🌺🌺وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عِيسَى عَنْ أَيُّوبَ بْنِ يَحْيَى الْجَنْدَلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ( ع) قَالَ :رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَ يَدْعُو النَّاسَ إلَى الْحَقِّ يَجْتَمعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ .
🌺امام کاظم (ع) : مردی از اهل قم مردم را به سوی حق فرا می خواند گروهی دور او گرد می آیند که همانند پاره های آهن هستند ، باد های تند آنها را از جا نمی کند و از جنگ خسته نمی شوند ، و نمی ترسند و بر خدا توکل می کنند و سرانجام (نیکو) فقط برای متقین است .
📚بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج57 ؛ ص216
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما 🙏
https://eitaa.com/zandahlm1357
از آنجا که شرح حال اولیاء خدا باعث بیداری از خواب غفلت می شود هر دوشنبه مختصری از زندگینامه یک ولی خدا تقدیم می شود
.......:
شهید کر و لالی که امام زمان(عج) به او مژده شهادت داد و محل دفنش را هم به وی نشان داد ...
شهيد عبدالمطلب اكبري كسي بود كه قبل از شهادتش قبرش را نشان همرزمانش ميدهد.
.......:
بسم الله الرحمن الرحیم “
یک عمر هر چی گفتم به من میخندیدند…
یک عمر هر چی میخواستم به مردم محبت کنم ، فکر کردند من آدم نیستم و مسخرهام کردند…
یک عمر هرچی جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم ، خیلی تنها بودم.
اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام امام زمان عج حرف میزدم …
آقا خودش بهم گفت: تو شهید میشی. جای قبرم رو هم بهم نشون داد…
راوی حجت الاسلام انجوی نژاد
منبع: هفته نامه صبح صادق شماره 540
این بنده خدا زمان جنگ مکانیک بود .ایشان پسر عمویی داشت به نام غلامرضا اکبری . می گویند غلامرضا که شهید شد، عبدالمطلب با تعدادی از همرزمان شهید به زیارت گلزار شهدا رفت و سر قبرپسرعمویش نشست ، بعد با زبون کرولالی خودش سعی کرد چیزی را حالی رفقایش کند
رفقا گفتند: چی می گی بابا ؟!
بعد به ما نگاه کرد گفت و با همان زبان گنگش گفت : نگاه کنید!
رفقا خندیدند، گفتند آره بابا ! نگهش داشتن واسه تو و... از این دست شوخی ها. واقعا کسی جدی اش نگرفت.
می گویند ، عبدالمطلب که دید همه دارند می خندند، مثل همیشه ساکت شد و رفت توی لاک خودش. سرش را انداخت پائین . نگاهی به نوشته های خاکی اش انداخت و بادست پاکشان کرد
مثل همیشه ، زیاد محلش نذاشتند. عبدالمطلب اما اصرار داشت که منظورش را به بچه ها بفهماند. اما چون فهمیدن اشاره ها و سر و صداهای عبدالمطلب سخت بود
بچه ها زیاد جدی نگرفتند. آخرش دید نمی فهمند ، بغل دست قبرِ غلامرضا ، روی خاک با انگشتش یه دونه چارچوب قبر کشید و رویش نوشت : شهید عبدالمطلب اکبری
می گویند، عبدالمطلب ، فردای همان روز رفت به جبهه. حدود ده روز بعد هم جنازه اش برگشت. رفقا ، هیچ کدام در حال و هوایی نبودند که ده روز قبل را به خاطر بیاورند ، اما بعد از پایان مراسم خاکسپاری ، یواش یواش یادشان آمد. عبدالمطلب را درست همان جایی دفن کرده بودند که ده روز پیش با انگشت نشان داده بود
می خوام چند جمله خطاب به امثال خودم بنویسم
آی اونایی که فکر می کنین هر کی فقیر شد ارزش رفاقت نداره
آی اونایی که عارتون میشه با یه رفتگر و کارگر و … همکلام و همنشین بشین
آی اونایی که ارزش رو توی شیک پوشی و موقعیت اجتماعی و پول و خوشکلی و … می دونین
اگه تمام افتخارات عالم رو داشته باشی و امام زمانت بهت نگاه نکنه هیچی نداری
کمی به خودمون بیاین
نکنه همون رفتگر و همون فقیر و ندار محله و شهر بشه سنگ صبور مهدی فاطمه اما من و شما که ادعا داریم …. بگذریم!😭😭😭😭
تو رو خدا بیایم معیار ارزشمندی آدما رو انسانیت قرار بدیم ، نه تیپ و شغل و پول …
وقتی کنار فقیر و رفتگر و آدم ساده ای گذشتیم ، یه احتمال بدیم که شاید اون پیش خدا و امام زمان از ما عزیزتر باشه… اونوقت قشنگتر زندگی می کنیم…
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.......:
شهید کر و لالی که امام زمان(عج) به او مژده شهادت داد و محل دفنش را هم به وی نشان داد ...
https://eitaa.com/zandahlm1357
نثار ارواح طیبه شهدا لطفا صلواتی قرائت فرمایید ...
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
این بنده خدا زمان جنگ مکانیک بود .ایشان پسر عمویی داشت به نام غلامرضا اکبری . می گویند غلامرضا که شه
توجه توجه
اگه تمام افتخارات عالم رو داشته باشی و امام زمانت بهت نگاه نکنه هیچی نداری😔😔😢😢
1_babol2011blogfacom-7.gif
67.8K
🏴🏴باز باران ... 🏴🏴
باز باران با ترانه
دارد از مادر نشانه..
بوی باران..
بوی اشک مادرانه
پر ز ناله
کودکی با مادری پهلو شکسته
سمت خانه..
کوچه ها و تازیانه
گریه های کودکانه
حمله ی نامرد پَستی وحشیانه
تازیانه تازیانه. .
پس چرا مادر،
چرا گم کرده راه آشیانه.
باز باران.
دانه دانه ،حیـدرانه
بی صدا و مخفیانه
آه ، از غسل شبانه
زینبــانه
لرزه افتاده به شانه
پشت تابوتی روانه
بـــــاز بـــاران
باز . . .
#ایام_فاطمیه_تسلیت_باد
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید 👌
نیمی از ما را خدا در فاطمیه ساخته
نیم دیگر را خود زهرا محـرم ساخته
فاطمه معمار خلق سینه زن ها بوده است...
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
#السلام_علیک_یافاطمة_الزهرا_س
https://eitaa.com/zandahlm1357
✨✨
✨
#ما_ثابت_میکنیم_مذهبی_ها_عاشقترند 🌹
رمانہ عاشقانہ شبانہ
📝 #قسمت_هجدهم_اینک_شوکران۱
با پدرم صحبت کردم گفتم منوچهر اینطوري میگه...
گفتم: "اگر ما رو نبره بعد شهید شه، شما تاسف نمیخورید که کاش میذاشتم زن و بچش بیشتر کنارش بمونن؟"
بابا علی رو بغل کرد و پرسید: (علی جان دوست داري پیش بابایی باشی؟)
علی گفت: "آره، من دلم براي باباجونم تنگ میشه."
علی رو بوسید، گفت: "تو که این همه پدر ما رو در آوردي اینم روش خدا به همراهتون برید ."
صبح زود راه افتادیم...
《هنوز نرسیده قالشان گذاشته بود.
به هواي دو سه روز ماموریت رفته بود و هنوز بر نگشته بود. آقاي موسوي و خانمش دو سه روز بعد از رفتن منوچهر رفتند تهران.
با علی تنها مانده بود توي شهر غریب کسی را آنجا نمیشناختند. خیال کرده بود دوري تمام شده...
اگر هرروز منوچهر را نبیند، دو سه روز یک بار که میبیند...》
شهر خلوت بود. خود دزفولی ها همه رفته بودن. یک ماهی می شد که منوچهر نیومده بود. با علی توي اتاق پذیرایی بودیم که از حیاط صدایی اومد. از پشت پرده دیدم سه چهار تا مرد توی حیاط هستن.
از بالا هم صداي پا میومد. علی رو بردم توي اتاقش،در رو قفل کردم. تلفن زدم به یکی از دوستای منوچهر و جریان رو گفتم. یه اسلحه توي خونه نگه می داشتم. برش داشتم و اومدم برم اتاق پذیرایی که من رو دیدن...
گفتن: "حاج خانم شما خونه اید؟ در رو باز کنید ".
گفتم: "ببخشید، شما کی هستید؟"
یکیشون گفت: "من صاحب خونه ام".
گفتم: "صاحب خونه باش. به چه حقی اومدید اینجا؟"
گفت: " دیدم کسی خونه نیست، اومدم سر بزنم".
میخواست بیاد تو داشت شیشه رو میشکست اسلحه رو گرفتم طرفش گفتم: "اگه کسی پاشو بذاره تو میزنم".
خیلی زود دو تا تویوتا از بچه هاي لشکر اومدن. هر پنج تاشون رو گرفتن و بردن. به منوچهر خبر رسیده بود وقتی فهمیده بود اومدن توي خونه، قبل از اینکه بیاد، رفته بود یکی زده بود توي گوش صاحب خونه...
گفته بود: "ما شهر و زندگی و همه چیزمون رو
گذاشتیم، زن و بچه هایمون رو آوردیم اینجا، اونوقت تو که خونوادت رو بردي جاي امن اینجوري از ما پذیرایی میکنی؟"
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
●❥ ﷽ ❥●
🌺هم نشینی آیات 🌺
🔷فَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا
----------------------------------------
🔶چه بسا چیزها ناپسند شماست و حال آنکه خدادر آن خیر بسیار مقدر فرماید
----------------------------------------
🔺perhaps you dislike a thing and Allah makes therein much good.
-----------------------------------------
📘بخشیاز آیه ۱۹ سوره نساء
📬 پیام ها
1📤- بسيارى از #خيرات، در #لابلاى ناگوارىهاى #زندگى است. يَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْراً ...
2📤- حلّ مشكلات #خانواده و داشتن #حلم و حوصله، براى #سعادت #فرزندان، #بهتر از جدايى و #طلاق است. «فِيهِ خَيْراً كَثِيراً»
3📤- هميشه #خير و #شرّ ما همراه با #تمايلات ما نيست، چه بسا چيزى را #ناخوشايند داريم، ولى #خداوند خير زياد در آن قرار داده باشد. زيرا #انسان به همهى #مصالح خويش #آگاه نيست. فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا ... فِيهِ خَيْراً كَثِيراً
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀مقطع زیبا از استاد #کامل_یوسف
📖 سوره مبارکه عنکبوت آیه 36 و37
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/zandahlm1357
🅾 محبت از نظر قرآن 🅾
🔸محبوبین خداوند🔸
✖️خداوند راه های دوست داشتن انسان را در قرآن بیان کرده است.
1⃣ ان الله یحب المحسنین.
✔️خداوند نیکو کاران را دوست دارد.
2⃣ ان الله یحب المتقین.
✔️خداوند پرهیزگاران را دوست دارد.
3⃣ ان الله یحب الصابرین.
✔️خداوند صبر کنندگان را دوست دارد.
4⃣ ان الله یحب المطهرین.
✔️خداوند پاکیزگان را دوست دارد.
5⃣ ان الله یحب المقسطین.
✔️خداوند مجریان عدالت را دوست دارد.
6⃣ ان الله یحب المتوکلین.
✔️خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.
7⃣ ان الله یحب التوابین.
✔️خداوند توبه کنندگان (واقعی) را دوست دارد.
✅خدایا توفیق ده تا هم محب تو باشیم و هم محبوب تو، ومحبت های ممدوح به ما عطا کن.
https://eitaa.com/zandahlm1357