#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#ارتباط_موفق ۲۱ ⚡️آنان که اهل تحمیلِ میل خود، به دیگرانند، و اگر میلشان برآورده نشود؛ با پرخاش، ی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارتباط موفق_22.mp3
10.95M
#ارتباط_موفق ۲۲
💌 میزانِ کرامت و بخشندگی شما، ارتباط مستقیم با میزان جذب شما دارد!
⚡️آنان که دستان تنگ، و قلب منقبض دارند،
و نمیتوانند دیگران را به آسانی در داراییهای خود، سهیم کنند؛
هرگز در ارتباطات خود، و جذب قلوب دیگران، موفق نخواهند بود.✘
#استاد_شجاعی 🎤
#آیتالله_مجتهدی_تهرانی
@shervamusiqiirani-12 - آواز و ني.mp3
831.5K
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
يك شب آتش در نيستاني فتاد
سوخت چون عشقي كه بر جاني فتاد
شعله تا سرگرم كار خويش شد
هر نياي شمع مزار خويش شد
ني به آتش گفت كاين آشوب چيست
مر تو را زين سوختن مطلوب چيست
گفت آتش : بيسبب نفروختم
دعوي بيمعنيات را سوختم
زان كه ميگفتي نيم با صد نمود
همچنان در بند خود بودي كه بود
با چنين دعوي چرا اي كم عيار
برگ خود ميساختي هر نو بهار
مرد را دردي اگر باشد خوش است
درد بيدردي علاجش آتش است
#مجذوب_علیشاه
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#غدیر #صوت #کتاب_صوتی 📚 #الغدیر 1⃣ فصل اول (۱) ✍ نویسنده ; علامه امینی 🎙 راوی : بهروز رضوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 کلیپ
#ویژه_عید_غدیر 🔴
شماره 2⃣
✨خدا داند که حیدر کل دین است
میان خلق، او حَقُّالیقین است
تمام عالم امکان بداند
فقط حیدر امیرالمؤمنین است✨
#خطبه_غدیر 🌸🍃
#فضیلت_حضرت_علی_(ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: عمل اميرالمؤمنين (ع) اما از نظر عمل: امام باقر (ع) مى فرمايد: يك روز در اتاق پدرم زين العا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اخلاق اميرالمؤمنين (ع)
يك موردش را برايتان بگويم، ايام حكومتش است، رئيس مملكت است، در راه دارد مى آيد يك دختر خانمى را مى بيند زار زار گريه مى كند. على (ع) در مقابل گريه گريه كنندگان طاقت نمى آورد، دختر خانم! چى شده؟ گفت: من كنيزم و كلفت هستم، پول به من داده اند خرما خريده ام، خرما خوب نيست، خانمم گفته برو پس بده و آمدهام به خرمافروش مى گويم: پس بگير،
مى گويد: پس نمى گيرم. فرمود: بيا با همديگر برويم من خرمايت را پس بدهم. آمد در مغازه خرمافروش، خيلى با محبت فرمود: اين خرما را عوض بكن. گفت: به تو هيچ ربطى ندارد، به خرما فروش لات و بى تربيت دوباره فرمودند، اگر ممكن است عوض كن، گفت مزاحم كسبم نشو. و از پشت دخل آمد و يك مشت به سينه اميرالمؤمنين (ع) زد و از مغازه بيرون پرتش كرد. گفت: مى گويم برو. به دختر فرمود: خوب اين كه پس نگرفت بيا برويم در خانه تان به خانمت بگويم حالا با اين خرماها قناعت كن. هيچ قدرتمندى در روى اين كره زمين به اين پاكى مى شناسيد؟ اينقدر اخلاق والا. دختر راه افتاد، على (ع) هم راه افتاد، همسايه روبرويى آمد در مغازه جوان خرمافروش، گفت: با كدام دستت به اين سينه زدى؟ گفت: با اين دست. گفت: خوشت آمد با اين مشتى كه به اين مرد زدى؟! تو فهميدى اين كيست؟ گفت: نه، كيست؟ با اين لباس پاره اش آمده بود اينجا مزاحم ما شده بود. گفت: نفهميدى؟ گفت: نه، گفت: اين سينه، صندوق اسرار خداست، اين شوهر فاطمه زهرا (س) است، اين پدر حسن و حسين (ع) و اين اميرالمؤمنين (ع) است. دويد دنبال اميرالمؤمنين (ع)، آمد خودش را بيندازد روى پاى على (ع)، زير بغلش را گرفت،
گفت: مرا ببخش، بد كردم. فرمود: تو مرا ببخش، من آمدم مزاحم كاسبى ات شدم. (۱۱) لا اله الا الله.
شما رئيسهاى كشورها يك موى على (ع) به تنتان هست؟ خرما را گرفت و بهترين خرما را براى دختر آورد و فرمود: برو، گفت: على جان! دير شده مرا مى زنند. فرمود: خوب من مى آيم از جانب تو عذرخواهى مى كنم. خانم ديد كنيزش دير كرده، پنج دفعه هى آمد در را باز كرد و بيرون را نگاه كرد، بعد يك مرتبه ديد كنيزش با اميرالمؤمنين (ع) دارد مى آيد، على (ع) را مى شناخت، دو لنگه در را باز كرد اميرالمؤمنين (ع) فرمود: يك مقدار دير شده عذرش را قبول كن، گفت: آقا جان! فداى قدمتمان بشوم، من اين كنيز را به شما بخشيدم. امام (ع) هم رو كرد به كنيز، فرمود: من هم تو را در راه خدا آزاد كردم برو، اين يك مصداق پاكى.
https://eitaa.com/zandahlm1357