eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.7هزار عکس
36.3هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کجایند مردان بی ادعا تعریف قصه طنز توسط کامران علوی جانباز شیمیایی در جبهه •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
حضرت ابراهیم (ع) در پذیرایی از مهمان، نمونه بود و عادتش این بود که تا مهمان نمی آمد غذا نمی خورد. یک شبانه روز مهمان برای او نیامد. بیرون رفت تا مهمانی بیاورد. پیرمرد بت پرستی را دید و فرمود: اگر موحد بود بر سر سفره ی ما می‌نشست. پیرمرد از او گذشت. جبرئیل آمد و فرمود: ای ابراهیم! خدا سلام می‌رساند و می‌فرماید: این پیرمرد، هفتاد سال مشرک و بت پرست بود، یک روز از رزق او کم نکردیم؛ اما یک روز، روزی او را به تو حواله کردیم، به تهمت بیگانگی، طعام از او بازداشتی! ابراهیم دنبال پیرمرد رفت و عتاب حق را به او گفت، پیر گفت: نافرمانی کردن چنین خداوندی از مروت دور است و دین ابراهیم راپذیرفت. 📙یکصد موضوع، پانصد داستان 3/ 322: به نقل از: جوامع الحکایات 211. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
تعلیم ملک زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 در روزگار قدیم در شهر ری خیاطی بود که دکانش سر راه گورستان بود. وقتی کسی می مرد و او را به گورستان می بردند از جلوی دکان خیاط می گذشتند. یک روز خیاط فکر کرد که هر ماه تعداد مردگان را بشمارد و چون سواد نداشت کوزه ای به دیوار آویزان کرد و یک مشت سنگ ریزه پهلوی آن گذاشت. هر وقت از جلوی دکانش جنازه ای را به گورستان می بردند یک سنگ داخل کوزه می انداخت و آخر ماه کوزه را خالی می کرد و سنگها را می شمرد. کم کم بقیه دوستانش این موضوع را فهمیدند و برایشان یک سرگرمی شده بود و هر وقت خیاط را می دیدند از او می پرسیدند چه خبر؟ خیاط می گفت امروز چند نفر تو کوزه افتادند.! روزها و سالها بدین منوال گذشت تا اینکه روزی قرعه فال به نام خود خیاط افتاد و خیاط هم مرد.! یک روز مردی که از فوت خیاط اطلاعی نداشت به دکان او رفت و مغازه را بسته یافت، از یکی از همسایگان پرسید: «خیاط کجاست؟» همسایه به او گفت: «‌خیاط هم در کوزه افتاد.» و این حرف ضرب المثل شده و وقتی کسی به یک بلائی دچار می شود که پیش از آن درباره اش حرف می زده، می گویند: «خیاط در کوزه افتاد.» https://eitaa.com/zandahlm1357 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام الرَّاضِي بِفِعْلِ‌ قَوْمٍ‌ كَالدَّاخِلِ‌ فِيهِ‌ مَعَهُمْ‌. وَ عَلَى‌ كُلِّ‌ دَاخِلٍ‌ فِي بَاطِلٍ‌ إِثْمَانِ‌: إِثْمُ‌ الْعَمَلِ‌ بِهِ‌، وَ إِثْمُ‌ الرِّضَى‌ بِهِ‌. امام عليه السلام فرمود: آن كس كه به كار جمعيتى راضى باشد همچون كسى است كه در آن كار با آنها شركت كرده (منتها) آن كس كه در انجام كار باطل دخالت دارد دو گناه مى‌كند: گناه عمل و گناه رضايت به آن (ولى شخصى كه بيرون از دايرۀ عمل است و به آن راضى است تنها مرتكب يك گناه مى‌شود و آن گناه رضايت است).
شرح و تفسير گناه رضايت! امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به نكتۀ مهمى مى‌كند كه در سرنوشت افراد و امت‌ها تأثير قابل توجهى دارد. مى‌فرمايد:«آن كس كه به كار جمعيتى راضى باشد همچون كسى است كه در آن كار با آنها شركت نموده (منتها) آن كس كه در انجام كار باطل دخالت دارد دو گناه مى‌كند: گناه عمل و گناه رضايت به آن (ولى شخصى كه بيرون از دايرۀ عمل است و به آن راضى است تنها مرتكب يك گناه مى‌شود و آن گناه رضايت است)»؛ (الرَّاضِي بِفِعْلِ‌ قَوْمٍ‌ كَالدَّاخِلِ‌ فِيهِ‌ مَعَهُمْ‌. وَ عَلَى كُلِّ‌ دَاخِلٍ‌ فِي بَاطِلٍ‌ إِثْمَانِ‌: إِثْمُ‌ الْعَمَلِ‌ بِهِ‌، وَ إِثْمُ‌ الرِّضَى بِهِ‌) . ممكن است در بدو نظر چنين تصور شود كه اگر كسى گناهى را مرتكب نشود و هيچ‌گونه دخالتى حتى در اعانت و يارى گنهكاران در آن نداشته باشد چرا رضايت قلبى به آن گناه او را هم شريك گناه سازد؟ دليل آن با دقت روشن مى‌شود و آن اين‌كه هنگامى كه رضايت به كارهاى خلاف ديگران در قلب انسان جايگزين شد تدريجاً در اقوال و افعال او خود را نشان مى‌دهد، زيرا نمى‌شود انسان به چيزى محبت داشته باشد و در اعمال و اقوالش ظاهر نگردد. اضافه بر اين كسى كه به اعمال خلاف ديگران راضى مى‌شود هرگز به وظيفۀ امر به معروف و نهى از منكر عمل نخواهد كرد، زيرا آن عمل را دوست دارد و به گنهكاران به سبب اين گناه عشق مى‌ورزد. اين مسئله بازتاب گسترده‌اى در آيات قرآن و روايات اسلامى دارد كه مسئلۀ رضايت به گناه گنهكاران جزء گناهان كبيره شمرده شده و حتى عذاب الهى دامن چنين افرادى را مى‌گيرد. در داستان كشتن ناقۀ ثمود (همان معجزۀ الهى خداوند كه به پيامبرشان حضرت صالح داد) قرآن مى‌گويد: همۀ آن قوم بر اثر عذاب الهى از ميان رفتند در حالى كه همان‌گونه كه در كلام ديگرى از اميرمؤمنان به آن اشاره شده ناقۀ ثمود را يك نفر كشت و چون ديگران به آن رضايت دادند خداوند همگى را عذاب كرد: (وَإِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ‌ ثَمُودَ رَجُلٌ‌ وَاحِدٌ، فَعَمَّهُمُ‌ اللَّهُ‌ بِالْعَذَابِ‌ لَمَّا عَمُّوهُ‌ بِالرِّضَا) . ١ در زيارت‌نامه‌ها نيز كراراً اين مطلب به چشم مى‌خورد كه زائر لعن و نفرين مى‌كند به كسانى كه جنايات يزيديان را در كربلا را شنيدند و به آن رضايت دادند: «وَلَعَنَ‌ اللَّهُ‌ أُمَّةً‌ سَمِعَتْ‌ بِذَلِكَ‌ فَرَضِيَتْ‌ بِه» . ٢ نكته: پيوند اهداف و خواسته‌ها بر خلاف آنچه در دنياى مادى معمول است كه رضايت به اعمال مجرمانۀ ديگرى جرم محسوب نمى‌شود همان‌گونه كه رضايت به اعمال نيك نيكوكاران بى‌پاداش است، در تعليمات اسلام، مسئلۀ رضايت به كارهاى نيكوكاران و بدكاران عنوان خاصى دارد و با صراحت در روايات آمده است كه هر كس به كار ديگرى رضايت دهد در سلك و گروه او قرار خواهد گرفت. منتها مجرمان، دو گناه دارند و راضيان به اعمال آنها يك گناه، راضيان به اعمال نيك يك ثواب دارند و عاملان دو ثواب. همان‌گونه كه در كلام حكمت‌آميز بالا آمد. مرحوم علامۀ مجلسى در بحار الانوار بابى به اين موضوع اختصاص داده و در عنوان باب مى‌گويد: «إنَّ‌ مَنْ‌ رَضِىَ‌ بِفِعْلٍ‌ فَهُوَ كَمَنْ‌ أتاهُ‌ ؛كسى كه راضى به فعلى شود همانند كسى است كه آن را انجام داده است» و در ذيل آن هشت روايت نقل مى‌كند. از جمله حديثى از امام صادق عليه السلام در تفسير آيۀ ١٨٣ سورۀ آل عمران آورده كه خطاب به گروهى از كافران است كه مى‌گفتند: ما به هيچ پيغمبرى ايمان نمى‌آوريم تا معجزه‌اى انجام دهد: «قَدْ جاءَكُمْ‌ رُسُلٌ‌ مِنْ‌ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ‌ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ‌ فَلِمَ‌ قَتَلْتُمُوهُمْ‌ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ صادِقِينَ‌» ؛بگو: پيامبرانى پيش از من، براى شما آمدند و دلايل روشن و آنچه را گفتيد آوردند؛ اگر راست مى‌گوييد چرا آنها را به قتل رسانديد؟!» ١امام عليه السلام در اينجا مى‌فرمايد: «وَقَدْ عَلِمَ‌ أَنَّ‌ هَؤُلَاءِ لَمْ‌ تَقْتُلُوا ؛معلوم است اينها كه در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله بودند انبياى پيشين را نكشتند» «وَلَكِنْ‌ لَقَدْ كَانَ‌ هَوَاهُمْ‌ مَعَ‌ الَّذِينَ‌ قَتَلُوا فَسَمَّاهُمُ‌ اللَّهُ‌ قَاتِلِينَ‌ لِمُتَابَعَةِ‌ هَوَاهُمْ‌ وَرِضَاهُمْ‌ بِذَلِكَ‌ الْفِعْلِ‌؛ ولى آن‌ها علاقه و فكرشان با قاتلان بود؛ از اين رو خدا آنها را قاتل ناميد چون خواسته و رضاى آنها به فعل آنان تعلق مى‌گرفت». ٢ امام على بن موسى الرضا عليه السلام در پاسخ كسى كه سؤال كرد: چگونه هنگامى كه حضرت مهدى عليه السلام قيام مى‌كند فرزندان قاتلان حسين عليه السلام را به سبب اعمال پدرانشان به قتل مى‌رساند در حالى كه خداوند مى‌فرمايد: «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ‌ وِزْرَ أُخْرى‌» ؛و هيچ گناهكارى بار گناه ديگرى را به دوش نمى‌كشد» ٣امام عليه السلام فرمود: به سبب آن كه اين فرزندان به اعمال پدرانشان رضايت دادند و به آن افتخار مى‌كنند و هر كس به چيزى راضى شود مانند اين است كه آن را انجام داده باشد، سپس امام عليه السلام اف