نام:هلکسین
گیاهیست ارزان و سریع رشد و مناسب برای آپارتمان و گیاهی مناسب برای پوشش گلدان بزرگ و سبد آویزان است.سایه را دوست دارد و در تمام نقاط آپارتمان قابل نگهداریست. همیشه خاک را مرطوب نگهدارید.
https://eitaa.com/zandahlm1357
فصل دوم : در حقوق همسايگان و يتيمان و عشيره و قبيله
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : پيوسته مرا جبرئيل وصيت مينمود برعايت همسايه تا آنكه گمان كردم كه براى او ميراثى قرار خواهد داد و فرمود كه هر كه همسايه خود را آزار كند حقتعالى بوى بهشت را بر او حرام گرداند، ماءواى او جهنم باشد، فرمود كه هر كه از همسايه اش بقدر يكشبر زمين خيانت كند، خدايتعالى آن زمين را تا طبقه هفتم طوقى گرداند و در گردن او اندازد تا چون او را بمقام حساب آورند طوق در گردن او باشد، مگر آنكه توبه كند، آن زمين را پس دهد.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : هر كه آزار خود را از همسايه باز دارد حقتعالى در روزقيامت از گناهان او درگذرد، از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه سه چيز است كه بدترين بلاها است ، پادشاهى يا صاحب حكمى كه اگر احسان باو كنى شكر نكند و اگر بدى كنى نگذرد و همسايه كه چشمش تو را بيند ودلش مرگ تو را خواهد، اگر نيكى ببيند بپوشاند و مذكور نسازد و اگر بدى ببيند ظاهر كند ومنتشر گرداند، زنيكه اگر حاضر باشى ترا شاد نگرداند، اگر غايب باشى خاطرت باو مطمئن نباشد.
در حديث ديگر فرمود كه هر كه آزار همسايه كند، براى طمع در خانه او خدا خانه او را بهمسايه برساند.
در حديث معتبر منقول است كه : از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم پرسيدند كه آيا در مال حقى بغير زكوة هست ، فرمود كه بلى نيكى و احسان كردن بخويشانى كه با تو بدى كنند، و احسان كردن بهمسايه مسلمان بدرستيكه ايمان بمن ندارد كسيكه شب سير ميخوابد و همسايه مسلمانش گرسنه است .
در چند حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : تا چهل خانه از هر طرف همسايه اند.
در حديث ديگر فرمود كه از جمله حقوق مال حق ماعونست كه حقتعالى وعيد جهنم فرموده است براى كسيكه منع آن نمايد و آن قرضى است كه بهمسايه دهد، يا نيكى كه بايشان كند، يا ضروريات خانه كه بايشان عاريه دهد، راوى عرض كرد كه ما همسايگان داريم كه اگر چيزى بايشان بعاريه بدهيم ميشكنند، ضايع ميكنند در اينصورت بر ما گناهى هست اگر بايشان ندهيم ؟ فرمود كه هر گاه چنين باشد گناهى بر شما نيست اگر بايشان ندهيد.
در حديث ديگر فرمود كه حلال نيست منع كردن نمك و آتش از همسايگان .
از حضرت رسول منقول است كه : هر كه ماعونرا منع نمايد از همسايگان حقتعالى منع كند از او خير واحسان خود را و او را بخود واگذارد، واى بر حال او.
در حديث معتبر از حضرت صادق منقول است كه : منع مكنيد قرض دادن خمير و نان را و طلبيدن آتش را كه اين امور باعث زيادتى روز ميشود، بر اهل خانه با آنكه از جمله مكارم اخلاق است .
از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه : زينهار كه متعرض حقوق مشويد كه بر خود لازم كنيد و آنچه از خرجها كه بر قبيله واقع ميشود بدهيد و مضايقه مكنيد، و اگر از قبيله شما كسى شما را تكليفى كند كه ضررش بر شما زياده از نفعى باشد كه باو ميرسد قبول مكنيد.
در حديث ديگر منقول است كه : حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در بيمارى بديدن صعصعة بن صوحان كه از بزرگان اصحاب آنحضرت بود تشريف آوردند، پس فرمودند كه باينكه من بعيادت تو آمدم فخر مكن بر قوم خود واگر ايشان را در امرى بينى خود را از آن امر بكنار بگير كه آدمى بى نيازنيست از قوم وقبيله خود و بايشان محتاج است ، اگر يارى ايشان نكنى يارى از ايشان منع كرده و ياريهاى بسيار ايشان را از خود رد گردانيده پس اگر ايشان را در حال خوبى ببينى يارى ايشان بكن ، براى آن امر و اگر در بلائى باشند، ايشان را وامگذار و بايد كه يارى كردن شما يكديگر را در طاعت خدا باشد، بدرستيكه هميشه با رفاهيت و نعمت خواهيد بود اگر يارى يكديگر بكنيد، در طاعت خدا وباز ايستيد از معصيت خدا.
در حديث معتبر منقول است كه : اسيرى چند را بنزد حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم آوردند از كافران پس يكى از ايشانرا پيش آوردند كه گردن بزنند، در آن حضرت جبرئيل نازل شد و گفت يا محمد اين اسير را كه ميخواهى گردنش را بزنى بمردم طعام ميخورانيد و مهمان دارى ميكرد و خرجهائيكه در ميان قبيله واقع ميشد ميداد و بارهاى گران اهل خود را بر دوش خود بر ميداشت ، پس حضرت بآن اسير فرمودند كه حقتعالى چنين وحى فرستاده است ومن ترا آزاد كردم از كشتن باين خصلتها آن اسير گفت كه پروردگار تو اين خصلتها را دوست ميدارد؟ فرمود كه بلى اسير گفت شهادت ميدهم بوحدانيت خدا وبپيغمبرى تو بحق آن خداونديكه ترا براستى فرستاده است ، كه هرگز از مال خود كسى را برنگردانيده ام .
در احاديث معتبره وارد شده است ، كه خوردن مال يتيم بناحق از جمله گناهان كبيره است .
در حديث معتبر منقول است كه : حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه هر كه نگاهدارى كند يتيمى را و او را نفقه دهد من و او در بهشت مانند اين دو انگشت با هم باشيم واشاره بانگشت شهادت و ميان فرمود.
در حديث ديگر فرمو
د هر كه يتيمى را در عيال خود داخل كند و خرج او را بدهد تا او مستغنى شود از او، خدا بهشت را بر او واجب گرداند، چنانچه براى خورنده مال يتيم جهنم را واجب گردانيده است .
در روايت معتبر از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه : هر مرد مؤ من و زن مؤ منه كه دست بر سر يتيم بكشد، از روى ترحم حقتعالى براى او بعدد هر موئى كه دستش بر آن مى گردد حسنه براى از بنويسد.
در روايت ديگر منقول است كه : بهر موئى حقتعالى نورى كرامت فرمايد، در قيامت .
در حديث معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : هر كه از سنگينى دل خود آزرده باشد، خواهد دلش نرم گردد يتيمى را نزديك خود بخواند و با او مهربانى كند و بر سر خوان خود بنشاند و از روى شفقت دست بر سرش بمالد بدرستيكه يتيم را بر مردم حق عظيم هست .
در حديث ديگر فرمود كه چون يتيمى بگريد عرش الهى براى او بلرزد، پس پروردگار عالم فرمايد كه كيست آنكه به گريه آورده است اين بنده مرا كه پدرش و مادرش را گرفته ام ؟ بعزت و جلال خودم سوگند مى خورم كه هيچ بنده او را ساكن نگرداند مگر آنكه بهشت را براى او واجب گردانم .
در احاديث معتبره از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : حق تعالى در قرآن مجيد براى كسيكه مال يتيم را بناحق بخورد، دو عقاب مقرر ساخته يكى عذاب جهنم در آخرت و ديگرى آنكه در دنيا بعد از او با يتيمان او بكنند، آنچه با يتيمان ديگران كرده باشد.
از حضرتا امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه : حق تعالى در قيامت جماعتى را از قبرها محشور گرداند كه از دهنهاى ايشان آتش شعله ور باشد و آنها جماعتى باشند كه مال يتيم را خورده باشند، چنانچه حق تعالى ميفرمايد، بدرستى كه آن جماعتيكه مال يتيم را بظلم مى خورند، نميخورند در شكم خود مگر آتش و بزودى آتش افروز جهنم گردند، بدانكه ولى يتيم كه تصرف در مال او ميتواند نمود پدر است و جد پدرى و وصى كه ايشان تعيين كرده باشند، اگر اينها نباشند حاكم شرع يعنى امام عليه السلام و كسى كه آنحضرت تعيين فرموده باشد، اگر امام حاضر نباشد اكثر علماءِ را اعتقاد آنستكه مجتهد جامع الشرايط ميكند يا كسيكه او نصب كرده باشد.
از احاديث معتبره ظاهر ميشود كه مؤ منان صالح از براى خدا متكفل احوال ايشان و ضبط اموال ايشان ميتوانند شد، كه آنچه صرفه وغبطه ايشان در آن باشد رعايت كنند، اگر پريشان باشند وسعى در مال يتيم مانع كسب ايشان باشد بقدر خرج ضرورى خود از مال ايشان خرج ميتوانند كرد، بهتر آنستكه رعايت كنند كه زياده از اجرت متعارف آن عمل برندارند، همچنين پدر و جد پدرى و وصى بايد كه نهايت رعايت در صرفه ايشان بكند، و اگر آنقدر مال نداشته باشند كه وفا بقرض كند از مال ايشان قرض برندارند، اگر پدر و جد پدرى پريشان باشند بقدر نفقه ضرورى خود از مال ايشان ميتوانند برداشت ، اگرمادر هم پريشان باشد نفقه او را ولى از مال يتيم ميتواند بردارد، و اگر قدر خرج طفل را حساب كنند و با نفقه خود ضم كنند و باهم چيزى بخورند، باكى نيست .
حلیة_المتقین
#https://eitaa.com/zandahlm1357
#تربیت_فرزند_شوهر
سلام استادعزیز،خسته نباشید.من و همسرم حدود۵ماه باهم ازدواج کردیم و همسرم یه دختر۹ساله داره.تااین سن بچه عادت داشته وسط پدر و مادرش بخوابه و همیشه درکنارروابط پدرومادر،بچه کنارشون خواب بوده،واینکه حتماپدرش،یا بایدموهاشونوازش میکرده یا پشت بچه رو ماساژمیداده تابخوابه.من تو این ۵ماه خیلی سعی کردم تا متوجه ش کنم نبایدزیریک پتو،کنارهمسرم و وسط مابخوابه.بالاخره قانع شد و الان من وسطشون میخوابم.ولی اینقدردیرمیخوابه،همیشه همسرم خوابش میبره وبعددوسه ساعت میخوابه.اونم با خوندن قصه و نوازش و کلی...مکافات.به هیچ وقت قانع نمیشه جدابخوابه.واینکه اصلا عادت نداره اگه تو اتاق هستیم دربزنه وبدون هیچ اطلاعی در
روبازمیکنه.من بایدچکارکنم؟
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#اهمیت_ندادن_به_زندگی
سلام و خداقوت
استاد چکار کنیم همسرمون به کارهای تعمیراتی خونه بیشتر اهمیت بدن مثلا اگه شیرآب یا لامپی خراب شد اصلا به فکر تعمیر نیستن
درسته کارشون زیاده ولی بعضی مواقع واقعا میشه چیزایی ضروری خونه رو تعمیر کرد و وقت هست ولی ایشون هروقت بگم و یادآوری کنم میگن به فکر هستم ولی وقت نمیشه
استاد من اصلا اهل زیاد گفتن و اصرار بیش از حد نیستم و درک میکنم کار ایشون رو
فقط بعضی مواقع مثلا بعد دو سه ماه یاداوری میکنم که مثلا آیفون منزل خرابه و هردفعه مجبور میشم از پله زیاد برم دم در
یا مثلا سه ساله لباسشویی خرابه !!و من فقط دو سه بار گفتم ولی ایشون اصلا به فکر نیستن همش میگن من نمیدونم بلد نیستم و اینا
همش منتظر داداششون می مونن که بیشتر سراز این جور کارا درمیارن (چون در یک آپارتمان هستیم)
نمیشه که همش متکی به ایشون بود
چکارکنم بیشتر به این مسائل اهمیت بدن
شما چه پیشنهادی دارید استاد
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
i205.mp3
4.69M
#اهمیت_ندادن_به_زندگی
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کانال رمان عاشقانه مذهبی ( علوی) رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال رمان عاشقانه مذهبی ( علوی) رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت صد و سی و سوم
دقایقی نگذشته بود که پزشک به همراه یکی از پرستاران که زن به نسبت سالخوردهای بود، از اتاق گوشه سالن خارج شدند و به سمت تختم به راه افتادند. مجید از جا بلند شد و به دهان دکتر چشم دوخت تا ببیند چه میگوید که پرستار پیش دستی کرد و به شوخی رو به من گفت: «پاشو برو، انقدر از سرِ شب خودتو لوس کردی! ما فکر کردیم با این همه سردرد و سرگیجه چه مرضی گرفتی!» که در برابر نگاه متحیر من و مجید، دکتر برگه آزمایش را به دست پرستار داد و گفت: «الحمد الله همه آزمایشها سالم اومده!»
سپس رو به مجید کرد و حرفِ آخر را زد: «خانمِت بارداره. همه حالتهایی هم که داره بخاطر همینه.» پیش از آنکه باور کنم چه شنیدهام، نگاهم به چشمان مجید افتاد و دیدم که نگاهش شبیه شبهای ساحل، رؤیایی شده و همچون سینه خلیج فارس به تلاطم افتاده است. گویی غوغایی شیرین در دلهایمان به راه افتاده و در و دیوار جانمان را به هم میکوبید که از پروای هیاهوی پُرهیجانش، اینچنین به چشم همدیگر پناه برده و از بیم از دست رفتن این خلوت عاشقانه، پلکی هم نمیزدیم که مجید دل به دریا زد و زیر لب صدایم کرد: «الهه...» و دیگر چیزی نگفت و شاید نمیدانست چه کلامی بر زبان جاری کند که شیشه شفاف احساسمان تَرک بر ندارد و گلبرگ لطیف خیالمان خم نشود که سرانجام کلمات شمرده دکتر ما را از خلسه پُر شورمان بیرون کشید: «فقط آهن خونِت پایینه! حالا من برات قرص آهن مینویسم، ولی حتماً باید تحت نظر یه متخصص باشی که برات رژیم غذایی و مکمل تجویز کنه!» و با گفتن «شما دیگه مرخصید!» از تختم فاصله گرفت که مجید سکوتش را شکست و با صدایی که تارهای صوتیاش زیر سر انگشت شور و هیجان به لرزه افتاده بود، از پرستار پرسید: «پس چرا انقدر حالش بده؟»
پرستار همچنانکه پرونده را تکمیل میکرد، پاسخ داد :«خیلی ضعیف شده! همه سردرد و کمردرد و سرگیجهاش از ضعیفیه! باید حسابی تقویت شه!» سپس نگاهی گذرا به مجید انداخت و با حالتی مادرانه نصیحت کرد: «باید حسابی هواشو داشته باشی. زنِت هم خیلی ضعیفه، هم خیلی بَد ویار!» و شاید شاهد بیتابیها و گریههایم بود که با اخمی کمرنگ ادامه داد: «یه کاری هم نکن که حرصش بدی! حرص و جوش کمرش رو لَق میکنه!» سپس به چشمانم دقیق شد و با قاطعیت تذکر داد: «مادر جون اگه میخوای بچهات سالم به دنیا بیاد، باید تا میتونی خودتو تقویت کنی! بیخودی هم خودخوری نکن که خونت خشک میشه!» و باز رو به مجید کرد و جمله آخرش را گفت: «شما برید حسابداری، تصفیه کنید.» و به سراغ بیمار دیگری رفت.
مجید با چشمانی که همچون یک شب مهتابی میدرخشید، نگاهم کرد تا احساسم را از چشمانم بخواند و آهسته پرسید: «الهه! باورت میشه؟» و من که هنوز در بُهتِ بهجت انگیزِ خبر مادر شدنم مانده بودم، نمیتوانستم به چیزی جز موهبت آسمانی و پاکی که در دامانم به ودیعه نهاده شده بود، بیندیشم که دوباره مجید صدایم کرد: «الهه جان...» نگاهم را همچون پرندهای رها در آسمان چشمانش به پرواز درآوردم و با لبخندی که نه فقط صورتم که تمام وجودم را پوشانده بود، بیاختیار پاسخ دادم: «جانم؟» و چه ساده دلخوری دقایقی پیش از یادمان رفت که حالا با این حضور معصومانه در زندگیمان، دیگر جایی برای دلگیری نمانده بود. مجید با صدایی که شبیه رقص تنِ آبیِ آب روی شنهای نرم ساحل بود، زیر گوشم زمزمه میکرد: «الهه! باورت میشه بعد از این همه ناراحتی، خدا بهمون چه هدیهای داده؟!!!»
بعد از مدتها، از اعماق وجودم میخندیدم و با نگاه مشتاق و منتظرم تشویقش میکردم تا باز هم برایم بگوید از بارش رحمتی که بر سرمان آغاز شده بود: «الهه جان! میبینی خدا چطوری اراده کرده که دلمون رو شاد کنه؟ میبینی چطور میخواد چشم هردومون رو روشن کنه؟» و حالا این اشک شوق بود که پای چشمم نشسته و به شکرانه این برکت الهی از باریدن دریغ نمیکرد که خورشید لبخند زیبای خدا، زمانی از پنجره زندگی به قلبهایمان تابیده بود که دنیا با همه غمهایش بر سقف زندگیمان آوار شده و این همان جلوه عنایت پروردگار مهربانم بود.
https://eitaa.com/zandahlm1357
با ما همراه باشید🌹
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#مهارتهای_کلامی ۲۰ « وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ. هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ.» سوره قلم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهارتهای کلامی_21.mp3
10.37M
#مهارتهای_کلامی ۲۱
📌مدیران، مسئولان، کارفرمایان و ...
که رأس یک مجموعه قرار دارند؛ باید بیش از دیگران مراقب سخنچینان و نمّامانِ اطرافشان باشند؛
💥تا نکند خدای ناکرده، با کلام سخنچینان و بدگویان، به ناحق دچار بدبینی و تصمیمات اشتباه درمورد دیگران نشوند!
#استاد_شجاعی 🎤
@shervamusiqiirani-1 - تصنیف : مطرب مهتاب رو.mp3
5.14M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
مطرب مهتاب رو آنچه شنیدی بگو
ما همگان محرمیم آنچه بدیدی بگو
ای شه و سلطان ما ای طربستان ما
در حرم جان ما بر چه رسیدی بگو
نرگس خمار او ای که خدا یار او
دوش ز گلزار او هر چه بچیدی بگو
ای شده از دست من چون دل سرمست من
ای همه را دیده تو آنچه گزیدی بگو
می به قدح ریختی فتنه برانگیختی
کوی خرابات را تو چه کلیدی بگو
#مولوی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
#یک_آیه_قـرآن
✍الهی گرفتار مصیبت نشیم!
گاهی با خـودمون فـکر ڪنیم
مصیبتی که بار میاد برای چیه؟
🔹کجا خطا کردیم
🔹کجا غیبت کردیم
🔹کجا زور گفتیــم
🔹کجا دل شکستیم
از خـدا طلبکار نـباش به
کوچک ترین گناهت نگاه بکن.
📚سوره شوری آیه 30
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴️فراز تلاوت
〽️با صدای جناب آقای مصطفی آقازاده عضو محترم کانال تلاوتهای جاویدان و از قاریان خوشخوان استان شیراز
-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#کرامات امام رضا (ع)را در آرشیو هشتمین امام ☝️☝️☝️ ببینید👀
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: مردم بى اختيار بلند شدند و دستشان را مانند دست امام بالا گرفتند. نيروهاى مسلح از برابر جايگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا