eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
سؤال👇 باسلام ببخشید اگر راننده تاکسی مقداری پول داخل ماشینش پیدا کنه وظیفه‌اش چیه، پاسخ👇 سلام علیکم به تاکسی رانی اطلاع رسانی کند، امکان دارد صاحبش پیدا شود. اگر یقین دارد صاحبش پیدا نمی شود یا از پیدا کردن او ناامید است، با اجازه حاکم شرع صدقه بدهد.
سؤال👇 سلام علیکم.وقت بخیر امشب ساعت مبارک هست برای نوشتن دعا برای فروش متاع وکالا یاخیر؟ فرداچطور وایا ساعات خاصی رو دربرمیگیرد یاخیر؟ سپاسگزار مرجع تقلید:رهبری پاسخ👇 سلام علیکم مشکلی نیست.
سؤال👇 1. برروی مهرهای که کثیف وسیاه شدن میشه نماز خوند 2. اگه بااب بشوریم ایااشکال دارد ممنونم آیت الله سیستانی پاسخ👇 سلام علیکم 1. اگر سیاه شدن به قدری است که مانع رسیدن پیشانی به مهر می شود، نمی توان بر آن سجده کرد. 2. خیر
سؤال👇 من دوهفته روزه قضا دارم یک ماه پیش یک هفته گرفتم و یک هفته دیگه مونده آلان 3روز دوزه گرفتم. 4روزدیگه ازروزه هام مونده ومادرم اجازه نمیدن وناراحت میشن تکلیف چیست ممنون سیستانی پاسخ👇 سلام علیکم در انجام واجبات نیازی به رضایت والدین نیست. اما هنوز تا رمضان فرصت باقی است لذا سعی کنید به گونه ای عمل کنید که ایشان نیز ناراحت نشوند.
سؤال👇 سلام علیکم آیا میتوان خمس مال را برای ساخت مسجد داد؟؟؟ پاسخ👇 سلام علیکم برخی از مراجع در مواردی مقداری از سهم امام را اجازه می دهند. لذا می بایست با مراجعه به دفتر مرجعتان یا یکی از نمایندگان مسلم ایشان، اجازه بگیرید.
سؤال👇 باسلام اگر کسی از پشت کنتور کسی برق بگیره برای انجام کار جوشکاری حکمش چیست؟ الان طرف میخواد مبلغی و برای اینکه حقی گردنش نباشه از اموالش در بیارد این برق مصرفی روی قبض اون شخص نیومده چون از پشت کنتور بوده حکمش چیست؟ پاسخ👇 سلام علیکم می بایست این مبلغ را به اداره برق پرداخت کند.
سؤال👇 سلام علیکم 1. آیا نانوا میتواند از سهم آردی که دریافت میکند یک کیسه ان را به کسی که قصدنان پختن دارد بفروشد ؟؟؟ 2. اگر مقداری کاه گل برای شهرداری باشد وکنار خیابان گذاشته باشند میتوان از ان استفاده کرد ؟؟؟ 3. اگر داخل اداره ای شدیم و وقت نماز باشد میتوان با اب ان اداره وضو گرفت و داخل نماز خانه ان نماز جماعت خواند ؟؟؟ 4. اگر وارد مسجدی شدیم وخواستیم نماز جماعت بخوانیم واجب است که بدانیم وبپرسیم که پشت سر چه کسی نماز میخوانیم؟؟ پاسخ👇 سلام علیکم 1. خیر زیرا این آردها به قیمت دولتی پرداخت می شود تا برای همه مردم نان تهیه شود. 2. بدون اجازه مسئول نمی توانید استفاده کنید. 3. اشکالی ندارد. 4.خیر همین مقدار که تعدادی از مؤمنین اقتدا کرده اند، کفایت م یکند.
سؤال👇 سلام علیکم. اگر شخصی در یک کارگاهی مشغول به کار باشد آیا می تواند بدون اجازه صاحب کار و در حالی که از کار هم مضایقه نمی کند و کم نمی‌گذارد به نماز بایستند و نماز بخواند؟؟ نماز او صحیح است یا خیر؟؟ آیت الله مکارم. پاسخ👇 سلام علیکم در صورتی که مقررات اجازه می دهد می توانند نماز را اول وقت و با سرعت بخوانند و فقط به نماز قناعت نمایند.
به کوروش به آرش به جمشید قسم به نـقـش و نـگار تخت جمشید قسـم ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد صفحه شاعران ایران زمین .......: @zandahlm1357
animation.gif
2.8K
ابوالمعالی نصرالله منشی از دبیران دستگاه حکومت غزنویان و معاصر بهرامشاه و خسروشاه غزنوی است. وی به عربی نیز شعر می‌سروده است و به روایت عوفی در لباب الالباب در اثر سعایت بدخواهان در زمان خسروشاه غزنوی به زندان افتاد و کشته شد. اثر مهم وی ترجمهٔ آزادکلیله و دمنه از عربی (ترجمه شده از پهلوی به عربی توسطعبدالله بن مقفع) است که آن را به نثری مسجع و آمیخته به انواع روایات و اشعار فارسی و عربی درآورده است. آثار او در این مجموعه: کلیله و دمنه https://eitaa.com/zandahlm1357
آورده‌اند که بفلان شهر درختی بود، و در زیر درخت سوراخ موش، و نزدیک آن گربه ای خانه داشت؛ و صیادان آنجا بسیار آمدندی. روزی صیاد دام بنهاد. گربه در دام افتاد و بماند. و موش بطلب طعمه از سوراخ بیرون رفت. بهرجانب برای احتیاط چشم می‌انداخت و راه سره می‌کرد، ناگاه نظر برگربه افگند. چون گربه رابسته دید شاد گشت. در این میان از پس نگریست راسویی از جهت او کمین کرده بود، سوی درخت التفاتی نمود بومی قصد او داشت. بترسید و اندیشید که: اگر بازگردم راسو در من آویزم، و اگر برجای قرار گیرم بوم فرود آید، واگر پیشتر روم گربه در راهست. با خود گفت: در بلاها باز است و انواع آفت بمن محیط و راه مخوف، و با این همه دل از خود نشاید برد. و هیچ پناهی مرا به از سایه عقل و هیچ کس دست گیرتر از سالار خرد نیست. و قوی رای بهیچ حال دهشت را بخود راه ندهد و خوف و حیرت را در حواشی دل مجال نگذارد، چه محنت اهل کیاست و حصافت تا آن حد نرسد که عقل را بپوشاند، و راحت در ضمیر ایشان هم آن محل نیابد که بطر مستولی گردد و تدبیری فروماند. و مثال باطن ایشان چون غور دریاست که قعر آن در نتوان یافت واندازه ژرفی آن نتوان شناخت، و هرچه در وی انداخته شود در وی پدید نیاید و در حوصله وی بگنجد واثر تیرگی در وی ظاهر نگردد. و مرا هیچ تدبیر موافق تر از صلح گربه نیست که در عین بلا مانده ست و بی معونت من ازان خلاص نتواند یافت، و شاید بود که سخن من بگوش خرد استماع نماید و تمییز عاقلانه در میان آرد و برصدق گفتار من وقوف یابد، وبداند که آن را باخداع و نفاق آسیبی صورت نبندد و از معرض مکر و زرق دور است، و بطمع معونت مصالحت من بپذیرد، و هردو را ببرکات راستی و یمن وفاق نجاتی حاصل آید. پس نزدیک گربه رفت و پرسید که حال چیست؟ گفت: مقرون بابواب بلا و مشقت. موش گفت: لو لم اترک الکذب تاثما لبترکته تکرما و تذمما. هرگز هیچ شنوده ای از من جز راست؟ و من همیشه بغم تو شاد بودمی و ناکامی ترا عین شاد کامی خود شمردی، و نهمت برآنچه بمضرت پیوندد مقصور داشتمی، لکن امروز شریک توام در بلا، و خلاص خویش دران می‌پندارم که بر خلاص تو مشتمل است، بدان سبب مهربان گشته ام. و برخرد و حصافت تو پوشیده نیست که من راست می‌گویم و درین خیانت و بدسگالی نمی دانم، و نیز راسو را براثر من و بوم را بر بالای درخت می‌توان دید، و هر دو قصد من دارند و دشمنان تو، اند، وهرگاه که بتو نزدیک شدم طمع ایشان از من منقطع گشت. لقای تو سبب راحت است در ارواح بقای تو سبب صحت است در ابدان اکنون مرا ایمن گردان و تاکیدی بجای آر تا بتو پیوندم،و غرض من بحصول رسد و بندهای تو همه ببرم و فرج یابی. این سخن را یاد دار و بحسن سیرت و طهارت سریرت من واثق باش، که هیچ کس از یافتن حسنات و ادراک سعادات از دو تن محروم تر نباشد: اول آنکه برکسی اعتماد نکند و بگفتار خردمندان ثقت او مستحکم نشود، دیگر آنکه دیگران از قبول روایت و تصدیق شهادت او امتناع نمایند و در آنچه گوید خردمندان را جواب نبود. و من در عهد وفای خود می‌آیم و می‌گویم: اگر یگانه شوی با تو دل یگانه کنم زعشق و مهر دگر دلبران کرانه کنم این ملاطفت بپذیر و در این کار تاخیر منمای، که عاقل در مهمات توقف و در کارها تردد جایز نشمرد، ودل ببقای من خوش کن که من بحیات تو شادم، چه رستگاری هر یک از ما ببقای دیگری متعلق است، چنان که کشتی بسعی کشتی بان بکرانه رسد و کشتی بان بدالت کشتی خلاص یابد. و صدق من بآزمایش معلوم خواهد گشت و چون آفتاب روشن شد که قول من از عمل قاصر است و کردار من بر گفتار راجح. چون گربه سخن موش بشنود و جمال راستی بر صفحات آن بدید شاد شدو گفت: سخن تو بحق می‌ماند، و من این مصالحت می‌پذیرم، که فرمان باری عز اسمه بر آن جملتست: و ان جنحوا للسلم فاجنح لها. و امید می‌دارم که هر دو جانب را بیمن آن خلاص پیدا آید و من مجازات آن بر خود واجب گردانم و همه عمر التزام شکر ومنت نمایم. موش گفت: من چون بتو پیوستم باید که ترحیبی تمام و اجلالی بسزا رود، تا قاصدان من بمشاهده آن بر لطف حال مصافات و استحکام عقد موالات واقف شوند و خایب و خاسر بازگردند، و من با فراغت و مسرت بندهای تو ببرم. گفت: چنین کنم. آنگه موش پیشتر آمد. گربه او را گرم بپرسید، و راسو و بوم هر دو نومید برفتند، و موش بآهستگی بندها بریدن گرفت. گربه استبطایی کرد و گفت: زود ملول شدی، و اعتقاد من در کرم عهد تو بخلاف این بود، چون برحاجت خویش پیروز آمدی مگر نیت بدل کردی و در انجاز وعد مدافعت می‌اندیشی؟ بدان که قوت عزیمت و ثبات رای هرکس در هنگام نکبت توان آزمود، زیرا که حوادث زمانه بوته وفا و محک مردان است آتش کند هرآینه صافی عیار زر این مماطلت باخلاق کریمان لایق نیست و باعادات بزرگان مناسبتی ندارد، و منافع مودت و فواید حریت من هرچه عاجل تر بیافتی و طمع دشمنان غالب از ذات تو منقطع گشت، و حالی بمروت آن لایق تر که مکافات آن لازم شمردی و زودتر بندهای من ببری و