.......:
🔵 یه سوالی رو زیاد میپرسن بهتره که یه مقدار مختصری در موردش توضیح بدیم.
🔶 میپرسن اگه یه فامیل یا همسایه ای داشته باشیم که میدونیم خمس مالش رو نمیده آیا میتونیم از غذاش بخوریم یا خیر؟
برای توضیح باید عرض کنیم که
اولا ما با سه دسته از افراد مواجه هستیم
✅ یا یقین داریم که خمسن میدن
🔴 یا یقین داریم که خمس نمیدن
🔵 یا نمیدونیم خمس میدن یا نه!
در مورد گروه اول که صحبتی نداریم و تکلیف مشخصه.
در مورد گروه سوم هم اسلام از کنکاش توی زندگی مردم نهی کرده و خوردن غذا توی خونه اون افراد هیچ اشکالی نداره.
در مورد گروه دوم یا مطمئنیم همین غذایی که الان جلوی ماست، خمس بهش تعلق گرفته یا مطمئن نیستیم.
🔵 چون حداکثر به یک پنجم اموالش خمس تعلق میگیره( ضمن اینکه به خیلی از اموال هم خمس تعلق نمیگیره) پس احتمال اینکه خمس تعلق نگرفته باشه به اون غذا خیلی بالاست.
نکته بعدی اینکه بعضی ها میگن ما میخوایم احتیاط کنیم و از اون غذا نخوریم!
اول اینکه گفتیم تقریبا احتمالش صفر هست که خمس به اون غذا تعلق گرفته باشه
بعدش هم اینکه اگه مطمئن باشید که خمس تعلق گرفته میتونید غذا رو بخورید و بعدش به میزان یک پنجمش خمسش رو بدید.
و در اخر این نکته رو عرض کنیم که گاهی وقتا شیطان میاد انسان رو وسوسه میکنه و به بهانه احتیاط، ثواب میلیاردی صله رحم رو از دست میده!
در حالی که ثواب صله رحم انقدر زیاده که برای هر قدمش 40 هزار گناه انسان محو میشه و ....
اینجور احتیاط ها عقلانی نیست....
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مستند کف خیابان
با ما همراه باشید👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#کف_خیابون 63
ابوالفضل چرخیده و رفته قسمت بالای سر مقبره آیت الله بروجردی... اونجا ایستاده و از همون جا به الناز و اون طلبه بنده خدا نگاه میکرده... جوری که اونا متوجه نشن! ابوالفضل میگفت: «میدیدم که الناز با چه ناز و عشوه ای پلاستیک لقمه ها را گرفته بود جلوی اون بنده خدای از همه جا بی خبر! و میدیدم که اون بنده خدا هم تردید از رفتارش میریخت! من همش تو دلم به اون بنده خدا میگفتم قبول نکن! جان مادرت ازش قبول نکن! قبول نکن تا بخوره توی پوزش و روش کم بشه!
اما حواسم نبود که اصلا اون بنده خدا از همه جا بی خبره و الناز را نمیشناسه! هیچ دلیلی نداشت که ازش قبول نکنه! چرا از مردم توقع علم غیب و کشف و شهود داشته باشیم؟ باید کف دستش بو میکرد که با دو سه تا لقمه داره توی دام الناز پرونده دار همه کاره میفته؟!
الناز، جوری که مثلا کسی نشنوه... با تن صدای آروم و لطیف بهش گفت: «فکر کنین من نذر دارم... اما نه برای ثوابش... برای دل خودم... برای یه حس خواهرانه که نسبت به کسی پیدا کردم که دارم چند روز از دور نگاش میکنم و اون اصلا خبر نداره... دو سه تا لقمه ساده است... شما به رسم ادب، نمیدونم به رسم رد نکردن دست یه خواهر، چه میدونم حالا هر چی... فقط ازم قبول کنین تا برم دو رکعت نماز شکر بخونم و برم! بفرمایید!»
واقعا شرایط سختیه... اون طلبه شروع کرد وسایل و کتاباش را برداشت و توی کیفش گذاشت... از حالاتش معلوم بود که میخواد بره... اما الناز دو وجبی اون طلبه زانو زد و نشست! منی که ازش حداقل دو سه متر فاصله داشتم، بوی عطر غلیظ تن و بدن زنونه و دو سه کیلو مواد آرایش دست و صورتش را میشنیدم! چه برسه به اون طلبه بیچاره که الناز در اون فاصله ازش نشسته بود!
اون طلبه مثل هر کسی دیگه که در حرم و جاهای مذهبی و زیارتی ممکنه نذری تعارفش بکنند از الناز لقمه ها را گرفت! اما مشخص بود که لقمه ها را گرفته تا یه جوری از دست الناز راحت بشه و حضور یه زن با اون تیپ و قیافه در کنار خودش براش دردسرساز نشه و توی چشم نیاد! بعدش هم فورا مشغول جمع کردن وسایلش شد.
همین طور که داشت وسایلشو جمع میکرد، الناز بهش گفت: «مچکرم داداشی که دستمو پس نزدید! راستی چند روز پیش خودکارتون را اینجا جا گذاشته بودین! از بس بعد از مباحثتون عجله داشتین، حتی فرصت نکردین درست دور و برتون را نگاه کنید و بعدا برید! اینم خودکارت!!»
اون طلبه با تعجب گفت: «دست شما درد نکنه! آره ... خودکارمو جا گذاشتم اما این که خودکار من نیست!»
الناز خنده ای کرد و گفت: «این یه خودکار دیگه است! جدید و نو... اونو برداشتم واسه خودم... ببخشید بدون اجازه شما واسه خودم برداشتم!»
اون طلبه که کم کم داشت شاخ درمیاورد گفت: «خواهش میکنم... اشکال نداره... اما دیگه لطفا برید... دیگه هم اینجا نبینمتون! و الا مجبورم جور دیگه رفتار کنم!»
بعدش هم زود وسایلشو برداشت و بلند شد که بره... الناز بهش گفت: «چشم! دیگه منو اینجا ... نه... باشه... هر چی شما بگید... اما میشه شماره تون را داشته باشم که اگر سوالی داشتم مزاحمتون بشم؟! البته قول میدم خیلی مزاحمتون نشم!»
اون طلبه راه افتاد... الناز هم دنبالش راه افتاد... واقعا لحظات سختی داشت برای اون طلبه که عرق هم کرده بود سپری میشد... همینطور که انگار داشت از دست عزرائیل در میرفت گفت: «من گوشی ندارم! ینی خط همراه ندارم! برید... خدانگهدار....»
اما الناز دست از سرش برنمیداشت... منم رفتم دنبالشون... طلبه بیچاره داشت آب میشد که داره یه زن با اون تیپ و قیافه مثل سگ افتاده دنبالش!
الناز گفت: «اما برای شما خط و گوشی واجبه! شاید کسی باهاتون کار واجب و سوال شرعی داشت! حالا اینا به کنار... فقط یه سوال! اگر براتون بخرم، ازم قبول میکنید؟! میخوام همین جا نذر کنم... نذر کنم که اگر حاجتم براورده شد واسه شما یه گوشی و دو تا خط بگیرم تا راحت باشید!»
اون طلبه که بو برده بود که این النازه یه چیزیش میشه، یه کم سرعت گرفت و دو سه متر از الناز فاصله گرفت... الناز هم که اصرار داشت که یه پل ارتباطی بتونه ازش داشته باشه، ولش نمیکرد... اومد که جا نمونه و سرعتشو زیاد کنه تا بهش برسه، از پشت سر کفشمو انداختم جلوی پاهاش... اونم تعادلش بهم خورد و محکم نقش زمین شد!
ادامه دارد...
دلنوشته های یک طلبه
💟 @Mohamadrezahadadpour
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
امروز میخوایم رو این سوال که یکی از کاربرا فرستادن بحث کنیم👇
.......:
اگه سوال شما هم همینه حتما باما همراه باشید
بندگی کردن تو آغوش خدا
👈بندگی توآغوش خدا باعث نمیشه بعد ی مدت دینداری, به مشاوره مراجعه کنی و بگی من از بس سختی و رنج کشیدم افسرده شدم
تو رو طلبکار از خدا بار نمیاره
وقتی یک مادر برای فرزندش غذایی درست میکند، هرچقدر این فرزند از غذای مادر بیشتر خوشش بیاید و بیشتر بخورد مادر بیشتر خوشحال میشود.
و خداوندی که همۀ مادرها را خلق کرده است قطعاً از همۀ آنها نسبت به بندگانش مهربانتر است
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، در یکی از جنگها، مادری را دید که در میدان نبرد و در گرمای شدید آفتاب، فرزندش را در آغوش گرفته است و فارغ از همهجا، دارد به او شیر میدهد، در این حال یاران خود را خطاب قرار داد و فرمود
آیا از مهربانی این مادر نسبت به فرزندش تعجب میکنید؟! قطعاً محبت خداوند به شما بندگان از محبت این مادر به طفل شیرخوارش بیشتر است.
خودت رو غرق در لذت های معنوی کن
ببین چقدر فرق میکنه زندگیت..
روز قیامت نگی کسی بهمون نگفت....
اونجا بهت میگن
یه روزی یه نفر توی فضای مجازی توی یه کانال یه حرفایی بهت زد یادت میاد...؟!
یکی میگفت من افسردگی گرفتم چیکار کنم؟
اول از همه باید بگیم که یکی از اولین و مهم ترین دلایل افسردگی راحتی هست
گرفتاری و مشغلات فراوان برای آدم افسردگی نمیاره. اینو روانشناس ها هم میگن.
تاآدم راحت میشه دچار بیماری افسردگی میشه که یه بیماری خیلی زشتی هم هست.
لذت بردن و راحت طلبی بدون برنامه باعث «افسردگی انسان» میشه...
مثلا نشاط و انرژی ای که از موسیقی به دست میاد
باعث افسردگی انسان در طولانی مدت میشه.
حالا میتونید متوجه بشید که چرا افسردگی در جامعه ی ما در حال گسترشه..
چون سبک زندگی غیر دینی داره ترویج میشه..
.......:
مشکلات بخشی از زندگی هستند. آنها مثل طوفانند. درست مثل طوفان، راه گریزی از این مشکلات ندارید، حتی اگر خودتان را در سرپناهی مخفی کنید، طوفان هنوز همانجاست. به همین دلیل باید یاد بگیریم چطور برای آن آمادگی پیدا کرده و بیرونشان کنیم. سختی های زندگی مهمترین عنصر ما برای ساختن شخصیتمان هستند.
نکته دیگر آن است که مؤمن واقعی چون تسلیم رضای الهی است هنگام گرفتاری هم شاد است چون آن را هدیه الهی می داند و مؤمنان واقعی آرامش روحی و روانی واقعی دارند.
بنابراین ای دوست عزیز، در هر یک از عملکرد و رفتارهای خویش آزمایش الهی را ببین
اصلا نیاز نیست جسمی رو ببینی ، کسی رو در تخیل خودت تصور کنی....
تا یه مشکلی پیش اومد بگو
👈 خدایا امتحانه!!
با خدای خودت حرف بزن او با زبان امتحان داره با تو حرف میزنه...!
خدا میفرماید تو نیاز نداری منو ببینی ، من باهات کار میکنم تو بفهم از صبح تا شب هر حادثه ای برات رخ میده
👈"امتحان"
من با زبان حادثه ها دارم با تو حرف میزنم ..
تا یه کسی بهت محبت کرد
بگو
خدایا توخواستی کسی به من محبت کنه
یه کمی نگاه کن بعد علتش رو هم میفهمی . اولش متوجه نمیشی
خواستی کسی به من محبت کنه ، چرا؟؟
نمیفهمم ، ولی امتحان گرفتی هاااا....!!
اینجوری خدا انیس و مونس ت میشه ، بهش علاقه پیدا میکنی....
حالا که عیب و ضعف خودت رو دیدی برو در خونه خدا و با استغفار عذرخواهی کن...
امتحانات الهی نتیجه ش این میشه که خودت رو بشناسی...
خداوند مبتلاء میکند تا
👈بفهمی چه خبره و از خودت خبر داشته باشی
.......:
امتحانات الهی
جواب قسمت بعدی ازپرسش شما
هرچقدر انسان پا به سن میزاره هوای نفسش قدرتمندتر میشه و مبارزه با اون "خیلی سخت تر" خواهد شد
البته ثواب بیشتری هم میبره
و خدا بهش کمک های زیادی خواهد کرد👌
یکی از بزرگترین مشکلاتی که اکثر انسان ها دارن اینه که ضعیف هستن...!!
آدمِ ضعیف در مواجهه با هر مشکلی، خیلی زود شکسته میشه
یکی از قوانینِ نانوشته دنیا اینه که:
هر چقدر ضعیف تر باشی،بیشتر ضربه میخوری
مثل کسی که سیستم بدنش ضعیف شده و تا کوچکترین بیماری میاد،این دچارش میشه!
در روایات میفرماید مومن مثل پاره های آهن محکم هست.
انسان هر چقدر تلاشش این باشه که فقط اطاعت از دستور بکنه، قدرتمند تر میشه...
در یه روایتی میفرماید اگر بنده ی مومن رو بکشند و قطعه قطعه بکنن بعد دوباره زنده بشه و بکشند و قطعه قطعه بکنن و...
قلبش هیییییچ تغییری نمیکنه.
پایان بحث
https://eitaa.com/zandahlm1357
●❥ ﷽ ❥●
🌺هم نشینی آیات 🌺
🔷 إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ
-----------------------------------------
🔶مگر آنان که ایمان آرند و نیکوکار شوند که آنها را اجری بی منّت و ثوابی بی نهایت (در بهشت جاودانی) خواهد بود.
-----------------------------------------
🔺 Except for those who believe and do righteous deeds. For them is a reward uninterrupted.
-----------------------------------------
📘 آیه ۲۵ سورهانشقاق
📬 پیام ها
1📤- لازمه #ايمان، انجام هر #عمل است كه صالح و #شايسته باشد، در هر #زمينهاى كه باشد. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» (عبادت، يكى از مصاديق #عمل صالح است.)
2📤- ايمان از عمل #جدا نيست و #لازم ملزوم يكديگرند. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
3📤- #پاداشهاى الهى، #گسسته نمىشود و همراه با #منّت نيست. «لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ»
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃