eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه نوع آرایش برای زنان وجود داره: واجب،مستحب و حرام
276.1K
خریدفروش وام چه حکمی دارد و آیا راهی هم وجود دارد که آن را درست کرد؟ پاسخِ صوتی حجت الاسلام والمسلمین فلاح زاده☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به چه صورت پول در بگذاریم و سود هم دریافت بکنیم در حالیکه حلال باشد و گناهی رخ ندهد؟ پاسخ 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمدعلی کِلِی و حَنا کاسیوس کِلِی در زمان خودش، قوی ترین مُشت زنِ جهان بود که مسلمان شد و نام خودش رو به محمدعلی تغییر داد. حناء یکی از دختراش میگه: بعد از مدتی دوری و فِراق، رفتیم تا در محلِ اسکان پدرم او رو ببینیم. من کوچیک بودم. وقتی در نهایت به اونجا رسیدیم، راننده¬ی تاکسی من و خواهرم لیلا رو تا آپارتمانِ پدرم همراهی کرد. او مثل همیشه پشتِ در مخفی شده و منتظر بود تا ما رو بترســونه. ما تا جایی که در یک روز ممکنه همدیگه رو در آغوش کشیــدیم و بوسیــدیم. پدرم به ما نگاهی مهربانانه انداخت و من رو روی پاهاش نشوند و چیزی گفت که هرگز فراموش نمی¬کنم. او مستقیم به چشمانم نگاه کرد و گفت: «حناء! هر چیـزِ ارزشمندی که خدا در این جهان آفریده، مخفی است و دستیابی به آن دشوار! الماس کجا یافت میشه؟ الماس در اعماقِ زمین و جاییه پوشیده و محفوظه. مروارید کجا یافت میشه؟ مروارید در اعماق اقیانوس و در دلِ صدفی زیبا، پوشیده و محفوظه. طلا کجا یافت میشه؟ طلا در اعماقِ معدن و در جاییه که پوشیده از چندین لایه سَنگه. برای دستیابی به این چیزها باید سخت کوشید» سپس با جدیتی که در چشمانش بود به من نگاهی کرد و گفت: «حناء! بدنِ تو مقدسه، تو بسیار ارزشمندتر از الماس و مرواریدی و تو هم باید محفوظ باشی ...» [توصیه قهرمانِ بوکس جهان به دخترش درباره گحجاب، کلیپش با صدای حنا در اینترنت موجوده] https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همیشه به نیروها طوری تذکر می داد که کسی ناراحت نشود.سعی می کرد با شوخی و لبخند مطلب را به طرف بفهماند.😇 یک بار، تدارکات لشکر مقدار زیادی کمپوت گیلاس به خط آورد و پشت خاکریز ریخت.ما هم که تا به حال این همه کمپوت را یکجا ندیده بودیم،یکی یکی آنها را سوراخ می کردیم،آبش را می خوردیم و بقیه اش را دور می ریختیم.😐در همین حین، با شهید_رضا_چراغی داشتند عبور می کردند.پیراهن پلنگی به تن داشت و دوربینی📷 هم به گردنش انداخته بود.وقتی به ما رسید و چشمش به کمپوتها افتاد، جلو آمد و گفت:" برادر، می شود یک با هم بیندازیم!📸 گفتم:" اختیار دارید حاج آقا، ما افتخار می کنیم".کنار هم نشستیم و با هم عکس گرفتیم. بعد بلند شد، تشکر کرد و گفت:" خسته نباشید، فقط یک سئوال داشتم گفتم:" بفرمایید حاج آقا". گفت:"چرا کمپوتها را اینطور باز می کنید؟"😕گفتم:" آخر حاج آقا، نمی شود که همه اش را بخوریم."در حالی که راه افتاد برود، خنده ای کرد و با دست به شانه ام زد و گفت:" برادر من، مجبور نیستی که همه اش را بخوری".😃 بدون اینکه صبر کند، راه افتاد و رفت تا مبادا در مقابل او دچار شرمندگی شوم. بعد از رفتن او، فهمیدم که او از اول می خواست این نکته را به من گوشزد کند😊☝️ ولی برای اینکه ناراحت نشوم، موضوع عکس گرفتن را پیش کشیده بود....🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357