فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خامنه ای ( در جمع جهادگران بسیجی ) خطاب به خائنین به کشور:
تا جان در بدن دارم نمی گذارم به مقصود خود برسید
رهبــرم ...
امر فرمایی قیامت میکنند
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مستند کف خیابان
با ما همراه باشید👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔗📎🖇🔗📎🖇🔗📎🖇🔗📎🖇
#کف_خیابون_13
افشین گفته بود:
از حرفای افسانه به مامانم فهمیدم که شب هایی که افسانه، مامانو مرتب و آرایش میکرده و با هم لباس های مدلینگ میپوشیدن و عکس های فیگوری و ژستی میگرفتند، با برنامه بوده! چون یه روز مامانم از افسانه پرسید: داستان چیه؟ چرا و اصلا چی شد که پیشنهاد منو واسه مزون دادن؟ آخه اونا که منو نمی شناختند!
افسانه لو داد که: یه روز که داشتم عکسامون را به فائزه (یکی از بچه های مزون که مسئول آرایش کردن خانم ها را به عهده داره) نشون میدادم، تا عکس تو را دید گفت: «وای افسانه این کیه؟ عجب خانمی!» منم گفتم: «مامانمه! چطور؟!»
فائزه گفت: «عجب چهره و هیکلی داره واسه مدل! کوروش خان این عکسو دیده؟!»
با تعجب گفتم: «وا ! چی داری میگی؟ چرا شعر میگی؟! معلومه که نه! با مامانم چیکار داری؟»
فائزه یهو دوید و رفت گوشیمو به کوروش خان نشون داد! من که از خجالت داشتم آب میشدم که کوروش داشت به عکس نیمه لخت بدن و چهره مامان خوشکلم نگاه میکنه، اما دیگه کار از کار گذشته بود... نمیتونستم خودمو غیرتی نشون بدم... سکوت کردم و فقط خجالت کشیدم... تا اینکه کوروش گفت عجب مدلی بشه مامانت! چه مامان مامانی داری افسانه خانم! عکسو واسم بولوتوث کن و منم واسش فرستادم... دو سه روز بعدش کوروش به من گفت: «افسانه خانم! این مامان رویای شما شده رویای من! دوس دارم ببینمش و حتی اگر دیدم اهل دل هست، دعوت به همکاریش کنم!»
مامان که سرش پایین بود، لبخندی زد و از اون روز که مامان مهمونی عصر را با کوروش داشت که نمیدونم چه خبر بوده و چه شده بوده، تا مدت حدودا یک سال با مزون کوروش همکاری داشت.
با همکاری مامان با مزون کوروش، کم کم زندگیمون داشت عوض میشد... وضع مالیمون خیلی خوب شده بود... حتی پول پس انداز میکردیم... مامان رویا و افسانه، با هم حدودا ماهی دو سه ملیون تومن درامد داشتند... این پول، غیر از پولی بود که به صورت انعام در شوهای شبانه باغ های لواسون و قیطریه و ... درمیاوردند!
با عوض شدن سر و وضع زندگیمون، تیپ و قیافه مامان و افسانه هم خیلی امروزی و تابلو شده بود... واسه خودمم جذابیت داشتند چه برسه به بقیه... دروغ چرا؟ حتی احساس میکردم پسرای محل، خیلی به مامان و خواهرم دقت میکنند... مامان و خواهرم از اول هم چادری نبودند... اما قبلا تیپشون طوری بود که چندان جلب توجه هم نمیکردند... ولی از زمانی که مدل مزون شده بودند و تیپ و آرایش و هیکلشون مانکنی تر شده بود، میشنیدم که ...
بذارید یه موردش را اینجوری واستون بگم... یه روز پسر اوس جلال خودمون داشت واسه یکی از بچه های گاراژ تعریف هیکل و قیافه دختری میکرد که میگفت توی فلان کوچه میبینتش! بنظرش سن و سال داره و از خودش بزرگتره اما واسش جذاب ترین زن دنیاست! میگفت بالاخره یه روز مخش را میزنم و حتی اگر جایی هم پیدا نکردم، میارمش گاراژ !!
کنجکاو شدم عکس دختره را ببینم... میخواستم بدونم این کیه که پسر جلال واسش اینجوری کف کرده! ... هر کاری کردم نشونم ندادند... گفتن تو هنوز بچه ای! ... یه روز که گوشیش تو شارژ بود و خودش هم رفته بود توی گود کف کاراژ واسه تعمیر ماشین، رفتم سر گوشیش... رمزش را میدونستم... جوری وایسادم که منو نبینند... رفتم توی گالری... عکس ها... دوربین... فقط سه تا عکس بود... داشت قلبم میومد توی دهنم... دستم داشت میلرزید... چون دیدم سه تا عکسش، عکس یه نفره... پسره دیوث آشغال، عاشق هیکل «مامان رویا» ی من شده بود و من خر الاغ خبر نداشتم!!
از عصبانیت داشتم منفجر میشدم... مادر و خواهرم شده بودن سوژه بچه های چشم چرون محل... تا این شاگرد زپرتی دیوث هم از مامانم خوشش میومد! از مامان من! دیگه داشتم تعادلمو از دست میدادم... دست بردم که آچار را بردارم... اما میدونستم که اگه شاخ به شاخ بشیم حریفش نمیشم...
چشمام خون گرفته بود... باید یه کاری میکردم... تا اینکه چشمم به پیت بنزین افتاد... نفهمیدم دارم چیکار میکنم... اصلا فهمیدم دارم چیکار میکنم... اصلا دلم خواست که اینکارو بکنم... اصلا حقش بود که تا توی گود بود و هنوز نیومده بود بیرون، پریدم پیت بنزین را پاشیدم روی سر و صورت میمونش... پاشیدم روی لباس و شلوارش... اصلا خوب کردم که رفتم سراغ کبریت... اما...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_107
رُبَّ عَالِم قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَعِلْمُهُ مَعَهُ لاَ يَنْفَعُهُ.
امام(عليه السلام) فرمود:
چه بسيار دانشمندى که جهلش او را کشته، در حالى که علمش با اوست;
اما به حالش سودى نمى بخشد
شرح و تفسير
عالم جاهل منش
در اين گفتار حکيمانه و کوتاه و پرمعنا امام به عالمان بى عمل و آلوده به رذائل اخلاقى اشاره کرده مى فرمايد: «چه بسيار دانشمندى که جهلش او را کشته در حالى که علمش با اوست; اما به حالش سودى نمى بخشد»; (رُبَّ عَالِم قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَعِلْمُهُ مَعَهُ لاَ يَنْفَعُهُ).
همان گونه که در بالا اشاره شد امام(عليه السلام) در اين عبارت کوتاه و پرمعنا از عالمان نادانى سخن مى گويد که جهلشان قاتل آنها شده است در اين که چگونه علم و جهل در وجود آن ها جمع مى شود تفسيرهاى مختلفى مى توان بيان کرد.
از همه روشن تر اين که علم اگر با عمل همراه نشود همچون جهل است، بنابراين نکوهش امام(عليه السلام) از عالمانى است که از علم خود بهره نمى گيرند و به آن عمل نمى کنند و سبب هلاکت مادى و معنوى آنها مى شود.
در حديثى در کتاب شريف کافى از امير مؤمنان على(عليه السلام)مى خوانيم که «إنَّ الْعالِمَ الْعامِلَ بِغَيْرِهِ کَالْجاهِلِ الْحائِرِ الَّذى لا يَسْتَفيقُ عَنْ جَهْلِهِ; شخص عالمى که به علمش عمل نکند مانند جاهل سرگردانى است که از بيمارى جهل بهبود نمى يابد.
سپس حضرت در همان روايت مى فرمايد: «بَلْ قَدْ رَأيتُ أنَّ الْحُجَّةَ عَلَيْهِ أعْظَمُ وَالْحَسْرَةُ أدْوَمُ; بلکه حجت الهى را بر او بزرگ تر و حسرت او را پايدارتر ديدم».(1)
همين عبارت با اندک تفاوتى در ذيل خطبه 110 نهج البلاغه نيز آمده است.
در حديث ديگرى در غررالحکم از همان حضرت مى خوانيم: «عِلْمٌ لا يُصْلِحُکَ ضَلالٌ وَمالٌ لا يَنْفَعُکَ وَبالٌ; دانشى که تو را اصلاح نکند گمراهى است و ثروتى که تو را (در راه خشنودى خدا) سودى نبخشد بدبختى است».(2)
اين احتمال نيز وجود دارد که منظور از «جهل» صفات جاهلانه اى مانند غرور و تکبر و خودخواهى و سودجويى و رياکارى باشد; هر گاه علم با اين صفات نکوهيده جاهلانه همراه گردد عالم را به نابودى مى کشاند، همان گونه که در طول تاريخ مصاديق زيادى دارد. آيا طلحه و زبير عالم به احکام اسلام و قرآن نبودند؟ آيا موقعيت على(عليه السلام)را در اسلام و نزد پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نمى شناختند؟ چه شد که علمشان سودى به آنها نبخشيد؟ آيا جز اين است که جاه طلبى و پيروى از هواى نفس آنها را به جنگ جمل کشانيد و نه تنها علمشان به حالشان سودى نداشت، بلکه صفات جاهلانه آنها سبب مرگشان در دنيا و مجازاتشان در آخرت شد. حدود هفده هزار نفر از مسلمانان را به کشتن دادند و هرگز به مقصدشان نيز در دنيا نرسيدند.
نيز احتمال مى رود منظور اين باشد که ظواهرى از علم دارد ولى به عمق آن نرسيده است و به تعبيرى ديگر، علم او فاقد بصيرت است همان گونه که در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْعامِلُ عَلى غَْيرِ بَصيرَة کَالسّائِرِ عَلى غَيْرِ الطَّريقِ فَلا تُزيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ مِنَ الطَّريقِ إلاّ بُعْداً; آن کس که بدون بينش و بصيرت عمل مى کند همانند کسى است که در بيراهه گام بر مى دارد، چنين کسى هر قدر تندتر برود از راه اصلى دورتر مى شود».(3)
جمع ميان اين تفسيرها نيز مانعى ندارد.
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......:
🌹هرشب
این فایل صوتی کوتاه را هنگام خواب گوش کنید
تا قبل از اینکه چندین ساعت در حالت خواب بسر ببرید،
ذخیره های خوبی برای اخرت خود فراهم کنید.
انسان عاقل از این موقعیت های پیش آمده بخوبی بهره میبرد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
●❥ ﷽ ❥●
🌺هم نشینی آیات 🌺
🔷وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ
----------------------------------------
🔶و ارباب توکل باید (در همه حال خوش و ناخوش) تنها بر خدا توکل کنند.
----------------------------------------
🔸And upon Allah let those who would rely [indeed] rely."
--------------------------------------
📙 بخشی از آیه۱۲سوره ابراهیم
📌نکته ها
🔖توكّل يعنى #وكيل گرفتن. وكيل بايد #چهار شرط داشته باشد: #درايت، #امانت، #قدرت و #محبت و كسى جز #خدا اين شروط را به نحو #کامل ندارد، پس بر او #توكّل كنيم.
امام رضا عليه السلام فرمود: #مرز توكّل آن است كه با #ايمان به خدا، از #هيچكس نترسى.
----------------------------------------------------
📬پیام
1📤- كسى مىتواند صبر كند كه تكيهگاهى داشته باشد. لَنَصْبِرَنَ ... عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃