eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.7هزار عکس
34.7هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
خواب شهید مدافع حرم از «حاج قاسم» پیش از شهادت شهید ابوالفضل سرلک از فرماندهان نظامی در سوریه بود که یکشنبه شب در شرق حلب به شهادت رسید. آنچه می خوانید خاطره ای است از همرزم این شهید عزیز. «ابوالفضل مسئولیت مهمی در قرارگاه حلب داشت. اما دو روز پیش از شهادت به یکی از دوستانش گفته بود خواب دیدم حاج قاسم خودش با ماشین آمده دنبالم و میگه ابوالفضل آماده شو با هم برویم.» همسرش هم که همراه دو فرزند خردسالش در شهر حلب زندگی می کردند بعد از اینکه خبر شهادت ابوالفضل را می دهند، می گوید: اصلا از شنیدن خبر شهادت تعجب نکردم چون در حال جمع کردن وسایل بودم! خودش دو روز پیش خواب دیده بود حاج قاسم آمده دنبالش https://eitaa.com/zandahlm1357
🔹 امام خمینی: من به این آقایان هشدار می دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است . همیشه انحرافات به تدریج در یک رژیم واردمی شود و در آخر، رژیمی را ساقط می نماید. لازم است همه به طور اکید به مصالح اسلام و مسلمین توجه کنیم و به قوانین ، هر چند مخالف نظر و سلیقه شخصی مان باشد احترام بگذاریم و به این جمهوری نوپا که مورد هجوم قدرت ها و ابرقدرت هاست وفادار باشیم. 📚صحیفه امام ج17ص431
داستان ضرب المثل ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺭ ﺁﯾﺪ، ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ کار آید ﯾﮑﯽ ﺑﻮﺩ، ﯾﮑﯽ ﻧﺒﻮﺩ، ﺭﻭﺯﯼ ﺁﺩﻡ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﻭ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﯾﺪﻩﺍﯼ ﺑﺎ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺳﻔﺮ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺩﺭﺍﺯﯼ ﺑﺮﻭﺩ. ﺁﻥﻫﺎ ﻭﺳﯿﻠﻪﺍﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺳﻔﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﻣﺤﻞ ﺯﻧﺪﮔﯽﺷﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ، ﻧﻌﻞﺍﺳﺒﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ: ‏«ﻧﻌﻞ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ، ﺷﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺳﻔﺮ ﺑﻪ ﺩﺭﺩﻣﺎﻥ ﺑﺨﻮﺭﺩ. » ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ: ‏«ﻣﺎ ﮐﻪ ﺍﺳﺐ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ. ﺍﯾﻦ ﻧﻌﻞ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺩﺭﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ؛» ﻭ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ. ﺍﻣﺎ ﭘﺪﺭ ﺑﺎﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ: ‏« ﻟﻨﮕﻪﮐﻔﺶ ﮐﻬﻨﻪ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺍﺳﺖ.» ﻭ ﺧﻢ ﺷﺪ ﻭ ﻧﻌﻞ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﭘﺴﺮ ﻫﻢ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ. ﺁﻥ ﺩﻭ ﺩﺭ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺑﻪﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺁﺑﺎﺩ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ. ﭘﺪﺭ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺎﻩ ﻧﻌﻠﺒﻨﺪﯼ ﺭﻓﺖ. ﻧﻌﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻌﻠﺒﻨﺪ ﻓﺮﻭﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺁﻥ ﮐﻤﯽ ﮔﯿﻼﺱ ﺧﺮﯾﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﻮﯼ ﭘﺎﺭﭼﻪﺍﯼ ﭘﯿﭽﯿﺪ ﻭ ﺩﺭ ﮐﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭﺵ ﮔﺬﺍﺷﺖ. ﭘﺴﺮ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﺑﮑﻨﺪ، ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭ ﻧﺸﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻤﯽ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ. ﺭﺍﻩ ﺧﺴﺘﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩﺍﯼ ﺑﻮﺩ، ﻫﻮﺍ ﻫﻢ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﮔﺮﻡ ﺑﻮﺩ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺗﺸﻨﻪﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﺪ، ﺍﺯ ﺁﺑﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻣﯽﻧﻮﺷﯿﺪﻧﺪ. ﺍﻣﺎ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩ ﻫﻮﺍ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺁﺑﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺯﻭﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ، ﭘﺴﺮ ﻭ ﭘﺪﺭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﻑ ﻭ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ ﺳﺮ ﺯﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺁﺑﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩﻧﺪ. ﭘﺪﺭ ﺗﺸﻨﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﭘﺴﺮ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺁﺏ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﻭ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺗﺸﻨﻪﺗﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺴﺮ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﮔﻔﺖ: ‏«ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺸﻨﻪﺍﻡ، ﺁﺏ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ، ﺟﻮﯼﺁﺑﯽ ﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺑﺮ ﻧﯿﺴﺖ. ﮐﻢ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﺗﺸﻨﮕﯽ ﻫﻼﮎ ﺷﻮﻡ.» ﭘﺪﺭ ﮔﻔﺖ: ‏«ﻓﺎﺻﻠﻪﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﺎ ﻣﻘﺼﺪ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ. ﺑﻪ ﺭﺍﻫﺖ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺑﺪﻩ» ﺍﻣﺎ ﭘﺴﺮ ﺗﺸﻨﻪﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻗﺪﻡ ﺍﺯ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ. ﭘﺪﺭ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﭘﺴﺮﺵ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﻣﻘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﮐﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺍﻧﻪﺍﯼ ﮔﯿﻼﺱ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. ﭘﺴﺮ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻥ ﮔﯿﻼﺱ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪ. ﺧﻢ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺧﻮﺭﺩ ﻃﻌﻢ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﮔﯿﻼﺱ ﻭ ﺁﺏ ﺁﻥ، ﺩﻫﺎﻥ ﺧﺸﮏﺷﺪﻩﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮐﻤﯽ ﺗﺮ ﮐﺮﺩ. ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻡﺩﯾﮕﺮ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ، ﭘﺪﺭ ﮔﯿﻼﺱ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. ﭘﺴﺮ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺧﻢ ﺷﺪ ﻭ ﮔﯿﻼﺱ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺧﻮﺭﺩ. ﭘﺴﺮ ﮐﻪ ﺍﺯﺧﻮﺭﺩﻥﮔﯿﻼﺱﻫﺎ ﻟﺬﺕ ﻣﯽﺑﺮﺩ، ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﮔﻔﺖ: ‏«ﻣﺎ ﮐﻪ ﮔﯿﻼﺱ ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﻢ. ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﯾﺪ؟» ﭘﺪﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ‏«ﺑﻌﺪﺍً ﻣﯽﻓﻬﻤﯽ» ﻭ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﻪ ﮔﯿﻼﺱ ﻫﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﺧﻮﺭﺩ ﮔﯿﻼﺱﻫﺎ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻧﯿﺮﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺁﻥﺩﻭ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺑﻘﯿﻪﯼﺭﺍﻩ ﺭﺍﻫﻢ ﻃﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺑﻪﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽﺭﺳﯿﺪﻧﺪ، ﮔﯿﻼﺱﻫﺎ ﻫﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ. ﭘﺴﺮ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ‏«ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﯿﻼﺱﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﯾﺪ؟‏» ﭘﺪﺭ ﮔﻔﺖ: ‏«ﺗﻮ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺸﺪﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻦ ﻧﻌﻠﯽ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﺭﺩﻣﺎﻥ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﺧﻢ ﺷﻮﯼ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ. ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻦ ﮔﯿﻼﺱ، ﻫﻔﺖ ﺑﺎﺭ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻢ ﺷﺪﯼ. ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﮔﯿﻼﺱﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﻭﺵ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﻌﻞ ﮐﻬﻨﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻡ، ﺧﺮﯾﺪﻡ ﺣﺎﻻ ﺣﺘﻤﺎً ﻓﻬﻤﯿﺪﻩﺍﯼ ﻫﺮﭼﯿﺰ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺭ ﺁﯾﺪ، ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺁﯾﺪ. » ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ، ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﭼﯿﺰ ﮐﻢ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﺑﺮ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺵ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ : ‏« ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺭ ﺁﯾﺪ، ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺁﯾﺪ. ‏» ﺑﻌﺪ ﻫﻢﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯽﺩﺍﺭﺩ https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹حکمت_شماره_157 و قال عليه‌السلام قَدْ بُصِّرْتُمْ‌ إِنْ‌ أَبْصَرْتُمْ‌، وَ قَدْ هُدِيتُمْ‌ إِنِ‌ اهْتَدَيْتُمْ‌، وَ أُسْمِعْتُمْ‌ إِنِ‌ اسْتَمَعْتُمْ‌. امام عليه السلام فرمود: حقيقت به شما نشان داده شده است اگر چشم بينا داشته باشيد، و وسايل هدايت در اختيار شماست اگر هدايت‌پذير باشيد، و صداى حق در گوش شماست اگر گوش شنوا داشته باشيد.
شرح و تفسير حقيقت براى حق‌طلبان آشكار است امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ خود اشاره به اين نكته مى‌كند كه خداوند اسباب هدايت را آماده كرده است اگر از آن بهره نگيريد كوتاهى از شماست، مى‌فرمايد:«حقيقت به شما نشان داده شده است اگر چشم بينا داشته باشيد و وسائل هدايت در اختيار شماست اگر هدايت‌پذير باشيد و صداى حق در گوش شماست اگر گوش شنوا داشته باشيد»؛ (قَدْ بُصِّرْتُمْ‌ إِنْ‌ أَبْصَرْتُمْ‌، وَ قَدْ هُدِيتُمْ‌ إِنِ‌ اهْتَدَيْتُمْ‌، وَ أُسْمِعْتُمْ‌ إِنِ‌ اسْتَمَعْتُمْ‌) . هدف امام عليه السلام از بيان اين سخن آن است كه خداوند تمام وسايل هدايت و نجات و سعادت را در اختيار شما گذاشته است، آيات قدرتش را در پهنۀ آفرينش به شما نشان داده، درس‌هاى عبرتش را دربارۀ اقوام پيشين در برابر شما قرار داده است چشم باز كنيد و آثار او را در عالم و سرنوشت اقوام گذشته را با چشم خود ببينيد. از سويى ديگر پيامبرانش مخصوصاً رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله را با كتب آسمانى ارسال داشته و پيام حق در گوش شما خوانده شده؛ پيامى كه هم مشتمل بر معارف و عقايد است و هم راه و رسم عبوديت و طريق تهذيب اخلاق و همچنين راه بهتر زيستن و سعادتمند شدن، همۀ اين پيام‌ها به گوش شما خوانده شده است. سعى كنيد آنها را بشنويد و در سايۀ آن ديدنى‌ها و اين شنيدنى‌ها راه هدايت را در برابر شما گشوده است اگر تصميم بر هدايت يافتن داشته باشيد شتاب كنيد و در اين راه گام بگذاريد و به سوى سرمنزل مقصود حركت كنيد. امام عليه السلام مى‌فرمايد: خداوند به همۀ شما اتمام حجت كرده اگر راه خطا رفتيد و گرفتار مجازات الهى در دنيا و آخرت شديد بدانيد بر اثر كوتاهى خودتان بوده است. ريشه‌هاى اين گفتار حكيمانه در قرآن مجيد است. در آيۀ ١٠٤ سورۀ «انعام» مى‌خوانيم: «قَدْ جاءَكُمْ‌ بَصائِرُ مِنْ‌ رَبِّكُمْ‌ فَمَنْ‌ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ‌ وَ مَنْ‌ عَمِيَ‌ فَعَلَيْها» ؛دلايل بصيرت آفرين از طرف پروردگارتان براى شما آمده؛ كسى كه (به وسيلۀ آن،) بصيرت و آگاهى يافت، به سود خود اوست؛ و كسى كه از ديدن آن چشم پوشيد به زيان خودش مى‌باشد». در آيۀ ٢٠٤ سورۀ «اعراف» مى‌خوانيم: «وَ إِذا قُرِئَ‌ الْقُرْآنُ‌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ‌ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ‌ تُرْحَمُونَ‌» ؛هنگامى كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد؛ شايد مشمول رحمت (خدا) شويد». در قرآن مجيد كرارا دربارۀ دوزخيان و كفار سخن به ميان آمده و آنها را افرادى مى‌شمارد كه گوش دارند و نمى‌شنوند، چشم دارند و نمى‌بينند، مى‌فرمايد: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ‌ كَثِيراً مِنَ‌ الْجِنِّ‌ وَ الْإِنْسِ‌ لَهُمْ‌ قُلُوبٌ‌ لا يَفْقَهُونَ‌ بِها وَ لَهُمْ‌ أَعْيُنٌ‌ لا يُبْصِرُونَ‌ بِها وَ لَهُمْ‌ آذانٌ‌ لا يَسْمَعُونَ‌ بِها أُولئِكَ‌ كَالْأَنْعامِ‌ بَلْ‌ هُمْ‌ أَضَلُّ‌ أُولئِكَ‌ هُمُ‌ الْغافِلُونَ‌» ؛به يقين گروه بسيارى از جن و انس را براى دوزخ آفريديم؛ آنها دل‌ها (\عقل‌ها) يى دارند كه با آن (انديشه نمى‌كنند و) نمى‌فهمند؛ و چشمانى كه با آن نمى‌بينند؛ و گوش‌هايى كه با آن نمى‌شنوند؛ آنها همچون چهارپايانند؛ بلكه گمراه‌تر! اينان همان غافلانند (چون امكان هدايت دارند و بهره نمى‌گيرند)». ١ در آيۀ ١٠ سورۀ «ملك» از قول دوزخيان چنين نقل شده است: «وَ قالُوا لَوْ كُنّا نَسْمَعُ‌ أَوْ نَعْقِلُ‌ ما كُنّا فِي أَصْحابِ‌ السَّعِيرِ» ؛و مى‌گويند: اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقّل مى‌كرديم، در ميان دوزخيان نبوديم». از آيات قرآنى و كلام حكيمانۀ بالا و روايات فراوان اسلامى استفاده مى‌شود كه آنچه براى هدايت انسان‌ها لازم بوده از سوى خداوند فراهم شده است. مشكل از ناحيۀ انسان‌هايى است كه فاقد گوش شنوا و چشم بينا هستند. در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‌خوانيم: «لَيْسَ‌ الْأعْمى‌ مَنْ‌ يَعْمي بَصَرُهُ‌ إنَّمَا الْأعْمى‌ مَنْ‌ تَعْمي بَصيرَتُهُ‌ ؛نابينا كسى نيست كه چشم خود را از دست داده باشد. نابينا كسى است كه بصيرت ندارد». ١ در خطبۀ ٨٨ نهج‌البلاغه نيز آمده بود: «مَا كُلُّ‌ ذِي قَلْبٍ‌ بِلَبِيبٍ‌ وَ لَا كُلُّ‌ ذِي سَمْعٍ‌ بِسَمِيعٍ‌ وَ لَا كُلُّ‌ نَاظِرٍ بِبَصِير ؛نه هر كس كه دل دارد خردمند و نه هر كس كه گوش دارد شنواست و نه هر كس كه چشم دارد بيناست». در دعاها نيز مكرر از خدا چشم بينا و گوش شنوا و قلب دانا مى‌خواهيم؛ از جمله در دعايى ذيل زيارت آل ياسين آمده است كه ده چيز از خداوند تقاضا مى‌كنيم از جمله اين‌كه چشم مرا را از نور بينش و گوش مرا از نور حكمت پر كن؛ «وَأَنْ‌ تَمْلَأ... وَبَصَرِي نُورَ الضِّيَاءِ وَسَمْعِي نُورَ الْحِكْمَة»
مناسب برای مکان های مرطوب است.بهتره داخل گلخانه یا پاسیو نگهداری بشه. به محیطی با چند ساعت نور مستقیم احتیاج دارد. نور کم باعث عدم گلدهی و رنگ پریدگی برگ و گل ها میشه. در صورت وجود نور مستقیم باید توجه داشته باشید که آبیاری به خوبی صورت بگیره تا به گیاه آسیبی نرسه. آبیاری نامناسب گیاه در فصل رشد از جمله دلایل عدم گلدهی و باز نشدن غنچه های گل می باشد. در صورت دریافت آب به صورت مداوم رشد می کنه اما اگه مقطعی خشکی ببینه یا شرایط نامناسب باشه برگاشو از دست میده و در این حالت نگران نباشید چون گیاه ریزوم داره و از بین نمیره فقط وارد حالت استراحت میشه. در این حالت باید آبیاری رو در حدی انجام داد که خاک کاملا خشک نشه تا برگ ها کاملا از بین برن. مجدد در فصل رشد آبیاری کنید. این گیاه در آب کمتری احتیاج داره اما این به معنی خشکی دادن به گیاه نیست و باید خاک مرطوب باشه. به سرما مقاوم ولی در هوای برگ هاشو از دست میده. بهترین دما برای رشد18-20درجه س. کمتر از 10-12درجه باعث از بین رفتن برگ ها میشه. دمای بالاتر از 25درجه هم باعث عدم گلدهی میشه. اگر گیاهتون خشک شده نگران نباشید چون ریزوم داره و از بین نمیره.  https://eitaa.com/zandahlm1357
آبیاری نامناسب گیاه در فصل رشد ازجمله دلایل عدم گلدهی و بازنشدن غنچه های گله. درصورت دریافت آب به صورت مداوم رشد می کنه اما اگه مقطعی خشکی ببینه یا شرایط نامناسب باشه برگاشو از دست میده و در این حالت نگران نباشید چون گیاه ریزوم داره و از بین نمیره فقط وارد حالت استراحت میشه. 💦در این حالت باید ابیاری رو در حدی انجام داد که خاک کاملا خشک نشه تا برگ ها کاملا از بین برن. مجدد در فصل رشد آبیاری کنید که تو پست بعدی درموردش بیشتر توضیح میدم. ☃این گیاه در زمستان آب کمتری احتیاج داره اما این به معنی خشکی دادن به گیاه نیست و باید خاک مرطوب باشه. به سرما مقاومه اما در هوای سرد برگ هاشو از دست میده. بهترین دما برای رشد18-20درجه س. ⚡️دمای کمتر از 10-12درجه باعث از بین رفتن برگ ها میشه. دمای بالاتر از 25درجه هم باعث عدم گلدهی میشه. https://eitaa.com/zandahlm1357
فصل دهم : در معالجه اوجاع مفاصل و فالج و بواسير و امراض مثانه وساير امراض در حديث معتبر منقول است كه معلى بن خنيس بحضرت صادق عليه السلام شكايت كرد، از درد فرج فرمود كه عورت خود را در موضعى گشوده اى كه سزاوار نبوده و باين سبب اين درد در آن بهم رسيده است دست چپ بر فرج خود بگذار، ايندعا را بخوان بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّه بَلى مَنْ اَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ اَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاهُمْ يَحْزَنُونَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْلَمْتُ وَجْهى اِلَيْكَ وَفَوَّضْتُ اَمْرى اِلَيْكَ لامَلْجَاءَ وَلامَنْجَا مِنْكَ اِلاّ اِلَيْكَ. در حديث ديگر منقول است كه شخصى به حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام شكايت كرد از درد رانها فرمود كه آب گرمى در طشت بكن و در ميان آب بنشين و دست بر آن موضع كه درد دارد بگذار، اين آيه را بخوان اَوَلَمْ يَرَالَّذينَ كَفَروُ اَنَّ السَّمواتِ وَاْلاَرْضَ كانَتا رَتَقا فَفَتَقْناهُما وَجَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْى ءٍ حَي اَفَلا يُؤْمِنُونَ. در حديث ديگر منقول است كه شخصى بحضرت امام حسين شكايت كرد از درد پا فرمود كه از اول سوره اِنا فَتَحْنا بخوان تا وَكان اللّهُ عَزيزا حَكيما. در روايت معتبر وارد شده است كه ابوحمزه بحضرت امام محمد باقر شكايت كرد، از درد زانو فرمود كه بعد از نماز ايندعا بخوان يااَجْوَدَ مَنْ اَعْطى وَيا خَيْرَ مَنْ سُئِلَ وَيا اَرْحَمَ مِنَ اسْتُرْحِمْ اِرْحَمْ ضَعْفى وَقِلَّهَ حليلَتى وَاعْفِنى مِنْ وَجَعى چنان كرد، بزودى عافيت يافت . در روايت ديگر منقول است كه سالم بن محمد شكايت كرد بحضرت صادق عليه السلام از درد ساق ، گفت كه اين درد مرا از همه كار عاجز كرده است ، فرمود كه اين آيه را هفت مرتبه بر آن موضع بخوان وَاتْلُ ما اُوحِىَ اِلَيْكَ مِنْ كِتابِ رَبِّكَ لامُبَّدِلَ لِكَلِماتِهِ وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحدا. در روايت ديگر منقول است كه شخصى به حضرت امام حسين عليه السلام شكايت كرد، از درد پا فرمود كه دست بر آن موضع بگذار و بگو بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَالسَّلامُ عَلى رَسوُلِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَما قَدَرُ وااللّهِ حَقَّ قَدْرِهِ وَاْلاَرْضُ جَميعا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيمَةِ وَالسَّمواتُ مَطْوياتٌ بِيَمينِهِ سُبْحانَهُ وَتَعالى عَمّا يُشْرِكُونَ. در روايت ديگر منقول است كه شخصى به حضرت صادق عليه السلام شكايت كرد، از درد مثانه فرمود كه اين آيات را در وقت خواب سه مرتبه و بعد از بيدار شدن يكمرتبه بخوان اَلَمْ تَعْلَمْ اَنَّ اللّهَ عَلى كُلِّ شَيْئىٍ قَديرٍ اَلَمْ تَعْلَمْ اَنَّ اللّهَ لَهُ مُلْكَ السَّمواتِ وَاْلاَرْضِ وَمالَكُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ مِنْ وَلئٍ وَلانَصيرٍ. در حديث ديگر منقول است كه شخصى بخدمت حضرت امام على نقى عليه السلام نوشت كه شخصى از شيعيان شما بولش بند شده است ، حضرت در جواب نوشتند كه آيات قرآن بسيار بر آن بخوان تا شفا يابد. از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه بر هر ورمى آيات آخر حشر لَوْاَنْزَلْنا هذَالْقُرْانَ عَلى جَبَلٍ تا آخر سوره سه مرتبه بخوان در هر مرتبه آب دهان را بر آنموضع بينداز. در روايت ديگر منقول است كه شخصى بآن حضرت شكايت كرد از درد مفاصل فرمود كه اين دعا بخوان اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاَسْمائِكَ وَ بَرَكاتِكَ وَدَعْوَةِ نَبِيِّكَ الطِيِّب الْمُبارَكِ الْمَكين عِنْدَكَ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَبِحَقِّهِ وَبِحَقِّ ابْنَتِهِ فاطِمَةَ الْمُبارَكَةِ وَبِحَقِّ وَصِّيِّهِ اَميرَالْمُؤْمِنينَ وَبِحَقِّ سَيَّدى شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ اِلاّ اَذْهَبْتَ عَنّى شَرَّما اَجِدُ بِحَقِّهِمْ بِحَقِّهِمْ بِحَقِّهِمْ بِحَقِّكَ يا اِلهَ الْعالَمينَ چون ايندعا را خواند، در همان ساعت درد ساكن شد. در حديث ديگر مرويست كه شخصى بحضرت صادق شكايت كرد از عرق النساءِ فرمود، هر گاه اثرش ظاهر شود دست بر آنموضع بگذار و بگو بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ اَعُوذُ بِسْمِ اللّهِ الْكَبيرِ وَاَعُوذُ بِسْمِ اللّهِ الْعَظيمِ مِنْ شَرِّ كُلِّ عرقٍ نُعارِ وَمِنْ شَرِّ حَرِ النّارِ آن شخص سه مرتبه اين دعا را خواند، از آن مرض نجات يافت . در روايت ديگر وارد شده است كه شخصى را لغوه در او عارض شده بود، بخدمت حضرت صادق عليه السلام آمد حضرت فرمود كه برو بروضه رسول خدا عليه السلام دو ركعت نماز بكن ، ودست بر رو بگذار و بگو بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ بِهذا اُخْرُجْ اَقْسَمْتُ عَلَيْكَ مِنْ عَيْنِ اِنْسٍ اَوْعَيْنِ جِنٍّ اَوْ وَجَعٍ اُخْرجْ اَقْسَمْتُ عَلَيْكَ بِالَّذى اتَّخَذَ اِبْراهيمَ خَليلاً وَكَلَّمَ مُوسى تَكْليما وَ خَلَقَ عيسى مِنْ رُوح الْقُدُسِ لَمّاهَدَاْتَ وَطَفَئْتَ كَما طُفِئَتْ نارُ اِبْراهيمَ اِطْفِئى بِاِذْنِ اللّهِ اِطْفِئى بِاِذْنِ اللّهِ دو مرتبه چنين كرد، عاف
يت يافت و در مكارم الاخلاق مذكور است كه براى عرق مدينى كه بفارسى رشته مى گويند پشم شتر را بدست بكند بى كارد و مقراض و بتابد هفت گره برآن بزند و بر هر گرهى سه مرتبه سوره حمد را بخواند، پس سه مرتبه بر آن رشته يا بر آن شخص ايندعا را بخواند بِسْمِ اللّهِ اْلاَبَدِ الْمُحْصِى الْعَدَدِ الْقَريبِ لِما بَعَدَ اَلطّاهِرِ عَنِ الْوَلَدِ اَلْعالى مِنْ اَنْ يُولَدُ اَلْمُنْجِزِ لِما وَعَدَ اَلْعَزيز بِلا عَدَدٍ اَلْقَوِّىِ بِلا مَدَدٍ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوا اَحدٌ يا خالِقَ الْخَليقَةِ ياعالِمَ السِّر وَالْخَفيَةِ يا مَنِ السَّمواتُ بِقُدْرَتِهِ مُرْخاةً يا مَنِ اْلاَرْضُ بِعِزَّتِهِ مَدْحُوَّةٌ يا مَنِ الْجِبالُ بِاِردَتِهِ مُرْساةٌ يا مَنْ نَجى بِهِ صاحِبُ الْعِرْقِ مِنْ كُلِّ آفَةٍ وَبَلِيَةٍ صَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ خَيْرِ خَلْقِكَ وَاشْفِ اللّ هُمَّ فُلانِ بْنِ فَلانَةٍ بِشفائِكَ وَداوِهِ بِدَوائِكَ وَعافِهِ مِنْ بَلائِكَ اِنَّكَ قادِرٌ عَلى ما تَشاءُ وَاَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمينَ وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدِ النّبي وَآلِهِ. از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه خواندن ايندعا براى دفع بواسير نافع است يا جَوادُ ياماجِدُ يارَحيمُ ياقَريبُ يامُجيبُ يابارِىُء ياراحِمُ صَلِّ عَلى مُحَمَّندٍ وَآلِهِ وَاَرْدُدْ عَلَىَّ نِعْمَتَكَ وَاكْفِنى امْرَ وَجَعى . حديث ديگر منقول است كه شخصى بحضرت امام رضا عليه السلام شكايت كرد از بواسير فرمود كه سوره يس را با عسل بنويس و بشو و بخور. در حديث ديگر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه را ورمى جراحتى بهم رسد كاردى را بگيرد و برآن موضع بمالد و بگويد بِسْمِ اللّهِ اَرْقيكَ مِنْ الْحَدِّو الْحَديدِ وَمِنْ اَثَرِ الْعَمُودِ وَالْحَجَرِ الْمَلْبُودِ مِنَ الْعِرْقِ الْفاتِرِ وَمِنْ لَوازِمِ اْلاَجْرِ منَ الطَّعامِ وَعَقَره وَمِنَ الشَّرابِ وَبَرَدِهِ اَمْضى اِلَيْكَ بِاِذْنِ اللّهِ اِلى اَجَلٍ مُسَّمى فِى اْلاَرْضِ وَاْلاَنْعامِ بِسْمِ اللّهِ فَتَحْتُ وَبِسْمِ اللّهِ خَتَمْتُ پس آن كارد را زمين فرو برد. در حديث ديگر فرمود كه چون حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم را وامندگى يا درد سرى عارض ميشد دست مى گشودند، و سوره حمد وقل هواللّه احد وقل اعوذ برب الفلق وقل اعوذ برب الناس مى خواندند و دست را بر رو ميكشيدند. در حديث معتبر منقول است كه از حضرت امام موسى عليه السلام كه براى قولنج و بادها و درد مفاصل و سستى بدن و برودت اندرون يك كف شنبليله را با يك كف انجير خشك بگيرند، آنقدر آب بر آن بريزند كه پوشيده شود و در ديگ پاكيزه بپزند، وصاف كنند و يك روز بخورند تا آنكه در مجموع روزها بقدريك قدح بزرگ خورده شود. در حديث ديگر منقول است كه شخصى بحضرت صادق عليه السلام عرض كرد كه بادى از سرتا پاى مرا گرفته است فرمود كه عنبر و روغن را ناشتا بدماغ بچكان . در روايت ديگر منقول است كه صباح بن محارب بحضرت امام موسى كاظم عليه السلام عرض كرد، كه شخصى را باد لغوه در او بهم رسيده است و رو و چشمش را برگردانيده است ، فرمود كه پنج مثقال از قرنفل بگيرد، در شيشه بكند و سرش را محكم ببندد و گل بمالد، در آفتاب بگذارد، بقدر يكروز در تابستان و دو روز در زمستان پس از شيشه بيرون آورد و نرم بكوبد و بآب باران مخلوط كند وبر پشت بخوابد، و برآن طرف بدن كه گشته است بمالد و بر آنحال خوابيده باشد تا آن قرنفل خشك شود چون چنين كند، آنمرض از او برطرف شود. در حديث ديگر منقول است كه شخصى بحضرت امام محمد باقر عليه السلام شكايت كرد، از آنكه بولش قطع نميشود، و هميشه قطرات بول از او ميآيد فرمود كه اسفند را بگير و شش نوبت بآب سرد بشو و يكنوبت بآب گرم بشو و در سايه خشك كن پس با روغن گل چرب كن و سفوف كن و بخور. در روايت ديگر منقول است كه براى ريگ مثانه هليله و بليله و آمله وفلفل و دارفلفل و دارچين و زنجبيل و شقاقل وانيسون و خولنجان اجزا را مساوى گرفته بكوبد وبپزند، با روغن گاو تازه ممزوج كنند، در برابر تمام اجزاءِ عسل صاف كرده با شكر پنير داخلش كند، هر مرتبه بقدر فندقى بخورند. در چند روايت وارد شده است كه خوردن تره بر طرف ميكند بواسير را. درروايت ديگر فرمود كه برنج و خرماى نارس بواسير را زايل ميكند. در روايت ديگر منقول است كه حضرت امام رضا عليه السلام اين دوا را براى دفع بواسير فرمود، هليله سياه وبليله وآمله اجزا را مساوى گرفته بكوبند و از حرير بيرون كنند پس قدرى از مقل از رق گرفته در آب تره بخيسانند سه شب پس اين دواها را در ميان آن ريخته و خمير كنند، دست را بر روغن بنفشه چرب كرده آنرا بقدر يكعدس حب كنند و در سايه خشك كنند، اگر در تابستان باشد بقدر يك مثقال بخورد و اگر زمستان باشد بقدر دو مثقال بخورد، و در آن ايام كه آن را ميخورد از ماهى و سركه و سبزيها اجتناب كند. در حديث ديگر منقول است كه شخصى بحضرت امام على ن
قى عليه السلام شكايت كرد، از يبوست مزاج فرمود كه خرماى برنى را ناشتا بخور و آب بر بالايش بخور چنان كرد فربه شد و رطوبت بر مزاجش غالب شد، بازاز رطوبت شكايت كرد فرمود كه خرماى برنى را ناشتا بخور و آب بر بالايش مخور چنان كرد مزاجش مستقيم شد. از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه براى دفع زيادتى بلغم بگير قند ران رومى و كندر و آبشم و زنيان و سياه دانه اجزا را مساوى يكديگر و همه را نرم بكوب و بپز و با عسل خمير كن و هر شب وقت خواب بقدر يك فندق بخور. از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه بگير از هليله زرد يك مثقال و از خردل دو مثقال و از عاقرقرحا يك مثقال و بسيار نرم بكوب و ناشتا بر دندانها بمال كه بلغم را دفع ميكند و دهن را خوشبو ميكند، دندانها را محكم ميكند. از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه ناشتا بحماز رفتن بلغم را دفع ميكند، بعد از طعام بحمام رفتن صفرا و سودا را دفع مى كند. حضرت امام محمد باقر عليه السلام فرمود كه بسيار شانه كردن بلغم را كم ميكند. فصل يازدهم : دربيان قليلى از تعويذات براى دفع سحر و سموم گزندگان وساير بلاها حلیة_المتقین #https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام استاد خانمی هستم ۲۱ساله و یک فرزند دو و نیم ساله دارم قصد دارم که دوباره باردارشم ولی خیلی میترسم از زایمان آخه زایمان سختی رو داشتم وبعضی اوقات که به یاد دردهاش می یوفتم حالم بد میشه حتی خواب درد زایمان هم می بینم حالم خیلی بد میشه . چیکار کنم که ترس ازم بره لطفا کمکم کنید 🌸 پاسخ استاد پوراحمد
سلام علیکم ببخشید استاد چطوری میتونم باعث بالابردن اعتماد به نفس شوهرم بشم. وظایف من به عنوان همسر در این زمینه چی میتونه باشه? به خاطر مساله ای با مشاور صحبت داشتیم ایشون گفتند همسرتون اعتماد به نفسشون مقداری,پایین هست و شما باید کمک کنید اما اینکه چه کارایی بکنم خیلی بهم چیزی نگفتند 🌸 پاسخ استاد پوراحمد