندگیاش نگاه میکند؛ و هرازگاهی قطره اشکی، صورتش را خیس میکند…
😔
همه لحظات شاد زندگی او و همسرش از مقابل چشمان خیسش رژه میروند اما دیگر کار از کار از گذشته است…
💔💔😓😓
سرمایههای بزرگی را به خاطر چیزی ازدستداده است که واقعیتی جز گناه و خیانت و دروغ نداشته است…
♨️❌♨️💯
نویسنده؛
این داستان واقعی بود. برای یکی از آشنایان اتفاق افتاده است و روال رابطه ناصحیح به همین صورت بازسازیشده در داستان بوده است؛ و هرروز این داستانهای واقعی تکرار خواهد شد اگر یقین نداشته باشم که شیطان گامبهگام ما را به نیستی و فنا نزدیک میکند…
🕋 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ امَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ
(سوره نور، آیه 21)
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
🌼🌸🍀🌼🌸🍀
🔻فلسفه حجاب در قرآن🔻
👩💼👩🔧 خانمی که میگی چرا مردای فاسد و هیز بهم متلک میندازن...😢😰
👩🎓 👩🏫 خانمی که میگی چرا تفاوت منِ تحصیلکرده رو با یه زن فاحشه نمیفهمن...😥😓
👩⚕ خانمی که از نگاهِ سنگینِ مردای نامحرم شکایت داری...😨
☝️ قرآن چارهی کار شما رو 1400 سال پیش گفته:
👇️👇️👇️👇️👇️
🕋 یٰا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوٰاجِکَ وَ بَنٰاتِکَ وَ نِسٰاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذٰلِکَ أَدْنیٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلاٰ یُؤْذَیْنَ وَ کٰانَ اللّٰهُ غَفُوراً رَحِیماً. (سوره احزاب، آیه 59)
👈 ای پیامبر! به همسران و دخترانت، و به زنان مؤمنان بگو: "چادرهای بلند بر خود بیفکنند. این عمل مناسبتر است، تا به عفّت و پاکدامنی شناخته شوند، و مورد آزار قرار نگیرند. و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده است، توبه کنند، که خداوند آمرزنده و مهربان است".
📣📣... زنان و دختران دقّت کنند
✅ اگر دوست دارند که از متلکها و تیکهها و تهدیدهای اراذل و اوباش، و افراد فاسد و هرزه در امان باشند...
👈 باید خودشون رو بپوشونند.
☝️ چون سرچشمهی بسیاری از مزاحمتهای هوسبازان، "نوع لباس و پوششِ زنان و دختران" است.
"یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ" 👈 خانومها حجابشون رو درست کنند.
"فَلاٰ یُؤْذَیْنَ" 👈 تا اذیّت نشن.
📛 #بدحجابی باعث تحریکِ #شهوتِ دیگران میشه،
و وقتی #شهوت تحریک شد، اهانت و آزار و اذیّت و آبروریزی شروع میشه...
🙏 خواهرم!
⛔️ با #بدحجابی، بهانه به دست بیماردلان و مزاحمانِ عفّت عمومی نده.
بلکه با #حجابِ فاطمی، فرصتِ مانور رو از هوسبازان و بیماردلان بگیر.
#معارفقرآن، #فلسفهحجابدرقرآن، #بدحجابی، #حجاب
https://eitaa.com/zandahlm1357
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
#قسمت_صد_و_یازده_رمان_نسل_ سوخته: 15 سال
دیگه نمی دونستم چی بگم ... معلوم بود از همه چیز خبر نداره ... چقدرش رو می تونستم بهش بگم؟ ... بعد از حرف های زشت عمه ... چقدرش رو طاقت داشت اون شب بشنوه ...
یهو حالت نگاهش عوض شد ...
دیگه چی می دونی؟ ... دیگه چی می دونی که من ازش خبر ندارم؟ ...
چند لحظه صبر کردم ...
می دونم که خیلی خسته ام ... و امشب هم به حد کافی برای همه خوب بوده ... فردا هم روز خداست ...
نه مهران ... همین الان ... و همین امشب ... حق نداری چیزی رو مخفی کنی ... حتی یه کلمه رو ...
از صدای ما، الهام و سعید هم از توی اتاق شون اومدن بیرون... با تعجب بهم زل زد ...
تو می دونستی؟ ...
فکر کردی واسه چی پسر گل بابا بودی و من آشغال سر راهی؟ ... یه سر بزرگ مشکل بابا با من همین بود ... چون من می دونستم و بهش گفتم اگه سر به سر مامان بزاره و اذیتش کنه به دایی محمد میگم ... اونها خودشون ریختن سر شوهر عمه سهیلا و زدنش ... شیشه های ماشینش رو هم آوردن پایین ... عمه، 2 تا داداش داشت ... مامان، 3 تا داره با پسرهای بزرگ خاله معصومه و شوهرش میشن 6 تا... پسرخاله ها و پسر عموهاش به کنار ...
زیر چشمی به مامان نگاه کردم ... رو کردم به سعید ...
- اون که زنش رو گرفته بود ... اونم دائم ... بچه هم داشت... فقط رو شدنش باعث می شد زندگی ما بره روی هوا ... و از هم بپاشه ... برای من پدر نبود ... برای شما که بود ... نبود؟ ...
اون شب، بابا برنگشت ... مامان هم حالش اصلا خوب نبود... سرش به شدت درد می کرد ... قرص خورد و خوابید ... منم رفتم از بیرون ساندویچ خریدم ...
شب همه خوابیدن ... اما من خوابم نبرد ... تا صبح، توی پذیرایی راه می رفتم و فکر می کردم ... تمام تلاش این چند سالم هدر رفته بود ... قرار بود مامان و بچه ها هیچ وقت از این ماجرا با خبر نشن ...
مادرم خیلی باشعور بود ... اما مثل الهام ... به شدت عاطفی و مملو از احساس ... اصلا برای همین هم توی دانشگاه، رشته ادبیات رو انتخاب کرده بود ... چیزی که سال ها ازش می ترسیدم ... داشت اتفاق می افتاد ...
زن دوم پدرم از مخفی موندن خسته شده بود ... گفته بود ... بابا باید بین اون و مادرم، یکی رو انتخاب کنه ... و انتخاب پدرم واضح بود ... مریم، 15 سال از مادرم کوچک تر بود ...
.
.ادامه دارد...
🌟نويسنده:سيدطاها ايماني🌟
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌹🌹🌹🌹🌹🌹